۱۳۹۳/۱۰/۱۷ - ۱۰:۰۰
«سراج 24» گزارش می‌دهد؛

ناصر هادیان؛ از اتاق فکر هسته‌ای تا پروژه «ردیف 2» فتنه/تلاش باند نیویورکی‌ها برای از بین بردن ذخایر اورانیوم

ناصر هادیان که از او به عنوان عضو اتاق فکر هسته‌ای دولت یازدهم یاد می‌شود در گفتگو با روزنامه مردم امروز، پیشنهاد داده که "ایران برای اطمینان سازی غرب، ذخایر اورانیوم خود را بلااستفاده و یا تبدیل به محصول دیگری بکند".

ناصر هادیان؛ از اتاق فکر هسته‌ای تا پروژه «ردیف 2» فتنه/تلاش باند نیویورکی‌ها برای از بین بردن ذخایر اورانیوم

به گزارش «سراج24»، جمعه هفته گذشته خبرگزاری آمریکایی آسوشیتدپرس در خبری به نقل از دیپلماتها مدعی شد که ایران و آمریکا به‌طور غیرقطعی درباره انتقال بیشتر مواد هسته‌ای که قابلیت تبدیل به سلاح را دارند به روسیه توافق کرد‌ه‌اند.

این خبر به سرعت در فضای رسانه‌ای پیچید. ساعاتی پس از انتشار این خبر وزارت امور خارجه به تکذیب آن پرداخت و گفت که هیچ گونه توافقی در هیچ یک از موضوعات مورد مذاکره هنوز صورت نگرفته است و این گونه جوسازی‌های رسانه‌ای با اغراض خاص سیاسی صورت می‌گیرد و هدف اصلی آن تخریب فضای مذاکرات و پیچیده‌تر کردن حل و فصل موضوعات است.

در چنین شرایطی اما یکی از اساتید علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه تهران که از او در کنار محمدجواد ظریف، غلامعلی خوشرو، امیرحسین زمانی نیا، سیروس ناصری، حسین موسویان، محمود سریع القلم، علی اکبر صالحی به عنوان عضو اتاق فکر هسته‌ای دولت یازدهم یاد می‌شود در گفتگو با روزنامه مردم امروز، پیشنهاد قابل تاملی را مطرح کرده است. ناصر هادیان گفته که "ایران برای اطمینان سازی غرب، ذخایر اورانیوم خود را بلااستفاده و یا تبدیل به محصول دیگری بکند".

البته این تنها اظهارنظر هادیان در این باره نیست. او سال گذشته و پیش از مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5،پیشنهادی را تحت عنوان «ابتکار یکجانبه در موضوع هسته ای » مطرح کرده بود. او این پیشنهادش را در روزنامه بهار تشریح کرده و از " امتیاز دادن و نخواستن امتیاز" گفته و نوشته: آنچه باز هم مسلم است آن است که تداوم مسیر پیشین در پرونده هسته‌ای دیگر به صلاح نیست. اما راه‌حل چیست و چه باید کرد که ضمن حفظ منافع کشور و حقوق هسته‌ای بتوان موضوع هسته‌ای را حل کرد؟ یکی از پاسخ‌ها در سیاست «ابتکار یکجانبه» نهفته است. تاکنون موضوع هسته‌ای، عمدتا تمرکز بر معامله (بده – بستان) بوده است، اما سیاست «ابتکار یکجانبه» خروج از این چارچوب را پیشنهاد و یک اقدام اعتمادساز یک‌طرفه را توصیه می‌کند. در واقع در موضوع هسته‌ای، دستگاه دیپلماسی ایران باید دست به یک «ابتکار یکجانبه» اعتمادساز بزند. بدون آن‌که بخواهد ما‌به‌ازا و امتیازی در قبال آن دریافت کند. این «ابتکار یکجانبه» اعتمادساز می‌تواند در هر یک از حوزه‌های شفاف‌سازی در برنامه هسته‌ای (transparency)، اقدامی در راستای ارتقای نظام راستی‌آزمایی (Varification)، یا عدم ‌اعمال حقی از حقوقمان باشد.

نویسنده در این مقاله به تشریح ابعاد دیگر این ابتکار می پردازد و آنرا راه حل برون رفت موضوع هسته ای از بن بست معرفی می کند.

سوال اینجاست هادیان که از شنیده‌ها از دستور روحانی برای عضویت در اتاق فکر هسته‌ای انتخاب شده، کیست و چگونه به دولت یازدهم متصل شده است؟

هادیان در دولت احمدی نژاد بیشتر به عنوان استاد و تحلیل گر حوزه روابط بین الملل فعالیت می‌کرد و بیشتر در روزنامه های اصلاح طلب به بیان مواضع خود می پرداخت. او در کنار این عنوان، به مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلح نظام نیز رفت و آمد داشت و پژوهشگر ارشد این مرکز نیز محسوب می شد؛ بدون شک این حضور در مرکز توانسته رابطه خوبی میان وی و حسن روحانی برقرار کند.

پیشنهاد دهنده مذاکره مستقیم با آمریکا

هادیان در مصاحبه‌ای در 25 تیرماه سال گذشته تاکید می کند که جمهوری اسلامی ایران باید به مذاکره رودر رو با آمریکا روی بیاورد و نیازی به داشتن رابطه و واسطه ماننده 5+1 نیست.

وی در این گفت و گو تاکید می کند : به هر حال در حال حاضر برای حل مساله هسته‌ ای بهترین چارچوبی که می توان انتخاب کرد همین 1+5 است. اما برای موضوعات دیگر نه. من خیلی موافق یک گفت وگوی دو طرفه هستم، من مخالف آن هستم که ما رابطه با امریکا را با واسطه انجام دهیم. ما احتیاجی به میانجی نداریم و باید رو در رو بنشینیم و گفت وگو کنیم.

هادیان و سنای آمریکا

" سخنرانی در سنای آمریکا " این موضوعی است هیچ اطلاعات دقیقی در فضای مجازی درباره آن وجود ندارد. ولی شخص هادیان در جایی به آن اشاره می کند. این تحلیلگر مسائل بین المللی در سخنرانی خود در نوزدهمین نشست دیپلماسی ایرانی در هفتم آبان ماه 1391 موضوع جامع بودن دستور کار مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا را مطرح می کند و می گوید: این بحث را من برای اولین بار در سنای آمریکا مطرح کردم که دستور کار مذاکرات ایران و آمریکا باید جامع باشد و نه محدود. یعنی به هیچ وجه نفع ما در تعامل گزینشی با آمریکا نیست.

حضور هادیان در سنای آمریکا چگونه رخ داده است؟ این سوالی است که پاسخ آن در رابطه وی با موسسه " سیرا " یا همان « مرکز مطالعات و تحقیقات مسائل ایران » باز می گردد.

هوشنگ امیر احمدی یکی از چهره های معروف علاقه مند به میانجیگری در رابطه ایران و آمریکا عضو فعال موسسه سیرا محسوب می شود.

امیر احمدی درباره این موسسه می گوید: فعالیت هایم در «سیرا» موجب شد که رابطه خوبی بین روشنفکران داخل و خارج کشور برقرار شود.

هوشنگ امیر احمدی در سال 74  و 75 دو همایش با عنوان های «گذر از سیستم ولایت فقیه به کثرت گرایی» در آمریکا و « ایران پس از آخوندیسم » در شهر کاونتری انگلیس برگزار کرد.

در میان ایرانیان حاضر در همایش برگزار شده در شهر کاونتری انگلیس در کنار نام هادی سمتی، عضو حزب مشارکت و عزت الله سحابی، عضو نهضت آزادی، از ناصر هادیان نیز به عنوان مهمان این همایش نام برده شده است.

ملاقات هادیان با تیم برانداز آمریکایی

در اردیبهشت سال 1387 کنفرانسی تحت عنوان 'گفتگوی ایران- کانادا'  9 ماه قبل از انتخابات ریاست جمهوری امریکا و یکسال قبل از انتخابات ریاست جمهوری ایران، در تهران برگزار شد. در این کنفرانس ملاقات مهمی برگزار شد.
هزینه کامل این کنفرانس و میهمانان آن را مانند کنفرانس قبل که 6 ماه گذشته از آن در اتاوا(کانادا) برگزار شد به عهده بنیاد برادران راکفلر، و سازماندهی آن توسط تیم دیپلماسی TRACK2 (باند نیویورکی‌ها) به یکی از پرسنل سابق وزارت اطلاعات در دهه 60 و پرسنل فعلی وزارت خارجه بود.

باند نیویورکی ها را در اواسط دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی، روزنامه های منتقد اولین بار مطرح کردند. آنان از وجود یک باند در وزارت خارجه خبر می دادند که می کوشد تا رابطه دیپلماتیک نابود شده ایران و امریکا را دوباره جوش بدهد. این باند به باند نیویورکی ها معروف بود. حرکت باند نیویورکی ها از مقطع صدور قطعنامه 598 آغاز شد . تعدادی از اعضای هیئت دیپلماتیک کشور در نیویورک در سال 1366 در حین مذاکرات (اعضای شورای امنیت ) مربوط به قطعنامه 598 کوشیدند تا با از کار انداختن حسگر ها و منابع ورودی وزارت خارجه اجماعی جهانی علیه ایران به وجود آید ... این بخش به صورت مستقیم با سازمانها ی بین المللی در ارتباط بود و افراد اصلی تشکیل دهنده این بخش ، بعد ها به باند نیویورکیها معروف شدند .

براساس این گزارش، چند روز پس از اینکه مقامات آمریکایی به ایران آمدند، ملاقات خصوصی با آقای واعظی از معاونان حسن روحانی در مرکز مطالعات مجمع تشخیص مصلحت ترتیب دادند.  اطلاعی دقیق ازمحتوای این جلسه دردست نیست. ولی مقالاتی که بعدها این دو نفر دادند عنوان کردند که قبل از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ایران قرار داریم. برای انکه بین دو کشور بحرانی بوجود نیاید لازم است بین قدرتمندان و عقلای نظام این دو کشور تعهدی بسته شود که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از دموکرات ها پیروز شود و در انتخابات ریاست جمهوری ایران هر کسی بیاید بجز دکتر احمدی نژاد.
و این مقاله با "برنامه آمریکا و اتحادیه اروپا برای جلوگیری از انتخاب مجدد احمدی نژاد" با هزینه بنیاد برادران راکفلر کاملا منطبق است. 

همچنین این دو مقام آمریکایی در مدتی که در ایران بودند، جلسه ای نیز با تیم دیپلماسی TRACK2 یعنی مصطفی زهرانی، ناصر هادیان، هادی سمتی و غلام چگنی در لابی هتل استقلال تهران برگزار می کند که از محتوای آن چیزی در دسترس نیست ولیکن ماهیت سفر آنان، محتوای این جلسه را هویدا می‌کند که هدف رای آرودن فردی غیر از احمدی‌نژاد بود که این شیوه در نهایت به فتنه 88 منتخی شد.

کیان تاجبخش: هادیان عضو پروژه " ردیف 2" بود

البته با جست و جوی بیشتر می توان نام هادیان را در جای دیگری نیز پیدا کرد. کیان تاجبخش یکی از افراد دستگیر شده در فتنه سال 1388 در حاشیه اولین جلسه رسیدگی به اتهامات خود در نشست خبری از هادیان نام برد.

وی در معرفی پروژه مذاکره و گفت و گوی نیمه پنهان میان ایران و آمریکا موسوم به "ردیف 2" می گوید:عوامل اصلی اغتشاشات مجموعه دستگاه‌های پنهان و نیمه‌پنهان و حتی مخفی و سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و برخی کشورهای غربی بودند و انتخابات یک بهانه و فرصتی برای برای اجرای یک نوع برنامه از پیش تعیین شده برای اجرای انقلاب‌های انتخاباتی بود که با استفاده از تاکتیک‌های مختلف همچون ایجاد شبهه در خصوص صیانت از آرا و زیر سئوال بردن نظام‌ انتخاباتی و نهادهای برگزار کننده انتخابات، پیگیری شد.

"ریشه این شورش‌ها و عملیات‌ها به گذشته دور برمی‌گردد که نهادهایی در آمریکا از 40 سال قبل برای پیشبرد برنامه‌های براندازانه در قالب ترویج دموکراسی یا تغییر رژیم‌ها تاسیس شدند و منشاء تفکر و ایدئولوژی آنها چندین اتاق فکر در آمریکا مانند موسسه رند، میراث آمریکایی و پروژه قرن جدید آمریکاست که تلاش می‌کنند ایدئولوژی آمریکایی را به عنوان ایدئولوژی برتر مطرح کنند ".

کیان تاجبخش گفت: از سال 1983 یعنی چهار سال بعد از انقلاب اسلامی در ایران نهادهای آشکاری همچون صندوق حمایت از دموکراسی که در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان تاسیس شد، برای پیشبرد برنامه‌های براندازی در قالب پیگیری دموکراسی و حقوق بشر به وجود آمد و در کنار این نهادها نیز، نهادهایی نیمه پنهان و حتی پنهان فعال شدند و تقریبا از 10 سال قبل افراد و احزابی در داخل ایران با فعالان سیاسی داخل آمریکا به مذاکرات پنهان پرداختند.

این متهم فتنه 88 افزود: کسانی که از طرف غربی‌ها برای گفتگو به غرب دعوت می ‌شدند، از سوی بنیادهایی مانند سوروس و راپیفلر حمایت مالی شدند و هر چند وقت یک بار در سوئد و سوئیس دور هم جمع می شدند و در قالب پروژه ردیف 2 با هم گفتگو داشتند.

وی ادامه داد: از آنجا که ارتباط رسمی دیپلماتیک بین ایران و آمریکا برقرار نیست و بالتبع امکان مذاکره بین دو کشور وجود ندارد، نهادهای آشکار و پنهان و حتی نیمه پنهان آمریکایی اتصالات بین احزاب اصلاح طلب و گروه‌های همسو در آمریکا را با هماهنگی سرویس‌ های اطلاعاتی و کاخ سفید بر عهده داشتند "عوامل مستقیم فعال در پروژه ردیف 2 آقایان ناصر هادیان و هادی سمتی از اساتید دانشگاه بودند که به سوئد و سوئیس می‌رفتند و جریانات دیگر یعنی احزاب سیاسی اصلاح طلب مانند حزب مشارکت نیز از طریق این افراد با نهادهای آمریکایی ارتباط برقرار می‌کردند و اشخاصی چون مصطفی تاج‌زاده و سعید حجاریان از طریق عوامل پروژه مذکور در قالب پروژه‌های تحقیقاتی و عملیاتی با بنیاد سوروس و دیگر موسسات فعال در عرصه انقلاب‌های رنگین ارتباط برقرار می‌کردند ".

به گفته کیان تاجبخش بازگشت به 20 سال پیش نشان می‌ دهد که محمد عطریانفر از سران حزب کارگزاران در سال 75 به دعوت بنیاد سوروس در راس یک هیئت رسانه ای به آمریکا سفر کرد و در آنجا با شخص آقای سوروس ملاقات کرد و روند تعامل اصلاح طلبان با موسسات آمریکایی از همانجا آغاز شد. ارتباط ویلسون و سوروس نزدیک است و آقای سمتی 3 سال بورسیه ویلسون بود و آقای هادیان هم 2 سال بورسیه گری سیک در دانشگاه نیویورک بود و این برنامه از مدت ها قبل شکل گرفته بود.

 فعالیت های هادیان و  تعریف آلبرایت از فرزندان فکری اش

البته در سال های رفت و آمد افرادی نظیر هادیان به اروپا و آمریکا و شرکت آنان در کنفرانس ها و همایش های گوناگون، مادلین آلبرات وزیر امور خارجه وقت آمریکا که نزدیکی قابل توجهی با لابی صهیونیستی آمریکا داشت درباره امثال این افراد با عنوان "فرزندان فکری " خود یاد می کند و می گوید: من به فرزندان فکری‌ام در ایران امیدوارم.

اما سوال اساسی این است که چرا با وجود این پیشینه هادیان، او همچنان در تعامل با دولت قرار دارد، را باید از وزیر امور خارجه و رئیس جمهور پرسید.

اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۸۱
آخرین مطالب
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••