اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۴۹:۳۴
اذان ظهر ۱۲:۰۳:۳۵
اذان مغرب ۱۹:۰۳:۲۸
طلوع آفتاب ۰۵:۲۱:۱۲
غروب آفتاب ۱۸:۴۴:۲۹
نیمه شب ۲۳:۱۷:۳۱
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۰۶/۲۶ - ۱۸:۳۸
یادداشت/

انفاق یکی از راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی

با توجه به نیاز امروز جامعه به غذای معنوی و تغذیه فکری میتوان یکی از اولویتهای فعالان جبهه فرهنگی انقلاب را نهادینه سازی، فرهنگ سازی و بسط و گسترش فرهنگ انفاق دانست.

انفاق یکی از راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی

به گزارش سراج24،اقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که رهبر معظم انقلاب اخیرا بر اجرا و نهادینه سازی آن برای تمام اقشار اعم از مسئولین، اساتید، فرهنگیان و حتی عامه مردم  تاکید فروانی می فرمایند  این کلید واژه در برابر جنگ اقتصادی جبهه معارض مطرح است و البته حضرت آقا در بیاناتشون به بسیاری از راهکارها جهت تحقق اقتصادمقاومتی اشاره کرده اند. در مطلب حاضر اشاره ای به موضوع انفاق بعنوان یکی ازمبانی، اصول و قواعد اقتصاد اسلامی و همچنین اقتصاد مقاومتی از دیدگاه قرآن و به عبارتی نگرش اسلام و قرآن به انفاق و نقش آن در اقتصاد مقاومتی خواهیم داشت.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاکُم مِّن قَبْلِ أَن یَأْتِیَ یَوْمٌ لاَّ بَیْعٌ فِیهِ وَلاَ خُلَّةٌ وَلاَ شَفَاعَةٌ وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ(۲۵۴سوره بقره) : اى کسانى که ایمان آورده‌اید! پیش از آن که روزى فرا رسد که در آن نه داد و ستدى هست و نه دوستى و شفاعتى، از آنچه روزیتان کرده‌ایم انفاق کنید و [بدانید که] کافران، ستمگرانند

انفاق یک فریضه شرعی است نه فقط حکمی اخلاقی

آن کسانی که در طبقات بالاتر و برخوردارتر هستند، درآمدهای بیشتر دارند، امکانات بیشتری داشتند و توانستند بیشتر بهره‌مند بشوند، اینها مسئولیت و تکلیف بیشتری دارند. این قابل قبول نیست که آنها خودشان را بر کنار بدارند و نکته اینجاست که جامعه‌ی اسلامی به صورت تعارف این حرف را نمیزند، این یک وظیفه است، یک تکلیف است، نه فقط یک حکم اخلاقی. این همه آیات انفاق در قرآن بیان یک حکم اخلاقی نیست، بیان یک فریضه‌ی شرعی است. شما ببینید لحن «انفقوا» در قرآن همان لحن «جاهدوا فی سبیل الله» است. «انفقوا فی سبیل الله»، «جاهدوا فی سبیل الله»، یک جور حرف زده؛ یک جور مردم را مخاطب قرار داده و این یکی از آن نکات مهمی است که در طی مباحث اقتصادی اسلام حتما باید به آن توجه بشود؛ بحث مسئولیت عمومی به تناسب امکانات و به تناسب بهره‌مندی‌ها در مقابل نیازهای عمومی، در مقابل دفاع از کشور، دفاع از مرزها، دفاع از نوامیس، دفاع از نظام اسلامی و در مقابل بقیه‌ی تهاجمهائی که میشود. این یکی از وظایف و فرایضی است که بر دوش مردم هست. حضرت آیت الله العظمی خامنه ای(ادام الله ظله)

تعریف

یکی از وظایف مهم افراد در جامعه اسلامی، دستگیری از نیازمندان و تهیدستان است. هر کس به اندازه امکانات و توانمندی خویش وظیفه دارد که خلاء های موجود در زندگانی افراد را جبران و کمبودهای آنان را پاسخگو باشد. همان‌گونه که خداوند نیازمند و فقیر را با فقر و نداری امتحان می‌کند، ثروتمندان را نیز این گونه می‌آزماید.

در کاربرد رایج قرآن کریم و متون دینی، انفاق اصطلاحاً به اعطای مال یا چیزی دیگر در راه خدا به فقیران و دیگر راههای مورد نیاز گفته می‌شود. به نوشته راغب انفاق از آن رو به بخشیدن مال اطلاق می‌شود که با بخشش، به ظاهر مال فنا و زوال می‌یابد. به نظر برخی واژه‌شناسان انفاق با «اعطا» ازآن جهت متفاوت است که در انفاق همواره مالکیت شیء انفاق شده منتقل می‌شود؛ ولی در اعطا لزوماً چنین نیست.

تاثیرات فردی انفاق

در قرآن کریم، پاداش فردی انفاق با تعابیر و مراتب مختلف ذکر شده است که در ذیل به برخی از این تعابیر اشاره می گردد:

۱ ـ گاهی به انفاق کننده وعده می‌دهد که براثر انفاق چیزی از مال او کاسته نمی‌شود و خدا جایگزینش را عنایت می‌کند و میزانش حداقل برابر خود آن و حداکثر آن شمارش ناشدنی است. مَثَل این انفاق، چون برداشتن آب از نهر جاری است که به محض برداشتن جایش پر می‌شود و خالی نمی‌ماند، خلاف سنگی که از زمین کنده شود و جای آن گود.

۲ ـ گاه به انفاق کنندگان نوید می‌دهد که مَثَلِ انفاق خالصانه شما مانند باغی است در جایی برجسته و زمین مرغوب و موقعیت آفتابگیر از صبح تا غروب که هیچ مانعی از تابش آفتاب، رسیدن نور، برخورد باران و نسیم و... به آن نیست، که ثمره آن دو چندان می‌شود.

۳ ـ زمانی بشارت می‌دهد که هر که انفاق کند یا هر کار خیر دیگری انجام دهد، کار خیرش، قرضِ حَسَن به خداست و هر که به خدا قرض حَسن دهد، خداوند چندین برابر به او پاداش می‌دهد.

۴ ـ گاهی می‌ فرماید: مَثَل انفاق کنندگان اموال در راه خدا همانند دانه‌ای است که هفتصد برابر محصول دهد و خدا به هر که مشیّت حکیمانه‌اش اقتضا کند، چنین پاداشی می‌دهد یا به هر که بخواهد دو برابر این هفتصد (۱۴۰۰) را عطا می‌فرماید.

۵ ـ گاه نیز انفاق کنندگان را تشویق می‌ کند که پاداش انفاق مرزی ندارد، زیرا قدرت و رحمت خدا گسترده است و برای پاداشش نیز محدوده خاصی نیست: «لِیَجزِیَهُمُ اللهُ اَحسَنَ ما عَمِلوا ویَزِیدَهُم مِن فَضلِهِ واللهُ یَرزُقُ مَن یَشاءُ بِغَیرِ حِساب) این مطلب، از جمله واللهُ وسِعٌ عَلیم در پایان آیه مورد بحث نیز استفاده می‌شود.

انفاق، تنها راه درمان مال‌دوستی

خدای سبحان، از هر راه ممکن، بیماری خطرناک مال‌دوستی را به بشر می‌شناساند و با جدال احسن یا موعظه یا برهان و گاهی نیز از راه تهدید یا تشویق، انسان را به اصلاح و درمان آن فرا می‌خواند و تنها راه درمان را انفاق فی سبیل الله می‌داند. گاهی می‌فرماید: خودتان را به هلاکت نیفکنید: (واَنفِقوا فی سَبیلِ اللهِ ولاتُلقوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَةِ واَحسِنوا اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُحسِنین) پس اگر کسی مال خود را در راه خدا انفاق نکند، در راه باطل مصرف خواهد کرد. حتی خود امساک از انفاق، کار باطلی است و گناه به شمار می‌رود

گاهی هم این‌گونه هشدار می‌دهد: مَثَلِ انفاق آنان که در راه دنیا هزینه می‌کنند، مَثَلِ تندباد سرد و سختی است که تمام محصول کشاورزی را نابود می‌سازد. مراد از راه دنیا، صرف اموال در راه باطل، مانند رسیدن به مقام و هوسرانی و افراط در التذاذهای نفسانی است، زیرا تأمین هزینه‌های زندگی در حدّ معقول و متعارف، مصرف در راه باطل نیست.

منحرفان از راه خدا و پیامبر اعتراف دارند که حبّ مال و اولاد، مانع خیرِ آنها شده است: از سوی دیگر خدای سبحان برای پیشگیری از ابتلای مؤمنان به مرض نفاق می‌فرماید: چیزی که خودش لهو باشد، «مُلْهی» دیگران هم هست، چنان‌که «ذکر»، مانند قرآن، مذکِّر دیگران هم می‌شود. و چون اصلِ مال، لهو و سرگرم کننده مالدار است، او را از کارهای خیر و ایمان خالص هم باز می‌دارد.

خدای سبحان برای درمان بیماری مال‌دوستی که مانع هر خیر و زمینه‌ساز نفاق است، چنین می‌فرماید: ﴿واَنفِقوا مِن ما رَزَقنکُم مِن قَبلِ اَن یَأتِی اَحَدَکُمُ المَوتُ فَیَقولَ رَبِّ لَولا اَخَّرتَنی اِلی اَجَلٍ قَریبٍ فَاَصَّدَّقَ واَکُن مِنَ الصّلِحین) انسان نباید مانند قارون بیندیشد که اموال را خودش فراهم آورده: ﴿اِنَّما اوتیتُهُ عَلی عِلمٍ عِندی) زیرا اموال را خدا به او روزی داده است و به او می‌گوید: برای دفع شرّ مال‌دوستی و نفاق، از مال خدا که به تو امانت سپرده شده، در راه او انفاق کن تا خود را درمان کنی پیش از فرارسیدن مرگ کاری بکنید که لحظه مرگ به تأخیر نمی‌افتد تا کسی به فکر جبران باشد.

انفاق

تاثیرات اجتماعی انفاق

یکى از مشکلات بزرگ اجتماعى که همواره انسان دچار آن بوده و هم اکنون با تمام پیشرفتهاى صنعتى و مادى که نصیب بشر شده نیز با آن مواجه است مشکل فاصله طبقاتى است به این معنى که فقر و بیچارگى و تهیدستى در یک طرف و تراکم اموال در طرف دیگر قرار گیرد. عده اى آنقدر ثروت بیندوزند که حساب اموالشان را نتوانند داشته باشند و عده دیگرى از فقر و تهیدستى رنج ببرند، به طوری که تهیه لوازم ضرورى زندگى از قبیل غذا و مسکن و لباس ساده براى آنان ممکن نباشد.

بدیهى است جامعه اى که قسمتى از آن بر پایه غناء و ثروت و بخش مهم دیگر آن بر فقر و گرسنگى بنا شود قابل دوام نبوده و هرگز به سعادت واقعى نخواهد رسید در چنین جامعه اى دلهره و اضطراب و نگرانى و بدبینى و بالاخره دشمنى و جنگ اجتنابناپذیر است.

گرچه در گذشته این اختلاف در جوامع انسانى بوده است ولى باید گفت متاسفانه در زمان ما این فاصله طبقاتى به مراتب بیشتر و خطرناک تر شده است. زیرا از یک سو، درهاى کمکهاى انسانى و تعاون به معنى حقیقى، به روى مردم بسته شده و رباخوارى که یکى از موجبات بزرگ فاصله طبقاتى است با شکلهاى مختلف به روى آنها باز است. پیدایش گروهک های مختلف و خونریزیها و جنگهاى کوچک و بزرگ و وحشتناک که در قرن اخیر اتفاق افتاد و هنوز هم در گوشه و کنار جهان ادامه دارد و غالبا از ریشه اقتصادى مایه مى گیرد و عکس العمل محرومیت اکثریت جوامع انسانى است، گواه این حقیقت است.

با اینکه دانشمندان و مکتبهاى اقتصادى جهان به فکر چاره و حل این مشکل بزرگ اجتماعى بوده اند و هر کدام راهى را انتخاب کرده اند، برخی از راه  القاى مالکیت فردى و سرمایه دارى برخی از راه گرفتن مالیاتهاى سنگین و تشکیل مؤسسات عام المنفعه (که به تشریفات بیشتر شبیه است تا به حل فاصله طبقاتى) به گمان خود به مبارزه با آن برخاسته اند ولى حقیقت این است که هیچکدام نتوانسته اند گام مؤ ثرى در این راه بر دارند زیرا حل این مشکل با روح مادی گرى که بر جهان حکومت مى کند ممکن نیست و تنها راه برون رفت از این معضل انفاق است.

زنده کردن روح ایمان و برادرى انسانى

با دقت در آیات قرآن مجید آشکار مى شود که یکى از اهداف اسلام این است که اختلافات غیر عادلانه اى که در اثر بی عدالتی هاى اجتماعى در میان طبقه غنى و ضعیف پیدا مى شود از بین برود و سطح زندگى کسانى که نمیتوانند نیازمندی هاى زندگیشان را بدون کمک دیگران رفع کنند بالا بیاید و حد اقل لوازم زندگى را داشته باشند، اسلام براى رسیدن به این هدف برنامه وسیعى در نظر گرفته است - تحریم رباخوارى بطور مطلق، و وجوب پرداخت وجوهات اسلامى از قبیل زکات و خمس و صدقات و مانند آنها و تشویق به انفاق - وقف و قرض الحسنه و کمکهاى مختلف مالى قسمتى از این برنامه را تشکیل مى دهد، و از همه مهمتر زنده کردن روح ایمان و برادرى انسانى در میان مسلمانان است.

یکى از بزرگترین امورى که اسلام در یکى از دو رکن "حق الناس" و "حق اللَّه" مورد اهتمام قرار داده و به طرق و انحاى گوناگون، مردم را بدان وادار مى‌سازد، انفاق است پاره‌اى از انفاقات از قبیل زکات، خمس، کفارات مالى و اقسام فدیه را واجب نموده و پاره‌اى از صدقات و امورى از قبیل وقف سکنى دادن کسى، وصیت‌ها، بخشش‌ها و غیر آنرا مستحب نموده است‌ و غرضش این بوده که بدینوسیله طبقات پائین را که نمى‌توانند بدون کمک مالى از ناحیه دیگران حوائج زندگى خود را برآورند مورد حمایت قرار داده تا سطح زندگیشان را بالا ببرند، تا افق زندگى طبقات مختلف را به هم نزدیک ساخته و اختلاف میان آنها را از جهت ثروت و نعمات مادى کم کند.

و از سوى دیگر توانگران و طبقه مرفه جامعه را از تظاهر به ثروت یعنى از تجمل و آرایش‌ مظاهر زندگى، از خانه و لباس و ماشین و غیره نهى فرموده و از مخارجى که در نظر عموم مردم غیر معمولى است و طبقه متوسط جامعه تحمل دیدن آن گونه خرجها را ندارد (تحت عنوان) نهى از اسراف و تبذیر و امثال آن، جلوگیرى نموده است.

و غرض از اینها ایجاد یک زندگى متوسطى است که فاصله طبقاتى در آن بیش از اندازه نباشد، تا در نتیجه، روحیه وحدت و همبستگى زنده گشته، خواستهاى متضاد و کینه‌هاى دل و انگیزه‌هاى دشمنى بمیرند، چون هدف قرآن این است که زندگى بشر را در شؤون مختلفش نظام ببخشد، و طورى تربیتش دهد که سعادت انسان را در دنیا و آخرت تضمین نماید و بشر در سایه این نظام در معارفى حق و خالى از خرافه زندگى کند، زندگى همه در جامعه‌اى باشد که جو فضائل اخلاق حاکم بر آن باشد و در نتیجه در عیشى پاک از آنچه خدا ارزانیش داشته استفاده کند و داده‌هاى خدا برایش نعمت باشد، نه عذاب و بلا، و در چنین جوى، نواقص و مصائب مادى را برطرف کند.

چنین چیزى حاصل نمى‌ شود مگر در محیطى پاک که زندگى، در پاکى و خوشى و صفا شبیه به هم باشد و چنین محیطى هم درست نمى‌شود مگر به اصلاح حال، به اینکه حوائج زندگى تامین گردد، و این نیز به طور کامل حاصل نمى شود مگر به اصلاح جهات مالى و تعدیل ثروت‌ها، و به کار انداختن اندوخته‌ها، و راه حصول این مقصود، انفاق افراد از اندوخته‌ها و ما زاد آنچه با کد یمین و عرق جبین تحصیل کرده‌ اند مى‌ باشد، چون مؤمنین همه برادر یکدیگرند، و زمین و اموال زمین هم از آن یکى است و او خداى عز و جل است.

و این خود حقیقتى است که سیره و روش نبوى (که بر صاحب آن سیره برترین تحیت و سلام باد) صحت و استقامت آن را در زمان استقرار حکومت پیغمبر اکرم (ص) اثبات مى‌کند و این همان نظامى است که امیرالمؤمنین صلوات اللَّه علیه از انحراف مردم از مجراى آن تاسف خورده و شکوه ‌ها مى‌ کرد و از آن جمله در نهج البلاغه صبحى صالح خطبه ۱۲۹ ص ۱۸۷مى ‌فرمود: امروز کارتان به جایى رسیده است که روز به روز و ساعت به ساعت خیر از شما دورتر، و شر به شما نزدیک‌تر، و طمع شیطان در هلاک ساختن مردم بیشتر مى‌ شود امروز روزگارى است که نیروى شیطان در حال قوى شدن است، و نقشه‌هایش دارد فراگیر مى‌گردد، و او به هدفش دست مى‌یابد، اگر نمى‌ پذیرید به وضع جامعه بنگرید آیا جز این است که به هر سو چشم باز کنى یا فقیرى را مى‌بینى که دارد با فقر دست و پنجه نرم مى‌کند، و یا توانگرى که نعمت خداى را با کفران تلافى مى‌کند، (و آن را در نافرمانى خدا مصرف مى‌نماید) و یا بخیلى را مى‌بینى که بخل از حق خدا را غنیمت مى‌شمارد، و یا متمردى که گوشش از شنیدن مواعظ کر شده است.

گذشت روزگار، درستى نظریه قرآن را کشف کرد، و ثابت نمود همان طور که قرآن فرموده تا طبقه پائین جامعه، از راه امداد و کمک به حد متوسط نزدیک نگردند و طبقه مرفه از زیاده روى و اسراف و تظاهر به جمال جلوگیرى نشده، و به آن حد متوسط نزدیک نشوند، بشر روى رستگارى نخواهد دید، آرى همه ما تمدن غرب را دیدیم، که چگونه داعیان آن، بشر را به بى‌بندوبارى در لذات مادى و افراط در لذات حیوانى واداشتند و بلکه روشهاى جدیدى از لذت‌گیرى و استیفاى هوس‌هاى نفسانى اختراع نمودند و در کام‌گیرى خود و اشاعه این تمدن در دیگران، از به کار بردن هیچ نیرویى مضایقه ننمودند و این باعث شد که ثروتها و لذات خالص زندگى مادى همه به طرف نیرومندان و توانگران سرازیر شده و در دست اکثریت مردم جهان که همان طبقات پائین جامعه ‌ها مى ‌باشند چیزى به جز محرومیت نماند و دیدیم که چگونه طبقه مرفه نیز به جان هم افتاده و یکدیگر را خوردند تا نماند مگر اندکى و سعادت زندگى مادى مخصوص همان اندک گردید و حق حیات از اکثریت، که همان توده ‌هاى مردم هستند سلب شد و با در نظر گرفتن اینکه ثروت بى حساب و فقر زیاد آثار سویى در انسان پدید مى ‌آورد.

این اختلاف طبقاتى تمامى رذائل اخلاقى را برانگیخت و هر طرف را به سوى مقتضاى خویش پیش راند و نتیجه آن این شد که دو طائفه در مقابل یکدیگر صف آرایى کنند و آتش فتنه و نزاع در بین آنان شعله ‌ور شود، توانگر و فقیر محروم و منعم، واجد و فاقد همدیگر را نابود کنند و جنگهاى بین المللى بپا شود، و زمینه براى مادیگرایان ملحد فراهم گردد، و در نتیجه حقیقت و فضیلت به کلى از میان بشر رخت بر بندد و دیگر بشر روزگارى خوش نبیند، و آرامش درونى و گوارایى زندگى از نوع بشر سلب شود، این فساد عالم انسانى چیزى است که ما امروزه خود به چشم مى ‌بینیم و احساس مى ‌کنیم که بلاهایى سخت‌تر و رسوایى‌هایى بیشتر، آینده نوع بشر را تهدید مى ‌کند. از بین رفتن انفاق و شیوع ربا در بین مردم، بزرگترین عامل فساد اقتصادی کنونى در جهان است که تعدیل ثروت‌ها، کم کردن فاصله طبقاتى، ایجاد برادرى بین مسلمین و ... علل و اهداف تاکید شدید نسبت به انفاق است.

از چه اموالى باید انفاق کرد؟

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَلاَ تَیَمَّمُواْ الْخَبِیثَ مِنْهُ تُنفِقُونَ وَلَسْتُم بِآخِذِیهِ إِلاَّ أَن تُغْمِضُواْ فِیهِ وَاعلَمُواْ أَنَّ اللّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ: ای کسانی که ایمان آورده اید، از اندوخته های نیکوی خویش و از آنچه، برایتان از زمین رویانیده ایم انفاق کنید، نه از چیزهای ناپاک و بد، که خود آنها را جز از روی اغماض نمی ستانید و بدانید که خدا بی نیاز و ستودنی است.

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که این آیه درباره جمعى نازل شد که ثروتهایى از طریق رباخوارى در زمان جاهلیت جمع‌آورى کرده بودند و از آن در راه خدا انفاق مى‌کردند، خداوند آنها را از این کار نهى کرد. و دستور داد از اموال پاک و حلال در راه خدا انفاق کنند. در تفسیر" مجمع البیان" پس از نقل این حدیث، از على (علیه السلام) نقل مى‌کند که حضرت فرمود: این آیه در باره کسانى نازل گردید که به هنگام انفاق خرماهاى خشک و کم گوشت و نامرغوب را با خرماى خوب مخلوط مى‌کردند و بعد انفاق مى‌نمودند. به آنها دستور داده شد که از این کار بپرهیزند. البته این دو شان نزول هیچ گونه منافاتى با هم ندارند و ممکن است آیه در مورد هر دو دسته نازل شده باشد، که یکى ناظر به پاکى معنوى و دیگرى ناظر به مرغوبیت مادى و ظاهرى است. و توجه به این نکته لازم است که طبق آیه ۲۷۵ سوره بقره کسانى که در زمان‌ جاهلیت اموالى از طریق رباخوارى جمع‌آورى کرده بودند و پس از نزول آیه خود دارى از ادامه رباخوارى نمودند، اموال گذشته بر آنها حرام نبوده است، یعنى این قانون شامل گذشته نمى‌شود، ولى مسلم است که این مال در عین حلال بودن با اموال دیگر فرق داشت و در حقیقت شبیه اموالى بود که از طرق مکروه به دست بیاید!

انفاق در حوزه فرهنگ

جمله مما رزقناکم (از آنچه به شما روزى داده ایم) در آیه ای که در صدر نوشتار به آن اشاره شد مفهوم وسیعى دارد که هم انفاقهاى مالى واجب و مستحب را شامل مى شود و هم انفاقهاى معنوى مانند علم و دانش و امور دیگر را  لذا در پایان این نوشتار اشاره ای به برخی از انفاقهای فرهنگی خواهیم کرد که قطعا این نوع انفاقها می تواند راه برون رفت از مشکلات اقتصادی در حوزه فرهنگی و از راه کارهای تحقق اقتصاد مقاومتی باشد.

با توجه به نیاز امروز جامعه به غذای معنوی و تغذیه فکری میتوان یکی از اولویتهای فعالان جبهه فرهنگی انقلاب را نهادینه سازی، فرهنگ سازی و بسط و گسترش فرهنگ انفاق دانست. بررسی نقش نهادهای مدنی و مذهبی با روش هایی از قبیل گفتمان سازی، تبیین، تبلیغ و ترویج فرهنگ انفاق بعنوان یکی از راهکار های تحقق اقتصاد مقاومتی از ضرورویات این بحث است. همچنین می توانیم با گفتمان سازی در هیئت های مذهبی، آموزش و پرورش و مکان هایی که در حوزه تولید عقل و عقلانیت و حوزه فلسفی هستند گفتمان سازی کنیم که انفاق حتما نباید با مال انجام شود. بلکه بعضا انفاق فرهنگی اثرات مطلوب تری را در جامعه میتواند برجا بگذارد.

می توان به عنوان نمونه خرید نرم افزارهای مذهبی، خرید رایانه، خرید کتاب و نشریات ارزشی، تقبل کمک هزینه سفر و اردوی زیارتی، آموزش مسائل دینی، آموزش حضور در فضای مجازی (وبلاگ نویسی- راه اندازی سایت و شبکه های اجتماعی) به افراد بی بضاعت و نیازمند جامعه را از دیگر مصادیق انفاق دانست.

منابع:

تفسیر نمونه جلد سوم آیات ۲۶۱-۲۶۸ سوره بقره آیت الله العظمی مکارم شیرازی(حفظه الله)

تفسیر المیزان آیه۲۵۴ سوره بقره علامه طباطبایی(اعلی الله مقامه الشریف)

تفسیر تسنیم آیه ۲۶۱ سوره بقره علامه جوادی آملی(حفظه الله)

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۵
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••