اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۵:۴۲
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۲۳
اذان مغرب ۱۸:۵۹:۵۶
طلوع آفتاب ۰۵:۲۶:۰۹
غروب آفتاب ۱۸:۴۱:۰۸
نیمه شب ۲۳:۱۸:۵۵
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۰۵/۰۲ - ۱۳:۱۶
خداداد عزیزی و جبار سینگ شعله در کنار یکدیگر؛

«خندوانه» میزبان حماسه ساز ملبورن شد

خداداد عزیزی با حضور در «خندوانه» از اوضاعی که مرگ مادرش را رقم زد و گذشتهٔ سخت خود گفت.

«خندوانه» میزبان حماسه ساز ملبورن شد
به گزارش سراج24؛ برنامه مخصوص خنده دیشب بازهم لبخندهای زیادی را روی لب‌های مخاطبانش جاری کرد؛ «خندوانه» شب گذشته با مهمانان ویژه ای که داشت در طول برنامه ریتم و نشاطی که هدفش بود را تا انتها حفظ کرد؛ شادی آن را نیز به صورت ویژه به قصاب هاو سبزی فروش‌ها، و به طور کلی به همهٔ کسانی که در هر حرفه و صنعتی فعالیت دارند تقدیم کرد.
 
هنوز زمانی از برنامه نگذشته بود که رضا شفیعی جم به عنوان کمدین وارد شد و از حاضران خواست تا با خنده انرژی خود را به بیرون پرتاب کنند و سپس خواب عنکبوت‌هایی که به دنبالش بودند را تعریف کرد و به اسرار رامبد ادای آن ها را به صورت جذاب درآورد!
 
شفیعی جم در ادامه با اشاره به رویاهایی که هرکس ممکن است ببیند گفت: یک وقت‌هایی خواب‌ها ضدحالند، مثلاً خواب می‌بینی درحال پول جمع کردن هستی وبعد که چشم باز می‌کنی می‌فهمی پای پدرت را گرفته ای و آن وقت است که واقعاً حالت گرفته می‌شود.
 
وی همچنین از طریقهٔ خوابیدن خود وحمل و نقل‌هایی که با غلت زدن در خواب داشته هم تعریف کرد و گفت که من هر بار چشم باز می‌کردم می‌دیدم یک جای خانه هستم برعکس دوستم که درست مثل مومیایی تا صبح بدون حرکت کوچکی که حتی باعث شود کمی ملحفه‌اش خراب شود می‌خوابید.
 
بالش نیز که از ارکان مهم خواب محسوب می‌شود برای رضا اهمیت خاصی دارد و او در بخشی از حرف‌هایش از علاقهٔ خود به بالش‌های بسیار بلند و جدالی که با بالشت‌های کوتاه وخالی داشته است گفت.
 
ما فوتبالیست‌ها نباید خوش اخلاق باشیم
 
بعد از یک رفت وآمد رسانه ای جوان اینگونه مهمانش را دعوت کرد: در هر دورانی اتفاق‌هایی افتاده که آنقدر باعث شادی مردم شده است که هیچ وقت فراموش نمی‌شوند و تا چند وقت و گاهی چند سال حال همه را خوب می‌کند؛ یکی از این اتفاقات در سال 1376 در بازی ایران و استرالیا و حماسه ملبورن افتاد.
 
در همین حین صدای جواد خیابانی که لحظهٔ گل ایران به استرالیا را اعلام کرد در استودیو پخش شد و سپس خداداد عزیزی وارد شد.
 
در ابتدای صحبت‌ها بعد از سلام و علیک عزیزی در خصوص اخلاقش گفت: در زمین خیلی خوش اخلاق نیستم ولی بیرون فکر می‌کنم با اطرافیانم خوب هستم چون به نظرم ما فوتبالست ها نباید خیلی خوش اخلاق باشیم!
 
اگر اخلاق می‌خواستید الهی قمشه‌ای را دعوت می‌کردید
 
رامبد سپس از او خواست که از حال و هوای آن موقع بگوید که خداداد جواب داد: والا چه بگویم این اتفاق برای 18 سال پیش است و همش از آن حرف می‌زنیم؛ ما در بحث فوتبال واقعأ هیچ چیزی برای گفتن در این مدت نداشته‌ایم و کاش شرایط بهتر بود تا اتفاقی می‌افتاد که الان بشود از آن گفت.
 
در ادامه بعد از مسابقهٔ دارت جوان از وضعیت فعلی وی و عکسی که از او در مسابقه ای بود پرسید، عزیزی نیز عنوان کرد که الان مشغول استراحت هستم و در مورد عکس گفت: زمانی به نفع کودکان سرطانی با تیم هنرمندان که اکثرشان فوتبالیست بودند بازی داشتیم که ابتدا 6 گل از آن‌ها خوردیم، بعد از نیمهٔ اول پرویز مظلومی که مربی ما بود گفت حتی اگر بازی را باختید اخلاق را نبازید و مهدی هاشمی نسب جواب داد که اگر اخلاق می‌خواستید چرا ما را آوردید؛ الهی قمشه‌ای یا چنین افرادی را می‌آوردید!
 
وی به شوخی گفت: سرانجام بعد از نیمه اول در زمین بزن بزن شروع شد تا جبران کردیم و در آن بازی اخلاق را باختیم ولی بازی را بردیم!
 
بعد از پخش قسمتی و زدن لبخند 5 ثانیه ای خداداد عزیزی که در انتها به خندهٔ عمیق تبدیل شد جناب خان وارد شد و با لهجهٔ مخصوصش روبه خداداد گفت: من بعد از ابراهیم ته‌امی شمارا دوست دارم چون اون بود که نقش اصلی را داشت، اگر ته‌امی بند کفشش را اونطوری نمی‌بست شما گل می‌زدی؟!
 
آرزو داشتم چلو کباب بخورم
 
عزیزی در پاسخ به جوان که پرسید به دست آوردن موفقیت چه شکلی است بیان کرد: سخت است، اگر به گذشته برگردم فکر می‌کنم که در 17 سالگی سخت‌ترین شرایط را داشتم؛ من بچهٔ جنوب مشهد بودم وپدرم کشاورز بود، وضع مالی خوبی نداشتیم، شاید اگر وضعمان خوب بود مادرم فوت نمی کردچون سرطان داشت و می‌شد که عمل شود.
 
من یادم هست که آن موقع ها با کفش‌های لنگ به لنگ یا گاهأ پابرهنه فوتبال بازی می‌کردم؛ در خانهٔ ما هم مثل قسمت فقیر نشین جامعه واقعاً چیزی در یخچالمان پیدا نمی‌شد و من هنگام گرسنگی نان با روغن نباتی یا رب می‌خوردم، و آرزو داشتم چلو کباب بخورم چون اکثرأ اشکنه داشتیم ولی با همهٔ این‌ها دست از تلاش نکشیدم وهمهٔ سعی‌ام را کردم.
 
وی افزود: علاوه بر تلاش من معتقدم که دعای پدر و مادر خیلی تأثیر داردو فکر می‌کنم شما هرچه قدر بکاری همان قدر برداشت می‌کنی و با زحمت کشیدن نیز می‌شود خیلی چیزها را عوض کرد.
 
خداداد عزیزی و جبار سینگ شعله در کنار هم
 
بعد از این حرف‌ها جناب خان بازهم جو را بدست گرفت وگفت: من به خاطر همین تلاش‌هاست که گل هاتو دوست دارم و همیشه یکی پای گل‌های شما، یکی هم پای شعله همینطور اشک می‌ریزم و شما و جبار سینگ جزو 2 مرد بزرگ زندگی من هستید!
 
خداداد در ادامه درخصوص تأثیر این زندگی سخت بر روحش عنوان کرد: من سعی کردم آدم شاکری باشم نه اینکه تنها در اینجا این را بگویم، چون خوشم نمی‌آید مثل عده ای که جلوی دوربین می‌نشینند و با بسم اللهشان سقف را می‌لرزانند ولی بعدش را دیگر خدا به خیرکند باشم، همچنین زیاده خواه نیزنیستم به همین خاطر راحت زندگی می‌کنم ومورد دیگر دیدن پدرم است.
 
وی افزود: من تا روزی یکبار پیش پدرم نروم جایی دیگری نمی‌روم به همین خاطر هر روز صبح پیش از هر کاری اول به او سر می‌زنم، و شاید یکی از دلایلی که در فوتبال موفق شدم این بود که پدرم پشتم بود در حالی که او به دلیل هزینه‌هایی که این بازی داشت مانند پاره شدن کفش‌ها و لباس‌ها مخالف سرسخت فوتبال بازی کردن بود ولی تا سنی که من نیز درآمدی پیدا کنم بزرگ کردنم به عهدهٔ او بودو من فکر می‌کنم فراموش نکردن گذشته، باعث می‌شود آدم خیلی چیز هارا از دست ندهد.
 
جکی جان یا عزیزی، مسئله این است
 
این فوتبالیست خندان در جواب رامبد راجع به جمله ای که از پدرش شنیده و به آن معتقد است گفت: او همیشه می‌گوید من زیر بار حرف زور نمی‌روم حتی اگر گردنم را بزنید، و این به نظرم بسیار صحیح است و اگر هم زورت نمی‌رسد لااقل می‌توانی حقت را طلب کنی و به طرف بگویی.
 
در همین بین جناب خان با پدر زنی که 35 سال است که از آن خواستگاری می کندو جواب رد می‌شنود تماس گرفت و محکم گفت که آن دختر حق من است ولی لحظه ای بعد رفت و شروع به عذر خواهی کرد و به عزیزی گفت این چه آموزش‌هایی است که به مردم می‌دهی؟!، همچنین در بخشی نیز خداداد رابا جکی جان اشتباه گرفت!
 
از فرهنگمان حمایت کنید
 
عزیزی در پایان اشکان دژاگه و رضا قوچان را به عنوان دو بازیکن خوب حال حاضر معرفی کرد و برای شاد کردن دل چند نفر نیز اعلام کرد که به آسایشگاه معلولین فیاض بخش می‌رود، در هنگام رفتنش نیزبعد از تقدیم یاد بود و هدیه حامی مالی برنامه به وی در خصوص خندوانه عنوان کرد: من واقعاً در این جا خندیدم و مهم‌تر از همه این است که شما باعث خندهٔ مردم می شویدکه امید وارم این روند ادامه داشته باشد.
 
سرانجام پس از برگزاری مسابقهٔ طناب کشی برای آقایان و معلومات عمومی برای خانوم ها در استودیو، همه باهم جیکو جیکو خواندند و رامبد جوان ضمن آرزوی خوش بودن و سرزنده بودن خاطر نشان کرد: سرحال و شاداب باشید، آشغال نریزید، فیلم و تئاتر ببینید و از فرهنگ حمایت کنید که ماندگارترین چیز همین است.
 
 
انتهای پپام/
منبع:باشگاه خبرنگاران
 

 

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••