مقدمه
پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، تعریفی جدید از اسلام به جهان عرضه گردید. حضور دین در تمامی عرصههای زندگی و متن آن، جذابیت ویژهای برای مردم مستضع دنیا داشت که با فطرت توحیدی خود به سمت این حقیقت نورانی گرایش پیدا میکردند. حضرت امام خمینی(ره) با میراثی عظیم از تعالیم انبیا و اولیا ـ علیهم السلام ـ نگاهی نو و جامع را از دین مبین اسلام به دست داد که تحت این نگاه جوامع اسلامی و بشری به هیچ عنوان زیر بار زورگوییها، زیادهخواهیها و مطامع مستکبران نمیروند و با اتکای به توانمندیهای خود و توکل به خدای متعال راه پیشرفت و استقلال را خواهند پیمود.
ازین منظر هر ملتی که به این ندای توحیدی و الهی لبیک بگوید در مقابل نظام سلطه و باجخواهیهای بیمنطق جهان زر و زور میایستد. لذا از آنجا که دنیای استکبار در مواجهه با این پدیده نوظهور منافع خود را در خطر دید راهبردها[1] و راهکنشهای[2] متعدد و گوناگونی را در پیش گرفت. دشمنان وقتی مشاهده کردند انقلاب اسلامی ملت ایران در حال تبدیل به یک بیداری اسلامی در منطقه و به تبع آن کل جهان شده است، تا جایی که استراتژیستهای غربی در اتاق فکرها یک دومینوی انقلابی را پیشبینی کردند به تکاپو افتادند هر طور شده این اتفاق نوپدید را مهار کنند.
تحرکات ضدانقلابی با رویکردهای قومی در نقاط مختلف مرزی کشور، تحمیل جنگ هشتساله رژیم بعث عراق، تهاجم فرهنگی، تحریمهای پیاپی اقتصادی، کوشش بر منزوی کردن سیاسی ایران و...، تنها بخشی از راهبردهای اتخاذشده کشورهای غربی است.
راهبرد جعل «اسلام خشن و افراطیگری تروریستی»
بعد از آزمودن راهکار نظامی، اقتصادی و سیاسی، محافل اندیشهای امریکا و انگلیس ـ که با سابقه استعماری طولانیاش تبحر ویژهای در ایجاد تفرقه بین ملتها دارد ـ به راهحل جدیدی دست یافتند. آنها به این نتیجه رسیدند بهترین راه از پا درآوردن اسلام و منفور ساختن آن در افکار عمومی، برساختن یک اسلام جدید و جعلی است که چیزی جز خشونت، افراطگری، دافعه، تکفیر و... در قاموسش نگنجد.
نظریهپردازان اتاق فکرها راهبرد «جعل و معرفی اسلام خشن و افراطی» را با تمام جزئیات و راهکنشهای ارائهشدهاش به صورت یک بسته کامل تئوریزه کرده و در اختیار مقامات مسئول قرار دادند.
سرویسهای جاسوسی مسئول پیادهسازی راهبردها
برای اجرای این راهبرد پیچیده سرویسهای جاسوسی انتخاب شدند. دستگاههای امنیتی و جاسوسی سیا، اینتلیجنسسرویس(MI6) و رژیم صهیونیستی بهترین گزینههای انتخابی جهت عملیاتی کردن این استراتژی بودند.
ایجاد، تجهیز، تسلیح و حمایت اطلاعاتی گروههای تروریستی که با شعارهای اسلامی دست به کشتار مردم میزنند در همین نگاه تحلیل میشود. دقت شود در اینجا به هیچ عنوان بحث بر سر این نیست که در میان مکاتب اسلامی و تفکرات آنها چه زمینههایی برای شکلگیری این جریانات وجود داشته، بلکه میخواهیم به علل فاعلی و غایی این اقدامات برسیم. تفکرات انحرافی و مطرود کسانی چون ابنتیمیه و محمد بن عبدالوهاب[3] حتماً نقش علل قابلی داشته است اما آنچه حائز اهمیت است، عبور از لایههای سطحی به عمق است که با بصیرت نافذ بتوان دشمنان اصلی اسلام و توحید را شناخت. چراکه همین تفکرات در سالهای دورتر هیچگاه منجر به چنین حرکات وحشیانه و ضدانسانی نمیشد.
القاعده، طالبان، جندالله، جبهة النصرة، داعش، جیشالعدل و... نام گروهها و دستههای مختلفی است که با تفاوتهای اندکی اما با یک سیاست و هدف واحد پشتیبانی میشوند.
نقش رسانههای جهانی
در این میان شبکههای خبری، رسانههای تصویری و مجازی اگر نقشی بیشتر از سرویسهای جاسوسیِ هدایتکننده نداشته باشند یقیناً کمتر نخواهد بود. این شبکههای اختاپوسی با استفاده از مافیای قدرتمندی که دارند به راحتی میتوانند یک موضوع ساده و جزئی را برای افکار عمومی تبدیل به مسئله اول و اصلی کنند و در مقابل یک پدیده مهم و حیاتی را از اهمیت بیاندازند و حتی آن را کاملاً به فراموشی بسپارند.
سانسور فوری و تکثیر فوری
به عنوان نمونه سایتهای یوتیوب، ویمئو و... در راستای همین راهبرد، وقتی یک ویدئو از صحبتها و نطقهای گروههای تروریستی بارگذاری میشود در اسرع وقت از خروجی خود حذف میکنند و آن را دارای محتوای مجرمانه میدانند اما برعکس صحنههای بریدن سر، کشتن افراد، مثله کردن مردم و... را با سرعت بازنشر داده و حذف نمیکنند.
وقتی یک ویدئو از صحبتهای بنلادن روبهروی دوربین در سایتها پخش میشد سریعاً حذف میشد. این امر نشان میدهد که دشمنان حاضر نیستند بیان عقاید یک گروه تروریستی و جعلی به ظاهر اسلامی هم پخش شود در حالی که همین گروه تروریستی را با هدایت خودشان و در جهت بدنام کردن اسلام برساختهاند. اما فقط تصاویر و فیلمهای جنایتهای آنها با کیفیتهای متنوع مثل رشد قارچ در فضای مجازی پخش میشود. آیا نباید این سؤال مطرح شود که چرا رسانههای غربی از پخش کوچکترین نکتهای از تفکر مبتنی بر دین که رویکرد مبارزهای دارد میترسند. چطور میشود سخنرانیهای اخلاقی و خنثی مبلغین دینی در اقصی نقاط جهان هیچ ممنوعیتی برای پخش ندارد اما اگر اندکی بوی استکبارستیزی و جهاد داشته باشد ممنوع خواهد بود؟
فیلمها و سریالهای هالیوودی
هالیوود نیز نقش خود را در پیشبرد تخریب وجهه اسلام جهادی و مبارزهطلب به نحو احسن ایفا کرده است. فیلمهای با محتوای تروریست نشان دادن مسلمانان تا جایی که خطر آنها داخل امریکا را تهدید میکند یا سریالهایی که در آن تروریستهایی با شعارهای «الله اکبر» حتی به داخل کاخ سفید هم نفوذ کرده و رئیسجمهور امریکا و خانواده وی را گروگان میگیرند، همه حکایت از یک جریان هدایتشده میدهد تا اسلام واقعی را به چهرهای خشن و افراطی نشان دهند.
نتیجه
آنچه در این نوشته مقصود ما بود همان پدیده سانسور و حذف هدفمند اخبار، تصاویر و ویدئوهای آپلودشده با مضامین اعتقادی و بیانیهوار گروههای مبارز اسلامی است ـ تا آنجا که حتی از حذف اظهارات القاعده و تروریستهای تکفیری نیز نمیگذرند ـ و در مقابل آن پخش و تکثیر مضامین خشن، چندشآور و مهوع حرکات وحشیانه تروریستی است که همه در چارچوب تخریب وجهه منطقی، محکم و ظلمستیز اسلام ناب محمدی(ص) صورت میگیرد./مؤسسه راهبردی دیدهبان