اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۴:۲۸:۵۶
اذان ظهر ۱۲:۰۹:۵۹
اذان مغرب ۱۸:۴۱:۵۵
طلوع آفتاب ۰۵:۵۴:۴۷
غروب آفتاب ۱۸:۲۳:۴۵
نیمه شب ۲۳:۲۶:۵۰
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۹/۰۳/۱۶ - ۱۵:۴۶

مکتب امام ما را از نسخه‌های غربی عبور داد

یک استاد حوزه گفت: امام علوم انسانی و حوزه‌های علمیه و هم غرب را به طور کامل می شناخته به همین خاطر نسخه‌ای که ارائه داده هم ما را از نسخه‌های اسلامی و شیعی موجود و نیز از غرب عبور داده است.

مکتب امام ما را از نسخه‌های غربی عبور داد

به گزارشسراج24 ،یکی از اساسی‌ترین سوالاتی که در خصوص اندیشه امام خمینی (ره) مطرح است مواجهه ایشان با مدرنیته است. اینکه آیا نسخه و نظریه‌ای که امام خمینی (ره) ارائه می‌دهد چقدر برخاسته از یک نگاه فلسفی و مبنایی در مواجهه با غرب است. آنچه در ادامه می‌خوانید حاصل گفت و گوی مفصل ما با حجت الاسلام علی فرحانی استاد درس خارج حوزه علمیه در همین زمینه است.

*آقای فرحانی! نگاه امام خمینی (ره) به مدرنیته چگونه بوده است؟

برای اینکه به همه سوالات جواب دقیقی بدهم و بتوانم در نسبت با امام به این سوالات جواب دهم اجازه دهید مقدمه‌ای را عرض کنم. شاخصه امام این بود که همیشه زمین بازی در مسائل اجتماعی و حتی علمی را تغییر می‌دادند.

نکته‌ای که ابتدا باید در مورد مدرنیته مطابق نظر مشهور اندیشمندان در تعریف مدرنیته عرض کنم این است که در وجه تاریخی همه قبول دارند که مدرنیته از رنسانس شروع شده است و تحول را نیز در آن جا از نظریات گالیله و فیزیک نیوتونی و از این دست حرکت‌ها می‌دانند. بر این اساس حرکت اجتماعی و علمی به وجود آمد که چند شاخص داشت. اولین شاخص عقل گرایی بود که این عقل گرایی سه نکته مهم را درون خود داشته است؛ اول اینکه مراد ما از عقل در عقل گرایی نه به معنای عقل فلسفی چرا که وقتی ما در جهان اسلام و اندیشه مشرق زمین از عقل گرایی صحبت می‌کنیم یعنی عقل را در مقابل تجربه قرار می‌دهیم ولی در این فضا وقتی از عقل گرایی صحبت می‌کنیم این عقل نه به معنای عقل در برابر تجربه-چرا که عقل به معنای تجربه آن جا کنار گذاشته شد و بیشتر اندیشمندان آمپریست و پوزیتیویست و حس گرا شدند-بلکه در برابر دین قرار می‌گیرد. یعنی جریان مدرنیته که یکی از شاخص‌های آن عقل گرایی شد عقل را در برابر متن دینی و اندیشه وحیانی تقویت کرد و عقل در آنجا به معنای امروزین ما یعنی همین تجربه. یعنی ما تجربه بشری و عقل ابزاری را تقویت می‌کنیم و اندیشه دینی را کنار می‌گذاریم.

،پس ما به این فضا مدرنیته می‌گوئیم. از دیگر شاخص‌های مدرنیته فردیت و فردگرایی انسان می‌دانند که این فردیت را در اندیشه مشرق زمین و به خصوص اندیشه اسلامی مساوی با یک حرکت معنوی و سلوکی و رسیدن به شهود و درک ماورایی می‌دانند در حالی که فردگرایی در آنجا به معنای منفعت گرایی است که انسان صرفاً لذائذ خودش را در این مسیر می‌بینید. این الفاظ گاهی به این واسطه که معنای دقیق آن‌ها مشخص نمی‌شود ما را دچار مغالطه می‌کند. پس نکته اول این است که ما یک دقتی روی این الفاظ و نکات داشته باشیم. از دیگر مؤلفه‌های مدرنیته علم گرایی است که منظور از علم در اینجا علم طبیعی و تجربه و ریاضی است یعنی علمی که می‌تواند برای تسخیر عالم طبیعت به استخدام در بیاید تا منافع زندگی روزمره انسان تحصیل شود. اگر به همین میزان کفایت کنیم و دیگر شاخصه‌های مدرنیته را فاکتور بگیریم، وقتی می‌خواهیم موضع امام (ره) را نسبت به این موضوعات مشخص کنیم باید ببینیم که آیا همه مسائلی که در مدرنیته شکل گرفته است، آیا همه اینها مطلب غلطی است، یا مطالب درست و غلط با هم وجود دارد.

نکته دوم این است که در مدرنیته همه اینها بر یک مبنا و پایه شکل گرفت و مدرنیته آمد و گفت که با توجه به اینکه آنچه که تا قبل از رنسانس در حوزه‌های علمی در جهان غرب و اروپا توضیح داده می‌شد و به مردم ارائه می‌شد، یک اندیشه وحیانی مبتنی بر کلیسا بود که غلط از آب در آمد و بشر را به عقب انداخت. ما باید این را بررسی کنیم که هنوز می‌خواهیم تابع آن کلیسا و اندیشه باشیم که رنسانس جواب منفی به این پرسش داد. پاسخ منفی رنسانس با اندیشه علمی غلطی که توسط کلیسا تدریس می‌شد مساوی با پاسخ منفی او به خدا و ماوراءالطبیعه شد. لذا آن جمله معروف گفته شد که «بر سر در آکادمی علم بنویسید که دیری است که خدا مرده است». پس بنابراین ما اندیشه این چنینی که همزمان با نفی کلیسا، معنویت و دین، ملازم با تقویت رشد و پیشرفت علم بر اساس عقل ابزاری، فرهنگ و ارتباطات انسانی بود را داشتیم و علوم انسانی جدید بر اساس منفعت طلبی انسان در فضای عالم طبیعت به وجود آمد و پیشرفت علوم ریاضی و تجربی نیز برای تسخیر عالم ماده و بستن باب فراماده شکل گرفت. سوال مهم این است که آیا واقعاً همه این نتایج بر اساس همین مبنا شکل گرفت و اگر ما این مبنا را انکار کنیم و به هر نتیجه‌ای بر اساس دلیل منطقی آن نگاه کنیم باید همه را انکار یا اثبات کنیم یا می‌توان این جمله را به اروپا و غرب گفت که ما مبنای شما را نمی‌پسندیم ولی برای هر کدام دلیل خاصی داریم که سبب می‌شود برخی را قبول داشته و برخی دیگر را قبول نداشته باشیم. این را باید اول درست کنیم. به نظر می‌آید با همین نگاه باید به اندیشه اسلامی و امام خمینی رجوع کرد.

منبع: مهر
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••