اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۴۶:۳۳
اذان ظهر ۱۲:۰۳:۱۴
اذان مغرب ۱۹:۰۵:۱۴
طلوع آفتاب ۰۵:۱۸:۴۹
غروب آفتاب ۱۸:۴۶:۰۹
نیمه شب ۲۳:۱۶:۵۱
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۴/۰۲/۱۹ - ۱۶:۰۴
حاشیه‌ای بر اظهارات اخیر مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد؛

جولان «جریان روشنفکر ریش‌دار» در وزارت ارشاد

روزی که علی جنتی سکان وزارت ارشاد دولت یازدهم را در دست می گرفت، شاید کمتر کسی فکر می کرد روزی در سایه ی مدیریت مجموعه ی تحت مدیریت وی؛ انواع اچحاف ها و توهین ها به فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی روا داشته شود. او آیت الله زاده ای بود که همگان انتظاراتی بیش از این از وی داشتند. جنتی اما بی توجه به اینکه چه کسی- حتی پدرش- از او چه انتظاری دارد، راهی را رفت که خود دوست داشت و می پسندید. وی بعدها گفته بود با آنکه فرزند آیت الله جنتی است، مثل او فکر نمی کند و افکارش به هاشمی رفسنجانی نزدیکتر است.

جولان «جریان روشنفکر ریش‌دار» در وزارت ارشاد
به گزارش سراج24، جنتی در همان روزهای آغازین کارش گره های ذهنی بسیاری از افراد درباره ی دیدگاه های فرهنگی اش را باز کرد.  وی در مراسم افتتاح استودیوی موزه‌ی موسیقی ابراز امیدواری کرد که بتواند راه خاتمی را در حمایت از موسیقی ادامه دهد.
 
اگرچه جنتی چندی بعد در مصاحبه ای گفت منظورش از ادامه ی راه خاتمی؛ تنها حمایت از موسیقی بوده است. اما گذشت زمان نشان داد که نام بردن وی از خاتمی بی دلیل نبوده است. عملکرد وی در وزارت ارشاد، بیانگر  ادامه ی همان راه وزارت ارشاد خاتمی بود. اولین نشانه ی این رویکرد در انتصابات علی جنتی در زیرمجموعه ی وزارت ارشاد خودنمایی کرد. وی علاوه بر استفاده از افراد فعال در فتنه ی 88، حسین ملک‌احمدی  را که در دوران اصلاحات دبیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور بود به مقام قبلی خود بازگرداند. مرتضی کاظمی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوران مهاجرانی که در ماجرای تحصن نمایندگان اصلاح طلب مجلس هفتم تهدید به استعفا کرده بود، مشاور اقتصادی علی جنتی و عضو هیأت امنای عموم مؤسسات اقتصادی وزارت ارشاد شد و کامران فانی به ریاست هیأت خرید و انتخاب کتاب رسید؛ همان سمتی که در دوره اصلاحات نیز عهده‌دار آن بو!. علی مرادخانی که از زمان وزارت خاتمی تا دوره دوم اصلاحات مدیر مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود؛ و از جمله مدیرانی که همزمان با استعفای مهاجرانی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به همراه تنی چند از مدیران منصوب مهاجرانی استعفا کرده بود نیز به سمت معاونت امور هنری وزارت ارشاد دولت یازدهم رسید.
 
 
 
سیاست های اعمالی- و نه اعلامی- وزارت ارشاد علی جنتی نیز همگی ادامه ی راه خاتمی در وزارت ارشاد را تایید می کرد. مسائلی همچون غائله ی سگ های زرد و صدور مجوز خاکسپاری آنان در قطعه ی هنرمندان بهشت زهرا، ماجرای دفاع وزیر از تکخوانی زنان، اصرار جنتی بر رفع فیلتر شبکه های اجتماعی همچون فیسبوک و ...، اکران فیلم های توقیفی در جشنواره ی فیلم فجر، دعوت رسمی از شاعر هتاک به امام(ره) و رهبر انقلاب برای حضور در جشنواره ی فجر، تعطیلی جشنواره ی ضدصهیونیستی افق نو و چندین مورد ریز و درشت دیگر که ذکر آنها از حوصله ی این گزارش خارج است همگی گواهی بر ادامه ی سیاست های فرهنگی دوران خاتمی توسط یک وزیر دارای ظاهری موجه بود.
 
شروع ماجرا نیز از همین جا بود. جنتی در حالی ادامه ی راه خاتمی در وزارت ارشاد را به عنوان آرزوی خود اعلام می کرد که می دانست در این راه با موانع زیادی مواجه خواهد بود. از این رو وی سیاستی در پیش گرفت تا ضمن پیشبرد اهداف فرهنگی مدنظر خود، تنها در عرصه ی رسانه ای تمامی اطراف صاحب نظر در مسائل فرهنگی کشور را قانع کند. جنتی و مجموعه ی تحت امرش تصمیم گرفتند در مسیر اجرای سیاست های دلخواه خود، همزمان به دغدغه های هر دو قشر مذهبی و روشنفکر جامعه در عرصه ی رسانه ها پاسخ دهند. اما این مسئله نیز خود کاری بسیار سخت و دشوار بود. مسئله ای که به تدریج برای وزیر ارشاد و دوستانش مشخص شد.
 
به عنوان مثال علی جنتی در پاسخ به سوال خبرنگاران در مورد دعوت رسمی از شاعر ضدانقلاب برای حضور در جشنواره فجر گفته بود: "وی در خارج از کشور است و از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دعوتی از وی صورت نگرفته است." اما واقعیت آن بود که جنتی چیزی را تکذیب می کرد که واقع شده بود، سخنگوی وزارت ارشاد در گفتگویی دیگر، در خصوص یدالله رویایی گفت: «ما کمیته‌ای به نام کمیته بین‌الملل داریم که اعضای آن در اتاق فکر هم عضو هستند. نکته‌ای که اعضای این کمیته به بنده به عنوان سخنگو اعلام کردند، این بود که درباره حضور آقای رویایی رایزنی صورت گرفته و ایشان هم این دعوت را پذیرفته و اعلام کرده «من دوست دارم در کشور خودم شعر بخوانم». آقای رویایی در این جشنواره تنها درباره شعر و نیز شعر حجم که تخصص خودش است، حرف می‌زند؛ دقیقاً مثل فیزیکدانی که از کشورهای دیگر دعوت می‌شوند که وارد کشور شوند.»
 
نوع نگاه این مدیر وزارت ارشاد و مقایسه ی مقوله ی شعر و فرهنگ با فیزیک نیز مسائل درخور توجهی را به همراه دارد. با این همه، جنتی سیاست یکی به نعل و یکی به میخ خود را در سایه ی پیگیری راهبردهای کلان فرهنگی دولت خاتمی پیگیری کرد و  این مسئله هنوز هم ادامه دارد. اما آنچه بهانه ی ما برای نوشتن این گزارش بود، ماجراهای پیش آمده بر سر حضور هنرمندان ایرانی در دوسالانه ی هنر ونیز است. چندی پیش و با انتشار اسامی نمایندگان ایران در این رویداد جهانی، مشخص شد که بسیاری از افراد حاضر در این رویداد هنری که به عنوان نمایندگان جمهوری اسلامی در این مراسم شرکت کرده اند، هیچ تناسبی با ارزش های فرهنگی انقلاب اسلامی و دین اسلام ندارند.
 
 
اگرچه این واقعیت، مسئله ی جدید و عجیبی در وزارت ارشاد علی جنتی نبود؛ اما اتفاقات رخ داده پیرامون این مسئله فرصت خوبی برای واکاوی ارزش ها و اعتقادات فرهنگی تیم حاکم بر وزارت ارشاد دولت یازدهم را فراهم نمود. در همین زمینه، مجید ملانوروزی مدیر دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد به عنوان مسئول مستقیم این تصمیم در وزارت ارشاد، ابتدا در گفت‌وگو با «نسیم» در پاسخ به حواشی به وجود آمده بر سر این مسئله گفت: "من به عنوان رئیس این کمیسون ونیز پاسخگو هستم و کار را تأیید می‌کنم. ما الآن کلی جشنواره و بی‌ینال داریم و سعی کردیم که اعزام هنرمندان را در این جشنواره‌ها تقسیم کنیم و سعی شده همه حضور داشته باشند. اینجا اداره تجسمی هنر انقلاب که نیست، بلکه حوزه تجسمی هنرمندانی است که در این کشور با گرایش های مختلف کار می‌کنند." ملانوروزی در این مصاحبه با صداقت کامل نوع نگاه خود و مدیران بالادستی اش به مقوله ی فرهنگ را بازگو کرده بود. با این حال وی چندی پس از مواجهه با خیل انتقادات نیروهای متعهد به ارزش های فرهنگی انقلاب اسلامی، طی نشستی خبری در مورد اظهارنظرش پیرامون اینکه "اینجا اداره ی هنرهای تجسمی انقلاب نیست" اعلام کرد: "در این خصوص رسماً اعلام می‌کنم که حرفم را پس می‌گیرم. من نمی‌خواهم اسمم با عنوان مدیر ضد ارزشی گره بخورد!"
 
 
ملانوروزی علناً می گفت که تنها برای حفظ ظاهر و گره نخوردن اسمش با عنوان مدیر ضدارزشی حاضر است حرفش را پس بگیرد. از نظر نویسنده بیش و پیش از آنکه نوع نگاه جناب ملانوروزی به مقوله ی فرهنگ و هنر شایسته ی سرزنش باشد؛ موضع گیری ثانویه ی وی و عقب نشینی از اعتقادات شخصی و سازمانی اش، مسئله ای بسیار زشت تر و شایسته ی ملامت است. اینکه یک مدیر- آن هم یک مدیر فرهنگی- بخواهد تحت تاثیر جو رسانه ای ایجاد شده از چارچوب های تعریف شده ی ذهنی و سازمانی خود عدول کرده و تنها به حفظ میز و صندلی خود در یک وزارتخانه فکر کند؛ ویران کننده ترین اثر فرهنگی را در هر جامعه ای-اعم از دینی و لائیک- بر جای خواهد گذاشت. ملانوروزی اما با گرفتن ژست مظلومانه و حق به جانب می گوید:" اگر در جایی بگویند حضور ملانوروزی انقلاب را تهدید می‌کند، می‌گذارم می‌روم!" حال سوال اینجاست که چه کسی باید این مسئله را به آقای ملانوروزی بگوید؟ افکار عمومی، رسانه ها و مردم یا مدیران وزارت ارشاد؟ همانطور که می بینید پاسخ این سوال بسیار واضح و آشکار است!
 
اگر باید افکار عمومی مردم انقلابی ایران و خانواده های معظم شهدا و ایثارگران این مسئله را به او بگویند؛ که پیش از این با واکنش خود به نتایج مدیریت وی در وزارت ارشاد جمهوری اسلامی، این مسئله را به وی گفته اند! ولی اگر قرار است آقای علی جنتی این مسئله را تشخیص دهد، صد البته صد سال دیگر هم این مسئله به وقوع نخواهد پیوست.
 
وی در ادامه ی این رفتار زشت خود؛ مظلوم نمایی را به اوج رسانده و می گوید: "حاضرم هنرمندان متعهدی از جمله کفچشیان، نیرومند و شجاعی‌طباطبایی با هزینه‌ شخصی‌ام به بی‌ینال ونیز بیایند؛ اگر آنها در بین آثار به نمایش درآمده، آثاری را دیدند که به صلاح نظام نبود، این آثار را کنار می‌گذارم." متاسفانه و شوربختانه باید گفت جناب آقای ملانوروزی با موضع گیری های متناقضی که برای حفظ میز و صندلی اش در وزارت ارشاد اتخاذ کرده است، به عنوان یک مدیر فرهنگی مشغول "آموزش عملی ریاکاری" به جامعه ی ایرانی است. او به عنوان یک مدیر فرهنگی کشور به همگی نشان می دهد که چگونه می شود به مقتضای شرایط گوناگون؛ برای حفظ جایگاه مدیریتی خود، به چندین زبان مختلف سخن گفت!
 
 
واقعیت آن است که مرور عملکرد جریان حاکم بر وزارت ارشاد نشان دهنده ی ظهور و بروز جریانی جدید در عرصه ی فرهنگی کشور است. جریانی که ما اصرار داریم آن را "جریان روشنفکر ریش دار" بنامیم. جریانی که می خواهد در عین حفظ ظواهر ارزشی در فعالیت های خود، همزمان اهداف ضدارزشی و لیبرال خود را نیز دنبال کند. این جریان خود متوجه است که صندلی های مدیریتی آنها در ازای خون هزاران شهید انقلاب اسلامی به آنان رسیده است؛ از این رو بر روی تمامی فعالیت های خود یک ماسک ارزشی و دینی می زند. غافل از اینکه؛ مسائل همیشه به همین سادگی پیش نمی رود. مانند آنچه در مورد بی ینال ونیز و برون افتادن راز درون پرده ی جناب آقای ملانوروزی رخ داد.
 
واقعیت تلخ آن است که ملانوروزی و جریان حاکم بر وزارت ارشاد اصولاً اعتقادی به فعالیت فرهنگی در راستای اهداف انقلاب اسلامی ندارند. آنها هرچند به زبان نیاورند؛ با این حال رفتارو عملکرد آنها نشان دهنده ی پایبندی افتخارآمیزشان به تئوری پوچ و دروغین "هنر برای هنر" است. دیدگاهی که معتقد است وزارت ارشاد برای انقلاب اسلامی نیست، بلکه برای تمامی دیدگاه های ضددینی، لیبرال و ... نیز باید امکانات بروز و ظهور در سطح جامعه و حتی جهان را فراهم کند. وزارت ارشاد اکنون مأمن عناصری است که با وجود داشتن اینگونه دیدگاه ها، ریش های خود را نتراشیده اند. همچون رئیس شان وزیر ارشاد! کسی که از ابتدای حضورش در وزارت ارشاد لیبرال رفتار کرد اما هیچ گاه نیازی ندید ظاهرش را هم برای هماهنگی با اینگونه رفتارهای خود تغییر دهد.
 
در همین راستا سیاوش طهمورث از هنرمندان سرشناس سینما و تئاتر کشور چند روز قبل و در نشستی که به موضوع بررسی اوضاع تئاتر کشور می‌پرداخت، می گوید: علاوه بر اینکه ما برنامه‌ای برای مسائل هنری نداریم؛ از طرف دیگر یک نوع فضای ملوک الطوایفی ایجاد شده است که هر کسی نظر شخصی خودش را می‌گوید که منجر به یک فاجعه شده است.
 
طهمورث اضافه می کند: ما ادعا داریم یک کشور اسلامی هستیم، آن وقت تئا‌تر مستهجن اجرا می‌کنیم. کسی هم جواب نمی‌دهد. در این چند سال اخیر برخی از دوستان به اسم کار مدرن مزخرفاتی روی صحنه می‌برند که شرم‌آور است.
 
 
واقعیات موجود در صحنه ی فرهنگی کشور روشن تر از آن است که آقای جنتی و همکاران شان بخواهند با نتراشیدن ریش های خود، مسائل را دگرگون جلوه دهند. با این وجود؛ لزوم معرفی و موضع گیری در برابر این "جریان روشنفکر ریش دار" اکنون یکی از مهم ترین اولویت های فعالین فرهنگی پایبند به مبانی انقلاب اسلامی است.  بیهوده نیست که رهبر فرزانه ی انقلاب در توصیه ای راهبردی در اولین روز سال 1393 در صحن جامع رضوی فرمودند: "نکته مهمترِ حرف من در باب فرهنگ خطاب به جوانان مومن و انقلابی است که بصورت خود جوش و با اراده و ابتکار در سراسر کشور به فعالیتهای فرهنگی مشغولند و کارهای بسیار خوبی انجام داده اند.عزیزان من کار را هر چه جدی تر ادامه دهید چراکه فعالیتهای فرهنگی شما از اول انقلاب، نقش مهمی در ایستادگی و پیشرفت کشور ایفا کرده است."
 
در همین زمینه پایان بخش این گزارش را به مرور دیدگاه رهبر انقلاب درباره عملکرد وزارت ارشاد علی جنتی اختصاص می دهیم. پایگاه اطلاع رسانی رهبر معظم انقلاب در مطلبی به قلم محمد قزلی، مطالب درخور توجهی را از متن و حاشیه ی دیدار شاعران با رهبر انقلاب منتشر نمود. قزلی که اکنون مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان است، در پایان گزارش خود جملات کوتاهی را آورده است که بیانگر همه چیز است. وی می گوید: «صحبت‌های آقا که تمام می‌شود، شعرا صلوات می‌فرستند و باتجربه‌ها بلند می‌شوند برای خداحافظی آخر جلو می‌روند. ازدحام زیاد می‌شود. فیض و برقعی کتاب‌هایشان را می‌دهند به ایشان. آقا از کنار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که با تأخیر هم آمده بود می‌گذرند و می‌گویند: "با آقای وزیر حرف زیاد داریم، در عرصه فرهنگ اشکال جدی داریم." در پایان اینکه؛ آیا گوشی برای شنیدن حرف های رهبر انقلاب در وزارت ارشاد پیدا خواهد شد؟ با روند کنونی امری محال به نظر می رسد.
 
منبع:خبرنامه دانشجویان ایران: 
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۵
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••