سراج24، بخش سوم و پایانی/
مقدمه
در بخش اول یادداشت با عنوان «تهدید، تحریم و تحمیل؛ پازل آمریکا برای تحقیر ایران» ، به چگونگی نبرد محاسبات در مذاکرات هستهای اشاره شد. در بخش دوم یادداشت نیز سناریوهای آمریکا برای «تحقیر ملی و تخریب ملی» در توافق احتمالی هستهای مورد بازخوانی قرار گرفت.
اکنون در بخش سوم و پایانی سعی بر آن است که از جعبه سیاه هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن رمزگشایی شود. در این یادداشت به چرایی بازی تعاملگرایان و کدخداپذیران در پازل شیطان اشاره خواهد شد.
همچنین در بخش انتهایی یادداشت، بایستههای مواجهه با وضعیت پیش روی ارائه میگردد.
سؤالاتی که نیازمند به پاسخ هستند:
- با گذشت چندین دور از مذاکرات هستهای و بررسی آخرین جمعبندی از توافق طرفین در لوزان، این سؤال مطرح است که آیا توافق در چنین شرایطی در راستای منافع ملی و امنیت ملی است؟
- با مشخص شدن برنامهریزی استراتژیک آمریکا برای پیروزی در نبرد محاسبات در برابر ایران، آیا رسیدن به هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن جایز است؟
- درحالیکه توافق در چارچوب قطعنامه شورای امنیت و در ذیل فصل هفتم منشور ملل، عملاً ایران در برابر وضعیت بد (تحمیل اراده غربیها) با وضعیت بدتر (لبه پرتگاه جنگ) مجبور به پذیرش تحمیل اراده غربیها میکند. چرا باید همچنان بر هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن اصرار داشت؟
- با مشخص شدن این موضوع که توافق در چارچوب تعیینشده از سوی طرفهای آمریکایی-اروپایی، نهتنها تحریمها را بهیکباره لغو نمیکند، بلکه آنها را دائمی میسازد. چرا باید معتقدان به تعاملگرایی و کدخداپذیری همچنان به دنبال هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن باشد؟
- بررسی مطالبات طرفهای غربی برای توافق، نشان میدهد تحقیق و توسعه برنامه هستهای ایران برای مدت بسیار طولانی فریز شده و عملاً به یک برنامه نمادین تبدیل میشود. با این تفاسیر چرا تعاملگرایان باید در پی هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن باشند؟
پاسخ به سؤالات مذکور علاوه بر رمزگشایی از جعبه سیاه هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن، موجب آگاهی بخشی و روشنگری شده و قضاوت را برای افکار عمومی پیرامون چگونگی مواجهه با منافع ملی، امنیت ملی و اهداف ملی آسانتر میسازد.
در این رابطه برای پاسخ به سؤالات مذکور و همچنین رمزگشایی هر توافق به هر صورت و قیمت ممکن میبایست محورهای زیر را موردبررسی قرار داد.
1- بررسی راهبرد توسعهگرایی
2- واکاوی اجمالی شبهگفتمان اعتدال
3- بررسی نبرد محاسبات
4- نقش ترجیحات حزبی برای حفظ و توسعه قدرت
5- تأثیر عوامل نفوذی
6- بررسی حمیت ها و تعصبات نابجا
راهبرد توسعهگرایی و جعبه سیاه هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن:
توسعه وابسته یا برونزا وضعیتی است که در آن اقتصاد و توسعهیافتگی برخی از کشورها تابعی از بسط و توسعه اقتصادی کشورهای مرکز میگردد. توسعه برونزا برگرفته از الگوی توسعه وابسته «کاردوزو» است. در این الگو کانونهای ثروت و قدرت جهانی در قالب شرکتهای چندملیتی، سرمایه و فنّاوری خود را از مرکز به کشورهای پیرامون منتقل ساخته و در مقابل از وضعیتهای سرمایهگذاری و بازار مصرف کشورهای پیرامون نهایت استفاده را میبرد. در این مدل شبحی از توسعه بهصورت کاملاً وابسته در کشور پیرامون شکل میگیرد.
این وابستگی ابتدا در محدوده تعاملات بینالملل و سپس در ساختاربندی و شکل درونی کشورهای وابسته تأثیر خود را بر جای میگذارد. بهعبارتدیگر در این مدل از توسعه، ترجیحات کشور یا کشورهای مرکز قالب توسعه ساختهای فرهنگی و سیاسی کشور وابسته را درمینوردد.
راهبرد موردنظر جریان تعاملگرا، توسعه وابسته است. ازاینرو و بر اساس این الگو، میبایست تعامل با کانونهای ثروت و قدرت جهانی در مسیر اعتمادسازی قرارگرفته و جمهوری اسلامی از تقابل با این کانونها به سمت مشارکت و همکاری تغییر مسیر دهد. از منظر تعاملگرایان این اقدام موجب به چرخش درآمدن چرخهای توسعه میگردد.
بنابراین هر توافق به هر صورت و قیمت ممکن بخشی از پروژه اعتمادسازی تلقی میشود. توافق با این کیفیت ازنظر تعاملگرایان، تصویر ایران را غیرامنیتی ساخته و زمینه سرمایهگذاری کانونهای ثروت و قدرت جهانی را فراهم میسازد.
بدیهی است در مسیر پیادهسازی راهبرد توسعه، موضوع استقلال، خودکفایی، امنیت ملی، اهداف ملی و از همه مهمتر هویت ملی میبایست در مفهوم توسعه وابسته و برونزا مستحیل گردند.
شبهگفتمان اعتدال و نسبت آن با هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن:
عملیاتی شدن راهبرد توسعه و وابسته با کیفیتی که ذکرشده، مستلزم تغییر در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تغییر در محیط فرهنگ و اجتماعی و تغییر در صورتبندی و آرایش فضای سیاسی کشور است. بدیهی است این حجم از تغییرات، هویت حقیقی جمهوری اسلامی را با خطر استحاله مواجه میسازد. بهعبارتدیگر تغییرات مورد اشاره، هویت و ساختن حقیقی جمهوری اسلامی را بهپای توسعهگرایی ذبح مینمایند.
ازاینرو توسعهگرایی با این آثار و تبعات بهطور حتم با چالش و مقاومت آحاد مردم مواجه میشود.
به نظر میرسد معتقدان به تعاملگرایی با پیشبینی چالشها و مقاومتها در مسیر حرکت توسعه وابسته، از قبل سعی نمودهاند با تولید، تسری و ترویج گفتمان موردنظر از یکسو چالشها و مقاومتها در برابر راهبرد توسعه وابسته را تقلیل داده و از سوی دیگر با غیریتسازی و برچسب زدن، هزینههای عملیاتی ساختن توسعهگرایی را برای خود کاهش دهند.
در این راستا مهندسی و تولید شبهگفتمان اعتدال، دگرسازی با مخالفان توسعهگرایی وابسته است. ابتناء این شبهگفتمان به اعتدال و توسعه بهعنوان دال مرکزی، ناظر به غیریت افراط در مخالفت با مفهوم توسعه وابسته است.
بهعبارتدیگر شبهگفتمان اعتدال درصدد القاء این مهم است که برای رسیدن به توسعه وابسته میبایست از افراطگرایی اجتناب نمود.
بر این اساس شبهگفتمان اعتدال به دنبال تئوریزه نمودن لزوم تغییر در سیاست خارجی، محیط فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای توسعهگرایی وابسته است.
شبهگفتمان اعتدال تقابل و ستیز جمهوری اسلامی ایران با سلطه گران را بهمثابه افراط قلمداد نموده و مشارکت و همکاری با کانونهای ثروت و قدرت جهانی را اعتدال و تعامل سازنده معنا بخشی میکند.
شبهگفتمان اعتدال که پیشازاین در کتابی با عنوان «الزامات سیاست خارجی توسعهگرا» تئوریزه شده است هزینهکرد سیاست خارجی برای اقتصاد را دنبال میکند. در حقیقت این شبهگفتمان حل مسائل اقتصادی و معیشتی را به تغییر در سیاست خارجی پیوند میزند.
بخشی از مؤلفههای این شبهگفتمان عبارت است از:
1- آرمان زدایی و ارزش زدایی از سیاست خارجی برای هموار نمودن مسیر توسعه وابسته
2- لزوم اجتناب و پرهیز از ورود در مناقشات و بحرانها در سیاست خارجی تا مانعی بر سر راه توسعه ایجاد نشود
3- اعتمادسازی در سیاست خارجی در قبال کانونهای ثروت و قدرتهای جهانی برای باز شدن مسیر توسعه وابسته
4- تقلیلگرایی دینی برای پذیرا نمودن محیط فرهنگی در جهت عملیاتی ساختن توسعه وابسته
5- آشتیجویی فارغ از مرزبندیهای خودی و غیرخودی برای آمادهسازی محیط سیاسی جهت تغییرپذیری و توسعه وابسته
بنابراین در چارچوب شبهگفتمان اعتدال هر توافق به هر صورت و قیمت ممکن، عملاً تسری و ترویج این گفتمان را در پی خواهد داشت و اعتمادسازی در قبال کانونهای ثروت و قدرت جهانی منجر میگردد.
شبهگفتمان اعتدال با تمسک به هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن، عملاً غیریت اعتدال و افراط را به دوقطبی عینی تسری میدهد.
در منطق این شبهگفتمان توازن بین داده و ستانده در مذاکرات راهبردی، به معنای «برد-برد» نیست، بلکه اعتمادسازی در قبال کانونهای ثروت و قدرت جهانی از طریق هر توافق برد محسوب میشود.
لذا از نظر معتقدان به شبهگفتمان اعتدال و راهبرد توسعه وابسته پذیرش نظارتها و بازرسیهای خاص ایجاد مخاطره برای امنیت ملی و غیریت ملی تلقی نمیشود.
اشتباه در محاسبات و هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن
اشتباه در محاسبات یکی از دلایل پذیرش هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن است. اشتباه محاسباتی از عقلانیت ابزاری و محاسبات صرف مادی نشأت میگیرد. از دریچه تنگ و کوچک عوامل محسوس مادی فرصتها و تهدیدات را دیدن و دلخوش شدن به وعدههای سلطه گران و اعتماد به آنان پیامدی جزء اشتباه در محاسبات نخواهد داشت بر این اساس هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن ظهور و بروز و اشتباه در محاسبات و ادراک غلط از وضع موجود است.
باور سست به وعدههای الهی و سنتهای آفرینش، مرعوب شدن در برابر سلطه گران و منفعل شدن در برابر فشارها، تصویری تیره و تار از آینده ترسیم میسازد که چاره کار را پذیرش هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن ترسیم میکند.
نقش ترجیحات حزبی برای حفظ و توسعه قدرت:
در رمزگشایی این جعبه سیاه هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن، میتوان به نقش ترجیحات حزبی برای حفظ و توسعه قدرت نیز اشاره داشت. تعاملگرایان در شرایطی وارد عرصه رقابت و قدرت شدهاند که جامعه پیرامون نتایج مذاکرات بر حوزه اقتصاد و معیشت شرطی شده بود. ازاینرو آنان از فرآیند شرطی شدن جامعه نهایت بهره را برده و با ادعای خواست عمومی راه تعامل با کانونهای ثروت و قدرت جهانی را با برخی اقدامات نابجا در پیش گرفتند.
معتقدان به تعاملگرایی و کدخداپذیری با این برآورد و محاسبه اشتباه که تعامل با سلطه گران منجر به گشایش فضای اقتصادی و لغو تحریمها خواهد شد، همه سرمایه و اعتبار سیاسی و اجتماعی خود را در سبد مذاکرات قرار دادند.
اما اکنون با پشت سر گذاردن چندین دور از مذاکرات با زیادهخواهی و عدم صداقت طرفهای آمریکایی-اروپایی مواجه شدهاند. این شرایط از یکسو و فرارسیدن موعد سررسید چک اعتبار خود در نزد افکار عمومی برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی، آنان را دچار استرس و دستپاچگی فزاینده نموده است.
مخاطره ریزش پایگاه اجتماعی عاریتی و شرطی شده نسبت مذاکرات به همراه ظهور و بروز شکافهای درونی با شرکای سیاسی، حفظ و توسعه قدرت را برای آنان مخاطرهآمیز ساخته است.
بر این اساس به نظر میرسد تعاملگرایان بهناچار برای فائق آمدن بر چالشهای ذکرشده و حفظ اعتبار و سرمایه اجتماعی خود، چاره کار را در هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن جستجو میکنند. آنان از رهگذر هر توافقی مترصد شرطی نگاهداشتن جامعه پیرامون اجرای توافق برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی هستند. این وضعیت فرصتهای زیر را در اختیار تعاملگرایان قرار میدهد.
1- شرایط ماندن جامعه پیرامون اجرای هر توافق و حفظ دوقطبی سازی
2- حفظ صورتبندی شرطی شده برای صحنه انتخابات
3- حفظ و توسعه قدرت از طریق شرطی ماندن جامعه پیرامون اجرای هر توافقی
بنابراین تلاش برای رسیدن به هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن، ترجیحات حزبی برای حفظ و توسعه قدرت است که منافع ملی و امنیت ملی را نادیده میانگارد.
تأثیر جریان و عوامل نفوذی بر هر توافقی به هر صورت و قیمت ممکن
سلطه گران همواره در تعاملات راهبردی برای تعمیر اراده و تحقیر طرف مقابل خود، از جریان و عوامل نفوذی بالاترین بهره را بردهاند. در این رابطه تاریخ معاصر کشورمان و تعامل با سلطه گران شاهد مثال گویایی است که زخمهای عمیقی از تحقیر ملی را نمایان میسازد.
توافق به هر طریق و صورت ممکن آنهم در شرایطی که تحریمها دائمی و تهدیدات نهادینهشده است، میتواند ناشی از تأثیر جریان و عوامل نفوذی باشد.
بایستههای مواجهه با وضع پیش رو:
اکنون میتوان نقشه راه مواجهه صحیح با سناریوی توافق بد یا توافق به هر قیمت را ارائه نمود.
در مقابل راهبرد توسعهگرایی برونزا، راهبرد مدنظر نظام اسلامی، راهبر «اقتصاد مقاومتی و پیشرفت درونزا» است. بر همین اساس کلانگفتمان انقلاباسلامی در شرایط کنونی مفاهیمی همچون «پیشرفت»، «عزت ملی»، «استقلال» و «اقتدار ملی» را بازتولید کرده است که جمع منظومهای این مفاهیم میتواند گفتمان رقیبی برای شبهگفتمانی باشد که توسعه تعاملگرا را ترویج میکند.
در نبرد محاسباتی با نظام سلطه باید الگوی صحیح محاسبات را ارائه نمود که در آن علاوه بر عوامل و متغیرهای مادی، عوامل و مؤلفههای غیرمادی نیز مدنظر قرار دادهشده و اتکال به امداد الهی و ایمان و اعتماد به وعدههای الهی نیز مدنظر است.
باید توافق تأمینکننده منافع ملی و عزت ملی را در مقابل توافق تأمینکننده ترجیحات و منافع حزبی و گروهی را طرح نمود و در آخر نیز دستگاههای مسئول به وظیفه خویش در مهار و مقابله با عوامل نفوذی عمل نمایند.
این یادداشت را با کلام ژرفنگرانه از رهبر معظم انقلاباسلامی در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین (ع) پایان میبریم که فرمودند: «ما عزّت خود را که بهوسیلهی اسلام و نظام اسلامی و حرکت انقلابی و نگاه انقلابی و آرمانهای انقلابی بهدستآمده است، از دست نخواهیم داد. امروز دشمنان مشغول چالش هستند و هر روزی یکجور چالشی را در مقابل جمهوری اسلامی ایران قرار میدهند؛ ما ابایی نداریم، ما بیمی نداریم. اگر ما جسم بیجان و بیتحرّکی بودیم، علیه ما چالشی وجود نداشت؛ ما متحرّکیم، ما زندهایم، ما روبهرشدیم، ما فعّالیم، بنابراین باید انتظار داشته باشیم که در مقابل ما چالش بهوجود بیاید و با قدرت، با توکّل به خدای متعال، با اعتماد به وعدهی الهی و با تکیهی به نفس و اعتماد به نفس از این چالشها عبور خواهیم کرد. … هرچه یک دولتی، یک ملّتی، مسئولینی در مقابل این دشمن عقبنشینی کنند، آنها جلو میآیند؛ آنها زیادهطلباند؛ آنها جز به استکبار و استعمار و سلطهی بر ملّتها به چیزی قانع نیستند؛ هرچه بتوانند جلو میآیند؛ باید دیوارهی مستحکمی از عزم و توکّل و اقتدار ملّی در مقابل آنها بهوجود آورد.»
دکتر رضا سراج
عضو هیئتعلمی دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل راهبردی
منبع:فارس