سراج24، محمد مهدی سیار/ ترس ؛ این نام حالت روانی ظهور یافته در جامعه ایرانی در مواجهه با کرونا ست. خب این را که چینیها هم بلد بودند! پس هنر ما چیست؟
یعنی وقتی قضیه واقعاً جدی میشود تفاوت معنی داری بین رفتار یک *جامعه کمونیستی* و یک *جامعه مسلمان و شیعی* در میان نخواهد بود؟
هر روز آما _ابتلا را پیگیری میکنیم، بی آن که به خودِ ابتلا بیندیشیم و به این که نیاکان ما هزار واژه دیگر برای بیمار شدن میتوانستند برگزینند، امّا این یکی را پسندیدند که یعنی «آزمون» تا به بیماری معنا بدهد و گرا بدهد به *«وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ ...»* .
هر روز پای اخبار و آمار مرگ مینشینیم بی چاشنی «إِنَّا لِلَّه» که معنا کننده مرگ است. گزارههای معنابخش ما هم از چین وارد شد:
قوی باش ایران و کرونا را شکست میدهیم. و شگفتا که این بیماری مستقیم از چین ماتریالیست، آمد به #قم که *مرکز تولید معنای عالم اسلام و تشیع* است، اما تنها دو بازخورد به ظاهر مذهبی و سنتی یافت: «سرکشی برخی در برابر تمهیدات بهداشتی پیشگیرانه» و «چند توصیه کم جان طب سنتی»!
چرا آن گنجینه معارف و ادبیات هزار ساله در این نقطه بحرانی، مجال ظهور و تمایز بخشی به رفتار ایرانیان نیافت؟
*چرا خبری از مفاهیمی مثل طمأنینه و سکینه و دعا و صبر و شکر و توکل و توسل و صدقه و ... در گفتگوهای عمومی و رسانه ای نیست؟ مرشدان بهداشتی جامعه کارشان را تقریبا درست انجام دادهاند، امّا مرشدان معنوی جامعه که وظیفه اصلیشان حفظ سلامت روانی جامعه در بحرانهاست چطور؟
البته این حسرت هم باقی ست که ای کاش مرشدان بهداشتیمان قدری جامعنگرانهتر، پرورش مییافتند تا اکنون که گوشها به سویشان کشیده شده، #حکمت در سخن پزشکیشان هم ظاهر میشد.
انتهای پیام/