اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۴۸:۰۳
اذان ظهر ۱۲:۰۳:۲۴
اذان مغرب ۱۹:۰۴:۲۱
طلوع آفتاب ۰۵:۲۰:۰۰
غروب آفتاب ۱۸:۴۵:۱۹
نیمه شب ۲۳:۱۷:۱۱
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۱۰/۲۸ - ۲۰:۵۳
نوام چامسکی در برنامه "جیوه" شبکه دوم سیما:

اجرایی‌نشدن توافق به انزوای آمریکا منجر می‌شود

تحلیل‌گر آمریکایی روابط بین‌الملل گفت: حزب جمهوری‌خواه مترصد است که حتماً توافق را بر هم بزند و می‌خواهند توافق را متوقف کنند، البته این توافق را تمام نخواهد کرد و به انزوای آمریکا منجر می‌شود.

اجرایی‌نشدن توافق به انزوای آمریکا منجر می‌شود

به گزارش سراج24، نوام چامسکی اندیشمند آمریکایی برای اولین بار با حضور در برنامه جیوه شبکه دوم سیما با اشاره به نظراتش درباره سیاست خارجی اظهار داشت: مسائل سیاست خارجی و امور سیاسی کلاً باز هستند، برای هر شخص آگاهی که می‌خواهد تلاش کند تا بفهمد این حوزه مانند فیزیک کوانتوم نیست. هیچ متخصصی در این حوزه وجود ندارد.

وی ادامه داد:‌ افرادی هستند که وانمود می‌کنند متخصص این حوزه هستند ولی در واقع موضوعات برای همه باز هستند و هر کسی می‌تواند درباره آن تحقیق کند و منابع را پیدا کند، همه می‌توانند به‌طور مستقیم در تحلیل سیاسی وارد شوند. این وظیفه هر شهروند است و هر کسی باید در هر سطح از پیچیدگی و شدت که ترجیح می‌دهد نسبت به این موضوع احساس مسئولیت داشته باشد.

چامسکی در پاسخ به سؤال مجری برنامه درباره "آیا شما خودتان را فردی میان‌رشته‌ای می‌دانید؟" گفت: بحث میان‌رشته‌ای بودن بستگی به مسئله مورد پرسش دارد، شما اگر دارید یک مشکل تکنیکال مربوط به هند و اروپایی‌ها را مطالعه می‌کنید، به‌عنوان مثال، آنجا نیاز به نگاه میان‌رشته‌ای نیست، اما مثلاً اگر دارید روابط ایران و آمریکا را بررسی می‌کنید اینجا عوامل گوناگونی وجود دارد.

این اندیشمند آمریکایی اضافه کرد: نوع رویکرد شما بستگی به مشکلاتی دارد که با آن روبه‌رو هستید، پاسخ کلی برای این پرسش وجود ندارد و بستگی دارد به‌دنبال چه هستید.

وی در ادامه با اشاره به مفهوم نئولیبرالیسم، اظهار داشت: نئولیبرالیسم یک فرم افراطی از کوچک کردن دولت به‌نفع بازار، خصوصی‌سازی، حذف ابتکار عمل دولت، و مقررات‌زدایی در فاینانس و مانند آن است. این مفهوم در کاربرد عملی خود که مورد تأکید بسیاری از اقتصاددانان و نیز بخش شرکتی بود در عمل به کار گرفته نشد.

چامسکی بر همین اساس تصریح کرد: نئولیبرالیسم همزمان با سالهایی که دولت انتقادبرانگیز ریگان و تاچر بر سر کار بود آغاز شد و در سراسر جهان گسترش یافت، این نظریه تقریباً در همه به‌شدت زیان‌آور بوده است و نسبت به آن مقاومت نشان داده است.

این تحلیلگر سیاسی ادامه داد: آمریکای لاتین و آفریقای جنوبی که بیشترین این دکترین را همراه خود دارند به نابود کشیده شدند و در عرض 25 سال به واکنش نشان دادن شروع کردند، به‌طور کامل نه اما تا حد چشمگیری از نئولیبرالیسم کنار کشیدند.

چامسکی بیان داشت: در اروپا نیز این دکترین در قابل تحمیل ریاضت اقتصادی در شرایط رکود نمایان شد که در واقع دستورالعملی برای بدبختی بود، حتی اقتصاددانان صندوق بین‌المللی پول هم نشان دادند که بازیگران خوبی در سیاست نیستند.

وی ادامه داد: نئولیبرالیسم در آمریکا به‌صورت یک رکود 30ساله بروز پیدا کرد و بخش زیادی از مردم و طبقه فقیر را به انحطاط کشاند، از طرفی برای عده بسیار اندکی ثروت هنگفت و فوق‌العاده‌ای را به ارمغان آورد.

این تحلیل‌گر روابط خارجی با  اشاره به اینکه این ادعا که نئولیبرالیسم وابسته به بازار است که به‌کلی یک فریب بزرگ است، تصریح کرد: نئولیبرالیسم در واقع دخالت دولت به‌نفع ثروتمندان و طبقه قدرتمند را تجویز می‌کند، می‌توانید به‌وضوح ببینید که یکی از پدیده‌های فراگیر در عصر نئولیبرالیسم افزایش میزان مؤسسات مالی است.

چامسکی بر همین اساس افزود: اگر به دهه 60 و 70 میلادی برگردیم می‌بینید که بانکها فقط بانک بودند و مردم سپرده‌های خود را نزد آنها می‌گذاشتند تا با آن تجارت شود، ماشین بخرند و کارهایی مانند آن انجام شود.

وی ادامه داد: تغییر رویه بانک از دهه 70 میلادی آغاز شد و در دهه 80 به اوج رسید، بانکها و مؤسسات مالی به وجود آمدند که دیگر بانک نیستند و درگیر سفته‌بازی هستند؛ یک‌سری از مؤسسات مالی با ارائه خدمات پرهزینه و با ریسک بالا مانند دادن وام‌های رهنی بی‌پشتوانه مردم را فریب دادند.

این تحلیلگر مسائل سیاست بین‌الملل با بیان اینکه مقررات‌زدایی و کوچک دولت از اوایل دهه 80 میلادی آغاز شد، گفت: پیش از آن هیچ بحران مالی وجود نداشت چون قانونگذاران مؤسسات مالی را محدود کرده بودند. آغاز مقررات‌زدایی با حمایت اقتصاددانان و ثروتمندان همراه بود. سپس بحران‌های مالی یکی پس از دیگری رخ داد و حتی همین حالا هم ما در حال نزدیک شدن به یک بحران دیگر هستیم، ضمن آنکه مؤسسات مالی تقریباً به نیمی از کل منافع بخش شرکتی در آمریکا و در واقع به پدیده‌های سودآور برای این بخش تبدیل شده‌اند.

چامسکی افزود: این پدیده در اوراق فنی صندوق بین‌المللی پول مورد مطالعه قرار گرفته است، همچنین بررسی عملکرد 6 بانک بزرگ آمریکا و نیز مجموعه بانکهای جی‌پی مورگان نشان داد که منافع آنها از پرداختی مالیات دهندگان مرتفع می‌شود؛ این سازوکار در آمریکا ضمانت ضمنی دولتی است که اگر این مؤسسات دچار مشکل شدند بتوانند خود را نجات دهند، که همان‌طور که دیدیم چطور شرکتها مشوق و محرک مالی از دولت دریافت کردند.

وی تصریح کرد: ما دیدیم که چگونه اعتبار آسان دریافت کردند و توانستند به‌آسانی به پول دسترسی داشته باشند، به آنها انگیزه داده می‌شود تا تراکنش‌های پرریسکی انجام دهند که پرسود است، اما ممکن است بعداً به نابودی منجر شود، این به‌معنای آن نیست که سودها به بازار برمی‌گردد بلکه در قالب خاص و به‌صورت کاپیتالیسم دولتی نمایان می‌شود که برای منافع ثروتمندان و گروه قدرت و مورد حمایت طراحی شده است، "معنا و مفهوم نئولیبرالیسم این است".

در ادامه مجری برنامه با طرح این سؤال "آیا مدلی وجود دارد که دولت را کوچک کنیم اما در دام دولت‌های نئولیبرال نیفتیم؟" چامسکی پاسخ داد: زمانی می‌توانید دولت را کوچک کنید که مؤسسات نابودگر وجود نداشته باشد، اما وقتی بنگاه‌های خصوصی وجود دارد و تمرکز سرمایه در بخش خصوصی است لازم است دولت در برابر آنها قد علم کند.

وی افزود: یک تصویر مشهور وجود دارد که گروه کارگران در برزیل را نشان می‌دهد که داخل یک قفس زندگی می‌کنند و در بیرون آن دندان‌های یک ببر سیبری دیده می‌شود، قفس احتمالاً همان دولت و سیبری همان بخش شرکتی است. شما می‌خواهید دولت را کوچک کنید اما نیاز دارید قفس از شما در برابر خطر بزرگتری که در بیرون است محافظت کند.

این تحلیلگر روابط خارجی بر همین اساس تصریح کرد: بنابراین تا زمانی که تمرکز سرمایه در بخش خصوصی است باید از مردم محافظت شود.

چامسکی با طرح این موضوع "مثال قبلی‌ام درباره مقررات‌زدایی یک مثال خوب در این رابطه است" بیان داشت:‌ همان‌طور که پیش از این گفتم تا وقتی بانکها تحت نظارت دولت کار می‌کردند هیچ بحران مالی وجود نداشت، به‌محض آنکه قانونگذاری تحت شرایط جدید نئولیبرال شروع شد پس از آن بحران رخ داد و مردم تاوان آن را پرداختند.

وی ادامه داد: این جرم را بانکها مرتکب شدند اما آنها ضربه نخوردند و در آخر بزرگتر و پولدارتر از همیشه از بحران بیرون آمدند، بانکها مسئول این بحران هستند در حالی که آنها از مالیات دهنده‌ها یعنی مردم مشوق مالی خود را دریافت کردند بنابراین آنها مدام بزرگتر و بزرگتر و پولدارتر شدند.

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی اضافه کرد: حذف یا کوچک کردن دولت در بلندمدت معنا می‌دهد، یعنی نقطه‌ای که نیازی نیست از جامعه در برابر خطر بزرگتری حمایت شود.

چامسکی در پاسخ به سؤال دیگر مجری برنامه درباره "آیا مدلی برای ایران که دارای اقتصاد نفتی است وجود دارد که دولت کوچک اما در برابر هجمه‌های خارجی قدرتمند باشد و بخش خصوصی نیز استقلال داشته باشد؟" گفت: برای این پرسش پاسخ کلی وجود ندارد، این موضوع به ماهیت جامعه بستگی دارد شما نمی‌توانید یک تکه از یک سیستم اجتماعی - اقتصادی را بردارید و بخواهید که دوباره سر جایش قرار بگیرد، همه چیز به یکدیگر وابسته است.

وی اضافه کرد: بنابراین اگر فرض کنید که دولت حاکم در ایران تضعیف شده و نفت به دست شرکتهای بین‌المللی انرژی افتاده است این برای ایران خیلی بد می‌شود.

چامسکی با اشاره به تفاوت سیاست خارجی جورج‌ بوش رئیس جمهور سابق آمریکا و باراک اوباما درباره منطقه خاورمیانه اظهار داشت: در دوران اوباما کم و بیش وضعیت به حالت عادی دارد برمی‌گردد. برخورد دولت بوش همراه با افراط در تجاوزگری و خشونت بود که تجاوز به خاک عراق نمونه آن است.

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی ادامه داد: آن بهانه کاملا ساختگی برای حمله به عراق قطعا بدترین جنایت غرب و جرم بسیار بزرگ بود، منظورم با کسانی است که خود را محافظه‌کاران نوین نامیدند یعنی کسانی که کابینه بوش را اداره کردند. آنها می‌خواستند تاریخ را بسازند، آنها می‌خواستند با اعمال خشونت جهان را عوض کنند، آنها با زور می‌خواستند دولت ایران، عراق و سوریه را منهدم کنند، آنها با زور می‌خواستند جهان را دور بزنند و خواستند در هر کاری دخالت کنند.

وی با بیان اینکه کاری که آنها کردند مانند کوبیدن یک پتک بر سر یک سیستم شکننده بود و به خسارت هنگفتی منجر شد، گفت: آنها صدها هزار از مردم را کشتند و میلیونها پناهجو را آواره کردند، آنها آتش یک تضاد فرقه‌ای را به پا کردند که در گذشته وجود نداشت.

چامسکی افزود: این کار کشور عراق ومنطقه را پاره‌پاره کرد و بارها و بارها تکرار شد، در واقع اوباما نیز همین کار را کرد حمله به لیبی شبه به همین بود و ناتو تصمیم گرفت به یک منطقه مسکونی در لیبی حمله کند. در واقع در این مورد فرانسه پیشقدم شد و انگلیس و آمریکا نیز از آن تبعیت کردند.

این تحلیل‌گر مسائل سیاست خارجی گفت: ابتکار معاهده صلح در واقع توسط اتحادیه آفریقا ارائه شد که می‌توانست جواب دهد اما آنها تصمیم گرفتند به جای آن با نیروی هوایی حمله کنند، شورشی شوند، لیبی را نابود کنند و یک پتک دیگر بر کل جامعه بکوبند حالا این کشور ویران شده و در دست خرابکاران جنگ طلب است.

چامسکی با طرح این موضوع که لیبی به مرکز ارسال سلاح و تکفیری‌ها به سمت خاورمیانه و آفریقا تبدیل شده است گفت: بدترین قساوت‌های تروریستی جهان در آفریقا رخ می‌دهد که فاجعه لیبی فجیع‌ترین آن است وقتی پیچیدگی‌های یک نظام اجتماعی را برمی‌‌دارید چنین اتفاقی رخ می‌دهد شما فقط آن را نابود می‌کنید و امیدواریم بتوانیم بر آن حکومت کنیم اما با این کار خسارت بزرگی وارد می‌کنید.

وی با بیان اینکه اوباما مقداری از حالت شلخته دولت بوش فاصله گرفت و به نظرم مسیر درستی است، افزود: البته کار آنها کافی نیست، آنها باید به دیپلماسی و مذاکره برگردند و ریشه‌ةای درگیری را بررسی کنند نه اینکه فقط پتک بر سر آن بکوبند و امیدوار باشند که مشکل حل شود در آن صورت برخی از مشکلات هولناک در خاورمیانه را می‌توان کاهش داد، مشکلاتی که مدتهای طولانی و بدتر از گذشته منطقه را در وضعیتی مصیبت‌بار قرار داده است.

چامسکی عنوان کرد: داعش و وحشی‌گری آن را به عنوان مثال در نظر بگیرید، با این اوصاف می‌توان به نتایج خوبی رسید. کار خوبی که انجام دادند باز کردن بحث معاهده امپریالیستی بود که در پایان جنگ جهانی اول میان فرانسه و بریتانیا به تقسیم منطقه منجر شد. به گونه‌ای که مردم در این معاهده خیلی ضرر کردند و منافع مردم در نظر گرفته نشد و تنها به نفع قدرتهای امپریالیستی بود.

وی افزود: بریتانیا به دنبال میدانهای نفتی در شمال عراق بود و کویت را نیز به منطقه موصل برد تا تاسیسات نفتی دفاع کنند و با نظارت انگلیس از دسترسی منطقی دولت جدید عراق به دریاها جلوگیری کنند.

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با اشاره به اینکه فرانسه هم در سوریه و لبنان همین کار را کرد، گفت: این یک ویرانی است که به صورت بسیار زشت در حال فرو ریختن اما شاید هم چیز خوبی از آن بیرون بیاید.

وی در پاسخ به سوال دیگر مجری برنامه درباره اینکه نظر شما درباره مذاکرات هسته‌‌ای ایران و کشورهای 1+5 چیست؟ گفت: از هیچی بهتر است. من از این اتفاق خوشحالم، در واقع اروپا هم از ایجاد رابطه نزدیک با ایران خشنود است هرچند که همچنان سوالات جدی درباره این توافق وجود دارد.

چامسکی اضافه کرد: نگاه من این بوده است که راه حل ساده‌ای برای تهدید احتمالی هسته‌ای ایران وجود دارد هرچند که خود این مسئله تهدید یک موضوع جالب است. که آیا اصلا چنین تهدیدی وجود دارد یا نه؟ راه‌های زیادی برای کنار آمدن وجود دارد و راه حل واضح حرکتی است به سمت ایجاد یک منطقه عاری از سلاح‌های هسته‌ای است. این موضوع بشدت مورد حمایت ایران و بعضی از دولتهای عربی و در واقع کل جهان موافق آن است.

وی بیان داشت: تنها یک دلیل وجود دارد که این اتفاق نمی‌افتد و این به خاطر آن است که آمریکا اجازه نمی‌دهد و اسرائیل با آن مخالف است. همچنین آمریکا جلوی هرگونه بازرسی از تسلیحات هسته‌ای آنها را می‌گیرد.

چامسکی با بیان اینکه آمریکا از منطقه عاری از سلاح هسته‌ای حمایت نکرد، گفت: ترکیه، برزیل و ایران تا سال 2010 به مقدمات محسوسی رسیده بودند که آمریکا آن را مسدود کرد، آمریکا می‌خواهد اوضاع را کنترل کند اما یک سوال پیش می‌آید چرا آمریکا تا این حد نگران احتمال توسعه سلاح هسته‌ای توسط ایران است؟ ما پاسخ را می‌دانیم. در نهادهای امنیتی آمریکا این پاسخ را در صحن  علنی کنگره توضیح دادند.

وی اضافه کرد: دغدغه این است که برنامه‌های هسته‌ای ایران به هرچه که منجر بشود نقش بازدارنده و مهار کننده دارد و آمریکا و اسرائیل این را نمی‌توانند تحمل کنند. آنها می‌خواهند ازخشونت استفاده کنند و مسئله همین است.

این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی با ذکر این نکته که انگیزه‌های پشت سر توافق هسته‌ای قصه‌های متناقض دارد، خاطرنشان کرد: حزب جمهوریخواه مترصد است که حتما توافق را بر هم بزند و می‌خواهند توافق رامتوقف کنند. که البته این توافق را تمام نخواهد کرد و به انزوای آمریکا منجر می‌شود و احتمالا اروپا این توافق را ادامه خواهد داد و آمریکا که بالاخره وزن مهمی است از این روند خارج خواهد شد.

چامسکی برهمین اساس تاکید کرد: بعضی از لابی‌ها قدمهای کوچکی دارند برمی‌دارند تا توافق را زیر سوال ببرند، چند وقت پیش نمایندگان کنگره با تصویب یک قانون مبنی بر لغو ویزا به سمت تضعیف مقدمات توافق گام برداشتند؛ آنها ایران را هدف گرفتند چون اگر یک تاجر انگلیسی یا فرانسوی به ایران سفر کند سپس برای رفتن به آمریکا دچار مشکل خواهد شد و از طرفی اگر به عربستان سعودی برود هیچ ایراید ندارد، کنگره این اقدام را حرکتی برای مبارزره با تروریسم خوانده است. در حالی که تروریست‌ها همه از عربستان می‌آیند و در ایران تروریست وجود ندارد، این حرکتها برای تضعیف و از بین بردن توافق در حال انجام است.

وی با اشراه به اینکه اگر یک جمهوریخواه کاخ سفید را فتح کند احتمال دارد که توافق را به چالش بکشد، خاطرنشان کرد: اینجاست که آمریکا در جامعه جهانی به انزوا کشیده می‌شود و من امیدوارم در آن صورت ایران از ادامه اجرای توافق منصرف نشود وبا اروپا ادامه دهد که کار درست همین است.

این تحلیلگر مسائل خارجی در پاسخ به سوال دیگر مجری درباره اعتماد به دولت آمریکا اظهار داشت: اگر کسی عاقل باشد به هیچ دولتی در جهان اعتماد نمی‌کند، بهتر است به نظامهای قدرت و سلطه اعتماد نکنید.

چامسکی برهمین اساس گفت: منظورم این است که به این نگاه کنید که آنها چه می‌کنند ومنافع‌شان چیست، ببنید که در پس نظامهای قدرت چه می‌گذرد و سپس می‌توانیم به نتیجه خوبی برسیم و راه واکنش نشان دادن را پیدا کنید اما اعتماد نکنید.

وی در پاسخ به سوالی در خصوص اینکه غرب و آمریکا حامی عربستان هستند چه چیزی این حمایت را توجیه می‌کند؟ گفت: عربستان دارای ذخایر هنگفتی از سوخت‌های فسیلی بوده است و طبق توصیف وزارت امور خارجه آمریکا در جنگ جهانی دوم یکی از بزرگترین غنیبمت‌های مادی در تاریخ جهان به شمار می‌رود.

این تحلیلگر مسائل بین‌الملل ادامه داد: همیشه آمریکا و انگلیس بر سر اینکه چه کسی بر عربستان نظارت داشته باشد با یکدیگر کشمکش داشتند و البته چون آمریکا ابرقدرت قدیمی است از همان زمان عربستان را تحت کنترل گرفته و عربستان یکی از متحدان اصلی و نزدیک آمریکا به شمار می‌رود، این به دلیل ذخایر عظیم انرژی و موقعیت استراتژیک عربستان است در واقع این یک توضیح است نه یک توجیه.

وی درباره اقدامات رژیم آل سعود در منطقه گفت: احساس من این است که آنها بسیار ناشی و در موضع ضعف و بی‌منطق هستند و در دردسر جدی افتاده‌اند. آنها برای اولین بار و به مدت طولانی دچار مشکل اقتصادی شده‌اند. منابع آنها در حال کاهش است و با کسری بودجه بسیار بزرگی روبرو است. آنها اگر مازاد بودجه نداشته باشند، نمی‌توانند به مردم رشوه بدهند و آنها را ساکت نگه دارند و ممکن است مردم در این شرایط شورش کنند.

چامسکی در تحلیل جنگ یمن تصریح کرد: جنگ یمن دارد عربستان را به نابودی می‌کشاند و در عین حال عربستان سعودی هم امیدی ندارد. عربستان می‌تواند یمن را بمباران و ویران کند، اما نمی‌تواند در این جنگ پیروز شود.

وی در پایان با اشتباه دانستن تعرض به سفارت عربستان در تهران گفت: این دامی بوده است که عربستان می‌خواست ایران را در آن بیندازد.هرچند کشتن یک عالم دینی یک جنایت بوده است، اما واکنش ایرانی‌ها نیز اشتباه بود. اما همانطور که دولت به درستی تشخیص داد این دام در واقع توسط خود سعودی‌ها پهن شده بود.

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۵
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••