به گزارش «سراج24»، این روزها با توجه به اینکه پدر و مادرها مشغله زیادی پیدا کردهاند دغدغه نوع تربیت فرزندشان در مهدهای کودک به مسئله مهمی تبدیل شدهاست. کودک به صورت متغیر حدود چهار الی هشت ساعت از وقت خود را در مهدکودک میگذراند، بنابراین نوع آموزشی که میبیند و نوع رفتاری که با او میشود از درجه بالایی از اهمیت برخوردار است.
در این گزارش سعی کردهایم به بررسی مهدهای قرآنی بپردازیم که چند سالی است مخصوصا در بافتهای سنتی شهر فراگیر شدهاست و افراد زیادی به فرستادن کودکانشان به این مهدکودکها تمایل نشان دادهاند.
معمولا مربیانی که در زمینه تدریس قرآن در این مهدها فعالیت میکنند، دورههای آموزشی استاندارد را گذراندهاند و سعی بر این است که با افراط و تفریط باعث دلزدگی کودکان از دین نشوند، اما رویکرد این مهدکودکها در قبال کودکانی که از ابتدا علاقهای به حفظ آیات قرآن از خود نشان نمیدهند و حضور آنها در این محیط ممکن است سبب دین گریز شدنشان شود جای سوال است.
قرآن و بازی
طبق نظریات روانشناسان تربیت دینی، تربیت دینی اصولی و صحیح هم به جهان بینی و مبانی اعتقادی و باورهای انسان نظر دارد و هم به اصول و ارزشهای اخلاقی، حقوقی، سیاسی و نظایر آنها. آنچه در اینگونه مهدها از اهمیت زیاد برخوردار است شیوه ارتباط گیری معلم قرآن با بچه ها و نحوه آموزش آن به نونهالان است. تربیتی که افراد در این زمینه دریافت میکنند خود ممکن است موجب پذیرش دین از سمت فرد یا برعکس موجب دلزدگی یا فرار او از مذهب شود. تربیت دینی میتواند متناسب با رشد طبیعی فرد اعم از رشد زیستی، فیزئولوژیکی و روانی آن شکل و سامان پذیرد. از اینرو، قوانین حاکم بر رشد میتواند تربیت دینی را به موازات رشد طبیعی فرد توجیه و تببین کند. توجه به این هماهنگی بین رشد و تربیت نشان میدهد تا چه اندازه تربیت دینی از قوانین روانشناختی پیروی میکند؛ اگر طبق روشی که مهدهای قرآنی در پیش گرفتهاند کودک هنوز برای آشنایی با مفاهیم پایه دینی آماده نباشد، آموزش یک بعدی حفظ قرآن به کودک میتواند عواقبی جبرانناپذیر ایجاد کند. اما برخی مهدهای قرآنی نیز با استفاده از شیوه بازی و نمایشی به آموزش قرآن به بچه ها می پردازند و عامل مهمی برای جذب آنها به قرآن فراهم می کنند.
از سوی دیگر حضور کودک در یک محیط امن و دینی، برای او امنیت خاطر به همراه می آورد و این زیبایی و دوستانه بودن فضا را حاصل حضور در یک محیط قرآنی و مذهبی می داند.
دور دو، نزدیک نزدیک
طبق نظریه بسیاری از جامعهشناسان مطرح، مراحل شکلگیری شخصیت فرد در کودکی وی پایهریزی میشود. عادات و اشکال انضباط در هر جامعهای متفاوت است و در دوران کودکی کسب میگردد و در شکلگیری قوای ذهنی افراد نقشی تعیینکننده دارد. خانواده به عنوان اولین نهاد آموزش غیررسمی به کودکان نقش مهمی را ایفا میکند و پس از آن مهدکودکها که امروزه به امری فراگیر تبدیل شدهاند اولین تجربه کودک از امر اجتماعی و آموزش رسمی محسوب میشود. وجود تضاد میان این دو نهاد میتواند کودکی را که در آن سنین نیاز به خلاقیت، ابداع، کشف و مسائل اینچنینی دارد دچار سرگشتگیهایی کند که اثر خود را تا انتها بر شخصیت او میگذارد.
اگر مطالعات موردی را در نظر بگیریم شماری از کودکان دیده میشوند که پس از گذراندن دو یا سه سال در این مهدکودکها وقتی به سنین بالاتر رسیدند دیگر تمایل کمتری به حضور در کلاسهای قرآنی از خود نشان دادهاند. از سوی دیگر همین مطالعات نشان می دهد که برخی کودکان نیز ببا حضور در این مهدها علاقه بسیار زیادی به ادامه آموزش و حفظ قرآن پیدا کرده اند و مراحل ترقی در این حوزه را به سادگی و به سرعت پشت سر گذاشته اند همه این موارد نشان می دهد که مهم آن است در یک مهد کودک قرآن به چه شیوه ای و با چه رفتاری با کودکان برخورد شده و مفاهیم دینی برای آنها آموزش داده شده است. کودک براساس شنیده ها -چه درست، چه غلط- میآموزد و این خود نشان از اهمیت نوع و شیوهای است که برای آموزش کودک در نظر گرفته میشود.
منبع:حلقه وصل