به گزارش سراج24، شب گذشته 175 غواص خط شکنی که در عملیات کربلای 4 حضور داشتند با حضور گسترده و پرشکوه مردمی تشییع شدند.
در همین زمینه و با هدف پاسداشت یاد و خاطره این شهدا به سراغ یکی از راویان دفاع مقدس در استان خراسان رضوی و مشهد رفتیم. مردی که صدا و نفسش برای بسیاری از مردمان و سرداران این دیار، آشنا است.
علیرضا دلبریان اظهار داشت: سال 65 در عملیات کربلای چهار ما در هر شرایطی دست از دفاع نباید بر میداشتیم و باید دشمن تعقیب میکردیم، ما به مناطق آبی خورده بودیم و دشمن هم پناه گرفته بود در آن سوی اروند و از دور سنگپرانی میکرد.
در عملیات طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدس که پیشروی کردیم رسیدیم به مرز اما منطقه شلمچه، اروند بود و ما؛ باید تعقیب میکردیم. دشمن آن طرف اروند بود و باید از آب عبور میکردیم لذا باید نیروهای خط شکنی که در خشکی ما را کمک کرده بودند و بچههای تخریب چی میشدند غواص و داخل آب باید موانع را بر میداشتند.
آموزش غواصی سختترین آموزش بود
نیروهای غواص در زمان جنگ باید از آمادگی جسمی بالایی برخوردار میبودند، آموزش غواصی سختترین آموزش در زمان جنگ بود آموزشهای نظامی داخل خشکی عبور از موانع و کالا و سیم خاردار و ... سخت بود اما اگر بخواهیم از همین موانع در زیر آب عبور کنیم، واقعا شرایط سخت بود و نیروها باید دارای شرایط ویژه ای میبودند.
شهدای ما خود آماده شهادت بودند و به دلایل عقلانی که ما شاهد بودیم انتخاب شدند خیلیها از دل همین اروند رفتند و به آب نرسیدند چند سال در عراق اسیر شدند و اتفاقی برایشان رخ نداد پس شهدای ما انتخاب شدند.شهدای ما مسیر را آگاهانه انتخاب کردند و داوطلب شدند و آمدند برای قواصی اینطور نبود که اجبار شده باشند.
با دل و جان امده بودند خیلی از شهدای ما مسئولیتها و موقعیتهای خوبی خارج از جنگ برایشان مهیا بود اما پشت پا به همه آنها زدند و آمدند خرمشهر در آن شرایط سخت و در منطقه عملیاتی آموزش دیدند.
داخل آب بود ما باید از اروند عبور میکردیم تا با دشمن درگیر شویم چرا که دشمن را تعقیب میکردیم، در عملیاتها هیچ چیز مانع ما نبود و ما از آن عبور میکردیم ما باید دفاع میکردیم و حقمان را از دشمن میگرفتیم به همین دلیل باید قبل از ورود به عملیات آموزشهای سخت را فرامیگرفتند، سختیهایی که ما در آن شرایط کشیدیم.
غواصی چند مرحله دارد که نخستین شرط ورود به غواصی بدنسازی است و بچههای غواص باید ابتدا عضلاتشان را آماده میکردند، نیروهای کم سن و سالی که تنها اراده آنها را به جنگ کشانده بود.
حمل مهمات داخل آب بسیار دست و پا گیر و سخت است و بچههای غواص به اندازهای تمرین میکردند تا بتوانند از تجهیزاتشات در آب به خوبی استفاده کنند و داخل آب طوری حرکت کنند که حرکت آنها متوجه دشمن نشود، چون در آب در اختیار خود نیستیم، باید طوری در آب حرکت میکردند که بدنشان در داخل آب دیده نشود و زیاد هم پایین نروند.
10 کیلومتر داخل اروند جزیره ماهی، پیشروی کردن واقعا کار غیر ممکنی بود که غواصان رزمنده ما ممکن کردند. هیچ چیز نبود مگر توکل بر خدا و ایمان و رمزشان هم سرفرازی بود.
مردم چقدر با این استخوانها و پلاکها عشق بازی میکردند چه کسی میتواند مردم را این قدر عاشقانه جمع کند و صفا و صمیمت را بیاورد اینها کشته شده تنها جنگ نبودند اینها عارفان جنگجویی بودند که انصافا با خدا رفیق بودند و متواضع بودند و روحیه گمنامی داشتند کسانی که برای رضای خدا تنها قدم برداشتند و سختیها را تحمل کردند و خوشا بحالشان که بعد 30 سال چقدر بزرگ شدند این جوانان.
بسیاری از کسانی که امروز زیر تابوت این شهدا را گرفتند زمان جنگ نبودند اما چقدر اظهار ارادت دارند این نمونهای از محشر است، خوشا به حالشان؛ در قیامت خداوند چه مقامی این شهدا خواهد داد وقتی در دنیا به چنین مرتبهای رسیدهاند. و ما اگر راه اینها را نرویم و در گلهای ساحل جا بزنیم ما در باتلاق و برکه ماندیم اما اینها خواستند و به درجه شهادت رسیدند.
عملیات کربلای چهار
دلبریان با بیان این مطلب که در لشکر 21 امام رضا(ع) که ما بودمی 2 گردان غواص خط شکن داشتیم اما در کل عملیات کربلای 4 قریب به 2 هزار غواص با دشمن جنگیدند بیان کرد: در هیچ عملیاتی به این اندازه غواص نداشتیم اما چون منطقه وسیع بود نیروی خط شکن نیاز داشتیم و حدود 600نفر فقط نیروی خط شکن غواص در لشکر امام رضا(ع) بود و تیپ و لشکرهای دیگر نیز به همین صورت بودند.
ماموریت لشکر ما این بود که جزیره ماهی را که کنار رود اروند بود، فتح کند. و شب عملیات یک گروهان رفتند و با دشمن درگیر شدند و متاسفانه متوجه نشدند که عملیات لو رفته و حمله متوقف شده است چرا که قبل از اینکه حمله لو برود اینها در سکوت اروند رها شده بودند و رفته بودند در تاریکی شب وقتی به آنجا رسیده بودند دشمن هوشیار بود.
با وجود اینکه دشمن بیدار بود بچهها وارد جزیره شده بودند اما عملیات متوقف شد و نتوانستند بچهها ادامه بدهند و 8 نفر ماندند و تا صبح درگیر بودند و همانجا اسیر شدند عدهای برگشتند و عدهای نیز به شهادت رسیدند، عملیات کربلای 4در همان لحظههای اول شروع متوقف شد.
عملیات کربلای 5 دستاورد کربلای 4
راوی دفاع مقدس افزود: ما همان شب با یکی از گروهانمان در داخل نیزارها نشسته بودیم تا گروهان یک که رفت ما راه بیفتیم چند دقیقهای که گذشت دیدیم صدای تیر اندازی میآید و با فاصله و تک تک تیراندازی میکردند اما یک دفعه تیر اندازی ممتد شد و منور در آسمان زدند و مشخص شد که عملیات لو رفته است.
بیسیمها همه خاموش بود و قرار شد وقتی به گل ساحل رسیدیم بعد بیسیمها را روشن کنیم و نمیتوانستیم به بچهها اطلاع دهیم که برگردند، اما کربلای چهار که همان ساعتهای اول متوقف شد مقدمه ای برای پیروزی در عملیات کربلای 5 شد.
درست است که موفق نشدیم اما اگر کربلای 5 انجام نمیشد میگفتیم حیف شد و زحماتمان در کربلای چهار به هدر رفت اما؛ کربلای پنج ادامه کربلای چهار شد و ما از نقطه ضعف دشمن بعث استفاده کردیم در این منطقه چون فکر نمیکردند که ما که از این نقطه گزیده شدیم مجدد حمله کنیم و درست چند هفته بعد و در جناحی دیگر وارد عملیات شدیم که با موفقیت به پایان رسید چه بسا اگر عملیات کربلای چهار انجام نمیشد کربلای پنج هم در کار نبود.
از بچههای غواص لشکر امام رضا(ع) شهید جعفری در رود کارون غرق شد، شهید کرابی، شهید شادکام هنوز بدنشان برنگشته است.
دشمن بچههای قواص ما را دست بسته دفن کرده است، میشود گفت اینها بچههایی بودند که مجروحیت سخت داشتند و دشمن آنها را عقب نبرده و یا لابه لای نیزارها بودند و یا اسرایی که به لحاظ جسمی به دلیل نخوردن غذا ضعیف شده بودند، دشمن مجروحان و نیروهای ما را به بیمارستان نمیبرد که آنها را درمان کند.
امروز با کمک خود عراقیهایی که زمان جنگ شاهد این صحنهها بودند داریم پیکر و نشانی از شهدا پیدا میکنیم کسانی که در نیروهای نظامی عراق بودند امروز با ما همکاری میکنند و گرنه تفحص کل منطقه کار بسیار سختی است. در پشت جزایر ام القصاص منطقه اروند و حاشیههای بصره پیکر شهدای غواص را پیدا کردند.
دستاوردهای عملیات کربلای چهار
بزرگترین دستاورد عملیات کربلای چهار این بود که مقدمه ای برای عملیات کربلای پنج شد، این بود که اختلاف مرزی ایران باستان و ایران اسلامی با کشور عراق که از دل امپراطوری عثمانی درامد و تقسیم شد و مدتها درگیر بود از زمان قاجار تا پهلوی و چندین سال اختلاف داشتیم در عملیات کربلای چهار تثبیت شد.
دستاورد دیگر این بود که صدام متجاوز اعلام شد، امام خمینی (ره) از روز اول میگفت اعلام کنید صدام متجاوز است ما جنگ را تمام میکنیم و در کربلای 5سازمان ملل در قطعنامه 598 اعلام کرد حق و حرف مادر سازمان ملل به کرسی نشست و تا به این روز هیچ قطعنامه ای به این شکل امضا نشده بود و همه اعلام آتش بست بود.
8 سال دفاع مقدس ما 5+1 بود
جانباز دفاع مقدس گفت: ما در جنگ به اهداف خود نرسیدیم اما شکست نخوردیم ما در کشور خود بودیم و آنها به خاک ما تجاوز کردند در حالی که دشمن میگفت ما خرمشهر را پس نمیدهیم و خرمشهر متعلق به عراق است اما به هیچ کدام از اهدافش نرسید و ما با سربلندی بیرون آمدیم.
در تاریخ هر گاه به کشور تهاجم شده بود گوشهای از ان جدا شد اما در 8سال دفاع مقدس در نقشه ایران هیچ تغییری ایجاد نشد، 30سال دشمن ما را تحریم کرده است، 8 سال طولانی ترین جنگ بر ما تحمیل شد اما نگذاشتیم دشمن ذرهای از وطنمان را بگیرد ما در جنگ شکست نخوردیم و با سربلندی بیرون آمدیم.
نباید بگوییم جنگ ایران و عراق این نامردی است چرا که جنگ ایران و دنیا بود و بالاتر از جنگ جهانی بود ما یک طرف بودیم و دنیا هم یک طرف، درست مانند امروز که 5+1 همه یک طرف هستند و ایران هم یک طرف، و به راستی که دفاع مقدس ما 5+1بود این حرف کمی نیست و نشان میدهد ایران خیلی قوی است که یک تنه همانند دفاع مقدس امروز هم مقابل قدرتهای جهان ایستاده، اما ما از انها قدرتمندتر هستیم هرچند که خود هنوز به این باور نرسیدهایم.
روزی که ما هیچ چیزی نداشتیم جلوی دشمن ایستادگی کردیم و شاخ دشمن را شکستیم چرا که با خدا بودیم، و خدا 30 سال است ما را دارد میبرد جلو؛ ما خواب بودیم صحرای طبس اتفاق افتاد، خدا میگوید شما با من باشید شنها را دستور میدهم دشمن را نابود کند دست خدا بالای همه دستهاست و فقط باید تکلیفمان را باخدا مشخص کنیم و استقامت کنیم و صبر و تحمل کنیم که خداوند وعده پیروزی به ما داده است بچههای ما صبر و تحمل کردند در برابر گرما و سرما گرسنگی و تشنگی ایستادگی کردند تا به پیروزی برسند.
کسی به رزمندگان ما وعده دنیایی نداده بود تنها خدا به ما وعده داده بود و ما به این باور رسیده بودیم که خدا با ماست، و در سایه این باور الهی سختی را تحمل کردند. صدام در و دیوار شهر خرمشهر نوشته بود آمدهایم تا بمانیم و خرمشهر را به نقشه عراق اضافه کرده بود و خرمشهر را از آن خود میدانست.
شهدای عملیات کربلای پنج بیشتر غواص بودند و خیلی از بچهها اسیر شدند 2 هزار غواص ما در عملیات کربلای 4 رفت و برنگشت شاید هنوز هم شاهد پیکرهای دیگر شهدای غواص باشیم.
8سال شوخی نیست از تاریخ جنگ ویتنام چقدر گذشته است هنوز دارند پیکر پیدا میکنند و هنوز آلودگی جنگ ویتنام دارد تلفات میدهد. 8سال شوخی نیست دشمن ما دشمن نامردی بود اینکه میگویند چرا شهدای ما تا الان مخفی ماندهاند به این دلیل که طرف ما نامرد بود و نه آمار به صلیب سرخ میداد و نه به سازمان ملل در تمام مراحل جنگ نیروهای رژیم بعثی قوانین را زیر پا گذاشتند در تمام دنیا کشتهها را در زمان جنگ تبادل میکردند در صورتی که صدام اسم بسیاری از اسرای زنده ما را نداد و تا آخر جنگ گمنام بودند.
بعد عملیات کربلای چهار اسرا را عقب کامیونها میآوردند و آنها را شهر به شهر میبردند همانند اسرای واقعه عاشورا و تبلیغات سوء علیه ما بود هیچ قانونی در جنگ ایران و عراق رعایت نشد بچههای قواص ما در صبح عملیات کربلای چهار دستانشان را از آب بیرون میآوردند تا شاید نجات پیدا کنند اما نیروهای بعثی مانند لاشخورها با قایق روی اروند گشت میزدند و غواصان ما را یکی یکی به شهادت رساندند، رژیم بعثی اسیر مجروح نمیگرفت و همانجا رزمندههای مجروح ما را به شهادت میرساندند.
منبع:تسنیم