به گزارش «
سراج24» پایگاه تحلیلی المانیتور در گزارشی به نوشته «سید حسین موسویان» نوشت: درگیری هشت روزه بین «حماس» و اسرائیل سرانجام به آتشبس منتهی شد. آخرین عملیات اسرائیل به نام «ستون دفاعی» ، اگرچه کوتاهتر از عملیات «سرب گداخته» در سال 2008 تا 2009 بود، با این حال چندان ویرانکننده نبود. بمبارانهای دریایی و هوایی اسرائیل منجر به کشته شدن 165 و زخمی شدن 1200 فلسطینی شد، این در حالی است که صدمه به تأسیسات زیربنایی «غزه» بالغ بر 2/1 میلیارد دلار هزینه داشت. موشکهای پرتاب شده از «غزه» نیز منجر به کشته شدن پنج اسرائیلی و تعداد زیادی زخمی شد.
موسویان می نویسد: در واقع اسرائیل به هدفی که آشکارا اعلام کرده بود یعنی انهدام توان موشکی «حماس» دست نیافت. «حماس» و دیگر سازمانهای مبارز فلسطینی توانستند به حملات موشکی به اسرائیل ادامه دهند، و برای اولین بار به اهداف دورتری در «تل آویو» و «بیتالمقدس» دست یافتند. آخرین ناکامی اسرائیل به ترتیب طی جنگ 33 روزه با حزب الله در سال 2006 و جنگ 22 روزه با «حماس» در سال 2008 تا 2009 باز هم تکرار شد.
*** ایران آشکارا حمایت خود از فلسطین را اعلام کرد
در حالی که ظاهراً تکرار درگیریهای گذشته وجود دارد، آخرین دوئل اسرائیل و «حماس» در یک واقعیت منطقهای اساساً متفاوت روی داد که عواقب مهمی برای اسرائیل و رهبران عرب خواهد داشت، این در حالی است که ایران این امکان را دارد که بیشترین منفعت را داشته باشد.
اولاً، «علی لاریجانی» ، رئیس مجلس ایران، تصدیق کرد: «ما افتخار میکنیم که از مردم فلسطین و حماس دفاع میکنیم... و اینکه کمک ما به آنها هم مالی و هم نظامی بوده است». از بعد از انقلاب ایران در سال 1979، کشور ایران با جدیت، حمایت سیاسی، ایدئولوژیکی، و مالی برای مقاومت فلسطین در برابر اشغال اسرائیل فراهم کرده است. با این حال این اولین بار بود که تهران تأیید کرد که در حال حاضر کمک نظامی در اختیار فلسطینیها قرار میدهد.
***انتقال تکنولوژی موشکی توسط ایران به غزه
ثانیاً، اسرائیل علیرغم امتیاز نظامی و تکنولوژیکی برترش و همچنین سیستم «گنبد آهنین» مدرنش قادر نبود همه موشکهای بیش از پیش دوربرد پرتاب شده از غزه با نام «فجر 5» که به «تلآویو» و «بیتالمقدس» رسید را رهگیری کند.
المانیتور می افزاید: «فجر 5» بخش مهمی از زرادخانه و توان موشکی ایران را ندارد، با وجود این، این اولین بار بود که گروههای فلسطینی از موشکهای پیشرفتهتر در برابر هدفهای اسرائیلی استفاده میکردند.
سردار «محمد علی جعفری» ، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، با بیان این که «ما تکنولوژی (ساخت موشکهای فجر5) را در اختیار آنها قرار دادیم و تولید آنها سریع بود» انتقال تکنولوژی موشکی به غزه را تأیید کرد. این مسئله تغییری عمده در ایجاد یک توان نظامی بیش از پیش رعبآور در غزه است که در آینده اسرائیل را آسیبپذیر میکند. در تیررس نبودن اسرائیل در پی این آخرین درگیریها از بین رفته است و همچنین این مسئله به دیگر گروهها در مقابل اسرائیل جرأت بخشیده است— مخصوصاً بیش از همه گروه مبارز لبنانی «حزبالله» به رهبری «سید حسن نصرالله» که اظهار میکند، «اسرائیل که با چند موشک فجر5 در طی هشت روز به لرزه افتاد، اگر به لبنان حمله میکرد، چطور از پس هزاران موشک که بر تلآویو و دیگر شهرها فرو میافتادند بر میآمد». وی افزود: «زمانی که اسرائیل بتواند در ما ایجاد وحشت کند به پایان رسیده است».
***حضور پنهانی ایران در درگیری بین «حماس» و اسرائیل
این پایگاه تاکید کرد: این جنگ آشکارا جنگ بین «حماس» و اسرائیل بود، در حالیکه به صورت پنهانی جنگ بین ایران و اسرائیل بود. برنامهریزان نظامی ایران توان اسرائیلیها را طی این آخرین درگیری در غزه تجزیه و تحلیل کردند و به این نتیجه رسیدهاند که برای اسرائیل غیر ممکن است که با موفقیت به یک جنگ سه طرفه با ایران، حزبالله، و «حماس» ادامه دهد. تهدید نظامی اسرائیل در برابر ایران نیز توسط «علی باقری» ، معاون دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، کوچک شمرده شد: «وقتی رژیم صهیونیستی اسرائیل نمیتواند شانس مقاومت در نوار غزه تحت محاصره را داشته باشد، روشن است که وقتی پای نیرو و قدرت جمهوری اسلامی در میان باشد قطعاً حرفی برای گفتن ندارد ».
***آمادگی و حمایت عمومی اسرائیل نمیتواند در یک درگیری طولانی ادامه پیدا کند
این اندیشکده مدعی شد: عامل تعیین کننده اصلی در یک جنگ قابلیت، قدرت، و آمادگی یک کشور برای مقاومت در برابر عواقب یک جنگ است. این آخرین درگیری باعث ایجاد وحشت عمومی فراگیر در اسرائیل شد، به طوری که بیش از یک میلیون به دنبال جای امن در پناهگاهها هستند— برعکس فلسطینیها که پناهگاه ندارند. به علاوه، به نظر میرسد که آمادگی و حمایت عمومی اسرائیل نمیتواند در یک درگیری طولانی ادامه پیدا کند. برای هر تشکیلات نظامی، این عامل نشانه مهمی از توانایی عمومی برای تحمل یک جنگ است. طی جنگ ایران و عراق، ایران به دلیل منابع انسانی کشور و توانایی آنها برای حمایت قاطعانه از حکومت میتوانست از خودش دفاع کند— در حالیکه اسرائیل توده عمومی یا سطح مورد نیاز از حمایت همگانی که در یک درگیری مداوم لازم است را ندارد.
***رهبران عرب به جای اقدام عملی تنها لفاظی میکنند
پایگاه تحلیلی المانیتور عنوان کرد: آخرین حمله، آسیبپذیری اجتماعی و نظامی اسرائیل را آشکار کرد، که عواقب گستردهای داشت، و این مسئله همچنین پیامدهایی برای رهبران عرب در منطقه خواهد داشت. بحران سوریه آشکارا نشان داد که رهبران کشورهای عربی— مخصوصاً قطر و عربستان سعودی— در حال حاضر حمایت نظامی و مالی برای حزب مخالف سوریه که درصدد براندازی حکومت «اسد» است فراهم میکنند. در واقع، حزب مخالف همراه با کنفرانسها و تلاشهای هماهنگکننده برای حمایتش، درگیری داخلی در یک کشور مسلمان را تشدید کرده است. با وجود این، وقتی پای آخرین تجاوز اسرائیل در غزه به میان آمد، یا برای آن مسئله حملههای گذشته— رهبران عرب تنها لفاظی بدون هیچ اقدام مشخصی را پیش گرفتهاند. «علی لاریجانی» نارضایتی ایران از کشورهای عربی که برای کمک به فلسطینیها در دایرهای فراتر از کلمات بیمیل هستند را بیان کرد، و اظهار کرد: «ملت فلسطین به سخنرانی و جلسه نیازی ندارد. کشورهای عربی باید کمک نظامی بفرستند» .
***اعتبار رهبران عرب در خطر است
این پایگاه تحلیلی نوشت: رهبران عرب نمیتوانند به این روند ادامه دهند، در درجه اول به دلیل بهار عربی که دیکتاتورهای شدیداً متحد با منافع غرب را سرنگون کرده است و آنها را با حکومتهای مردمی که پاسخگوی عموم هستند جایگزین کرده است. تغییرات گسترده در منطقه نیز فشارهایی در جامعه مدنی پدید آورده است که خواهان یک برخورد جدیتر در مقابل اسرائیل و پایان رنج و عذاب فلسطین است. آراء عمومی در منطقه به سمت این دیدگاه کشیده میشوند که رهبران عرب تنها تظاهر به طرفداری از یک روند بی وقفه تجاوز اسرائیل در مقابل فلسطینیها میکنند— این واقعیت اعتبار رهبران عرب را در چشم مردم عرب مورد تردید قرار داده است. در واقع، «نتانیاهو» ، از طریق راه انداختن این آخرین درگیری، یک بار دیگر نقطه ضعفهای رهبران عرب برای مقابله با اسرائیل را به نمایش گذاشته است— که این موضوع بیش از پیش حکومت آنها را لکهدار میکند.
***عواقب شکست اسرائیل در درگیری «غزه»
در نهایت، این مسئله نشان داد که رهبران عرب در مقابل کشورهای اسلامی گرگ و در مقابل اسرائیل بره هستند. حتی «حماس» به رهبری «خالد مشعل» مسئله رهبری و عکسالعمل اعراب را زیر سؤال برده است و ضمن تشکر از ایرانیان به خاطر حمایت نظامی و مالی از رهبران عرب خواست همان کار را انجام دهند.
مطابق آنچه پایگاه اشراف از این گزارش ترجمه کرده است این پایگاه می افزاید: در نهایت، آخرین ماجراجویی نظامی اسرائیل در غزه شکست بزرگی برای اسرائیل، رهبران عرب که ساکت ماندهاند و همچنین اعتبار مقامات فلسطینی در کرانه باختری که دیگر توسط بیشتر فلسطینیها به عنوان نماینده برحق خود تلقی نمیشوند بوده است. از طرف دیگر، «حماس» به خاطر مغلوب نشدن در برابر یک بمباران دیگر اسرائیلی در میان فلسطینیها و مسلمانان محبوبیت به دست آورده است. علیرغم این حقیقت که مقاومت فلسطین و ایران در این درگیری برنده بودند، در نهایت چنین روندهای درگیری و تهدیدهای مداوم برای هرگونه صلح و ثبات پایدار در کل منطقه بیفایده است. بازیکنان اصلی در منطقه باید برای لحظهای نفس تازه کنند و در مورد راهبردهای اخیر که منجر به راهحلی پایدار نشدهاند تجدید نظر کنند. بحران و بیثباتی اخیر در عراق، افغانستان، سوریه، بحرین و حکومتهای مردمی جدید و شکننده در منطقه، به همراه درگیری بین فلسطین و اسرائیل میتوانند عاملی برای فرو بردن کل منطقه در جنگی طولانی باشند.