
به گزارش سراج24؛ الگوی مهاجرت داخلی در دوران جنگ تابع ترکیبی از متغیرهای جغرافیایی، امنیتی، زیرساختی و فرهنگی است. به طور خاص، سکونتگاههای مجاور مناطق درگیر یا دارای تهدیدات مستقیم، معمولاً نخستین کانونهای مهاجرت هستند. این مهاجرتها اغلب به سمت مناطق امنتر و استانهای دارای زیرساختهای نسبی برای جذب جمعیت هدایت میشوند.
۱- تحلیل الگوهای احتمالی مهاجرت داخلی و جابهجایی جمعیت در شرایط جنگی
در شرایط بحرانی ناشی از تداوم جنگ و حملات نظامی به کشور، یکی از پدیدههای اجتماعی که بهسرعت بروز مییابد، مهاجرت داخلی و جابهجاییهای گستردة جمعیتی است. تحلیل الگوهای احتمالی این مهاجرتها، ضرورتی حیاتی برای سیاستگذاری مؤثر و مدیریت بحران محسوب میشود. تجربههای تاریخی نشان میدهد که الگوی مهاجرت داخلی در دوران جنگ تابع ترکیبی از متغیرهای جغرافیایی، امنیتی، زیرساختی و فرهنگی است. به طور خاص، سکونتگاههای مجاور مناطق درگیر یا دارای تهدیدات مستقیم، معمولاً نخستین کانونهای مهاجرت هستند. این مهاجرتها اغلب به سمت مناطق امنتر و استانهای دارای زیرساختهای نسبی برای جذب جمعیت هدایت میشوند.
علاوه بر فاصلة جغرافیایی از خطوط درگیری، سطح دسترسی به امکانات اساسی همچون آب، غذا، پناهگاه و خدمات بهداشتی، از جمله عوامل تعیینکنندة مقصد مهاجران هستند. از سوی دیگر، پیوندهای قومی و خویشاوندی نیز نقش مهمی در جهتگیریهای مهاجرت ایفا میکند، چراکه خانوارها ترجیح میدهند به مناطقی پناه ببرند که پیشتر شبکههای اجتماعی حامی داشتهاند. برایناساس، باید انتظار داشت که استانهای مرکزی، شرقی و استانهای شمالی کشور با تمرکز بالاتری از مهاجران داخلی مواجه شوند. در این چارچوب، بهرهگیری از فناوریهای دادهمحور، سامانههای مکانیابی لحظهای و رصد هوشمند جریانهای مهاجرتی، ابزاری کلیدی برای تحلیل دینامیک این جابهجاییها محسوب میشوند. این اقدام نهتنها امکان مدلسازی دقیقتر مسیرها و مقاصد را فراهم میسازد، بلکه مبنای تصمیمسازی سریع و بهنگام برای توزیع منابع، استقرار مراکز امدادی و تنظیم سیاستهای حمایتی خواهد بود. طراحی چنین نظام رصدی و پیشبینی، باید از اولویتهای فوری در سطح ملی باشد.
۲- چالشهای اجتماعی، اقتصادی و زیربنایی ناشی از مهاجرت داخلی گسترده
مدیریت چالشهای زیرساختی در مناطق مقصد مهاجران داخلی، در صورت تداوم جنگ، یکی از مهمترین الزامات سیاستگذاری و اقدام فوری بشمار میآید. مناطق میزبان، بهویژه شهرها و روستاهای دارای ظرفیتهای نسبی زیرساختی، در صورت ورود ناگهانی و گستردة جمعیت مهاجر، با فشارهای بیسابقهای در حوزههای مسکن، آب و انرژی، مواد غذایی، حملونقل، دارو، بهداشت و آموزش مواجه میشوند. در واقع نداشتن آمادگی زیرساختی، خود میتواند بحرانهای ثانویهای نظیر افزایش بیماریهای واگیردار، تنشهای اجتماعی، بیثباتی بازار مسکن و حتی بروز ناآرامیهای محلی را به دنبال داشته باشد.
۳- جمعبندی و پیشنهادهای سیاستی
ضرورت دارد یک برنامهریزی چندسطحی و هماهنگ میان نهادهای ملی، استانی و محلی برای ارتقا تابآوری زیرساختی در مناطقی که در معرض مهاجرتهای ناشی از جنگ قرار دارند تدوین و اجرایی شود. این برنامهریزی میتواند شامل اقدامات زیر باشد:
1. ایجاد مراکز اسکان موقت با ظرفیت انعطافپذیر و امکان توسعهی سریع.
2. ذخیرهسازی اضطراری منابع حیاتی همچون آب آشامیدنی، مواد غذایی، دارو و سوخت.
3. پیشبینی خطوط پشتیبانی لجستیکی برای تأمین مایحتاج اولیه در بازههای زمانی کوتاه و بلندمدت.
4. افزایش ظرفیت مراکز درمانی و بهداشتی از طریق استقرار بیمارستانهای صحرایی و تیمهای امدادی سیار.
همچنین لازم است که نهادهای مسئول با استفاده از فناوریهای هوشمند، پایش مستمر وضعیت خدمات زیرساختی را در مناطق پرجمعیت بهصورت برخط انجام دهند تا بتوانند در صورت بروز اختلال، بهسرعت نسبت به تأمین منابع و مداخلات هدفمند اقدام کنند. تقویت همکاریهای بین نهادی و بهرهگیری از ظرفیت نهادهای مردمی، هلالاحمر و گروههای جهادی نیز از الزامات مدیریت بهینة اینگونه چالشها محسوب میشود.