به گزارش سراج24: این نخستینبار نیست که شاهد اخاذی برخی افراد تحت نام پلیس هستیم، حتی ممکن است برخی از قربانیان هیچگاه باور نکنند که طرف آنان پلیس نبوده، و از این رو به دلیل ترس یا احتیاط به طرح شکایت نیز اقدامی ننمایند، و پلیس نیز از واقعیت ماجرا مطلع نشود و ضربه بناحقی به وجهه آن وارد شود.
در پی این اقدام، رئیس پلیس آگاهی تهران رهنمودهایی را به شهروندان داد از جمله اینکه: «شهروندان باید توجه داشته باشند که همراه داشتن بیسیم که ممکن است به شکل روشن یا خاموش باشد، به منزله مامور بودن نیست. داشتن اسلحه و نشان دادن آن نیز نمیتواند صحت ادعای افراد مبنی بر مامور بودن را اثبات کند، ماموران حتما باید کارت شناسایی خود و حکمی که نشانگر ماموریتشان باشد را به همراه داشته و ارایه کنند. علاوه بر اینکه عکس روی کارت با عکس چهره باید تطبیق داشته باشد، کارتهای شناسایی دارای مهر معتبر و رسمی سازمان یا نیروی نظامی بوده و به شکل طلاکوب روی کارت درج میشود. وی از شهروندان خواست تا به تاریخ اعتبار روی کارتها نیز توجه داشته باشند و به درخواست افرادی که دارای کارتهای فاقد اعتبار هستند، ترتیب اثر ندهند و برای ورود به منازل، علاوه بر کارت شناسایی، حکم ماموریت صادر شده از سوی قاضی الزامی است، همچنین برای ورود به اماکن عمومی و محل کار نیز علاوه بر کارت شناسایی، حکم اداره اماکن ضروری است.»
به نظر میرسد که با این توصیهها مشکل حل نمیشود. دلیل آن نیز روشن است. انجام این همه کار از سوی مردمی که گمان میکنند در معرض بازخواست پلیس هستند امکانپذیر نیست. باید کمی ریشهایتر به قضیه نگاه کنیم. مشکل اینجاست که مجرمین چرا خود را در پوشش پلیس درمیآورند و از مردم اخاذی میکنند؟ اگر به توصیههای رئیس پلیس آگاهی هم عمل کنیم، اولاً از کجا معلوم که پلیسنما یا پلیس واقعی زیر بار چنین درخواستهایی بروند؟ و اگر نرفتند آیا مردم باید درگیر شوند؟ بهعلاوه کسی که اسلحه و بیسیم تهیه میکند، مگر برای او مشکل است که یک کارت جعلی هم درست کند؟ مگر مردم قدرت تشخیص کارت واقعی از جعلی را دارند؟ بهویژه در آن شرایط خاص.
بنابراین راه مذکور، حلّال مشکل نیست. پس چه باید کرد؟ دو راه را باید همزمان در دستور قرار داد:
١ـ اول اینکه جایگاه و رفتار پلیس را در برخورد با مردم تصحیح نمود. اگر افرادی هستند که برای اخاذی از مردم خود را به لباس پلیس درمیآورند، به این دلیل است که گمان میکنند، مردم در برابر اقدامات پلیس منفعل هستند و قدرت و توان سوال کردن ندارند. در حالی که اگر مردم در برابر پلیس چنین منفعل نباشند، مجرمین به خود جرات نمیدهند که برای انجام چنین اقداماتی خود را در لباس پلیس مخفی کنند. این مسأله تعارضی با اقتدار پلیس ندارد. رفتار اقتدارآمیز پلیس فقط در برابر کسانی است که جرم آشکار مرتکب شدهاند، و در برابر دستور پلیس سرکشی میکنند، و نه حتی کسانی که مظنون هستند.
پلیس موظف است با همه با احترام برخورد کند. البته لازمه تحقق چنین امری، قراردادن مأموریتهای روشن قانونی برعهده پلیس است، و اگر پلیس را درگیر رفتارهایی کنیم که به بروز تنش روزانه میان آن و مردم منجر شود، استهلاک روحی و روانی و حتی فیزیکی را برای او ایجاد خواهد کرد، که به هیچ وجه به نفع پلیس نیست. با اطمینان میتوان گفت که پلیس به خوبی میداند که نظرات و ذهنیتهای مردم چیست، و نسبت به چه مسائلی حساس هستند، و دخالت در آن را نمیپسندند. این درک را میتوان از طریق نظرسنجیهای موجود یا مواردی که از سوی پلیس انجام شده دریافت و قطعاً چنین گزارشهایی وجود دارد.
٢ـ شاید راهحل فوق بلندمدت باشد که البته همینطور است، ولی برای حل این مشکل راهحل کوتاهمدتی هم وجود دارد. درحال حاضر در هر نقطهای از شهر که باشیم دسترسی به تلفن در هر لحظه وجود دارد. لذا بهتر است به جای درخواست کارت از افراد پلیس، مردم حق داشته باشند که واقعی بودن پلیس و مأموریت او را از طریق سامانه ١١٠ استعلام نمایند، و تا نرسیدن پاسخ استعلام از ١١٠، از تمکین در برابر درخواستهای پلیس امتناع نمایند. این ایده در سخنان رئیس آگاهی هست. گفتهاند که «در صورت مشاهده موارد مشکوک و همچنین امتناع ماموران از نشاندادن کارت و حکم ماموریت، حتما با سامانه ١١٠ تماس گرفته و اعلام کنند که فرد خود را مامور کدام رده معرفی کرده است.»
این ایده کافی نیست چنین برخوردی باید الزامی شود و پلیسی که در پی انجام ماموریت خاص است موظف باشد اصالت خود را از طریق سامانه ١١٠ به شهروند اثبات نماید. اگر این ایده پذیرفته شود، باید تبلیغات مناسب آن را در سطح رسانهها و سایر شیوهها در سطح شهر به انجام رساند. در این صورت هیچ پلیسی حق ندارد که از اجرای این کار در برابر فرد مظنون اجتناب کند و مقاومت در برابر پلیس در صورت عدم انجام چنین خواستهای مشروع تلقی شود. اهمیت این روش در این است که مانع از انجام برخی کارها از سوی پلیسهای واقعی ولی خارج از حوزه مأموریت آنان خواهد شد. موضوعی که چندسال پیش در مترو رخ داد و به خسارت بدنی مهمی ختم گردید. ضربهای که پلیس ایران از اقدامات خلاف قانون و جعلی به نام آن میخورد، آنقدر اهمیت دارد که برای کاهش این خسارت اقدام لازم فوق را به عمل آورد. پلیس ایران بهرغم هر کاستی احتمالی در ایجاد امنیت موفقیتهای خوب و نسبی دارد. اجازه نباید داد که چهره آن بر اثر اقدامات دیگران ملکوک شود. اتفاقاتی که در اصفهان رخ داده نیز از همین دست است دیگران رفتار خلافی انجام میدهند ولی چهره گروهی دیگر لکهدار میشود. گروه اخیر نباید در برابر اقدامات نادرست و مجرمانه دیگران سکوت کند.
منبع:شهروند