به گزارش « سراج24 » به نقل از مؤسسه رند، علیرضا نادر کارشناس مسائل ایران در این اندیشکده معتقد است که غنی سازی اورانیوم در داخل ایران خط قرمزی است که مقامات ایرانی بارها بر آن تأکید کردهاند و بنا به دلایل مختلفی پافشاری برای عبور از این خط قرمز و کنار گذاشتن غنی سازی، نتایجی به مراتب منفیتر از غنی سازی محدود در ایران برای غرب و آمریکا به دنبال خواهد داشت.
موضع تهاجمی نرم اخیر رئیس جمهور حسن روحانی، در آستانه مذاکرات هستهای هفته جاری میان ایران و آمریکا، انگلیس، چین، فرانسه، آلمان و روسیه (گروه 1+5)، انتظارات را برای شکل گرفتن معبری برای عبور از این بنبست را افزایش داده است. تحریمها به شدت بر اقتصاد ایران فشار وارد کرده است و جمهوری اسلامی ممکن است در جهت محدود کردن برنامه هستهای خود پیش رود، از جمله پذیرش محدودیت بر غنی سازی اورانیوم در قبال کاستن از فشارها.
با این حال تندروها در اسرائیل و واشنگتن روحانی را «گرگی در پوستین گوسفند» توصیف کردند و هشدار میدهد که حکومت ایران ممکن است فقط با ایجاد «تغییراتی تشریفاتی» در برنامه هستهای خود در برابر برداشته شدن تحریمها توافق کند، اما در نهایت التزام خود برای دست یافتن به بمب هستهای را وانخواهد گذاشت. به طور خاص ایشان به دولت اوباما هشدار دادهاند که نباید به توافقنامهای تن در دهد که به ایران اجازه میدهد غنی سازی را در داخل کشور ادامه دهد حتی در سطح پایینی که فقط برای مصارف صلحآمیز سودمند است و به شدت از طرف جامعه بینالملل نظارت میگردد. برای مثال بنیامین ناتنیاهو، نخست وزیر اسرائیل در سخنرانی خود به تاریخ 1 اکتبر در مجمع عمومی سازمان ملل اصرار داشت که تنها وانهادن کامل برنامه غنی سازی از طرف ایران میتواند مانع حرکت ایران به سمت تسلیحات هستهای شود. این موضع نه تنها در اندیشکدههای محافظهکار واشنگتن منعکس شد بلکه مقامات مختلف دولتی نیز بر آن تأکید کردند. شعار همگی ایشان چنین است: «یک توافقنامه بد بسیار فجیعتر از عدم توافق است.»
تلاش برای دور نگاه داشتن ایران از تسلیحات هستهای با تأکید بر «غنیسازی صفر» به نظر معقول میرسد. اما در واقع، تلاش برای رسیدن به چنین توافقی، فرجامی بد را برای تلاشهای دیپلماتیک در قبال ایران رقم خواهد زد و پیامدهایی بدتری به همراه خواهد داشت: ایران هستهای نامحدود یا تسلیحاتی شدن برنامه هستهای ایران.
غنی سازی اورانیوم تنها یکی از راههای تولید مواد مورد نیاز برای تسلیحات هستهای است و همه دیگر راهها برای رسیدن به چنین موادی یکسان هستند، لذا در مقایسه با تشخیص مدارج متفاوتی از این قبیل اقدامات، بسیار راحتتر میتواند فقدان کامل چنین فعالیتهایی را تشخیص داد. البته بدون شک ترجیح آن است که ایران همه فعالیتهای غنی سازی اورانیوم خود را پایان دهد. علاوه بر این بیشتر کشورهایی که تأسیسات هستهای صلحآمیزی برای تولید انرژی در اختیار دارند، از غنی سازی در داخل کشور خود چشم پوشیدهاند، لذا درخواست چنین چیزی از تهران معقول است (هر چند که آرژانتین، برزیل، آلمان، ژاپن و هلند از توانمندیهای غنی سازی در داخل کشور خود بهرمند هستند، اما به معاهده منع گسترش تسلیحات کشتار جمعی (انپیتی) پایبند هستند.)
در حالی که پایان یافتن غنی سازی در ایران یک ایدهآل است، اما به شدت غیرواقعنگرانه است. حکومت ایران سرمایه سیاسی و مالی کلانی را در چند دهه اخیر صرف تسلط یافتن بر دانش و تکنولوژی سانتریفیوژ مرتبط با غنی سازی اورانیوم کرده است ـ و هیچ چیز نمیتواند این تلاشها را عقیم بژگذارد. در واقع به دشواری میتوان حتی یک کارشناس ایران را روی این کره خاکی پیدا کرد که معتقد باشد تهران توافقی دیپلماتیک با گروه 1+5 عقد خواهد کرد که در آن غنی سازی برای همیشه متوقف میشود.
شش دلیل برای اینکه ایران هرگز چنین چیزی را قبول نخواهد کرد، وجود دارد.
1. حمایت از پایان دادن به غنی سازی به منزله خودکشی سیاسی برای روحانی است.
رئیس جمهور جدید ایران به هیچ وجه نمیتواند با پایان یافتن دائمی غنی سازی در ایران موافقت کند. در سال 2003، هنگامی که وی به عنوان مذاکره کننده اصلی هستهای ایران ایفای نقش میکرد، آیتالله خامنهای رهبر ایران را متقاعد کرد تا به طور موقت تعلیق غنی سازی را بپذیرد. اما مذاکرات بیشتر با جامعه بینالملل در اوایل سال 2005 با بنبست مواجه شد چرا که نتوانست با حق غنی سازی ایران موافقت کند و تهران اندکی پس از این تعلیق را متوقف کرد. روحانی معتقد است که ـ و نیز منتقدین او در سپاه پاسداران و رهبری ـ که غربیها امتیازات مطلوب خود را از ایران گرفتهاند و تهرانی هیچ چیز در مقابل این امتیازات دریافت نکرده است. ناکامی رویکرد پیشین ایران در زمان تصدیگری روحانی، ظهور محمد احمدی نژاد و سیاستهای افراطی او را تسهیل کرد، از جمله توسعه هر چه بیشتر توانمندی غنی سازی اورانیوم. روحانی بعید است که بار دیگر چنین اشتباهی را مرتکب شود. حتی اگر روحانی به نوعی متقاعد شود که چنین کند، به شدت از جانب منتقدین خود مورد حمله قرار خواهد گرفت که ریاست جمهوری او را تضعیف میکنند.
2. موضوع غنی سازی، موضوع غرور و اصلی بنیادین برای حکومت ایران است.
حکومت تا کنون بخش قابل توجهی از مشروعیت داخلی خود را در دفاع از «حقوق» ایران (که در قالب غنی سازی در داخل تعریف شده است) در برابر همه فشارها، صرف کرده است. برنامه هستهای و «مقاومت در برابر قدرتهای متکبر» به شدت در دستور کار ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ادغام شده است. آیتالله خامنهای تصمیم گیرنده نهایی در مورد برنامه هستهای و سپاه پاسداران به هیچ وجه این برنامه را وانخواهند گذاشت، چرا که چنین کاری از نگاه دوست و دشمن ایشان به منزله یک شکست است.
با این حال، آیتالله خامنهای ممکن است با محدود کردن برنامه هستهای ایران توافق کند اما از غنیسازی حتی به صورت محدود کوتاه نخواهد آمد. در صورت عقد چنین توافقنامهای، او میتواند به مردم ایران بگوید که: «من اعلان کردهام که هرگز خواهان تسلیحات شیمیایی نیستیم و فتوایی را هم علیه این تسلیحات صادر کردهام. من اصرار دارم که حقوقمان حفظ شود و اکنون هم چنین شده است.» اما اگر آیتالله خامنهای بر فرض محال برنامه را به طور کلی تعطیل کند، چگونه میلیاردها دلار هزینه و تحمل سالها تحریم و انزوا را برای مردم خود توجیه خواهد کرد؟ همه این هزینهها برای چه بوده است؟
3. اگر ایران بخواهد هستهای شود، تحریمها نمیتوانند به موقع مانع آن شوند.
هر چند که تندروها بر این باورند که دستهای تهران کاملاً بسته است و تحریمهای اضافی میتواند ایران را به طور کامل از برنامه هستهای باز دارد، خطوط زمانی اقتصادی و هستهای، توازن ندارند. بدون شک اوضاع اقتصادی ایران وخیم است و تمایل برای کاهش این فشارها حکومت را به سمت مذاکراتی جدیتر سوق میدهد. اما به رغم فشارهای کنونی، ایران در معرض فروپاشی اقتصادی فوری قرار نگرفته است. شاید اوضاع در تهران چندان مطلوب نباشد، اما به نظر میرسد حکومت ایران بر این باورد است که ایران دوران سختتری را در دوران جنگ ایران ـ عراق تحمل کرده است. برخی از تحلیلگران هشدار دادهاند که ایران تا اواسط سال 2014 میتواند به «توانمندی میانبرزدن» دست پیدا کند ـ توانایی برای تولید مواد شکافتی به منظور تولید تسلیحات هستهای بسیار سریعتر از آنکه بتوان آن را شناسایی یا متوقفت کرد. با این حال اگر کنگره آمریکا با تحریمهای بیشتر واکنش نشان دهد، حکومت ایران بعید است که پیش از رسیدن به این آستانه تکنیکی متوقف شود، و اگر هم بشود، تفاوت چندانی نمیکند. حتی رهبران زندانی شده جنبش سبز و سکولارهای ایرانی مخالف غنیسازی اورانیوم در داخل هستند. تنها راه برای متوقف کردن دست یافتن ایران به توانمندی میانبرزدن دست یافتن به توافقنامهای در حداقل زمان ممکن است ـ و این یعنی پذیرش غنی سازی محدود تحت نظارت جدی و سخت.
4. واشنگتن همچنان یک مترسک کارآمد است.
به نظر میرسد حکومت ایران بر این باور است که انتخاب روحانی و لحن میانهروی رئیس جمهور ایران، اعتبار کافی در داخل و عرصه بینالملل فراهم آورده است تا از ریسکهای جانبی دیپلماسی ناکام جلوگیری کرد. کنگره میتوانست با افزایش دادن تحریمها تهران را به پذیرش حداکثری مطالبات وادارد کند اما مکانیزم فرضی برای ایجاد فشارهایی که محاسبات ایران را تحت تأثیر قرار دهد، نگرانی حکومت از ناآرامی داخلی است. با این حال، اگر مذاکرات گروه 1+5 به خاطر پافشاری واشنگتن بر عدم غنی سازی، به نظر ناکام برسد، مردم ایران به احتمال بسیار آمریکا و نه حکومت خود را مقصر این ناکامی میدانند. در نتیجه فشار اقتصادی ممکن است افزایش پیدا کند، اما فشار مردمی برای تغییر در رویه حکومت افزایش پیدا نمیکند.
5. اگر آمریکا به عنوان طرف سرسخت مذاکره جلو بیاید، از کارآمدی فشارها کاسته میشود.
اگر به خاطر عدم تمایل آمریکا برای رسیدن به توافقی بر سر مسئله غنی سازی، مذاکرات شکست بخورد ـ توافقی که روسیه و چین و کشورهای مختلف اروپایی و آسیایی از آن حمایت کنند ـ اعمال تحریمها بسیار دشوارتر خواهد شد . خواه ناخواه گردش جهت دیپلماتیک روحانی واقعی است چرا که تا کنون موفق شده است تصورات بینالملی در مورد ایران را تغییر دهد. اگر آمریکا و نه ایران، به عنوان طرف نامعقول مذاکرات حاضر شود، ابقای ائتلاف بینالمللی که در حال حاضر تهران را منزوی کرده است، بسیار دشوار خواهد شد. برخی از مانع تراشان در اروپا و آسیا تعاملات خود با ایران را بار دیگر از سر خواهند گرفت و آمریکا را در انتخاب یکی از این دو گزینه وامیگذارند: اعمال تحریم بر بانکها و شرکتهای مختلف در چین، اروپا، هند، ژاپن و کره جنوبی یا تسلیم شدن در برابر از هم پاشیدگی رژیم تحریمی همه جانبه.
6. یک موضع انعطاف ناپذیر میتواند ایران را به سمت ساخت بمب سوق دهد.
در نهایت اینکه اگر مذاکرات به خاطر پافشاری آمریکا بر موضع حداکثری شکست بخورد، حکومت ایران چنین امری را به مثابه مدرکی موثق خواهند دید که نشان میدهد هدف واقعی واشنگتن تغییر رژیم در ایران و نه یک توافقنامه هستهای است. تقویت و تثبیت چنین تصوری انگیزه تهران برای دست یافتن به توان بازدارندگی هستهای به عنوان تنها راه نجات حکومت خود، مصممتر و نه دلسرد، خواهد کرد.
پایان دادن دائمی به غنی سازی در ایران به هیچ وجه کارتی برای بازی کردن با ایران نیست. به جای پافشاری بر یک هدف غیر ممکن، آمریکا و دیگر قدرتهای جهان باید بر هدفی ممکن پافشاری کنند: توافقی بر سر غنی سازی محدود در سطح 5 درصد تحت نظارت شدیدی که مانع پیشرفت سریع تهران به سمت تسلیحات هستهای میشود، از جمله وضع محدودیت برای ذخایر اورانیوم کمتر غنی شده ایران، محدود کردن شمار سانتریفیوژها، نظارتهای شدید و جدی و متوقف ساختن راکتور پلوتونیومی که میتواند راه دیگری باشد برای ایران به منظور دست یافتن به تسلیحات هستهای. چنین توافقی این اجازه را به حکومت ایران میدهد که اعلان کنند از «حقوق» ایرن دفاع کردهاند و راهی را برای حفظ وجهه در بحران هستهای کنونی در اختیار ایشان قرار میدهد. حتی هضم چنین چیزی برای مقامات ایرانی دشوار خواهد بود. اما اگر با برداشته شدن معنادار تحریمها همراه شود، شانس بیشتری برای موفقیت خواهد داشت تا اینکه از ایران بخواهیم به طور کامل دست از برنامه هستهای خود بکشد.
واشنگتن نباید به معاملهای بد تن در دهد. اما اگر بخواهیم از بدترین پیامدهای ممکن جلوگیری کنیم ـ غنی سازی نامحدود که منجر به دست یافتن ایران به بمب و جنگ بزرگ دیگری در خاورمیانه خواهد شد ـ در نتیجه یک توافقنامه خوب هر چند ناکامل، به مراتب بهتر از عدم توافق است./تسنیم
اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۴:۰۹
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۱۰
اذان مغرب ۱۹:۰۰:۴۹
طلوع آفتاب ۰۵:۲۴:۵۴
غروب آفتاب ۱۸:۴۱:۵۸
نیمه شب ۲۳:۱۸:۳۳
قیمت سکه و ارز
یادداشت
•••
•••
•••
•••
توئیت ها و ویراستی های برگزیده
•••
•••
•••
•••
•••
اخبار استانها
•••
•••
•••
•••
•••
اندیشکده رند
گزینه عدم غنی سازی در ایران، گزینهای غیر ممکن است
کارشناس مسائل ایران در مؤسسه رند معتقد است که ایران به هیچ وجه از غنی سازی در داخل خاک خود دست نخواهد کشید و تلاش آمریکا برای تحقق چنین هدفی، آمریکا را به چهرهای تبدیل میکند که خواهان حل این مسئله نیست.
نظرات کاربران
پربازدیدترین ها
•••
•••
•••
•••
•••
•••
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••