به گزارش « سراج24 » این روزهاحراج کریستی انگلیسى بار دیگر در رسانههاى ایرانى جار و جنجالى به راه انداخته است ، چکش سرنوشتساز این حراج خانه رکورد تازهاى براى هنر آفریده : ١٤٢ میلیون دلار ناقابل براى اثرى از فرانسیس بیکن که لابد تا به حال از شرحش باخبرید ، قصد دارم در این نوشته با نکات کمتر شنیده شده با محوریت کریستی از شما پذیرایى کنم :
شاید برایتان جالب باشد بدانید یوسى پیل کانن یا به قول bbc جوسى پیل کانن همان «حراج-من » بزرگى که در این 8سال ، هر آوریل و هر اکتبر به دوبى مىآید تا آثار هنرمندان ایران، عرب، ترکیه را چکش بزند، رکورد تاریخى ١٤٢ میلیون دلار را با همان چکش سیاه رنگ براقش به ثبت رساند که رکورد دو و هشت دهم میلیون دلارى پرویز تناولى و رکوردهاى میلیون دلارى احصایى، مشیرى و افشین پیرهاشمى... را به ثبت رسانده است. این نکته، دو نکته را تایید مىکند: اول اینکه، حراج دوبى براى معتبرترین حراج خانه دنیا آن قدر مهم است که پرزیدنتش، پیل کانن، هر بار براى اجراى اوکشن شب اول و نیز نیمى از اوکشن در شب دوم به دوبى مىآید و حاضران در این حراجى به خوبى مىدانند که چه شناخت خوبى از هنر ایران دارد . بسیارى از هنرمندانمان و مجموعه دارانمان را به اسم و به رکوردشان مىشناسد. نکته دوم این است که آقاى ١٤٢ میلیون دلارى که پیشترها رکوردهاى بزرگ دیگرى هم به چکشش مانگارکرده در دوبى براى آثار ١٠ ، ٢٠ ، ٣٠ هزار دلار انرژى بسیار قابل ملاحظهاى مى گذارد علاوه بر این موسسه کریستی 6 سال است در difc دوبى دفتر دائمى دارد و به چندین کارمند ماهانه حقوق مىدهد و این همه در حالی است که مجموع فروش سالیانه این دفتر به هفت میلیون دلار هم نمى رسد (یعنى یک بیستم فروش فقط یک اثر بیکن در نیویورک) لذا با علم به اینکه کریستی دوبى ، دستکم تا امروز هیچ منفعت مالى در خاورمیانه نداشته، باید یقین داشت آنها به مارکت آینده این منطقه امیدوارند و براى سالیان بعد در صدد خلق یک بازار هنرى پررونق هستند.
از این نکات بینامتنى گذشته، اجراى پرانرژى و خلاق یوسى پیل کانن یکى از جذابیتهاى همیشگى حراج کریستی است که او را در حد یک «پرفرمر» ارتقا مىدهد. کنشها ، حرکات و حتى شوخىهاى به موقع او ، میل خرید را در مخاطبان بیدار مىکند، شاید عکسهاى متن این مهم را کمى تا قسمتى بازتاب مىدهد.
بعد ١٤٢ میلیون دلارى شدن فرانسیس بیکن در نیویورک ، طبیعىاست نگاه ایرانیان به موزه هنرهاى معاصر تهران و تابلوى سه قطعهاى بیکن در ایران جلب شده باشد؛ اولین پرسش این است که الان قیمت بیکن ایرانى چند است؟ پرس و جوهایم از خبرگان این عرصه به ارزیابى تقریبى ٤٠ تا ٥٠ میلیون دلار رسید ، باید در نظر داشت آن بیکن رکوردساز، دستکم از دو نظر خاص است : در آن اثر ، بیکن ، پرتره آدم معروفى به نام لوسین فروید «را ثبت کرده حال آنکه پرتره اثر بیکن گنجینه موزه هنرهاى معاصر آدم گمنامى است؛ دیگر آنکه بیکن رکوردساز که به تاجرى ایتالیایى تعلق داشت، براى نخستین بار در یک حراجى به فروش رسیده بود و بازار هنر مدتها چشم به راه حضورش بوده است...
راستش از شما چه پنهان از روزى که تابلوى بیکن رکوردساز را در رسانهها دیدم ، دلم براى بیکن موزه معاصر تنگ شده است، این اثر فقط دو بار در تهران به نمایش عمومى در آمده است ، یک بار پیش از انقلاب، زمان افتتاح موزه و دیگرى سالها پیش که هر سه تکه اثر فقط روز افتتاحیه روى دیوار بود و از فردایش دو لت آن امکان نمایش یافت ؛ کاش در دوره حاضر و گشایش فضاى عمومى جامعه، بار دیگر درهاى گنجینه موزه بر روى علاقهمندان باز شود و آن بخش از سرمایههاى ملى که مدتهاست از دیدگان پنهان مانده به تماشاى عموم درآید...
ماه پیش ، پانزدهمین دوره کریستی دوبى تقریبا با همان نقاط ضعف و قوت این چند ساله مارکت هنر ایران برگزار شد، اما خوشبختانه همه امیدهاى معلق مانده، تحت تاثیر حضور مقامات وزارت ارشاد در سالن برپایى حراج دوباره رنگ گرفت و دستکم این روزها دز خوشبینى همه بالاست؛ اما نکته جالب توجه این دوره ارائه آثار یکى دو هزار دلارى بود؛ سیاست تازهاى که گویا دفتر دوبى کریستی با هدف خریدارسازى و شکل دهى طبقهاى تازه از مجموعهداران جوان در دستور کار قرار داده است که البته به گمانم در تخمین کف این فروشهاى ارزانقیمت ، اشتباه بزرگى کرده است، در این دوره دستکم سه اثر ( دو اثر ترک و یک اثر عربستانى ) بین هزار تا سه هزار دلار فروش رفت که بسیار عجیب و دور از ذهن به نظر مى رسد : اثر کاندان اوتورک که هزار و ٢٥٠ دلار چکش خورد ، اثر گلسا بایراکتار دو هزار و ٢٥٠ دلار به فروش رسید ( قیمت پایه این اثر هزار تا ١٥٠٠ دلار برآورد شده بود) و اثر ریما الفیصل که دو هزار و ٥٠٠ دلار به فروش رفت ؛ پیداست جاى چنین اعداد ناچیزى در حراج کریستیز نیست و حتى بازتاب آن شایسته مارکت خاورمیانه هم نیست . راستش حکمت این رویه را تنها باید از خود مایکل جیها رییس دفتر دوبى این حراجى پرسید./بانی فیلم