به گزارش سراج24، محمد ناصر سقای بی ریا؛ وقتی از فرزندآوری بحث میشود، بیشتر به دردسرهای فرزند آوری و سختیهای آن توجه میشود. گویا تنها باید هنگامی به فرزندآوری پرداخت که هیچ دردسری برای ما نداشته باشد، در حالی که ما به عنوان انسانهای عاقل، وقتی چیزی را دارای ارزش بدانیم برای بدست آوردن آن همه گونه رنج و مشکل را تحمل میکنیم و برای آن حاضریم سرمایه گذاری کنیم. به عنوان مثال تحصیل، شرکت در رقابتهای کنکور، رقابتهای شغلی، یادگیری مهارتهای مفید برای زندگی همه مستلزم زحمتها و صرف مال و عمر هستند، با این وجود ما نسبت به آنها بدون تردید اقدام میکنیم؛ و این همان بحث ضرر و فایده است.
در امور ارزشی هرچه سودمندیاش بر زحمتها و ضررهایش برتری داشته باشد، از سوی عقلا پیگیری میشود. وقتی درمان یک بیماری صعب العلاج در گرو تحمل مخارج درمان و رنج عمل جراحی یا شیمی درمانی در یک دوره نسبتا طولانی درمان است، چون در دراز مدت از سلامتی برخوردار میشویم، نسبت به درمان اقدام میکنیم.
بحث ارزش در اسلام نیز از قاعده کلی ضرر و فایده مستثنی نیست، تنها تفاوت آن این است که منحنی سود و زیان در کارها دراز مدت است به گونهای که هم آثار دنیوی و هم آثار اخروی مورد توجه قرار میگیرد. قرآن در ارزشمندی آخرت در برابر زندگی دنیا، آن را بهتر و باقی تر میداند.(1) امیرالمؤمنین(ع) به ما میآموزد که اگر همه دنیا را به او بدهند تا در قبالش به کسی ظلم کند، به آن راضی نشود؛ اگرچه آن ظلم، گرفتن پوست جو از مورچه باشد(2). او به ما میآموزد که پاسخگو بودن در پیشگاه عدل الهی در روز قیامت از هر رنج و سختی در این دنیا سخت تر است.(3)
ارزش مداری در اسلام
شکی نیست که سعادت حقیقی فرد و جامعه در گرو عمل به آموزههای اسلام است. دستورات اسلام همه دارای فلسفه ارزش است. برخی ارزشها راجع به آثار دنیایی اعمال و برخی آثار اخروی اعمال هستند. جالب آنکه عنوان عام دستورات الهی "تکلیف" است که از واژه "کلفَت" به معنای سختی و مشقت گرفته شده؛ راغب اصفهانی در کتاب مفردات قرآن تحلیل جالبی برای این واژه دارد. او "کلف" را به معنای تحریص میداند و میگوید "تکلف الشئ" یعنی آن چه انسان با اظهار علاقه انجام میدهد با وجود سختی و رنجی که به او در انجام آن میرسد(4). بنابراین تکلف را دارای دو معنی میداند: یکی «پسندیده» مانند وقتی که میگوییم "تکلف العباده" عبادت را با سختی بر خود هموار کرد؛ و یکی «ناپسند» به معنای انجام کاری از روی خودنمایی؛ که مصداق آن حدیث پیامبر اکرم(ص) است که فرمود: من و با تقوایان از امتم از تکلف، پاک هستیم.(5)
خداوند در وجود ما اعضاء و جوارح، و در نهاد ما انگیزههایی قرار داده که هر کدام هدفی را تعقیب میکنند. به عنوان مثال خوردن و آشامیدن با این که به حکمت الهی دارای لذت و فرح بخش است، ولی فلسفه ارزشی آن، زنده ماندن و ادامه حیات است. خداوند متعال جنس زن و مرد و غریزه جنسی را برای ادامه حیات انسان بر روی زمین قرار داده است. همانگونه که ما غرایز مرتبط با ادامه زندگی انسانهای موجود را ارضاء میکنیم، لازم است غریزه جنسی را نیز برای ادامه حیات نوع بشر ارضاء کنیم. راه طبیعی ارضاء جنسی در اسلام ازدواج است زیرا راه ادامه نسل است. زنا در برابر آن تحریم شده است، زیرا راه بدی و همراه با فساد است. قرآن از زنا نهی میکند زیرا فحشاء و راهی بد است(6). در برابر همجنس بازی را که به هیچ وجه منجر به تولید نسل نمیشود راهزنی نامیده است. قرآن در آیات متعددی هر نوع همجنس بازی را محکوم میکند و اطفاء شهوت از این راه را تجاوز از مسیر صحیح (7) و فلسفه این حرمت را قطع راه فرزندآوری میداند.(8)
در مقابل، ازدواج را در ارضای شهوت جنسی به کشتزاری حاصلخیز تشبیه فرموده است(9).
همچنین بسیاری از روایاتی که فضیلت ازدواج را به عنوان یک ارزش بیان میکند، ناظر به میوه ازدواج یعنی تولید نسل است. مانند حدیث مشهور نبوی که فرمودند: «ازدواج کنید، زاد و ولد کنید تا جمعیت شما افزون شود؛ زیرا من در روز قیامت، به وجود شما، حتّی به فرزندان سقط شدهتان، بر سایر امّتها میبالم»(10) در این زمینه امام خامنهای (دام ظله) میفرمایند: «بعضی از مسئولین ما در گوشه وکنار کشور به نسخهی بیگانگان اعتماد بیشتری دارند تا به نسخهی داخلی! و این هم خطای بزرگی است. شما ملاحظه کنید همین سیاست جمعیّتی غربیها که "فرزند کمتر، زندگی بهتر"، سیاست اروپایی است، سیاست غربی است؛ خودشان هم عمل کردند و امروز دچار مشکلند؛ دارند جایزه میدهند که خانوادهها فرزنددار بشوند؛ میخواهند جبران کنند عقب ماندگی را، فایده هم ندارد. این سیاست را، نسخهی غربی را قبول کردند. ما چند سال قبل اصرار کردیم، گفتیم در سخنرانی، در جلسات خصوصی با مسئولین که موانع تولید نسل را بردارید؛ مسئولین هم قبول کردند، تصدیق کردند حرف ما را، منتها در مدیریتهای میانی متأسفانه موانعی وجود دارد؛ آن چنان که باید و شاید به این نسخهی اسلامی که «تَنَاکَحوا تَناسَلوا تَکثُروا فَاِنّی اُباهی بِکُمُ الاُمَمَ یَومَ القِیامَة» عمل نمیکنند، [امّا] به نسخهی غربی عمل میکنند! این یکی از موانع پیشرفت ما است»(11).
البته سلامت دینی زوجین و حفظ عفاف و دینداری نیز به عنوان یک هدف اجتماعی ازدواج مطرح شده است. قرآن کریم ضمن دعوت به ازدواج با رعایت مصالح آنکه از فساد و فحشاء جلوگیری میکند و باعث در آمدن زوجین در حصار حمایتی ازدواج میشود، یکی از دلائل امر به ازدواج را حفظ سلامت دینی فرد میداند(12).
پی نوشتها:
1. اعلی/ 16و17.
2. نهج البلاغه، کلام 224..
3. همان.
4. مفردات راغب، ص438 - 439.
5. همان.
6. اسراء/ 32.
7. الشعراء/ 165-166.
8. العنکبوت/ 29.
9. البقرة / 223.
10. جامع الأخبار، تاج الدین شعیرى، ص101.
11. بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی 1/1/1397.
12. النساء/ 25.