به گزارش سراج24، ابراهیم حقیقی طراح گرافیک،طراح صحنه سریالهای تلویزیونی و دبیر یازدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر است. او نماد جشنواره فیلم فجر (سیمرغ) را هم طراحی کرده است.
علت انتخاب سیمرغ برای جشنواره فیلم فجر و بررسی کارنامه هنری او از جمله موضوعاتی بود که با او به گفتگو نشستیم.
آیا شغل پدر (عکاسی) در گرایش شما به هنرهای تجسمی تاثیر داشت؟
بله قطعا موثر بوده است. پدرم بعد از مهاجرت به تهران در عکاسی «چهره نما» اولین عکاسی ایران شاگردی کرد تا اینکه خودش عکاس شد و اولین عکاسخانه ایران در خیابان لاله زار متعلق به او بود.
از همان زمان چشم من به عکس و عکاسی که تازه در ایران رایج شده بود، عادت کرد. نقاشی کردن هم شاید برای من ارثی باشد، زیرا پدرم قبل از عکاسی، نقاش بود و عموی بزرگم هم تصویر فرش ترسیم میکرد.
به نظر شما هنر موروثی است؟
هنر میتواند موروثی باشد البته تربیت هم نقش مهمی دارد چرا که اگر پدر من به جای عکاسی مانند برادرش وارد ارتش میشد دیگر من عکسی نمیدیدم و از کودکی با تصویر آشنا نبودم.
تعریف شما از پوستر به عنوان یک پیشکسوت عرصه گرافیک چیست؟
پوستر تصویری است که درباره یک رویداد اطلاع رسانی میکند. اگر قرار باشد مبحث زیبایی شناسی را به آن اضافه کنیم از قالب اعلان خارج و تبدیل به پوستری میشود که همه آن را میشناسند.
وضعیت هنر در سال ۱۳۴۸ که اولین پوستر شما چاپ شد، چگونه بود؟
در آن سالها تعداد طراحان گرافیک بسیار کم بود، عده معدودی در شرکتهای تبلیغاتی کار میکردند و اغلب دانش آموختگان رشته نقاشی از جمله استاد مرتضی ممیز، فرشید مثقالی از دانشکده هنرهای زیبا بودند.
بعد از آنکه هوشنگ کاظمی، دانشکده هنرهای تزئینی که بعدها دانشکده هنر نام گرفت را تاسیس کرد، رشته گرافیک را به رشتههای این دانشکده افزود.
آیا کیفیت آثار در حال حاضر با توجه به تعداد زیاد هنرمندان و طراحان گرافیک قابل قبول است؟
به نظرم نباید به هر هنرجو و دانشجوی هنر برچسب هنرمند بزنیم. ممکن است یک نفر مجسمه ساز یا نقاش باشد اما لزوما اثر هنری تولید نمیکند از این رو به فارغ التحصیلان رشته هنری هنرمند نمیگویند.
میدانم که تعداد فارغ التحصیلان رشته گرافیک در دانشکده، هنرستان و مراکز کاردانش بسیار زیاد و هرساله حدود ۴ هزار نفر است. براساس برخی آمار در ۳۰ سال اخیر تعداد فارغ التحصیلان گرافیک حدود ۱۰ برابر رشته نقاشی و ۲۰ برابر مجسمه سازی بوده است.
این اتفاق خوب نیست، این معضل را بسیاری از کشورها داشتند و ماهم اخیرا دچار شده ایم. به یاد دارم در دورهای پزشک در کشور کم داشتیم ازاین رو پزشکان پاکستانی بیماران ایرانی را طبابت میکردند اما در یک بازه زمانی تعداد پزشکان بیش از حد افزایش یافت، به طوری که تعدادی از آنها به جای طبابت به ساخت و ساز و تجارت روی آوردند که این مشکل از تعادل نداشتن مکانیزم کنکور و پذیرش دانشجو در کشور نشات میگیرد.
بیشتر دختران که در رشتههای دیگر قبول نمیشوند وارد عرصه گرافیک میشوند اما بازار کار ندارند از این رو به مشاغل دیگر پناه میبرند، عدهای اندک معلم این رشته میشوند و تعدادی دیگر هم در چاپ خانه و... کار میکنند.
درباره طراحی سیمرغ جشنواره فیلم فجر توضیح بدهید
در چندین نشست با بهشتی مدیرعامل وقت بنیاد فارابی و رئیس جشنوارههای فجر به ایده کلی نشان جشنواره (سیمرغ) رسیدیم که یک نماد ایرانی است و دارای نقش معنوی در شعر مولانا و حافظ است.
سیمرغ پرنده ای افسانهای آرمانی است که در بلندای قاف زندگی میکند و آیینه تمام نمای تفکر ایرانی است از این رو قرار شد جشنواره فیلم فجر سیمرغ داشته باشد مثل جشنواره فیلم لوکارنو که «شیر» دارد و مسکو که «خرس» دارد.
تا چندماه در تصاویر بازمانده ایرانی تحقیق کردم، به کتابخانههای غنی مراجعه و در نگارگریها دنبال ردپایی از سیمرغ بودم که در این کاوشگریها به نقش سیمرغ در کاشی کاریها و منبتها برخوردم و در نهایت نشان جشنواره فجر را طراحی کردم.
علاقه به کتابخوانی تا چه حد در پیشرفت شما نقش داشت؟
اعتیاد به کتاب یک اعتیاد بسیار خوب است. کلاس پنجم دبستان برای اولین بار روزنامه دیواری طراحی کردم و مدیر مدرسه به من یک کتاب جایزه داد. آن کتاب مسیر زندگی من را عوض کرد و کم کم مجله خواندن هم به عادت کتابخوانی من اضافه شد.
وقتی به دانشگاه رفتم به تمام کتاب فروشیهای روبروی دانشگاه مراجعه میکردم تا اینکه طراحی جلد کتابهای ناشران جلوی دانشگاه را برعهده گرفتم. برخی اوقات به جای دستمزد به من کتاب هدیه می دادند که باعث شد بیش از گذشته با کتاب عجین شوم.
ارتباط هنرجویان جوان با کتاب چطور است؟
متاسفانه خوب نیست. در ۳۰ سال تدریس برای دانشجویان، شاهد بودم که میزان مطالعه آنها سال به سال کمرنگتر میشود که یکی از علتهای آن رواج اینترنت است.
چگونه به طراحی صحنه فیلمها از جمله سریال «سربداران» پرداختید؟
طراحی صحنه و هنرهای تجسمی یکی هستنداز این رو برای یک طراح صحنه ،طراحی روی بوم یا کاغذ فرقی نمی کند.
نتیجه ۱۰ دوره گذشته جشنواره هنرهای تجسمی فجر را چطور ارزیابی میکنید؟
من هر دوره جشنواره را به طور کامل رصد نکرده ام اما از نوشتهها و گفتههای شرکت کنندگان و هنرمندان اینطور برداشت می کنم که جشنواره تجسمی فجر به میزان جشنواره تئاتر، موسیقی و علی الخصوص فیلم فجر موفق نبوده است.
جشنواره فیلم در سی و چندسال گذشته بسیار موفق عمل کرده است. مردم هرسال زمان جشنواره فیلم در تکاپوی تهیه بلیت هستند تا فیلمها را ببینند اما دنبال دیدن آثار تجسمی نیستند از این رو باید برای این مشکل راهکاری اندیشیده شود البته امسال قرار است نمایشگاههای فجر را ۴۰ روزه برگزار کنیم تا افراد بیشتری برای بازدید مراجعه کنند.
مسئولان قبلی جشنواره هنرهای تجسمی برگزاری آن را لازم نمی دانستند. نظر شما چیست؟
به نظرم این جشنوارهها باعث میشود که هنرجویان و هنرمندان کارهای خود را کنار هم ببینند. در افتتاحیههای روز جمعه ممکن است به ۴ یا ۵ گالری سر بزنیم اما هرکدام کارهای یک نفر را به نمایش میگذارند. در صورتی که در جشنواره، تمام دستاوردهای یکساله افراد کنار هم گذاشته میشود که سنجشی برای میزان توانمندی هنرمندان در طول سال است.
چرا مسئولان توجه لازم به بزرگترین رویداد تجسمی کشور ندارند؟
شاید به دلیل جنسیت این هنر است. اما امیدوارم امسال با حضور داوران و شورای عالی این جشنواره را هرچه باشکوهتر برگزار کنیم.
انتهای پیام/