به گزارش «سراج24»، منتقدان سینمایی و تحلیلگران اقتصادی میگویند بالیوود که زمانی فیلمهای پر زرق و برق و پر خرج و فانتزی تولید میکرد، این روزها به ضد خود تبدیل شده است.
هم زمان با صدسالگی صنعت سینمای هند، فیلمهایی در شهر بمبئی (که به بالیوود مشهور است) ساخته میشود که هیچ از عناصر فیلمهای بالیوودی را در خود ندارد. اگر زمانی فیلمهای بالیوودی محصولات رنگارنگی بودند که آمیزه ای از اکشن، ملودرام، حادثه، رقص و آواز، اشک و آه و قهرمان پروریهای دروغین را در یک داستان فانتزی و غیر قابل باور به خورد تماشاگران خود میدادند، اینک اوضاع تغییر کرده است.
از یک سو تولید اینگونه محصولات کاهش یافته و در عین حال رنگ و بوی واقعیتری به خود گرفته و از سوی دیگر، موج تازهای از فیلمسازی در بالیوود به راه افتاده که محصولاتی غیر متعارف، واقعگرا و متفاوت را تولید میکند. نکته جالب این است که تماشاگران بالیوودی هم به این نوع فیلمها روی خوش نشان داده و استقبال خوبی از آنها میکنند.
زمانی نه چندان دور فیلمهای واقعگرا و غیر متعارف در زمره آثاری بودند که فیلمسازان معتبر و کلاسیکی مثل ساتیاجیت رای ، شیام بنگال و مرینال سن میساختند. این فیلمها با تحسین منتقدان داخلی و خارجی روبرو شده و مورد توجه جشنوارههای بینالمللی قرار میگرفتند، ولی بینندهای در داخل هند نداشتند و در جدول گیشه نمایش سینماهای کشور شکست تجاری میخوردند. مضمون این فیلمها، اجتماعی و سیاسی بود و قصههایشان به طرح و بررسی مشکلات و معضلات جدی مردم شهری و روستایی هند میپرداخت.
سازندگان این فیلمها آرزوی ان را داشتند که تماشاگران سینما به صورت دسته جمعی به تماشای این محصولات روشنفکرانه و غیر متعارف نشسته و سالهای نمایش را پر کنند.ولی فیلمهای پر زرق و برق بالیوودی با ستارههای مختلف خود، این تماشاگران را به سمت خود میکشیدند و جایی برای خودنمایی و عرض اندام به آن فیلمها نمیدادند.
فیلمسازان کلاسیک و مترقی سینمای هند در حال حاضر یا در گذشتهاند و یا فرسنگها از دنیای سینما فاصله گرفتهاند و نمیتوانند ببینند که موج نوی سینمای هند در چند سال اخیر با دنیا و محصولات سینمایی در این کشور آسیایی چه کرده است. منتقدان سینمایی میگویند چنین به نظر میرسد که جای آدمها و موقعیتها عوض شده و صنعت سینمایی که تا چند سال فیلمسازانی مثل رای ، بنگال و سن را به خاطر فیلمهای روشنفکرانه شان نکوهش میکرد، حالا فیلمهایی به سبک و سیاق خود آنها میسازد و تولید میکند.
رسانههای گروهی هند مینویسند بعضی از محصولات جدید بالیوودی به قدری متفاوت از فیلمهای تجاری عامه پسند چند سال قبل است که اگر به نام کارگردان و تهیه کننده آنها توجه نشود، این احساس به وجود میآید که این فیلمها را هنرمندان اجتماعی و سیاسی جنوب کشور هند(که در نقطه مقابل بالیوود قرار دارند و فیلم های هنرمندانه و روشنفکرانه می سازند) ساخته و تهیه کردهاند.
این جابهجایی آدمها و موقعیتها، با برخورد گرم تماشاگران و همراهی کامل آنها با این جریان جدید همراه بوده است. چنین به نظر میرسد که موج تغییرات فقط محدود به اهالی صنعت سینمای بالیوود نمیشود و این موجب تغییرات، تماشاگران را هم نشانه گرفته و تحت تاثیر قرار داده است. جالب میشود اگر این پرسش مطرح شود که موج تغییرات از سمت صنعت سینمای بالیوود ایجاد شد و تماشاگران را به دنبال خود کشاند یا برعکس. اما جواب پرسش هرچه که باشد، واقعیت این است که در حال حاضر هر دو گروه فیلمسازان و تماشاگران سوار بر این موج تغییرات شده و خواهان تداوم و ادامه آن هستند.
موج جدید تغییرات، باعث یک دگرگونی اساسی و همه جانبه در صنعت سینمای بالیوود و سبک فیلمسازی آن شده است. در شرایطی که هنوز هم فیلمهای اکشن، ملودرامهای خانوادگی و عاشقانههای جوان پسند در استودیوهای فیلمسازی بمبئی تهیه و تولید میشود، محصولاتی هم تولید و روانه اکران عمومی میشوند که قصههایی متفاوت دارند.این قصههای متفاوت با روایتهای متفاوت و غیر متعارف تعریف میشوند. زبان بیانی این فیلمها به لحن همیشگی محصولات بالیوودی شباهت زیادی ندارد و برعکس، از لحن روایتی سینمای روشنفکرانه و غیرتجاری سینمای هند تبعیت میکند.
این فیلم ها با یک فرق بزرگ و اساسی از یکدیگر تفکیک می شوند.برخی از آن هابا حضور بازیگران تازه وارد و غیرستاره ساخته می شوند و در برخی از آن ها،ستارگان سرشناس در نقش کاراکترهای معمولی جامعه ظاهر می شوند.این کاراکترها مثل قهرمانان فیلم های معمول بالیوودی دور درخت ها نمی گردند و آواز نمی خوانند،یک تنه یک لشکر رااز بین نمی برند، دیالوگ ها و شعارهای آتشین و ادبی به زبان نمی آورند و در یک کلام،همه فن حریف نیستند.برعکس، آن ها خیلی شبیه مردم عادی جامعه هستند و با ضعف ها و قوت هایی که دارند به تصویر کشیده می شوند.
این نوع شخصیت پردازی در فیلمهای بالیوودی یک چیز تاره است و تا چند سال قبل، کاربرد و خریداری در بمبئی و در بین دست اندرکاران بالیوودی نداشت. تهیه کنندگان بالیوودی به دنبال چهرههای خوش قیافهای بودند که تمام خوبیها و زیباییها را با خود دارد و یک تنه در مقابل نیروی شر و جبیثی میایستد که تمام بدیهای جهان را در وجود دارد. با یک چنین شخصیت پردازی سیاه و سفیدی ، دیگر جایی برای واقعگرایی در فیلمهای بالیوودی باقی نمیماند. اما با از راه رسیدن موج واقعگرایی، این نوع شخصیت پردازی هم به تاریخ پیوست. شخصیتهای اصلی فیلمهای بالیوودی چند سال اخیر، آدمهایی هستند که میتوانند خطا هم کنند و به صورت یکپارچه مثبت نیستند.
سینمای هند در دو سال اخیر، با تعداد زیادی فیلم واقع گرای خوش ساخت، همگان را متوجه این نکته کرد که در حال انجام یک دگرگونی بزرگ در دل خود است و این خانه تکانی بزرگ ،به نوعی وامدار عامرخان بازیگر مسلمان هندی است. «لگان» (مالیات زمین) او در سال 2001 ، آغازگر موج تغییرات در بالیوود بود . این فیلم به کارگردانی آشوتوش گواریکار قصهای جذاب و سر گرم کننده را به زبان شیرین و خوش ساخت تعریف میکند. قصه فیلم در دوران سلطه بریتانیای کبیر بر هند اتفاق میافتد. کشاورزان به دلیل خشکسالی توان پرداخت مالیات را ندارند و تصمیم به انجام یک مسابقه کریکت با نمایندگان نیروی انگلیسی میگیرند.
این فیلم فروش بسیار بالایی در هند کرد و موفق به دریافت یکی از جوایز اصلی جشنواره بینالمللی لوکارنوی سوئیس شد.کشور هند «لگان» را به عنوان نامزد رسمی خود به بخش اسکار بهترین فیلم خارجی سال معرفی کرد. این درام اجتماعی توانست یکی از پنج فیلم اصلی نامزد دریافت این جایزه شود.
موفقیت بسیار زیاد مالی فیلم در کنار تحسین فراوان منتقدان سینمایی از آن، راه را برای تولید محصولاتی که حرفهای تازه را به شکلی واقعگرا و غیربالیوودی مطرح میکنند هموار کرد. عامرخان که در کنار بازی در «لگان» یکی از تهیهکنندگان آن هم بود، در سالهای بعد فیلمهای «پیپلی،زنده»، «دوبیگات» و «دهلی بلی»را تهیه کرد. این فیلمها حتی از «لگان» هم غیرمتعارفتر بودند و فاصله بیشتری از نوع فیلمسازی بالیوودی گرفتند. موفقیت مالی و انتقادی این فیلمها، عامرخان را تشویق به کارگردانی هم کرد. «ستارهها روی زمین» اولین فیلم سینمایی او در مقام کارگردان، باز هم روشنفکرانهتر و غیرمتعارفتر از فیلمهای قبلی او در مقام بازیگر و تهیهکننده است.
اگر سلمانخان دومین خان بزرگ بالیوود همچنان به بازی در فیلمهای متداول بالیوودی پرداخت و روی خوشی به فیلمهای غیرمتعارف نشان نداد، اما همین فیلمهای مردمپسند او هم با تفاوتهای زیادی نسبت به فیلمهای قبلیتر او تهیه و تولید شد. عنصر فانتزی افراطی و دروغگوییهای شاخدار که از مشخصههای اصلی محصولات بالیوودی به حساب میآیند، در فیلمهای جدید سلمانخان جایی ندارد و استفاده درست از عنصر کمدی، به او امکان را میدهد که داستانهای غیرواقعی خود را توجیه کند.
شاهرخخان سومین خان بزرگ بالیوود، ترجیح داد در میان این دو جریان قرار گیرد. او که به قهرمان رومانتیک سینمای هند در دو دهه اخیر معروف شده، هم چنان به بازی در فیلمهای رمانتیک ادامه داد. ولی وجه روماتیک فیلمهای او هم مثل فانتزی و اکشن فیلمهای سلمانخان، رنگ و بوی طبیعیتر و واقعگرایانهتری به خود گرفته است. در عین حال شاهرخخان با بازی در«نام من خان است» (2010) نشان داد که با موج نوی بالیوود همراه است و در فیلمهای غیرمتعارف هم بازی خواهد کرد.
«برفی!» که سال قبل یکی از پرفروشترین محصولات سال سینمای هند شد و جایزه بهترین فیلم سال بسیاری ار مراسمهای اهدای جوایز را گرفت، قصهای تلخ دارد و یک کمدی سیاه به حساب میآید. فیلم که نامزد رسمی هند برای شرکت در رقابتهای اسکار بهترین فیلم خارجی سال بود، دو بازیگر مشهور بالیوودی رانبیر کاپور و پریانکا چوپرا را در نقشهای اصلی دارد. تحلیلگران سینمایی از استقبال بسیار بالای تماشاگران از «برفی!» (فیلم خوش ساختی که برخی از صحنههای آن، آثار کلاسیک و صامت سینما را به بار میآورد) ابراز شگفتی کردند.
با موفقیت مالی و انتقادی «داستان» (کاهانی) مشخص شد که بالیوود توجه ویژهای به زنان دارد و به دنبال تعریف قصههای آنان به زبانی غیرمتعارف است. در عین حال، فروش بالای فیلم در سینماهای کشور نشان داد که تماشاگران هم علاقمند به شنیدن این قصهها هستند. ویدیا بالان بازیگر اصلی «داستان» لقب اولین بازیگر جوان زن سینمای هند را گرفت، که با فیلمهایش تماشاگران عادی را به دنیای زنان میبرد و مشکلات و دردهای این قشر جامعه را با آنها در میان میگذارد. او در «داستان» نقش زن جوانی را بازی میکند که پس از چند ماه بیخبری از همسرش (که برای کار به شهر دیگری رفته) به دنبال او میرود.
جستوجوی زن برای پیدا کردن همسر بینتیجه میماند و هیچکس در آن شهر شلوغ، اطلاعی از او و وضعیتش ندارد. حتی برخی میگویند او اصلاً به این شهر نیامده است. زن جوان به تدریج به این نتیجه شوکآور میرسد که اصلاً همسری در کار نیست و او تصور میکند که همسری دارد که اینک گم شده است.
فیلمهایی مثل «سواری با فراری»،«گنگسترهای واسیپور» 1 و 2،«او ام جی:آه خدای من» و «عشق زاده»از جمله کارهایی هستند که با حال و هوای متفاوت و غیرمتعارف خود، مورد استقبال عموم تماشاگران قرار گرفتند و در جدول فیلمهای پرفروش سال 2012 سینمای هند جای گرفتند. موفقیت محصولات مستقل بالیوودی در سال جدید میلادی هم ادامه پیدا کرد. نکته جالب این که در طی پنج ماهی که از سال 2013 میگذرد، فیلمهایی که با حضور بازیگران سرشناس ساخته شده و در زمره کارهای پرسروصدا قرار میگیرند، حضور پررنگی روی پرده سینماها نداشتهاند. به جز دو فیلم «مسابقه 2» و «همت والا» (که اولی فروش بالایی در سینماها کرد و دومی شکست سخت تجاری خورد) فیلم پرسروصدایی که ستارگان بالیوودی را در نقشهای اصلی خود داشته باشد، در هند اکران عمومی نشده است.
«شلیک در وادالا» که در زمره فیلمهای غیرمتعارف بالیوود جای میگیرد، از وجود بازیگران سرشناسی مثل آنیل کاپور و جان آبراهم بهره گرفته است. کارگردان فیلم سانجی گوپنا به سازنده فیلمهای خاص و مستقل در بالیوود شهرت دارد و ساختههای قبلیاش هم حال و هوایی گنگستری و واقعگرا داشتهاند. فیلم جدید او، قصهاش را از یک حادثه واقعی گرفته که در سال 1981 در شهر بمبئی رخ داد و یکی از بزرگترین و جنجالیترین درگیریهای بین پلیس بمبئی و گروههای خلافکار گنگستری را خلق کرد. لحن فیلم «شلیک در وادالا» شبیه فیلمهای گنگستری و ضد مافیایی آمریکایی و اروپایی است، که البته فرهنگ هندی را چاشنی خود دارد. لحن واقعگرای فیلم هیچ شباهتی به فیلمهای قهرمانهپرورانه دهه هشتادی آمیتاب باچان و یا حتی دهه نودی خود آنیل کاپور ندارد.
«گروه ویژه 26» هم که در دومین ماه سال جاری میلادی به روی پرده سینماها رفت، مثل «شلیک در وادالا» قصهاش را از یک ماجرای واقعی گرفته است. این بار آکشی کومار قهرمان اکشن و رزمیکار بالیوودی، نقش اصلی فیلم را بازی میکند. آکشی کومار در «گروه ویژه 26» نقش یک کلاهبردار و متقلب واقعی به نام آجی را به عهده دارد که سازمان دهنده یک سری سرقتهای خاص و هنرمندانه است و با کارهای خود، مأموران پلیس را گیج کرده است. اما بزرگترین سرقت او، مربوط به زمانی میشود که از اداره پلیس هم بدون آن که خود مسئولان اداره بدانند، به نفع سرقت خود کمک میگیرد. این ماجرای واقعی در دهه هشتاد میلادی اتفاق افتاد و سروصدای زیادی در رسانههای گروهی هند در آن ایام به پا کرد. فیلم «گروه ویژه 26» تلاش دارد راوی صادق این ماجرا باشد و شخصیتهای واقعی این ماجرا را به شکلی درست و منطقی به تصویر بکشد.
اما اگر«گروه ویژه 26» از وجود بازیگر سرشناس و مطرحی مثل آکشی کومار بهره گرفته بود، سه فیلم پرفروش مستقل آخرین روزهای فصل بهار و اوایل تابستان، هیچ چهره مشهوری را در نقشهای اصلی خود نداشتند. با این حال این فیلمها که قصههایی غیر متعارف داشتند، موفق به جذب انبوه تماشاگران سینما شدند. آغازگر این فیلمها «کای پوچه» بود. این فیلم، قصه خود را به دوران درگیریهای قومی و مذهبی شهر بمبئی در سال 1992 برد و مضمونی ورزشی را به آن متصل کرد. ورزش کریکت در هند طرفداران خیلی زیادی دارد و قصه این درام اجتماعی،سه جوان را در رأس ماجراهای خود دارد که میخواهند تبدیل به ستارگان ورزش کریکت در سطح حرفهای شوند. اما علاقه آنها و سفرشان به بمبئی برای برآوردهکردن این آرزو، با درگیریهای خونین شهر بمبئی در سال 1992 همراه میشود.
«جولی الآل بی» به دنبال موفقیت بالای مالی «کای پوچه» مورد استقبال همان تماشاگرانی قرار گرفت که خواستار تماشای فیلمهایی با مضمون اجتماعی قوی بودند. قصه «جولی الt> ال بی» درباره وکیلی از یک شهر کوچک است که بررسی یک پرونده مهم قضایی را به عهده میگیرد و در این رابطه، با برخی از چهرههای با نفوذ شهر درگیر میشود. فیلم در زمره آثار دادگاهی قرار میگیرد که بخش مهمی از آن، در فضای دادگاه و بین قضات میگذرد و با قصه خلاق خود، سیستم قضایی کشور را به چالش میکشد. نگاه طنزآمیز کارگردان فیلم به ماجراهایی که اتفاق میافتد، در جذب تماشاگران موفق عمل میکند.
«چشم بد دور» دیگر محصول مستقل و غیرمتعارف سینمای هند در سال 2013 است که با فروش بالایی در جدول گیشه نمایش سینماها روبرو شد. این درام جوانپسند، قصه زندگی سه هم اتاقی و مسائل و مشکلات آنها را به نمایش میگذارد. فیلم بازیگر مطرحی ندارد. ولی کارگردان آن دیوید دهاون است که متخصص ساخت کمدیهای خانوادگی موفق است و یکی از فیلمسازان (در حقیقت کمدیسازان) مطرح بالیوود است. دهاون با این فیلم، یک تغییر مسیر بزرگ داده و به سراغ ساخت فیلمهایی رفته که از سیستم بالیوودی (که او را به عنوان یک فیلمساز موفق معرفی و مطرح کرد) خیلی دور است.
فیلمهای «میز شماره 21» ( با بازی پارش راول بازیگر کمدی و میان سال مطرح هند) «آبیسیدی» و «جنایت 3» هم متعلق به سینمای میانه هند هستند. این فیلمها که موفقیت خوبی در جدول گیشه نمایش سینماهای هند کسب کردند، در زمره فیلمهای بالیوودی به حساب نمیآیند. سال گذشته سری دوی بازیگر مشهور دهه هشتاد و هفتاد میلادی بالیوود هم با یک فیلم مستقل به نام «انگلیسی مینگلیسی» دوباره به روی پرده سینما برگشت. این فیلم جزو کارهای پرفروش سال شد. سری دوی در این فیلم در نقش یک زن خانهدار مهربان و سختکوش ظاهر شد، که در برابر همسر و دختر تحصیل کرده خود کم میآورد و تصمیم میگیرد سواد خود را بالا ببرد.
موفقیت فیلمهای مستقل و غیرمتعارف هندی (که با حضور هر دو گروه بازیگر مشهور و غیرمشهور بالیوودی تولید میشوند) باعث شده تا تهیه و توزیع کنندگان بالیوودی در این کشور آسیایی، حساب ویژهای برای این نوع سینما باز کنند. در حال حاضر نه تنها تهیه و توزیع کنندگان بالیوودی، بلکه بازیگران و فیلمسازان سرشناس این کشور هم برای تولید و همکاری با این نوع پروژهها، سرو دست میشکنند.