اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۳:۵۷:۱۵
اذان ظهر ۱۲:۰۴:۳۶
اذان مغرب ۱۸:۵۹:۰۴
طلوع آفتاب ۰۵:۲۷:۲۵
غروب آفتاب ۱۸:۴۰:۱۸
نیمه شب ۲۳:۱۹:۱۶
قیمت سکه و ارز
۱۳۹۳/۰۳/۱۴ - ۱۲:۳۶

«فغان افغان‌ها» برای خمینی کبیر: آقای مستضعفان عالم رفت

به نیمه خرداد ۱۳۶۸ و به منطقه «لعل» افغانستان پای خطابه شهید سجادی، شیعیان هزاره برای درگذشت امام‌‌خمینی(ره) اقامه عزا می‌کنند.

«فغان افغان‌ها» برای خمینی کبیر: آقای مستضعفان عالم رفت
به گزارش سراج24،  « بسم الله الرحمن الرحیم. انالله و اناالیه راجعون. روح بلند رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی(ره) به ملکوت اعلا پیوست» اینها جملاتی بود که در ساعت 7 صبح روز 14 خرداد ماه سال 1368 با صدای بغض‌آلود محمدرضا حیاتی گوینده رادیو خوانده شد.جملاتی که نقطه ابتدای خبر فراغ جسمانی ملت ایران با خمینی‌کبیر بود.
نام «خمینی» در مرزهای جغرافیایی ایران محصور نماند. نیمه خرداد 1368 در منطقه «لعل و سرجنگل» از توابع ولایت غورات افغانستان، از زن و مرد و پیر و جوان از دهات و روستاهای اطراف جمع شده‌اند تا مجلس عزایی به مناسبت درگذشت امام خمینی به پا دارند. این یکی از ده‌ها مجلس عزایی بود که به صورت خودجوش و مردمی در افغانستان و برای رحلت امام برگزار شد. شهید سید عبدالحمید سجادی، شاگرد مکتب خمینی پشت تریبون حاضر می‌شود تا خطبه بخواند. دوربین ثابت ایستاده است و روی سر مردم سُر می‌خورد. اهالی روستا زانوی غم بغل کرده و به خطبه گوش می‌دهند. گاه‌گاهی در میان سخنان سجادی، شانه‌هاشان می‌لزرد. صدا گریه‌شان بلند می‌شود. آن‌ها «خمینی» را امام خود می‌دانند.
سیدعبدالحمید سجادی فرزند سید محمد حسین سال 1335 در منطقه لعل و سرجنگل از توابع ولایت غورات به دنیا آمد. سیدعبدالحمید سجادی در سال 1350  پس از ورود به ایران و اقامت 20 روزه به قصد تحصیل حوزوی و دیدار با امام به شهر نجف اشرف می‌رود. سجادی در بخشی از زندگینامه خود در مورد این دیدار می نویسد:
 
 
«پس از یکی دو روز اقامت در کربلا به نجف اشرف مشرف شدم و سر بر آستان مقدس علوی گذاشتم و در منطقه ای به نام " حنون " اقامت گزیدم و پس از چند روز دید و بازدید دوستان و همشهری ها خدمت " امام خمینی " رسیدم و حامل نامه هایی از والد مرحوم (که وکیل امام در مناطق مرکزی بودند ) و آقای سید عبد الحمید ناصر کابلی بودم ؛ نامه ها را در منزل امام وقتی خدمت ایشان رسیدم تقدیم نمودم ، امام فرمود حالت چطور است ؟ گفتم خوبم ، می خواهم درس بخوانم ، امام فرمود چه تحصیل می کنی ؟ گفتم حاشیه می خوانم ، امام به حاجی شیخ عبدالعلی قره ای و ایت الله رضوانی دستور داد که اسم این سید را برای ورود به حوزه بنویسید و از آنجا با امام تا " مسجد ترک ها " که ظهرها امام نماز جماعت می خواند و درسهایش را هم می گفت رفتیم و نماز ظهر و عصر را به امام اقتدا کردم و از آن پس شهریه ام در حوزه علمیه نجف اشرف از بیت امام و هم از سایر بیوت درست شد و مشغول به تحصیل شدم و بیشتر درسهایم را خدمت آقای موسوی سنگ تختی ، آقای مدرس ، شیخ عیسی محقق و محمدی بامیانی فرا گرفتم و بعضا درسهای خصوصی هم داشتم و درهفته دو شب خدمت امام قبل از رفتن ایشان به حرم می رسیدم و بیشتر با طلاب و روحانیونی محشور بودم که مقلد امام و در خط امام بودند و شبها بصورت مرتب نماز را در مدرسه آیت الله بروجردی پشت سر امام می خواندم و در کنار درس و نوشتن از آثار امام مطالعه می کردم و درسها را مباحثه می کردم. »
عبدالحمید سجادی در دوره اقامتش در نجف در جلسات  سخنرانی امام خمینی تحت عنوان «مبارزه با نفس» یا جهاد اکبر شرکت می کند و جلساتی که در شکل گیری شخصیتش تاثیر عمیقی می‌گذارد. وی در حلقه های روحانیون مبارز ایران شرکت کرده و در طول این مدت به صورت غیر مستقیم با یاران امام در ارتباط است. در نجف تشکلی را به همراهی محصلین مدرسه بهبهانی شکل می دهند تا فعالیتهای خود را در راستای نشر آثار امام و مبارزات اسلامی ایشان تببین کنند.
شهریه سجادی و برخی دیگر از دوستان او به دلیل ارتباط با امام خمینی(ره) از سوی برخی بیوت قطع می‌شود و بعد از آن از نجف اخراج می‌شوند. بخش دیگری از تلاش‌ها و فعالیت‌های عبد الحمید سجادی در زندگینامه او این‌طور عنوان شده است که : «تا اینکه در سال 1353 ما را همراه تعدادی از برادران روحانی و غیر روحانی از عراق اخراج کردند و بنده و خانواده همراه برادر کوچکم " سید محمد" راهی وطن عزیزمان از مرز خسروی شدیم ؛ مدتی ما را در مرز قصر شیرین اردوگاه نصر آباد نگه داشتند و کتابهای امام را از ما گرفتند و رژیم سفاک شاهنشاهی ( محمد رضا پهلوی ) بدون اینکه بگذارد قم و مشهد را زیارت کنیم و یا در حوزوات علمیه مشهد و قم اقامت بگزینیم بصورت ترانزیتی اخراج کردند و وارد هرات شدیم و در آنجا به مدرسه صادقیه رفتم»
عبد الحمید سجادی در سال 1354 برای پرداخت وجوهات به ایران و شهر قم می آید وی در این باره می‌گوید: «با دیدن طلاب و روحانیون و مبارزین بر این تصمیم استوار شدم که به هر قیمت باید به ایران آمد از طرفی درس خواند و از طرف دیگر در دریای خروشان نهضت اسلامی سهیم شد.»
عبد الحمید سجادی در ایران به حوزه علمیه می رود و  آثار «امام خمینی» ، «آیت الله مطهری» ، «دکتر شریعتی» و... را مطالعه می‌کند و به جمع مبارزان مسلمان افغانستانی که به حمایت از انقلاب اسلامی و نهضت امام خمینی(ره) برخاسته‌اند، اضافه می‌شود. وی در این باره می‌نویسد: «در آن روزها تعدادی از نیروها در مشهد به عنوان پیشگامان نهضت اسلامی افغانستان مطرح بودند که بیشتر در مدرسه " جعفریه " و سایر مدارس علمیه حضور داشتند و آثار " جلال الدین فارسی " را در سطح وسیع تبلیغ کرده و می‌خواندیم  و پخش می کردیم .»
وی در مورد پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 57 آورده است: «همزمان با اوج گیری مبارزات اسلامی در ایران در ماه رمضان سال 57 مشغول تبلیغ بودم و شوری که در ایرانیها می دیدم چنان تحریکم کرده بود که سر ازپا نمی شناختم و از شدت شوقی که داشتم ساعتها سخنرانی می کردم و حتی به تهران آمدم و در آنجا شاهد تظاهرات عظیمی بودم که زن و مرد آمده بودند شعار می دادند و فریاد می کشیدند ، آتشی درونم شعله ور شده بود و با خودم می گفتم «کی می‌شود افغانی‌ها هم انقلابی شوند و اینگونه راهپیمایی کنند؟». انقلاب اسلامی ایران پیروز شد و من در تمام صحنه‌های انقلاب در کنار برادران و خواهران ایرانی بودم و تا پای شهادت هم پیش رفتم و بعضی از برادران مثل محمد نبی مبارز در مشهد شهید شد و اکثر طلاب جوان افغانی مثل ما سر صف تظاهرات حضور داشتند و ما همیشه در کنار آقایان «خامنه‌ای» ، «هاشمی نژاد» ، «طبسی» و... بودیم .»
 
عبدالحمید سجادی  پس از پیروزی انقلاب اسلامی در شهر مشهد «گروه مستضعفین» را شکل می‌دهد وی در مورد فعالیت های این گروه می‌گوید: « شب و روز می دویدیم و اولین اعلامیه مان را پخش کردیم و مواضعمان را در قبال حکومت کودتا و روس متجاوز اعلام کرده بودیم و پیشنهادهایی هم به نیروهای مبارز داده بودیم که خط مشی ما اسلامی و در خط امام و ولایت فقیه است و بر اساس شعار « نه شرقی، نه غربی، استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» عمل می‌کنیم و می‌خواهیم مبارزه کنیم و همین اعلامیه هزاران نسخه تکثیر شد و در24 حوت همزمان در هرات و مشهد پخش و چندین بار تجدید چاپ شد که منجر به راهپیمایی علیه کودتای 7 ثور و رفتن به کنسولگری و پایین آوردن پرچم دولت مزدور کابل توسط برادران شد.»
حجت الاسلام شهید سید عبدالحمید سجادی یکی از بنیانگذاران حزب وحدت اسلامی افغانستان، در 6 حوت 1369 توسط منافقین ،در راه بازگشت از اجلاس لاهور پاکستان ترور شد و به شهادت رسید. بعد از شهادت سیدعبدالحمید سجادی، بردارش سید محمد امین سجادی وارد عرصه سیاست شد و عضو شورای عالی نظارت حزب وحدت اسلامی افغانستان شد. محمدامین سجادی هم در تاریخ 30 اسد 1376 در «سانحه هوایی بامیان» به شهادت رسید. چند ماه پیش نیز سید اسدالله سجادی، فرزند این شهید انقلاب اسلامی در جریان دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) در سوریه به شهادت رسید.
 
 
انالله و اناالیه راجعون. روح امام خمینی(ره) به ملکوت اعلا پیوسته است. صدای گریه افغانستانی‌ها می‌آید. با دست بر سرهایشان می‌زنند. شهید سید عبدالحمید سجادی خطبه می‌خواند:
«یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فدخلی فی عبادی»
امام ما بعد از پیامبر که بود که به جهان اسلام و بشریت آمده است. بعد از پیامبر غیر از خمینی که بود که دست کارگر را بوسید و بعد از پیامبر و علی غیر از امام ما که بود که فرمود که یک تار موی کوخ نشینان بالاتر از همه کاخ نشینان است. علما، مسئولین، مجاهدین، ملت مظلوم افغانستان و هزارجات همواره محروم، امروز پدرمان از دنیا رفته است. امروز همه یتیم شدیم و پدر مهربانمان را از دست دادیم. نه تنها من و شما. بلکه در تمام دنیا و در این عالم و سیاهان آفریقای جنوبی و آمریکا همه بر سر می زنند. عکس خمینی را روی دست گرفته و به چشمهایشان می کشند. امروز هم نوا با مسلمانان جهان اخلاص هزارجات و تشیع مظلوم افغانستان را در رکاب خمینی به نمایش بگذار.
اَللهُمَ اِنا نَشکُوا اِلَیکَ فَقَد نَبیِنا  وَ غَیبَةِ وَلیِنا وَ کَثرَةِ عَدُوِنا وَ قِلَةِ عَدَدِنا وَ شِدَةِ الفِتنَ بِنا وَ تَظاهُرِ الزَمانِ عَلَینا
«علما، مسئولین، مجاهدین، ملت مظلوم افغانستان و هزاره‌های همواره محروم، امروز پدرمان از دنیا رفته است. امروز همه یتیم شدیم و پدر مهربانمان را از دست دادیم»
«مستضعفین عالم، مظلومین افغانستان، ای هزاره گریه کن،  ای ازبک و تاجیک اشک از چشمانت بریزد. آی برادر مظلوم ازبک، آی مردم مظلوم و دربند افغانستان. ما مهربانترین پدر را از دست دادیم. ما عزیزترین عزیزان را از دست دادیم. آنی که  نوایش روح بخش همه دلها بود را از دست دادیم. آیا باورتان می آید امام خمینی از دست رفته باشد. من که باور نمی کنم. شب گذشته لحظه ای خوابم برد یک مرتبه از خواب پریدم. آیا می شود قبول کرد که پدر مستضعفان عالم ، عارف بزرگ جهان بشریت و بزرگمرد تاریخ و بزرگ پیشوای مسلمین جهان از عالم دنیا رفته باشد. ما نمی توانیم باور کنیم اما چه کنیم که این مصیبت عظما واقع شده است. برداران، پیرمردان، خواهران و مادران ما این مصیبت را به چه کسی عرضه کنیم. ما درد دلمان را به که بگوییم.»
جمع عزاداران حاضر گریه و ناله می کنند. دوربین آرام ندارد چون آدمهای این جمع در قابش جا نمی شوند. آن سوتر بالای تپه زنان روستایی بر خلاف رسم زنان افغانستانی از خانه بیرون زده اند تا اقامه عزای خمینی کنند. جوان‌ها کنار خطیب توانا ایستاده اند از همه‌ی وجودخارجی امام شان تنها عکسی دارند که بر دست گرفته اند. تصاویر آدمی را به یاد داستان اویس قرنی می‌اندازد.
خطیب توانا از همه می‌خواهد مثل بقیه مسلمانان جهان برای یک هفته اقامه عزا کنند. سید عبدالحمید سجادی می‌گوید:«ما امروز اخلاصمان و ارادت مان را و احساس گرم و پر شور مان را به نمایش گذاشتیم و هم نوا با همه مسلمین جهان در سراسر عالم می خواهیم با امام‌مان تجدید پیمان کنیم. اگر امام ما رفته است اما آنچنان عشق و سوز و گدازی در دل و جان ما جای گرفته است که همینجا پیمان خون می بیندیم که امام عزیز راه تو را ادامه خواهیم داد.ادامه راه امام یعنی چی؟آی شیعیان مظلوم افغانستان! اگر ما جمع می شویم و علم اسلام را در افغانستان به اهتزاز در می آوریم به برکت رهبری های امام عزیز، خمینی بت شکن بوده است.
امام ما بزرگ منادی عدالت، بزرگ منادی توحید و وحدت جریان‌ها و ملت های اسلامی بود. ما از انفاس روح مقدس امام عزیز و از پیشگاه خدا می خواهیم که ملت ما را در ادامه راه عزیز و خط توحید به وحدت اسلامی برساند. ما با رفتن امام باید بگوییم که خدایا این مجلس ما را مجلسی بگردان که ما همه متحد و یکپارچه شویم.همانطوری که امام عزیزمان امروز ما را اینجوری دور هم جمع کرد. همه ما بیقرار از خانه‌های‌مان حرکت کردیم و به سمت مرکز لعل آمدیم. و به صورت بی سابقه خواهران و مادران مان به سوی مرقد لعل سرازیر شدند که ما این را از برکت ارواح مقدس شهدا و روح پرفتوح امام عزیز می‌دانیم. که مادران ما را به طرز بی سابقه‌ای به صحنه آورد. که بعد از این هم ما را همراهی کنند که در مراسم عبادی و اسلامی با ما شرکت کنند.
امروز  در سراسر جهان عزای عمومی اعلام شده است و خود شما از رسانه های شنیدید که در پاکستان حدود ده روز عزای عمومی اعلام شده است.در سوریه یک هفته عزای عمومی اعلام شده و در هندوستان یک هفته عزای عمومی اعلام شده است. در اندونزی، مالزی،  تانزانیا، در کشورهای جنوب شرق اسیا و در آفریقای سیاه پوست و مظلوم و در قلب آمریکا و در انگلستان و در افغانستان و در خیلی جاهای دیگر همه مردم عزادار هستند و به همان شکلی که در ایام عاشورای امام حسین، مسلمانان عزاداری می کنند عزاداری ها به پاست. در خود جمهوری اسلامی ایران 40 روز عزای عمومی اعلام شده و 10 روز کارها در سراسر ایران به غیر از موسسات اجتماعی تعطیل اعلام شده است.
ما از شما مردم خداجوی شهید پرور همین انتظار را داریم اگر ده روز نمی توانید کارهایتان را رها کنید برای دو روز و سه روز دیگر. من همین الان به یادم آمد که اگر مایلید.  چون گفتند برادران ما در لعل پایین برای یک هفته در همه منبرها عزادرای کنید و اگر مایل باشید میخواهید برای یک هفته برای امامتان مصیبت‌داری کنید و اگر مایل باشید می خواهیم از مرکز لعل به سمت لعل پایین حرکت کنیم و اگر مایلید همه ما درمراسم فردا با اجتماعمان با امام عزیزمان وداع کنیم چون جنازه امام عزیز در جماران است و از صبح دیروز مردم آنچنان هجوم آوردند که اجتماعشان از میلیون‌ها می گذرد و شاید صدها نفر بیهوش بر زمین افتادند.
ما هم اگر مایلید تا راهپیمایی کنیم و با علم ها و پرچم هایمان برویم و فردا در آنجا  یاد امام عزیزمان را گرامی بدارید. مردم تقاضا داریم که عزاداری ما همان 40 روز باشد. قلب پرتپش شما این را ایجاب می کند و این مادرانی که آمدند و آن قلب های پرتپش شان بوده است که آمدند.»
 
 
 
 
عبدالحمید سجادی در بخش دیگری از این خطابه می‌گوید: «از همه شما علما و مسئولین و روضه خوانها تقاضا داریم که در این چند روز خوب عزاداری شود.درگذشت امام در روز 13 جوزا موقع غروب بود و امروز هم که 15 جوزا است. حرکت امام خمینی در سال 1342 بود که بیانگر تسلسل تاریخی نهضت اسلامی به رهبری امام و ادامه راه امام است. امام فرموده بود که شما 15 خرداد را مثل عاشورا عزاداری کنید. شما در همان موقع نقطه عطف عزا بگیرید و مثل عاشورای امام حسین تا پایان تاریخ پیمان خون می بندیم و تجدید میثاق می‌کنیم که ای امام عزیز راه تو را ادامه می دهیم و هدف تو را دنبال می کنیم گرچه آفتاب عالمتاب تو زود غروب کرد اما به یقین آنچنان فرزندان و آنچنان رشد یافتگانی و آنچنان شاگردانی را در جهان اسلام و بشریت تربیت کرده ای که از ادامه راهت و و تداوم خط سرخ وانقلابی و مکتبی ات و اسلام ناب محمدی‌ات لحظه ای فروگذار نباشند.مردم مظلوم ای کسانی که در طول تاریخ شلاق خوردید.ای کسانی که مظلومیتها دیدید ان کسی که شما را از روی خاک بلند کرد و صاحب سرنوشت کرد و خودتان برای تان تصمیم بگیرید. این کار را چه کسی کرد این را امام عزیز ما پیرجماران کرد.
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ
درست است امام ما رفت و ما بی تاب هستیم اما این آیه قران را خواندم که در جنگ احد اعلام شده که پیامبر شهید شده است و این آیه قرآن نازل شد که پیامبر اسلام مثل سایر انبیا است و اگر از عالم دنیا رفت و یا به شهادت رسید آیا شما به گذشته جاهلی بر میگردید؟ نه بلکه راهش را ادامه بدهید. ما می خواهیم راه امام عزیزمان را ادامه دهیم و ما می خواهیم که تجدید پیمان کنیم و راه رهبر عزیزمان را با وحدت مان،. با همدلی‌مان ، بادیانت‌مان، با تشکیل اجلاس مرکزیمان در مرکز بامیان  می خواهیم ادامه بدهیم.»
عبدالحمید سجادی همچنین در مورد انتخاب آیت الله العظمی خامنه ای برای رهبری انقلاب اسلامی می‌گوید: «به حمدالله مایه افتخار و امیدواری است. بلافاصله مجلس خبرگان امت که  رهبری را تعیین کند که تشکیل اجلاس دادند که در راس اجلاس خبرگان حضرت آیت الله مشکینی بود که سرانجام از طریق رادیو جمهوری اسلامی ایران اعلام شد که به اتفاق آرا تقریبا و بیشتر از دو سوم مجلس خبرگان امت و علمای بزرگ مجتهد در  مجلس خبرگان، حضرت آیت الله خامنه‌ای را به عنوان جانشین رهبر و امام عزیز انتخاب کردند که ما امروز برای آیت الله خامنه‌ای ریاست محترم جمهوری ایران و شاگرد باوفای امام و امام جمعه تهران در رهبری‌های خردمندانه ایشان آرزوی موفقیت می‌کنیم.»
در ادامه این خطیب شهید از مردم می‌خواهد که با او شعارهایی را تکرار کنند و عزاداران افغانستانی هم نوا با او فریاد می‌‌زنند. «خمینی عزیزم، راهت ادامه دارد ...»
او می‌گوید: «امروز صاحب عزای اصلی فاطمه زهرا است. صاحب عزای اصلی مهدی موعود است. این خواهران و مادران که آمدند می خواهند بگویند: ای بی بی دو عالم ای فاطمه زهرا ما آمدیم تا در مصیبت فرزند عزیزت خمینی بت شکن تو را همراهی کنیم. ما از کجا آمدیم؟ از دهات و روستا آمدیم و عکس خمینی بر دست گرفتیم.» در آخر شهید عبدالحمید سجادی از روضه خوانی درخواست می‌کند به شیوه عزاداری سنتی مثل عاشواری حسینی روضه ای بخواند.
این تنها یک نمونه کوچک دیگر از دلبستگی مردم دنیا به امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی بود. انقلابی که آن را از خود می‌دانند./تسنیم
انتهای پیام/
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۴۴
اخرین اخبار
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••