اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۴:۲۸:۵۶
اذان ظهر ۱۲:۰۹:۵۹
اذان مغرب ۱۸:۴۱:۵۵
طلوع آفتاب ۰۵:۵۴:۴۷
غروب آفتاب ۱۸:۲۳:۴۵
نیمه شب ۲۳:۲۶:۵۰
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۰۱/۱۷ - ۱۱:۳۳
جبهه فرهنگی انقلاب در سالی که گذشت/2

از تقریظ آقا تا مقدمه حاج قاسم!+تصاویر

پایان هر سال زمان مناسبی است برای نگاه کردن به پشت سر و حساب و کتاب عملکرد یکساله هر شخص و گروه! سرویس معرفی حلقه وصل تصمیم بر آن دارد که طی پرونده‌های متنوع به مرور کارنامه عملکرد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در حوزه‌های مختلف بپردازد.

از تقریظ آقا تا مقدمه حاج قاسم!+تصاویر

به گزارش سراج24، در ادامه پرونده مرور عملکرد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در حوزه کتاب در سالی که گذشت به معرفی چند کتاب دیگر می‌پردازیم:

 


«میزبانی بهشت»؛ انتشارات صهبا _ قیمت: 5700 تومان


کتاب «میزبانی از بهشت» که شامل روایت حضور مقام معظم رهبری در خانه شهداست، از سوی انتشارات صهبا در نمایشگاه به مخاطبان عرضه می‌شود. موضوع این کتاب حضور مقام معظم رهبری در منزل 5 خانواده شهید در مشهد مقدس و بازدید با خانواده شهداست.

در مقدمه این کتاب آمده است: «در چند سفر استانی اخیر آیت‌الله العظمی خامنه‌ای، یکی از جذاب‌ترین و زیباترین اتفاقات، بازدیدهای ایشان از خانواده‌های شهدا بود که معمولاً به شکل حاشیه‌نویسی در فضای مجازی یا پخش فیلم‌هایی از صدا و سیما، منعکس می‌شد. همین چند فراز، نشان داد که این دیدارها چقدر جالب و پرنکته بوده‌اند. این مختصر منتشر شده، پیوند زیبایی بین بدنه عادی جامعه و حضرت آقا و شهدا ایجاد می‌کرد.»


 

«ناخوانده»به قلم میلاد عرفانپور؛ انتشارات شهرستان ادب _ قیمت: 4000 تومان


«ناخوانده» پنجمین مجموعه رباعی میلاد عرفان پور است. نگاه تازه به مرگ و زندگی و جهان، مهم ترین ویژگی کتاب جدید میلاد عرفان پور است.

چند نمونه از رباعی های این شاعر از این کتاب:

چشم همه چشمه های جوشان به خداست

باران، اثر نگاه دهقان به خداست

گلها همه آیه های قرآن هستند

ایمان به بهار، عین ایمان به خداست

 

من بیشتر از تو بی قرارم ای ابر!

بیش از تو ز دنیا گله دارم ای ابر!

امشب تو صبور زیر باران بنشین

تا جای تو تا سحر ببارم ای ابر!

 

حاشا که به حرف دیگران گوش کنم

حاشا حاشا تو را فراموش کنم

آرام کنم چگونه دل را بی تو؟

این آتش را چگونه خاموش کنم؟

 

دلتنگ توییم لحظة آخر هم

دلتنگ توییم عالم دیگر هم

برگرد ولی چنانکه با دیدارت

دلتنگی خوب ما نریزد بر هم
 



«خنده های امپراتور»به قلم رضا احساپور؛ انتشارات آرما _ قیمت: 5000 تومان


او در مقدمه کتاب خود در خصوص این کتاب و خودش این گونه نوشته است:

« طبق معمول رضا احسان‌پور هستم. مرداد ماه 1364 در اصفهان به دنیا آمدم و هنوز از دنیا نرفته‌ام! متاسفانه لیسانس مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی اصفهان دارم. تا لحظه نگارش این سطور خوشبختانه توانسته‌ام نویسنده (نمایشنامه/ فیلمنامه/ داستان و غیره!)، شاعر، طنزپرداز، گرافیست، روزنامه‌نگار، بازیگر و کارگردان تئاتر، مجری رادیو و تلویزیون و فعال در حوزه کتاب و رسانه و چیزهای دیگری باشم. (شاید اگر چیزهایی را که نیستم می‌گفتم کمتر جا می‌گرفت!) پدر و مادرم را هم خیلی دوست دارم.»

دو شعر از کتاب:

عوضی‌ها

وقتی جواب ضرب دو دو تا عوض شده است

باید قبول کرد که دنیا عوض شده است

معمار، خشت اوّل خود گر چه کج نهاد

دیوار، صاف رفته! ثریا عوض شده است

یک عده رو به میز فقط سجده می‌کنند

جای اداره‌ها و مصلّی عوض شده است

عاشق به فکر موی و میان است روز و شب

"آن" پیشکش!  که صورت و معنا عوض شده است

حقّ طلاق با زن و مهریه‌ها کلان...

در شهر، سال‌هاست که فتوا عوض شده است

بابا درون خانه و مادر اداره است

انگار جای مادر و بابا عوض شده است

امروزه شیر خشک به اطفال می‌دهند  

تعریف بوف و به به و قاقا عوض شده است

حتّی غذای روح، غذای بدن شده است

در سفره جای قابلمه با "دا" عوض شده است

رُبّ فلان و قرعه‌کشی‌هاش و سکّه‌هاش

با خاطرات رُبّ و مربّا عوض شده است

مردم فقط به سود و زیان فکر می‌کنند

اندیشه‌ها، نتیجه‌ی انشا عوض شده است

وجدان میان حجم تقاضای بیخودی

یا لابلای عرضه‌ی کالا عوض شده است

دیدم که پیر میکده ساندیس می‌خورد!

میخانه‌ها و مزه‌ی می‌ها عوض شده است

اصحاب کهف نیستم امّا به جان تو

انگار قرن‌هاست که اینجا عوض شده است

«حق داشتی مرا نشناسی، به هر طریق

من همچنان همانم و دنیا عوض شده است»

::

یا رب ز ناخدایی و بُت بودن بشر...

بگذر که جای بنده و مولا عوض شده است

***

شرایط لازم

نه اینکه فکر کنی قصد ازدواج نداشت

نه! قصد داشت ولی چاره یا علاج نداشت

نداشت چیزی و با این وجود می‌دانم

به هیچ چیز بجز همسر احتیاج نداشت

حرمسرا که نه! یک زن برای او بس بود

نبود فتحعلیشاه و تخت و تاج نداشت

همیشه حسرت وضع کلاغ را می‌خورد

چرا که دل‌نگرانی ز رهن کاج نداشت

همیشه نوبت وامش نبود، زیرا او

سفارش از طرف یک "جناب" و "حاج" نداشت

نه زور داشت نه چیزی که زور می‌زاید!

درون جیب کُتش، هرگز اسفناج نداشت

نه راست بود و نه چپ؛ صاف صاف چون خط‌کش!

نمی‌شود که کسی بود و اعوجاج نداشت!

و با فلانی و بهمانی و پسرهایش

به هیچ صورت و ترتیب امتزاج نداشت

و بدتر از همه اینکه شبیه آقایان

درون جیب فلان شخص، شاخ و عاج نداشت

::

زبان سرخ، سرت را... چکار داری تو

به اینکه فکر کنی قصد ازدواج نداشت؟!

 


«عباس دست طلا»به قلم محبوبه معراجی پور؛ انتشارات فاتحان _ قیمت: 6000 تومان


این کتاب نگاهی به عملکرد بسیجیان فنی و تعمیر کار واحد پشتیبانی و تدارکات سپاه پاسداران در دوران هشت سال دفاع‌مقدس دارد.

خاطره‌نگار اثر، ماجرا‌ها را از زمانی که کمتر از دو ماه از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران گذشته، آغاز می‌کند. عباس‌علی باقری با مروری کوتاه بر زندگی‌اش و دودلی‌های خود برای حضور در جبهه‌ها، از زمانی می‌گوید که تصمیم می‌گیرد برای دو هفته به جبهه برود و ببیند در آن‌جا چه کاری از دستش برمی‌آید.

اولین اعزام باقری هجدهم آبان ماه سال 1359 است. به همراه چند نفر از دوستانش وارد پادگان ارتش در اسلام‌آباد می‌شوند. محلی که خودروهای خسارت دیده از انفجارها توسط تعمیرکاران شرکت خودرو سازی ایران ناسیونال تعمیر می‌شوند و عباس‌علی باقری و دوستانش که قرار است توانایی خود را در کار ثابت کنند، جیپی را که چپ کرده تعمیر می‌کنند. توانایی و سرعت آن‌ها باعث شهرت‌شان می‌شود.

پس از گذشت یک‌ماه‌ونیم از بازگشت آن‌ها از جبهه‌ها، باقری تصمیم می‌گیرد تیمی فنی‌ و حرفه‌ای را برای تعمیر خودرو‌ها به جبهه‌ها ببرد. یافتن این نیرو‌های ماهر و مجاب کردن ‌‌آن‌ها بخش مهمی از کتاب «عباس دست طلا» است و به نوعی انگیزه مردم برای حضور در جبهه‌ها و چرایی شرکت نکردن برخی افراد در دفاع مقدس را بیان می‌کند.

باقری در نهایت تیمی 21 نفره را تشکیل می‌دهد تا به ستاد جنگی زیر نظر شهید دکتر مصطفی چمران بپیوندد، اما به دلیل ماجرا‌‌هایی که در هنگام اعزام رخ می‌دهد، تنها 9 نفر از تعمیرکاران باقی می‌مانند، افرادی حرفه‌ای که نزدیک به 14 ساعت در روز کار می‌کنند و خودروها را به سرعت تعمیر و تحویل می‌دهند.

او برای دومین بار در بیستم دی ماه سال 1359 به همراه تیم خود به پادگان ابوذر در سر‌پل‌ذهاب می‌رود و علاوه بر تعمیر خودرو، کشویی تفنگ 106 میلی‌متری ضد تانک را هم تعمیر می‌کنند. باقری در فاصله هر چند ماهی که به تهران می‌آید و بر می‌گردد، برای هر دوره از سفرش به جبهه‌های دفاع مقدس تیمی جدید و تازه نفس را می‌برد.

بخش دیگری از کتاب «عباس دست طلا» به ماجرای حضور خانواده باقری در اهواز و منطقه جنگی اختصاص دارد. فعالیت‌های وی تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ادامه پیدا می‌کند و مهارت او در تعمیر خودرو‌ها باعث می‌شود تا به او لقب عباس دست‌طلا را بدهند.
 

 

«آقازاده عزیز»به قلم محمدرضا شهبازی؛ انتشارات رسول آفتاب _ قیمت: 7000 تومان


محمدرضا شهبازی نویسنده کتاب معروف «ماه‌‌بندان»، اثری پرمخاطب در خصوص سفر مقام معظم رهبری به خراسان شمالی است، که دومین کتاب آن که تازه‌ترین مجموعه یادداشت‌های طنز سیاسی‌اش را با عنوان «آقازاده عزیز» زیر چاپ دارد.

کتاب «آقازاده عزیز»، مجموعه یادداشت‌های طنز سیاسی است که توسط نویسنده در طول چند سال گذشته نوشته شده است. از ویژگی‌های این اثر می‌توان به نقطه نظرات سیاسی قابل توجه در خصوص جریان‌ها، ‌جناح‌ها، اشخاص، مسائل اجتماعی و انتقادهای تیز «محمدرضا شهبازی» نسبت به انحرافات، اشاره کرد که با نثری روان، جذاب و طنزآلود، به رشته تحریر درآمده است.

 


«وسوسه‌های نوشه»به قلم کیانوش گلزار راغب ؛ انتشارات روزگار _ قیمت: 7000 تومان


این کتاب با نگاهی طنزآمیز و اعتراضی به وقایع اجتماعی سال‌های قبل از انقلاب، با در هم آمیختن آداب و رسوم  و اتفاقات دوران کودکی و نوجوانی به رشته تحریر در آمده است.

«نوشه» نازنامه کودکی پُر ماجرا و وسوسه انگیز با جست و خیزهای شیطنت آمیز و امیال خودسرانه نوجوانی است که با ظرافت خاص نویسنده، خواننده مجموعه را به مهمانی غم‌ها و شادی‌ها، سختی و دشواری زندگی روستایی، با نگاهی اعتراضی به ناملایمات برخاسته از شکاف طبقاتی، فقر فرهنگی و ضعف اجتماعی سال‌های پیش از انقلاب دعوت کرده است.

 


«زندگی دکمه بازگشت ندارد» به قلم فرشاد مهدی‌پور؛ انتشارات دفتر نشر معارف_ قیمت: 5000 تومان


این کتاب، گزارشی از رابطه میان زندگی در شهرهای جدید و رسانه‌های اجتماعی با فعالیت‌های کاری، اجتماعی و سیاسی، فرهنگی و ارتباطی، امور روزمره، تعامل میان آن‌ها، اثرگذاری‌ها و آسیب‌های‌شان و در نهایت، چاره‌هایی برای رهایی یا کم‌کردن از پیامدهای این حادثه است.

فصل اول این کتاب در برگیرنده بازخوانی آثار و نتایج مستقیم فناوری‌های مجازی نو در زندگی (بیش‌تر اینترنت و تلفن همراه و کمتر مواردی همچون ماهواره) و روابط اجتماعی و تعامل‌های فردی است و فصل دوم، بیشتر این موضوع را ضرب در خودرو، خیابان، شهر و همچنین تفریح و تفرج بررسی می‌کند.

در فصل اول نویسنده در رابطه با نتایج مستقیم فناوری‌های مجازی نو در زندگی نوشته است: «دوربین‌های کوچک گوشی همراه با هر مگاپیکسلی، ضبط‌‌کننده حوادث و رویدادها و ماجراهای زندگی هستند؛ گاهی خواسته و ناخواسته و برای بازخوانی خوشی‌هایی در گذشته و از یاد رفته و بعضاً هم وقایع سخت و ناگوار. این دوربین‌ها به اقتضای ضرورت تولید و تولدشان، همراه دائمی و بی‌فاصله صاحبانشان هستند و لحظه‌ای آن‌ها را رها نمی‌کنند و گاهی حتی به خصوصی‌ترین حریم‌های زندگی نیز راه می‌یابند و گویی‌ صاحبان آن‌ها از وجودشان دل‌زده و آزرده نمی‌شوند.»

 فصل سوم به زندگی روزمره، آداب معاشرت، سلوک فردی و پوشش می‌پردازد. همه این موضوعات در ترکیبی از مثال‌های عینی و جزئی‌نگرانه در شرح و بسیط رفتارهای مدنظر و نظریه‌های ساده‌سازی‌شده جامعه‌شناختی مطرح می‌شوند و دورنمای تمامی گفت‌وگوها نیز نمایش واکنش‌ها به رسانه‌های نو و گسترش شهرنشینی است.
 


«ق؛ گمانه‌هایی درباره قیصر امین‌پور»به قلم سجاد خسروانی ؛ انتشارات خیزش‌نو _ قیمت: 6000 تومان


بخش هایی از کتاب:

*لانه‌ جاسوسی                                                    

«روی دیوارِ سفارتِ آمریکا ایستاده بودی و شعر می‌خواندی، با یک‌لا پیراهنِ یقه اسکیِ سفید و آن چهره‌ی سبزه و آن نگاهِ آرامت. هفته‌های اول، بیانیه‌های دانش‌جویانِ پیرو خط امام را هم تو ویرایش می‌کردی؛ آن اولین بیانیه‌ها که اکثرشان توی تاریخ ماندگار شد و کاسه‌کوزه‌ امپریالیسم را به هم ریخت. گاهی هم چیزی می‌نوشتی و توی مراسم‌های‌شان، خاصه محرم و صفر، می‌خواندی. گاهی هم برای مردمی که می‌آمدند به حمایت، برنامه‌ای می‌ریختی و فعالیت فرهنگی برای‌شان دست و پا می‌کردی ... تا این‌که بعد از حدود هفت هشت ماه آن‌جا بودن، بیرون کشیدی و این شد بهانه‌ای که بگویند «قیصر از سیاست بیرون کشید!». همان موقع‌ها هم نگفته بودی که اهلِ سیاستی! اصلاً تسخیرِ لانه‌ جاسوسی چه ربطی به سیاست داشت؟ سیاست تازه آن‌موقع داشت درست و غلط بودنِ «تعدی به سفارت ایالات متحده!» را پیشِ خودش بررسی می‌کرد؛ ... اگر به سیاست بود که، انقلاب هم حالا‌ حالاها زودش بود؛ ... اگر به سیاست بود که ... . تسخیرِ لانه، انقلابِ دومی بود که توِ انقلابی پایت را در آن گذاشتی. همین، بی هیچ تفسیرِ اضافه.»

*هم‌زادِ عاشقان جهان

«دو تا آدم که از زمین تا آسمان‌ تفاوت بین‌شان بود. یکی آتشی و صریح و سریع الحساب! و دیگری ساکت و سربه زیر و صبور. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد که این دو تا آدم حتی لحظه‌ای بتوانند هم‌دیگر را تاب بیاورند، چه برسد به این‌که ... . یکی سیدحسن1 و دیگری تو، قیصر. سال 58 که گذرت افتاد به روزنامه‌ جمهوری اسلامی، آن‌جا دیدیش. یوسف‌علی هم بود. معرفی‌تان کرد. بعد هم رفتید گوشه‌ای و چای‌ و بحثی. از هم که جدا شدید، آقاسید چنان آرام شده بود که انگاری از زیارت برمی‌گردد. یوسف‌علی، در نبودِ تو، شروع کردن به جبرانِ سکوتت: « نقاش هست ... دانش‌جوی جامعه‌شناسی هم هست ... شاعر هم هست ...» ، که نگاه کرد، لبخندِ سید را دید. پسند کرده بود! از آن روز به بعد، دیگر شما قیصر و سید نبودید، هم‌زادِ عاشقان جهان بودید.»

*حتی اگر نباشی

بعدِ تصادف، اولین ماه رمضانی که رسید دعوتت کردند به شبِ شعرِ رهبری. آن‌قدر توی این مدت شکسته شده بودی که رهبر حتی نشناخت تو را. پرسان که ایشان کیست. وقتی شنید «قیصر امین‌پور»، دستور داد که برایت صندلی بیاورند. تشکر کردی اما تا آخرِ جلسه رویِ زمین نشستی. غزلت آن‌شب‌ نذرِ امام زمان (عج) بود:

می‌خواهمت چنانکه شب خسته خواب را

می‌جویمت چنانکه لب تشنه آب را

محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح

یا شبنم سپیده دمان آفتاب را

بی‌تابم آنچنانکه درختان برای باد

یا کودکان خفته به گهواره تاب را

بایسته‌ای چنانکه تپیدن برای دل

یا آنچنانکه بالِ پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی، می‌آفرینمت

چونانکه التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخی

با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
 



«چادر وحدت» به قلم حمید داودآبادی؛ انتشارات یازهرا(س)_ قیمت: 19500 تومان


داودآبادی در «چادر وحدت»، دیده‌ها و خاطرات خود را از حوادث و وقایع سال های بحرانی اول پیروزی انقلاب اسلامی، در نبرد با گروه های ضدانقلاب ارایه داده است.

«چادر وحدت» محل تجمع بچه‌های حزب‌اللهی در جلوی دانشگاه تهران در آن سال‌ها بوده است.

در بخشی از این کتاب آمده است:

«در اولین روزهای سال 1358 که جلوی دانشگاه شده بود پاتوق گروهک‌های ضدانقلاب، از منافقین گرفته تا حزب توده و چریک‌های فدایی، چادری قرار داشت که محل تجمع بچه حزب‌اللهی‌ها بود. «چادر وحدت»، جایی بود که طی دو سه سال اول پیروزی انقلاب اسلامی، توانست به مقابله با فتنه‌ها و توطئه‌های دشمنان قسم خورده‌ انقلاب اسلامی بپردازد.»

از همان زمان تا امروز، ضدانقلابیون و به‌خصوص منافقین که بسیاری از نقشه‌های شوم‌شان توسط چادر وحدت رسوا و خنثی گردید، همواره از آن به‌عنوان محلی که ضربات سختی بر آنان وارد کرد نام می‌برند، می‌سوزند و برمی‌آشوبند.


 

«فرماندهان ورود ممنوع» به قلم رحیم مخدومی؛ انتشارات شاهد_ قیمت: 30000 تومان


این کتاب به خاطرات فرماندهان تخریب‌چی یگان‌ها و لشگرهای دوران هشت سال دفاع مقدس مربوط می‌شود، که به قلم رحیم مخدومی نگاشته شده است.همچنین یکی از ویژگی‌های این کتاب ثبت خاطرات 30 فرمانده دفاع مقدس است.

قاسم سلیمانی در مقدمه‌ی کتاب «فرماندهانِ ورودممنوع» نوشته است: «کلمه تخریب شاید برای آنچه می‌بایست در وصف آن جوانان و مردان با عظمت نقل کرد عبارت جامعی نباشد. وقتی نوبت به توصیف این مجموعه استشهادی فداکار می‌رسد، پیک و قلم از یافتن کلمه‌ای که قادر به ترسیم آن حقیقت باشد عاجز می‌ماند...»

 

«مسیح در شب قدر» ؛ انتشارات صهبا_ قیمت: 18000 تومان


«مسیح در شب قدر» عنوان دومین کتاب از مجموعه «خورشید در مهبط ملائکـة الله» است؛ روایتی از حضور مقام معظم رهبری در منازل خانواده‌‎های شهدا که از سوی انتشارات «موسسه فرهنگی ایمان جهادی(صهبا)» منتشر خواهد شد.

در این کتاب، حضور حضرت آقا در منازل شهدای مسیحی کشورمان، در بیست‌وسه بخش روایت شده است. مسیحیان ایران که عمده آنها ارمنی و آشوری هستند و صدها سال است در این کشور زندگی می‌کنند. این هم‌وطنان عزیز که خود را ایرانی و بخشی از ملت می‌دانند، در مجموع، بیش از صد شهید تقدیم کشور کرده‌اند. عمده این شهدا، سربازانی هستند که در دوران دفاع مقدس، در جبهه‌ها به شهادت رسیده‌اند و تعدادی هم در ترورهای منافقین، یا بمباران و موشک‌باران شهرهای کشور در طول جنگ، شهید شده‌اند.

حضرت آقا با توجه به اهمیت و ارزش بالای خانواده‌های شهدا و لزوم احترام و توجه ویژه نسبت به آنها، از همان ابتدای جنگ، عنایت خاصی به این خانواده‌ها داشتند. و از سال شصت‌وسه، برنامه مرتب خودشان را برای حضور در منازل شهدا و ابراز محبت و توجه و گفت‌وگوی رو در رو و صمیمانه با خانواده‌های شهدا، شروع می‌کنند. برنامه‌ای که هنوز هم ادامه دارد و جزو سنت‌های حسنه‌ای است که توسط معظم‌له ایجاد شده است.

از جذاب‌ترین دیدارهای حضرت آقا با خانواده‌های شهدا، موارد مربوط به شهدای مسیحی است. حضرت آقا از همان سال شصت‌وسه، در ایام عید مسیحیان و میلاد حضرت مسیح، مهمان خانواده‌های شهدای مسیحی می‌شوند.
 

منبع:حلقه وصل

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••