اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۴۹:۳۴
اذان ظهر ۱۲:۰۳:۳۵
اذان مغرب ۱۹:۰۳:۲۸
طلوع آفتاب ۰۵:۲۱:۱۲
غروب آفتاب ۱۸:۴۴:۲۹
نیمه شب ۲۳:۱۷:۳۱
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۳/۱۰/۰۳ - ۰۹:۴۳
رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان استان تهران:

«شکرستان»، کامتان را شیرین می کند

از سال گذشته شعار خود را «حامی فرهنگ ایرانی» است این مجموعه نه تنها سراغ مجموعه شکرستان آمد بلکه مجموعه های «پهلوانان» و «سنجد» و «کلاه قرمزی» را هم به دسته محصولاش اضافه کرد. در واقع الان پرچم دار تجاری سازی آثار هنری ایرانی در حوزه نوشت افزار است.

«شکرستان»، کامتان را شیرین می کند

به گزارش «سراج24»، محمدسرشار رئیس حوزه هنری کودک و نوجوان استان تهران متولد 1360 در شهر شیراز است و از آذر ماه 1391 در حوزه هنری استان تهران مشغول به کار شده است. از اسفند ماه 1391 با تاسیس حوزه هنری کودک و نوجوان، مسئولیت این حوزه را برعهده گرفت. از زمان حضور او در این مسئولیت، کار تولید دفاتر شکرستان آغاز شد. سرشار به تجاری سازی محصولات فرهنگی اعتقاد عجیبی دارد و در این خصوص مطالعات زیادی انجام داده است. او انتقادات فراوانی هم به مجموعه های فعال در حوزه نوشت افزار ایرانی اسلامی دارد و بعضی کارهایشان را اشتباه می داند دغدغه هایش خواندنی است.

چرا حوزه هنری کودک و نوجوان تاسیس شد؟ از چه زمانی این کار شروع شده و چه سابقه ای دارد؟

حوزه هنری کودک و نوجوان در ادامه توسعه منطقی فعالیت های حوزه هنری بود. حوزه هنری از معدود نهادهای انقلاب اسلامی است که تاسیش قبل از پیروزی انقلاب توسط هنرمندان انقلابی اعلام می شود. از همان ابتدا مرحوم امیرحسین فردی اولین سرپرست حوزه هنری و از نویسندگان کودکان و نوجوان بودند و حوزه هنری به مخاطب کودک و نوجوان توجه ویژه داشته و با حجم بیشتری در قالب کتاب محصولاتی را برای مخاطب تولید می کرده است. به مرور با بیشتر شدن تجربه سازمان و افزایش منابع تخصصی تر شدن تجربه سازمان و افزایش منابع، تخصصی تر شدن فعالیت مخاطب برای کودکان و نوجوان آغاز می شود. ابتدا واحد ادبیات کودک و نوجوان تاسیس می شود و بعد واحد هنرهای نمایشی کودک و نوجوان. بعد هم مرکز مطالعات و تولید انیمیشن حوزه هنری راه می افتد. در ادامه همین مسیر، این ضرورت احساس می شود که با یک نگاه متمرکز، مجموعه فعالیت هایی برای مخاطب کودک و نوجوان سازماندهی شود و با قوت بیشتری جلو بروددو سال مطالعات پیشبینی صورت می گیرد و نهایتا هشتم اسفند 1391 رسما حوزه هنری کودک و نوجوان تاسیس می شود و از آن موقع به بعد فعالیتش را به صورت آشکار و عمومی ادامه می دهد.

مهمترین خروجی هایی که شما در سال گذشته داشتید چه بود؟

در سال 1392 تمرکز حوزه هنری کودک و نوجوان بر تجاری سازی آثار هنری بود. در سال 1393 بر ساماندهی مصرف این مخاطب دارد کار می کند و در سال 1394 بر عرضه اولین موج های قهرمان های عمومی در عرصه پویانمایی.

یکی از نمادهای اصلی فعالیت های شما شکرستان است؟ شکرستان چگونه تاسیس و آباد شد؟

شکرستان از مجموعه های پویانمایی بود که در سال 1378 با تاسیس مرکز انیمیشن حوزه هنری در دستور کار قرار گرفت و تولیدش آغاز شد و بعد هم در سال 1389 پخشش از تلویزیون شروع شد. این مجموعه مشهورترین و محبوبترین پویانمایی حوزه هنری بود. حوزه هنری کودک و نوجوان که تاسیس شد این مجموعه به عنوان ارزشمندترین سرمایه اجتماعی در دسترس حوزه بود. تجاری سازی آثار هنری هم متمرکز بر مجموعه پویانمایی شکرستان انجام شد تا این الگوی حوزه اقتصاد و فرهنگ، به شکل کامل تری بتواند اجرا شود.

تجاری سازی محصول فرهنگی شکرستان را چگونه انجام می دهید؟

برای تجاری سازی اولین کاری که اتفاق افتاد مطالعه تجربه های خارج از ایران در زمینه تجاری سازی آثار هنری بود. بعد ازاین بحث فهرستی از محصولات قابل تولید در این عرصه تهیه شد. در مرحله سوم با مطالعاتی که در بازار ایران صورت گرفت، توانمندی های تولید کنندگان ایرانی در این زمینه شناسایی شد و یک اولویت بندی راجع به تولید محصولات صورت گرفت. این فهرست اولویت ها که تهیه شد مذاکرات با تولید کنندگان برای اقناعشان که در تجاری سازی مجموعه شکرستان سرمایه گذاری کنند، شروع شد و بعد تولید توسط تولید کننده آغاز شد.

این اتفاق از زمان حضور شما رخ داد. شما نوع نگاهتان خیلی متفاوت بود یا اینکه دلایل خاص دیگری داشت؟

تجاری سازی حوزه هنری دغدغه ای نسبتا قدیمی در ایران است و درباره مجموعه های مختلفی مثل دارا و سارا یا کلاه قرمزی و... تجربه شده بود. درباره خود مجموعه شکرستان به شکل نسبتا محدودی در حوزه عروسک های پارچه ای این تجربه قبل از ما انجام شده بود. ولی نکته اساسی این بود که حوزه هنری در زمینه تجاری سازی، تجربه و دانش سازمانی نداشت. بعد از مطالعاتی که صورت گرفت و ماموریتی که به دوش حوزه هنری کودک و نوجوان گذاشته شد، این دانش سازمانی ایجاد شد. یک الگو برای تجاری سازی طراحی شد که با الگوی دارا و سارا با الگوی گروه هایی که به اسم نوشت افزار ایرانی اسلامی فعالیت می کنند متفاوت است. این الگو، واگذاری امتیاز بهره برداری تجاری از طرف آفرینش گر هنری به تولید کننده اقتصادی بود. البته این الگو در جهان الگوی جدیدی نیست، یعنی الان شرکت والت دیزنی در بزرگترین واگذاری تجاری در دنیاست. ولی در کشور ما متاسفانه به تجربه های جهانی در این زمینه ها کمتر توجه می شود و راه هایی که دیگران رفتند و بعد از سال ها متوجه شدند که اشتباه بوده را دوباره می خواهند بپیمایند. در همان سال اول نشان داد که این الگو، الگوی موفقی است و با کسب رکورد فروش بیشترین دفاتر با طرح های داخلی بومی موفقیتش را نشان داد.

چه تعداد از این دفاتر و لوازم التحریر تا الان فروش رفته و برنامه شما برای مهرماه چیست؟

در سال 1392، بیش از یک میلیون و سیصد و هفتاد هراز جلد از این دفاتر به فروش رفت. حجم تولید بیشتر از دو میلیون جلد بود تولید کننده به خاطر اینکه مطمئن شود بازار را می تواند تامین کند، تعداد بیشتری دفتر تولید کرد که مبادا کمبودی صورت بگیرد امسال ان شالله فاصله این فروش و تولید کاهش پیدا می کند و نسبت منطقی تری بین اینها برقرار می شود. امیدواریم امسال بتوانیم رکورد فروش بیش از دو میلیون جلد را کسب کنیم.

برای اینکه مجموعه ای مثل شکرستان در لوازم التحریر موفق باشد، نیاز به چه عواملی دارد؟ چه قدر قوانین و حمایت های دولتی تاثیرگذار است؟

یک روند منطقی در اینجا وجود دارد که خیلی ربطی به حمایت های دولتی ندارد قسمتی هم برمی گردد به این که حاکمیت چه کاری نسبت به اینها انجام می دهد؛ این دو مسئله را باید جداگانه بررسی کنیم.

در زمینه اول باید ابتدا ظرفیت هر رسانه شناسایی شود دفاتر فانتزی در جدلهای خودشان مانند یک رسانه عمل می کنند و کارکردی دارند این کارکرد چون در اختیار ما نبوده به صورت تهدید خودش را نشان داده و آسیب هایی در حوزه فرهنگ ایجاد کرده است. اصلا دغدغه تولید دفاتر با طرح های بومی به خاطر مقابله با این آسیب بوده است ولی یک نکته اساسی اینکه قابلیت و ظرفیت دفترهای مشق و جلدهایش چه قدر است؟ آیا اینها رسانه ای هستند که می توانند فرهنگسازی کنند و یا آیینه ای هستند از بقیه آثار هنری که می توانند فرهنگسازی کنند یا آیینه ای هستند از بقیه آثار هنری که ذائقه سازی را انجام دادند؟ این یک نکته بسیار اساسی است که خیلی ها این را فراموش کردند.

چون اینجا نشریه حلقه وصل است این را عرض می کنم که استفاده از تصویر شهدا و مفاخر ملی، وقتی که فرآیند ذائقه سازی راجه به آنها صورت نگرفته. در جلد دفتر مشق اشتباه است. ما باید به آثار هنری خودمان ابتدا این ذائقه سازی را انجام دهیم، بعد برای اینکه این سرمایه اجتماعی توسعه پیدا کند و تقویت شود از امثال نوشت افزار و... استفاده کنیم که این سرمایه اجتماعی بیشتر شود. مثلا ما در کشورمان شخصیت هایی مثل مختار، شهید بابایی و امثالهم که در آثار هنری بهشان پرداختیم، این قابلیت را ایجاد کردیم که در جلد دفتر مشق و... از این شخصیت هایی که با هنر باز آفرین شده استفاده کنیم ولی استفاده از بقیه شخصیت ها اصولا درست نیست اگر موفقیت های نسبی و به نظر بنده کاذبی برای فروش این دفترها ایجاد شده به خاطر عطش مخاطب است. یعنی اگر این عطش سیراب شود و به شکل درستی به آن پاسخ داده شود به احتمال بسیار زیاد فروش این قبیل آثار کاهش پیدا می کند. ابزار هنر به عنوان متعالی ترین ابزار انتقال پیام، وظیفه ذائقه سازی را

استفاده از تصویر شهدا و مفاخر ملی وقتی که فرآیند ذائقه سازی راجع به آنها صورت نگرفته، در جلد دفتر مشق اشتباه است. ما باید با آثار هنری خودمان ابتدا این ذائقه سازی را انجام دهیم، بعد برای اینکه این سرمایه اجتماعی توسعه پیدا کند و تقویت شود از امثال نوشت افراز و... استفاده کنیم که این سرمایه اجتماعی بیشتر شود.

به عهده دارد و اگر این اتفاق نیفتد، استفاده از این شخصیت ها در جلد دفترها کار اشتباهی است. حتی به حالت افراطی می دیدم که یک پژوهشگر تاریخ برای اینکه یک شخصیت تاریخی ما را که مردم نمی شناسند، معرفی کند، در رادیوی جمهوری اسلامی پیشنهاد می داد که اینها روی جلد دفترها بیاید. اینها کار خطایی است که وقتی شکست می خورد، ترسی را از سرمایه گذاری روی دفترها با جلدهای بومی ایجاد می کند و باعث می شود که سرمایه گذاران وارد این عرصه نشوند ما باید خیلی با احتیاط در این زمینه عمل کنیم.

نکته بعدی این است که شخصیتی که در آثار هنری تولید و آفریده می شود مستقیما قابل انتقال روی طرح جلد دفتر نیست. آثار هنری باید فرآیند تجاری سازی هنری را طی کند تا بتواند روی جلد دفتر بیاید عینا استفاده از همان عکس یا تصویر روی جلد دفتر، مشکلاتی را ایجاد می کند که باعث کاهش فروش و کاهش اقبال و موفقیت می شود و....

آیا شما ذائقه مشتری ایرانی را سنجیدید که استقبال خواهد کرد یا خیر؟ اگر جواب شما به این سوال آری است، چرا بین میزان تولید و فروش شما مغایرت وجود دارد؟ چرا می گویید کشش بازار همان قدر بود؟

در بازار نظام عرضه و تقاضا است، نظام بخش نامه ای نیست که این تعداد را باید بفروشید یا باید مخاطب این را تهیه کند. شبکه های توزیعی که ما برای دفاتر شکرستان داشتیم، میزان اقبالی را اعلام کردند ما کاری که انجام دادیم این بود که با آگاه سازی بنکدارن و بعد فروشندگان، این اقبال را بیشتر کردیم. یعنی کسانی که شکرستان را نمی شناختند، به آنها شناساندیم و این اطمینان را دادیم که سرمایه گذاری شان در این زمینه، سرمایه گذاری دارای بازگشت و موفقی خواهد بود. چون تجربه منفی دارا و سارا در بازار باقی بود و اکثر اینها ما را ارجاع می دادند به شکست دارا و سارا که شما هم به همین ماجرا دچار خواهید شد و توجیه و قانع کردن توزیع کننده و فروشنده مسئله سختی است این در بازار باید اتفاق بیفتد.

مرحله بعد اطلاع رسانی به مخاطب بود. مردم باید بدانند چنین دفاتری تولید می شود تلویزیون خیلی به ما کمک کرد. بخش های مختلف خبری، برنامه های تحلیلی روی این مسئله کار کردند و مردم آگاه شدند که سال 1392 حرکت جدیدی آغاز شده و دفاتر شکرستان عرضه می شود اینجا ما با موج های منفی که از طرف  مخاطبان این دفاتر در لایه فروشگاه داشت مواجه شدیم یعنی به مردم می گفتند این دفاتر الکی رونمایی شده و واقعا تولید نشده یا می گفتند که این دفاتر با زد و بند و رانت خواری تولید شده است ما چون پیش بینی این ماجرا را می کردیم، از قبل از طریق شبکه های اجتماعی، صفحات شکرستان را راه اندازی کرده بودیم و سعی کردیم با استفاده از گروه های هوادار مشتری، با این موج مقابله کنیم.

تجربه بیست ساله تولید کننده این دفاتر خیلی به ما کمک کرد، یعنی این شرکت می دانست که اگر در توزیع دفاتر یک یا دو روز وقفه ایجاد شود، سرع این خبر می پیچد که تمام شد و به مشکل خورد و.... لذا برای اینکه با چنین مشکلی مواجه نشود حجم بسیار بیشتری تولید کرد تا مبادا اگر تبلیغات تلویزیون هم موثر واقع شد، یک روز این اتفاق نیفتد که بگوییم دفاتر شکرستان نیست دفاتر همیشه وجود داشته باشد.

نکته دیگر اینکه چون تعداد دفاتر زیاد بود از هر کدام به اندازه کافی تولید می شد که مثلا یک طرح خاص یک دفعه کم نیاید فاصله ای که شما بین میزان فروش با میزانی که در انبار داشتیم، می بینید به این دلیل بود که می خواستیم همیشه بازار تامین کنیم. امسال وضعیت ما با سال گذشته فرق می کند چون بنکداران ما و فروشندگان می دانند دفاتر شکرستان پرفروش است یک سال تجربه دارند و از همکاران خودشان شنیدند که چقدر فروش بالا بود.

آیا ذائقه مخاطب را رصد کردند که چقدر از نوشت افزار شکرستان استقبال می کنند؟

بله! چون الگویمان الگوی درستی بود به طور طبیعی این اتفاق افتاده بود ما شرکت آزاده را برای واگذاری امتیاز بهره برداری تجاری شناسایی کردیم که بیست سال سابقه تولید دفترهای فانتزی داشت و بزرگترین تولید کننده دفترهای فانتزی در ایران بود این شرکت یک ضربه چند صد میلیونی بابت تولید طراحی دفاتر غیرایرانی که قبل از این داشت مثل انگری بیردز و بقیه متحمل شد و اینها را دیگر وارد بازار نکرد از سال گذشته شعار خودش را حامی فرهنگ ایرانی کرده است و نه تنها سراغ مجموعه شکرستان آمد بلکه مجموعه های «پهلوانان» و «سنجد» و «کلاه قرمزی» را هم به دسته محصولاش اضافه کرد. در واقع الان پرچم دار تجاری سازی آثار هنری ایرانی در حوزه نوشت افزار است.

آیا ما می توانیم ذائقه مخاطب ایرانی را تغییر بدهیم که سراغ محصولات خارجی نرود؟

بله! نمونه اش شکرستان یا مجموعه پهلوانان و مجموعه کلاه قرمزی و سنجد و بقیه کارها. یعنی یک اثر هنری دارد تبدیل می شود به آثار تجاری واقعا پرمخاطب می شود.

صرفا توجه و تمرکز شما روی جلد دفاتر است یا اینکه در آینده لوازم التحریر را در حوزه های مختلف شرح و بسط می دهید و می خواهید در آنها هم ورود پیدا کنید؟

از سال 92 که کار شروع شده، این اتفاق افتاده است یعنی در سال 92 دفترهای مشق و نقاشی و یادداشت و ... وارد بازار شد.

ما کاری که انجام دادیم این بود که با آگاه سازی بنکدارن و بعد فروشندگان، این اقبال را بیشتر کردیم. یعنی کسانی که شکرستان را نمی شناختند، به آنها شناساندیم و این اطمینان را دادیم که سرمایه گذاری شان در این زمینه، سرمایه گذاری دارای بازگشت و موفقی خواهد بود. چون تجربه منفی دارا و سارا در بازار باقی بود و اکثر اینها ما را ارجاع می دادند به شکست دارا و سارا که شما هم به همین ماجرا دچار خواهید شد.

و کاغذهای تزینی وارد شد در سال 93 علاوه بر این، انواع مداد و مداد رنگی و قمقمه و ظرف غذا و بقیه هم عرضه می شود. امیدواریم سال 94 بتوانیم باز هم اینها را توسعه بدهیم.

آیا مجموعه شما به هیچ عنوان خودش مزایا و منافعی از این سیاست نمی برد؟

ما دو تا سود می بریم؛ سود اول ما سود در حوزه سرمایه اجتماعی است، یعنی یک سری شخصیت هایی در قالب هنری تولید کردیم و هر کدام از این شرکت ها که روی آن سرمایه گذاری می کنیم و محصولاتش به بازار عرضه می شود سرمایه اجتماعی ما بیشتر می شود. مردم ما را بیشتر می شناسند. بچه ها بیشتر به کاراکترها و شخصیت های ما علاقه مند می شوند و بینندگان آن مجموعه ها افزایش پیدا می کنند خوانندگان آن کتاب ها افزایش پیدا می کنند و.... این اولین نفع ما است که نفع بسیار مهمی است یعنی در دنیا یکی از مهمترین کارکرد تجاری سازی همین افزایش به قول خودشان سرمایه اجتماعی است.

نفع دوم اینکه باز بحث مطالعاتی که داشتیم، در دنیا حدود سی درصد هزینه های تولید یک انیمیشن، از محل فروش امتیاز پخش تلویزیونی یا به شکل دی وی دی و.... تامین می شود و هفتاد درصدش از محل تجاری سازی. یعنی نگاه هزینه ای نیست بلکه نگاه سرمایه گذارانه ای است که در یک بازگشت زمانی، سرمایه را دارد. تجاری سازی به آنها کمک می کند که این بازگشت سرمایه اتفاق بیفتد.

اگر کسی بخواهد با شما مرتبط شود و همکاری کند از چه طریقی می تواند؟

ما هم سایت اچ اچ کودک. آی آر hhqoodaq.ir داریم که سایت رسمی ما هست. عده ای از این طریق با ما مرتبط می شوند عده بیشتری از طریق شبکه های اجتماعی به ما وصل می شوند. به طور خاص صفحه حوزه هنری کودک و نوجوان در گوگل پلاس که پرطرفدار هم هست. حالت سوم هم مراجعات حضوری و تلفنی و... است.

منبع:حلقه وصلlk

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۵
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••