به گزارش سراج24، بر طبق آخرین نظر سنجی صورت گرفته که با مدیریت و نظارت مجید صحاف و همکاری پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات و نظارت علمی محمد سرشار از بازدید کنندگان بیست و ششمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در اردیبهشت سال92 انجام شده است، 9/8درصد پاسخگویان عنوان کردهاند اصلاً کتابهای غیردرسی مطالعه نمیکنند، بیش از نیمی از پاسخگویان (4/57درصد) اظهار کردهاند به میزان کم و خیلی کم به مطالعه کتب غیردرسی میپردازند و 8/33درصد هم مطالعه کتب غیردرسی خود را به میزان زیاد و خیلی زیاد مطرح کردهاند.
هر چند جامعه آماری این نظر سنجی کامل نیست و اکثرا کسانی به نمایشگاه کتاب می روند که قرابتی با موضوع کتاب داشته باشند و چنانچه این نظرسنجی با جامعه آماری وسیع تری و در بین همه اقشار جامعه در نظر گرفته شود، قطعا با نتایج عجیب و غریب دیگری روبرو خواهیم شد، اما همین آمار نیز موید سرانه پایین مطالعه در ایران است.
معضلی که سالیان سال است که دامن روند فرهنگی کشور را گرفته و طرح های مختلف مدیران و کارشناسان این حوزه نتوانسته راهگشای این معضل فرهنگی شود. قطعا وزارت ارشاد باید برنامه ای کارا برای بهبود شرایط کتابخوانی و ارتقا سرانه مطالعه در ایران تدارک ببیند.
سالانه تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان به نمایشگاه کتاب می آیند و عملا می توان گفت این نمایشگاه بزرگترین رویداد فرهنگی کشور در حوزه کتاب و کتابخوانی است اما سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که آیا آمار بالای استقبال از این نمایشگاه به معنای ارتقای سرانه مطالعه در کشور است؟!
بر اساس این نظرسنجی بیشترین انگیزه حضور در نمایشگاه کتاب خرید کتب درسی و کمک درسی است. اما استفاده از تخفیفهای نمایشگاه؛ بالا بودن قیمت کتاب بهطور معمول خارج از نمایشگاه، عدم دسترسی مناسب به کتاب در طول سال، آشنایی با تازههای کتاب و نشر، خرید کتابهای غیردرسی، تفریح و گردش و پر کردن اوقات فراغت و استفاده از یارانهها از ددیگر انگیزه های حضور در نمایشگاه کتاب عنوان شده است.
آیا براستی اگر نمایشگاه کتابی دایر نمی شد و یا اگر جمعیت دانشجویانی که مجبورند برای ادامه تحصیل مطالعه را در برنامه روزانه خود جای دهند، از جامعه ایرانی حذف شود بازهم شاهد جرئت بررسی آمار سرانه مطالعه در ایران از سوی مسئولان فرهنگی خواهیم بود؟!
پاسخ آسان است. قطعا با حذف جامعه دانشجویی از ایران شاهد آماری اسف بار در حوزه کتاب خواهیم بود که این آمار می تواند ایران را در زمره کم مطالعه ترین کشورهای جهان قرار دهد. خطری که بیخ گوش فرهنگ کشور قرار دارد و مدیران فرهنگی باید به دنبال راه حلی کارآمد برای رفع این نگرانی باشند.