اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۴:۲۸:۵۶
اذان ظهر ۱۲:۰۹:۵۹
اذان مغرب ۱۸:۴۱:۵۵
طلوع آفتاب ۰۵:۵۴:۴۷
غروب آفتاب ۱۸:۲۳:۴۵
نیمه شب ۲۳:۲۶:۵۰
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۶/۰۱/۱۵ - ۱۸:۳۰
استاد اقتصاد دانشگاه تهران:

آمارها اگر زبان داشتند می‌گفتند دولت ضرایب را تغییر داده تا واقعیات پنهان شود

رزاقی گفت: آمارهایی که می‌دهند را باید دوباره حساب کرد بالاخره آمارها که زبان ندارند بگویند ضرایب ما را تغییر داده‌اند؛ ضرایب را تغییر می‌دهند ولی واقعیت جامعه نشان می‌دهد شرایطی به وجود آمده که اختلاف طبقاتی افزایش پیدا می‌کند.

آمارها اگر زبان داشتند می‌گفتند دولت ضرایب را تغییر داده تا واقعیات پنهان شود

به گزارش سراج24 ، مفاسد اقتصادی در کنار نارسایی توسعه اقتصادی مدنظر دولت یازدهم امروز کشور را به جایی رسانده که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان در صورت عدم توقف روند کنونی، به زودی بحرانی بزرگ کشور را فراخواهد گرفت، بحرانی که نقطه ابتدایی آن بی‌اعتمادی مردم به کارگزاران نظام خواهد بود و حتی ممکن است موجبات فروپاشی بخش هایی از اقتصاد کشور را هم فراهم آورد. بررسی جزئیات شرایط این روزها دستور کار بسیاری از رسانه‌ها و محافل سیاسی اقتصادی کشور است. در ادامه گفتگو با ابراهیم رزاقی اقتصاد و سیاست کشور را در بررسی دولت یازدهم میخوانید.

با اجرای سیاست‌های سرمایه‌داری نئولیبرال آمریکایی در ایران به جای تولید، فروش نفت محور اصلی اقتصاد قرار گرفت

وضعیت اقتصادی مردم در روزهای عید چگونه بود؟

رزاقی: در روزهای نزدیک به عید به وسیله‌های پاداش‌های آخر سال و عناوین دیگر شاید کمک‌هایی به حقوق بگیران شده باشد  و البته در شب عید هم مردم خیلی احساسی برخورد می‌کنند و حتی کسانی که ندارد هم اگر شده قرض می کند و می‌خرند ولی در واقع همه اینها مثل یک تب گذراست چیزی که واقعیت دارد این است که در عرض بیست و هفت ساله گذشته یعنی از زمان آقای رفسنجانی تا به حال آن چنان که صندوق ملی پول می‌گوید سیاست‌های تعدیل اقتصادی یا در حقیت سیاست‌های سرمایه‌داری نئولیبرال آمریکایی در ایران پیاده شده است اما با این تفاوت که در حالی که محور اصلی در بقیه کشورهای سرمایه‌داری، تولید است، محور اصلی که در ایران پیاده شده تولید نیست اما چون نفت داریم با استخراج آن به ما کالا می‌فروشند.

براساس سیاست‌های تعدیل اقتصادی یا سیاست‌های سرمایه‌داری نئولیبرال آمریکایی علاوه بر این که همه امکانات دولتی باید خصوصی شود اصل تثبیت حقوق هم باید عمل شود که یکی از مبانی آن سود بری سرمایه‌داری تولیدی است، این تثبیت موضوع حقوق در ایران به اجرا در آمد و آقای رفسنجانی با وجود تورم و غیره حقوق‌ها را بالا نبردند البته روسای بعدی‌ بالا بردند و می‌برند ولی تورم را به شکلی ساختگی حساب می‌کنند و به معنای واقعی بالا نمی‌برند، یعنی نرخ تورم را نه براساس واقعیت بلکه طبق قانون بالا می‌برند که متفاوت با نرخ واقعی تورم است، در نتیجه در طی زمان هرچند حقوق همه حقوق‌بگیران آرام آرام بالا می‌رود ولی قدرت خرید آنها کاهش پیدا می‌کند که مخصوصا در بین بازنشسته‌ها بیشتر مشهود است، ممکن است به دلایلی حقوق گاهی شاغلین را بالا ببرند ولی در مورد بازنشسته‌ها اینگونه نیست و در نتیجه این فرایند به نوعی فقیر‌سازی عمومی پیش می‌آید.

همه اینها در شرایط است که با خصوصی‌سازی شرکت‌های دولتی طرفی که شرکت را خریده با واردات به وسیله دلار ارزان سود بیشتر هم می‌برد؛ وام‌های بسیار کلان را به یک عده خاص می‌دهند و در نتیجه آن طبقه‌ اشراف جدید را در کشور به وجود می‌آورند که سرمایه‌ آنها به دلیل سود کم در تولید هم نمی‌رود.

دولت فعلی باعث شده افراد شاغل هم به زیر خط فقر بروند

هر چقدر این شکاف در بیست و هفت سال گذشته افزایش پیدا کرده بود در دولت فعلی تشدید شده و باعث شده حتی افرادی که کار دارند هم زیر خط فقر باشند؛ نوشته بود 80 درصد حقوق بگیران زیر خط فقر هستند، احتمالا بازنشسته‌ها بیشتر از اینها زیر خط فقر هستند و نمی‌توانند نیاز خود را برطرف کنند دیگر چه برسد به آنهایی بیکارند.

در خبری خواندم آقای نیلی مشاور رئیس جمهور گفته در سال حدود 60 میلیون تومان هزینه‌های غیرخوراکی دهک بالای درآمدی است این در حالی است که هزینه‌های غیرخوراکی پایین‌ترین دهک درآمدی که فقیرترین دهک می‌شود 500 هزار تومان در سال است، یعنی تفاوت‌ها یک به صد و بیست است، دهک‌های بالایی صد و بیست برابر پایینی‌ها هزینه‌های غیرخوراکی دارند البته هزینه‌های خوراکی را نگفتند ولی احتمالا چیز نزدیک همین است.

در شرایطی طبقه‌ای خاص 27-28 درصد سهم تولید ناخالص ملی را می‌برد سهم طبقات پایین سه درصد است

نگاه کنید از نظر اختلاف طبقاتی چه شرایطی در ایران به وجود آمده است؛ در شرایطی یک طبقه خاص 27-28 درصد کل درآمد سهم تولید ناخالص ملی را می‌برد سهم طبقات پایین سه درصد است، دو و نیم درصد و یک و نیم درصد است.

شرایط تا سال 94 اینگونه بوده که خدمتتان گفتم و البته هر چه گذشته تشدید هم شده است، حالا این افراد قرار است چه بخرند؟! نمی‌توانند که بخرند، طبقات پایین حتی شیر هم نمی‌توانند بخورند؛ نوشته بود قرار بوده مصرف سرانه هفتاد لیتر شیر به صد و بیست لیتر برسد ولی از همین هفتاد لیتر هم پایین آمد، چرا چون شیر قیمتش بالا رفته؛ حالا گوشت که نمی‌توانند بخورند، تخم مرغ هم که نمی‌توانند از خوردن شیر هم باز مانده‌اند؛ وقتی فضا اینگونه است نوعی دوگانگی به وجود می‌آید که یک طبقه دارند و می‌خرند و یک طبقه دیگر با سیلی روی خودشان را سرخ می‌کنند.

آمارها که زبان ندارند بگویند ضرایب ما را تغییر داده‌اند اما واقعیت جامعه نشان می‌دهد هرسال اختلاف طبقاتی افزایش پیدا می‌کند

دولت مدعی است که کشور توانسته به رشد 11.6 درصدی برسد؛ به نظر شما این رشد تا چه حد واقعیت دارد؟

رزاقی: با توجه به آنچه در قسمت اول عرض کردم واقعیت طبقاتی جامعه این رشد را نشان نمی‌دهد ولی آمارها و ارقام و  ضرایب ممکن است به گونه‌ای تنظیم شود که واقعیت را پنهان کنند؛ مثلا تولید ناخالص ملی از چند راه درآمد، هزینه و تولید محاسبه می‌شود؛ حال ممکن است بخش مهمی از درآمدها به دلیل تزریق درآمد نفت باشد ولی آیا این درآمد نفت درآمد است؟ یا نه ما داریم از طرفی ثروت ملی‌مان را می‌فروشیم و از طرف دیگر داریم به نفع تولیدکنندگان خارجی و به ضرر تولیدکنندگان داخلی خارج هم داریم وارد می‌کنیم پس می‌تواند رشد که مدعی هستند کاملا خیالی باشد مثل همین ایجاد اشتغالی که آقای نیلی گفته 700 هزار شغل ایجاد کرده‌ایم ولی اگر با آنهایی که بیکار شدند در نظر بگیریم 500 هزار شغل هم از دست رفته است یعنی بیکاری بیشتر شده است.

آمارهایی که می‌دهند را باید دوباره حساب کرد بالاخره آمارها که زبان ندارند بگویند ضرایب ما را تغییر داده‌اند؛ ضرایب را تغییر می‌دهند ولی واقعیت جامعه آن عدد و رقمی است که گفتم و هر سالی هم که می‌گذرد شرایطی به وجود می‌آید که اختلاف طبقاتی افزایش پیدا می‌کند و فقرا و بیکارها بیشتر می‌شوند.

دولتی که 200 میلیارد دلار واردات داشته نمی‌توانست نصف آن را خرج تولید کند؟

دولت مدعی بود اگر توافق هسته‌ای امضا شود چون دیگر لازم نیست تحریم‌ها را دور بزنیم نه تنها رونق اقتصادی ایجاد می‌شود بلکه چون به افرادی برای دور زدن تحریم‌ها نیاز نیست، دست مفسادان اقتصادی هم قطع می‌شود آیا اتفاق افتاد؟

رزاقی: در هیاهویی که برای برجام راه انداختند یکی از بزرگترین دستاوردهای فنی ایران که در آینده اقتصادی کشور از لحاظ  صنعتی و تکنولوژی تاثیر بالایی دارد و اهمیت آن مانند صنعت دفاعی ما است را تحریم کردند.

برای اینکه مردم را راضی کنند یا لااقل برای امتیازاتی که به غربی‌ها می‌دهند صدای مردم درنیاید روی این موضوع تکیه کردند که اگر توافق شود این طور شود یا فلان امکانات را می‌دهند و با همین بهانه هر چه تولید داخلی بود را در این سه سال تعطیل کردند؛ درحالی که نکته خیلی مهم این است که باید بررسی کرد کدام سرمایه گذاری خارجی در کشوری شبیه ایران موجب تغییر شده است؟

از طرفی دولتی که این همه برای نداری زجه می‌زند و دویست میلیارد دلار واردات کالا و خدمات داشته آیا نمی‌توانست نصف این مبلغ برای حمایت از تولید در حوزه کشاورزی، صنعتی یا غیره بپردازد؛ حتی آمریکایی‌ها که لیبرال‌ترین کشور هستند هم از تولیدشان دفاع می‌کنند؛ در شرایطی که آنها صد میلیارد دلار به تولیدکنندگان کشاورزشان می‌دهند ما نه تنها این کار‌ها را نمی‌کنیم حتی دلار را هم مانند زمان شاه برای واردات ارزان نگه داشته‌ایم که هیچ تولید کننده داخلی نمی‌تواند در برابرش رقابت کند و حتی از این فعالیت‌هایی پول‌ساز مالیات هم نگرفته‌ایم تا لااقل درآمد خزانه دولت افزایش پیدا کند و متکی به درآمد نفتی نباشد.

وقتی فضا اینگونه هست نشان می‌‌دهد واقع‌نمایی که نشده هیچ، بلکه به گونه‌ای عمل شده که خلاف تمام آن چیزهایی است که گفتم؛ ایران از لحاظ اقتصادی تضعیف شده، صنایع هسته‌ایش برای هیچ نابود شده و ایران حتی وقتی نفت می‌فروشد نمی‌تواند پول آن را بگیرد و به جای آن باید آشغال وارد کند. الان نفتی که زمانی بشکه‌ای 140 دلار بود را بشکه‌ای شده 50 الی 45 دلار صادر می‌کنیم و افتخار هم می کنیم.

دولت متکی به درآمد نفت اگر همه صنایع هم ورشکسته شود باز به شکلی جلو می‌رود

برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند با توجه به نقدینگی زیادی که در کشور وجود دارد احتمال دارد سال آینده یک فروپاشی اساسی در بخش اقتصاد داشته باشیم؛ چه مقدار این موضوع را محتمل می‌دانید؟

رزاقی: من اینطور فکر نمی‌کنم، این بستگی به سیاست‌های دولت دارد اما چون این سیاستی که جلو می‌برند متکی بر واردات است تا وقتی درآمدهای نفت وجود داشته باشند می‌توان به شکلی این طوری مسئله را مدیریت کرد همانطور که در 277 ساله گذشته هم به وسیله واردات این کار را کرده اند و در این شرایط اگر بقیه صنایع هم ورشکسته شوند باز هم می‌توانند تا یک حدودی این مسیر را ادامه دهند.

حتی اگر دولت جدید با سیاست جدید هم بر سرکار آید، این طبقه اشرافی خیلی قدرتمند هستند مانند این 27 سال دوباره خودشان را بازسازی می‌کنند چون برخی از نمایندگان مجلس، بعضی از قاضات را با خودشان دارند و به همین دلیل است که مدیران فاسد به نفع طبقه اشرافی محاکمه نمی شوند، ولی اگر یک سیاست دیگری با یک مدیر انقلابی و جهادی پیش بیاید که جهادگران و ایثارگران را متشکل کند من فکر می کنم طی 7-8 سال ایران صنعتی می‌شود و این نقدینگی هم می‌تواند به شیوه‌های مختلف جذب شود یعنی برود در تولید؛ نقدینگی که اینقدر راجع به آن بد می‌گویند موقعی بد است که وارد فعالیت های دلالی و احتکار میره و خانه می‌رود یا زمانی بد است که فرد وام می‌گیرد و صدتا خانه می‌خرد یا فلان قدر کالا وارد می‌کند و با قیمت بالا می‌فروشد، این فعالیت‌هاست که نقدینگی را به صورت یک آتش در خرمن در می‌آورد.

نقدینگی یعنی چیزی در جامعه وجود دارد که ما می‌توانیم آن را ببریم و در تولید به کار بگیریم تا تولیدمان به سرعت رشد پیدا می‌کند، مردمی که بیکار هستند کار پیدا می‌کنند و سطح زندگی افزایش پیدا می‌کند.

دولت بعدی چه اقدامی باید انجام دهد؟

رزاقی: با این عرایضی که خدمت‌تان مطرح کردم اگر یک دولت جهادی بیاید که خارج از این وضعی که تا حالا و در این بیست  و هفت سال بوده حرکت کند به نظر من یک انقلاب اتفاق افتاده است و اگر چیزی شود در ایران یک معجزه شده است.

اولین نکته‌ای که از این حرف‌هایی که زدم بر می‌آید این است که دلار ارزان برای واردات همه چیز یا خارج رفتن ندهد و کلا دلار به مواردی داده شود که ما هنوز نتوانسته آن را در داخلی تولید کنیم؛ اینکه مثلا در مورد محصولات کشاورزی بسیاری از از خارج وارد می‌شود یک دفعه که به وجود نمی‌آید، همین دلار ارزان باعث می‌شود تا این همه مواد از خارج وارد کشور شود وگرنه فقط دلار باید به محصولاتی داده شود که هنوز تولید داخلی آن به اندازه کافی نرسیده و ما مجبوریم آنها را وارد کنیم البته این مساله هم باید با کنترل باشد تا مثلا وقتی برای واردات ذرت یا ماده اولیه روغن نباتی که هنوز نگذاشته‌اند در داخل تولید شود، دلار می‌دهیم این را در کار دلالی و کارهای دیگر نبرند.

اولین کار دولت بعدی باید خرج درست دلار باشد و بعد از آن باید به نسبتی که به تولید کننده یارانه می‌دهد و آنها رشد می‌کنند قیمت دلار را بالا ببرد که به نظرم این بحث اساسی‌تری است، پس از آن باید از تمام هزینه‌های تجملی که ارز بری بالا دارد جلوگیری شود، و واردات فقط باید در مورد کالاهای اساسی باشد.

باید از تمام فعالیت‌های غیرتولیدی مالیات بگیریم

موضوع بعدی مساله مالیات‌هاست؛ باید از تمام فعالیت‌های غیرتولیدی مالیات بگیریم تا سود کارهایی مثل واردات به شدت پایین بیاید. همچنین باید از مصرف‌کنندگان تجمل‌‌گرا و طبقه سرمایه‌دار که الان در ایران به وجود آمده‌اند، سرمایه‌ آنها تولیدی نیست و چیزی حدود 60 میلیون تومان هزینه‌های غیرخوارکی آنها است مالیات بگیریم در جایی مثل دانمارک بیش از 50 درصد درآمد این افراد را به عنوان مالیات می‌گیرند ولی ما فقط سه درصد آن را می‌گیریم که این فاجعه است. اگر از این راه اقدام کنیم هر کسی سود می‌خواهد به سمت تولید می‌رود بعد باید به تولید کنندگان هم صنعتی یا کشاورزی یارانه دهیم منتهی یارانه‌هایی بدهیم که با نظارت موثر باشد؛ اگر این فضا باشد ما آرام آرام به طرف تولید می‌رویم.

مسئولین از زمان آقای رفسنجانی تا الان نخواسته‌اند سیاست‌های تعدیل آمریکایی را اصلاح کنند

مطالب دیگر اینکه ما احتیاج به کسانی داریم که جهادگر باشند، جانباز باشند، اطلاعات یا تخصص‌شان مهم نیست، اینها اگر به معنای واقعی بخواهند جهاد کنند از اتاق فکرهایی استفاده می‌کنند که در آن اتاق فکرها دانش به آنها می‌دهند و همچنین تجربه کشورهای دیگر برای آنها وجود دارد تا اگر بخواهند اشتباهات را تصحیح کنند ولی این مسئولین از زمان آقای رفسنجانی تا الان را نگاه کنید آنها نخواسته‌اند سیاست‌های تعدیل آمریکایی را اصلاح کنند وگرنه در عرض دو سه سال معلوم می‌شود این خطی که شما دارید جلو می‌روید غلط است و نباید ادامه دهید اما ادامه دادند؛ حالا آدمهای عزیزی باید بیایند که می‌توانند جهادی کار و تجربه کنند تا از طریق دانشی که در داخل و خارج وجود دارد این تجربه وحشتناکی که طی بیست و هفت ساله گذشته با این همه هزینه ارزی و انسان‌های بیکار و فقیر ایجاد شده را درست کنند و اگر درست عمل کنند منجر می‌شود به اینکه ایران طی ده ساله تبدیل به کشوری بی‌نیاز از واردات و مواد خام شود تا نفت خام، مواد پتروشیمی خام و غیره را نفروشیم چون اگر این مواد تبدیل شود به سرعت تولید ایران بالا می‌رود و اشتغال ایجاد می‌شود.

برای مبارزه با فساد به مدیران جهادی قدرت دهید

در شرایط فعلی یکی از دغدغه‌های مردم بحث مفاسد اقتصادی است برای آن چه باید کرد؟

رزاقی: برای این کار باید به مدیران جهادی قدرت دهید؛ مدیران جهادی با وجود مدیران فاسد نمی‌توانند کار کنند، خودشان را ضایع خواهند کرد. مجبوریم یک تحول مدیریتی به وجود بیاوریم، یعنی باید با تمام آنهایی که مبالغی را در سلسله مراتب اداری سو استفاده کردند برخورد شود یا با آنهایی که در قراردادهایی خارجی‌ها مثلا ساخت کشتی ایران را به کره‌جنوبی و ساخت نیروگاه‌های ما را به ترکیه واگذار کردند، نفت ما را دادند به توتال ببرد و هواپیمای ما را از فرانسه و آمریکا خریدند در حالی که قدرت تولید هواپیمایی‌های داخلی هم داریم دیگر افرادی هستند که باید با آنها برخورد کرد.

یک مطلبی را به نقل از آقای حاجی‌زاده فرمانده هوافضای سپاه نوشته بودند که انسان خجالت می‌کشد، می‌گویند ما موشک ماهواره بر آماده داشتیم ولی چون برخی تهدید کردند مسئولین هم موشک را بردند و در انبار گذاشتند و پرتاب نکردیم، ببینید مدیران ضد منافع ملت به چه شکلی دارند برعلیه نیروهای داخلی عمل می‌کنند، این مسئولین از رشد و پیشرفت تکنولوژی در ایران جلوگیری می‌کنند کند؛ با این افراد نمی‌شود کاری کرد حتما باید یک انقلابی مدیریتی با یک چارچوبی صورت بگیرد البته آن طبقه اشرافی و این مدیران فاسد و تمام آنهایی که برخوردار از وضع موجود هستند امکان چنین اتفاقی را نمی‌دهد، چون می‌خواهیم مالیات را از آنها بگیریم و دلار ارزان به آنها ندهیم برای همین نمی‌گذارند، که در این شرایط احتیاج به یک تشکل سراسری داریم تا با رسانه‌های انقلابی مردم را آگاه کنند تا اگر اتفاقی افتاد مردم داخل تشکل‌های آنها نروند و برعکس تشکل‌هایی را به وجود بیاوریم تا بتوانند در برابر فتنه‌گری‌ها این عده آگاهانه بایستند و خدای نخواسته شرایطی مانند زد و خوردهای سال 88 به وجود نیاید تا حتی آمریکایی‌ها هم بتوانند برای حمایت از آن عده به میدان بیایند.

من فکر می‌کنم برای مقابله با فساد نیاز به یک قوه قضائیه انقلابی و از طرف دیگر مجلس انقلابی داریم که الان نیستند، در هر حال اصل این تغییرات از مدیران انقلابی شروع می‌شود، برای این کار باید مدیران انقلابی، قاضی‌های انقلابی و نمایندگان فعلی و قبلی انقلابی را شناسایی و متشکل کنیم، من فکر می‌کنم اگر اینها متشکل شوند کارها خیلی راحت جلو می‌رود، به سرعت وضع فقرا تغییر می‌کند، شغل پیدا می‌کنند، بهتر زندگی می‌‌کنند و به قول امام نیروی داخلی می‌تواند خودش را نشان دهند.

مسئولین خودمان هستند که نمی‌گذارند می‌توانیم انجام شود؛ آمریکایی‌ها که از اول هم مخالفت می‌کردند، ولی مسئولین ما دارند خط انهدام تولید داخلی را جلو می‌برند.

مسئولینی که باعث می‌شوند می‌توانیم محقق نشود چه کسانی هستند؟

رزاقی: من فکر می‌کنم آنها یک مجموعه هستند که بعضی از آنها آگاهانه دارند این کارهایی را که همان هدف آمریکایی‌هاست  انجام می‌دهند.

حتما می‌دانید که امام جمعه قم در نماز جمعه گفته است هفتاد دو سه نفر از مدیران ارشد یعنی وزرا و مدیران بالایی کشور مانند آقای خاوری که آن فساد را انجام داد و از ایران رفت دو تابعیتی هستند، زن و بچه یک عده دیگر از این وزرا هم آن طرف آب هستند؛ حال ممکن است بعضی‌ از این افراد آگاهانه برای خود عمل کنند یا اصلا جاسوس باشند و به دنبال ایجاد آثار منفی در اقتصاد کشور باشند ولی نکته ای که خیلی مهم است، این چه آگاهانه و چه ناآگاهانه این کارها به وسیله خود مسئولین انجام می‌شود؛ رئیس‌جمهور، دوروبری‌هایشان و وزرا دارند از طریق مدیرانی که در بانک‌ها و بقیه جاها گذاشته‌اند اینگونه عملا می‌کنند، آقای سیف مگر نمی‌داند مدیران دارند در این موسسات چه کار می‌کنند؛ اینها اگر نمی‌دانند هم مسئولند چون راس کار هستند.

از طرفی گزارش مدیران فاسد را به قوه قضائیه نمی‌دهند و از طرف دیگر هم معلوم نیست قوه قضائیه با آنها چکار کند.

افشاگری و ریشه‌یابی، همراه با مجازات‌های سخت باید شرایط را به وجود بیاورد که این موارد به حداقل برسد و به غیر از این هم هیچ راه دیگری وجود ندارد اما اکنون باید پرسید چرا رسانه‌ها، صدا و سیما و خبرنگاران افشا نمی‌کنند؟! و حتی از وضع موجود دفاع هم می‌کنند، هزینه‌های این رسانه‌ها را چه کسانی می‌دهند؟! آن طبقه اشرافی می دهد و این رسانه‌ها هم کارکنان آن طبقه اشرافی هستند که البته از بیرون هم حمایت می‌شوند و آنها هم به بیرون امید دارند.

منبع:نسیم آنلاین

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••