به گزارش سراج24؛ داغ شدن بحث رد صلاحیت ها و اعتراضات پی در پی از سوی رسانه های خارجی و برخی از رد صلاحیت شده ها و در عین حال، قاطعیت شورای نگهبان در اعلام نتایج، باعث شده است تا محمد حسین زاده یادداشتی در این باره با عنوان «خشم انگلیسی علیه پیرمرد دوست داشتنی انقلاب» بنویسد که در ادامه می خوانید
پردهی اول: 6 فروردین 1368
حضرت امام در نامهای به مرحوم منتظری بیان میدارندکه «صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست دادهاید.» سپس در پایان نامه خطاب به مردم کشور نکاتی را ذکر میکنند:
«من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان گذارم. تاریخ اسلام پر است از خیانت بزرگانش به اسلام؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند.»
پرده دوم: 28 بهمن 1394
رهبر انقلاب در جمع مردم تبریز بیان می کنند که «بنده از گفتن حقیقت خسته و ملول نخواهم شد و میگویم برای مردم آنچه لازم است انشاءالله.» بعد اشاره میکنند به شیطنت بیگانگان در آستانه انتخابات مجلس و خبرگان:
«رادیوی انگلیسی دارد به مردم تهران دستورالعمل میدهد به فلانی رأی بدهید، به فلانی رأی ندهید! معنای این چیست؟ انگلیسیها دلشان تنگ شده برای دخالت کردن در ایران. در انتخابات، مردم با بصیرت، با آگاهی، با دانایی وارد بشوند، بهخاطر این است؛ بدانند دشمن چه میخواهد؛ وقتی شما دانستی دشمن چه میخواهد، عکس او عمل میکنی»
دشمن چه میگوید، ولی فقیه زمان کجا را نشان میدهد؟
چه در 6 فرودین 68 و چه 28 بهمن 92 ولی فقیه زمان اشاره به یک مسئولیت مهم رهبری میکنند. آن هم اینکه بیان حقیقت و واقعیت با مردم. به گفتهی رهبر انقلاب از بیان آن نیز ملول و خسته نمیشوند و به بیان حضرت امام این یک وعده و پیمان با مردم است.
اما حقیقت در این دو مقطع زمانی چه بود؟
در سال 68 حضرت امام از آقای منتظری گله کردند که چرا ایشان تبدیل به تریبون منافقین و رسانههای بیگانه شدند «نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحی له الفدا- و خونهای پاک شهدای اسلام و انقلاب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید، شاید خدا کمکتان کند»
اما در سال 94 ماجرا عکس است. رهبر انقلاب از هجمهی رسانههای بیگانه در انتخابات میگویند که به مردم میگویند به چه کسی رای ندهید.
در ماجرای اول حمایت انگلیسی است از منتظری است بخاطر خیانت به انقلاب، تخریب انگلیسی است علیه آیت الله جنتی، یزدی و مصباح بخاطر مجاهدت در راه انقلاب.
در ماجرای اول رسانههای انگلیسی و آمریکایی حتی تا همین اواخر از مرحوم منتظری حمایت میکردند و صحبتهای علیه نظام ایشان را با آلاف و اولوف پخش میکردند. در ماجرای دوم بصورت مشخص بیبیسی انگلیسی از مردم تهران میخواهد با رای به لیست خبرگان آقای هاشمی رفسنجانی، و عدم رای به آیت الله جنتی، یزدی و مصباح از ورود آنها به مجلس خبرگان جلوگیری کنید. جالب اینکه این تشویق به حضور در انتخابات و رای به صندوق انداختن اتفاق نادری است، چرا که عموما رسانههای بیگانه سعی میکردند مردم را از رفتن به پای صندوق ها باز دارند.
سرّ اینکه رسانههای بیگانه روزی از یک آیت الله حمایت میکند و روز دیگر به یک آیت الله دیگر هجمه می برد و تخریبش میکند را باید در عملکرد خواص جستجو کرد. منتظری بخاطر ایستادن در مقابل انقلاب تمجید شد، و جنتی بخاطر ایستادن در مقابل ضد انقلاب تخریب.
خشم انگلیسی از آیت الله جنتی
شاید در سالهای اخیر هیچ کس به اندازهی آیت الله جنتی مورد هجمه، تخریب دشمنان انقلاب اسلامی قرار نگرفته باشد. افسوس اینکه گاها رسانههای داخلی نیز آگاهانه یا غیرآگاهانه در این پازل نقش بازی میکردند و سخنان رسانههای خارجی را تکرار می کنند.
اگر از بازهی بعد انقلاب تا کنون را مورد بررسی قرار دهیم فقط دو شخصیت بعد از رهبر جمهوری اسلامی مورد چنین جفایی قرار گرفته اند. یکی شهید بهشتی و دیگری آیت الله جنتی. هر دو در معرض توهین و تهمت و شایعات دروغین و جنگ روانی رسانههای خارجی و داخلی قرار داشتند. از درون نظام هر دو مورد هجمه قرار می گرفتند(هجمه بنی صدر به بهشتی؛ هجمه سیاستمدران امروز به جنتی). اما اکنون با توجه به بالا رفتن دسترسی تکنولوژهای ارتباطی حجم و گسترهی تخریبی نسبت به آیت الله جنتی بیشتر شده است و در دستور قرار دادن چاشنی استهزا و تمسخر این روحانی انقلابی از سوی رسانههای بیگانه به سرشبکه های داخلیشان ابلاغ شده است.
ریشهی تخریب گستردهی آیت الله جنتی را میتوان در خصوصیات شخصیتی و رفتار عملیاش جستجو کرد.
شورای نگهبان نهادی حساس در ساختار جمهوری اسلامی است که اگر درست تصمیم نگیرد، تسلیم فشارها و تهدیدها شود، اصل جمهوری اسلامی به خطر میافتد. آیت الله جنتی هم در تمام سالهای مسئولیت خود به عنوان دبیر شورای نگهبان قانون اساسی، نه روابط خانوادگی و دوستانه، نه تهدیدها و تخریب ها بر تغییر مواضع انقلابی اش اثرگذار نبوده است. ایستادگی و استقامت او خشم ضد انقلاب را آنچنان بر آشفته که بارها با وقاحت آروزی پایان عمر وی را کردهاند. بر همین اساس برای دشمن خارجی انقلاب اسلامی تضعیف این شورا و دبیر آن سالهاست که در دستور کار بوده است. حال فرمان تخریب ایت الله جنتی به عوامل داخلی خود در آستانهی انتخابات مجلس و خبرگان از سوی بنگاه خبرپراکنی دولت انگلیس بار دیگر صادر شده است.
مدافع مظلوم جمهوریت و اسلامیت نظام
مهمترین خدمت آیت الله جنتی را باید دفاع از جمهوریت و اسلامیت نظام دانست. اگر ایستادگی وی در دفاع از حق مردم و انقلاب در مقابل زیاده خواهی های دشمنان نبود و افراد ناصالح وارد گردونهی انتخابات مختلف میشدند چه بسا اساس جمهوری اسلامی امروز به خطر میافتاد. در کنار رهبر انقلاب در کودتای رنگی 88، آیت الله جنتی از جمهوریت نظام دفاع کرد.
از خصوصیات بارز آیت الله جنتی آلوده نشدن به مباحث مالی و زندگی اشرافی است. در کارنامهی زندگی وی نه زندگی در کاخ وجود دارد، نه در قراردادهای نفتی دستی داشته است؛ نه کرسنتی وجود دارد نه استات اویلی. نه از شهرام جزایری پولی گرفته و نه با بابک زنجانی ارتباطی داشته است.
آیت الله جنتی در بین انتخاب بین انقلاب و فرزند، با آزادگی انقلاب را برگزید. هیچگاه طرفداری فرزند عضو سازمان منافقین خود(حسین) را نکرد. در مقابل عملکردهای نادرست فرزندش(علی) که بر مسند وزارت ارشاد نشست، سکوت نکرد و به توجیه نپرداخت؛ و این در حالی بود که بعضی دیگر بخاطر علاقههای خانوادگی در مقابل انقلاب ایستادند.
حریت انقلابی و مقاومت انقلابی آیت الله جنتی را هم باید ستود و هم باید به عنوان یک الگو معرفی کرد.