
به گزارش گروه وبگردی « سراج24 »، ازدواج به عنوان اولین سنگ بنای خانواده پیوندی مقدس برای نیل به سعادت، بالندگی و تعالی انسان محسوب میشود اما به دلیل تغییرات اساسی در الگو و ارزشهای زندگی اجتماعی، شاید اهمیت و ارزش آن به ورطه خاموشی کشانده شده است. هرچند جامعه با نفوذ در لایه لایه زندگی اجتماعی سعی در رفع معضلات و مسائل اجتماعی جنسیتی و سنی ازدواج دارد اما در کنار وجود مشکلات اجتماعی و اقتصادی، هنوز هم جوانانی با نقد سنتها و هنجارهای ازدواج به دستکاری و قضاوت درباره این امر مقدس دست میزنند.
چندی پیش دفتر اطلاعات و آمار جمعیتی سازمان ثبت احوال آماری تامل برانگیز منتشر کرد. براساس اعلام این سازمان سهم ازدواجهای بالای 30 سال برای زنان از 5/10 درصد در سال 90 به 2/11 درصد در سال 91 افزایش یافته و سهم ازدواجهای بالای 35 سال برای مردان نیز از 6/8 درصد در سال 90 به 8/8 درصد در سال 91 افزایش یافته است. این در حالی است که قرآن کریم بلوغ را سن ازدواج میداند و روایات ائمه(ع) و تفاسیر مختلف بر این موضوع صحه میگذارند اما در جامعه امروزی، سن ازدواج از سن بلوغ جسمی فاصله گرفته که اغلب معقول هم پنداشته میشود.
** مکانیزم دفاعی نسبت به شرایط موجود
در اینباره سعید معیدفر، جامعهشناس و دانشیار گروه جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران عنوان کرد: این پدیده محصول روندهای مختلفی از جمله افزایش سطح تحصیلات، گسترش شهرنشینی، تمایل به رفاه بیشتر و مشکلات اقتصادی است. در نگاه جمعیت شناسی به میزانی که امور ذکر شده در جامعه بهبود یابد به تدریج جمعیت از یک سطح کمی به یک سطح کیفی تغییر وضعیت میدهد. بنابراین آنجا که سطح تحصیلات و شهر نشینی پایین است میزان زاد و ولد افزایش و در نتیجه سن ازدواج کاهش مییابد. به هرحال شاید این مسئله یک مکانیزم دفاعی نسبت به شرایط موجود باشد.
وی همچنین اضافه کرد: همه این عوامل باعث شده که کیفیت زندگی اهمیتی بیش از کمیت آن داشته باشد. پیش از این افراد ازدواج و تشکیل خانواده را عمده ترین مسئولیت خود میدانستند. به عبارتی پس از رسیدن به سن بلوغ و به دست آوردن فرصت شغلی مناسب، زمان را برای استقلال یابی آن هم از طریق ازدواج مناسب میدیدند. البته این همان رفتاری است که جامعه انتظار دارد، اما در شرایط کنونی استقلال جوان الزاما با تشکیل خانواده محقق نمیشود. آنها با رفاهطلبی، پرداختن به امور دیگر و انتخاب شیوههای دیگری از سبک زندگی، چندان دغدغه ازدواج را در خود ندارند. در واقع سبک زندگی در دنیای امروز، محوری فرد گرایانه دارد. نمود توجه فرد به خود هم در افزایش تحصیلات، تفریح خوب، مصرف انبوه، مصرفهای تجملی و... دیده میشود اما در گذشته فرد هویت مستقل خود را در تعلقات جمعی به ویژه از طریق تشکیل خانواده به دست میآورد.
** جوانان شاهد مشکلات مالی خانواده هستند
معیدفر افزود: علت دیگر افزایش سن ازدواج را باید در وضعیت نامناسب رفاه اجتماعی جوانان جستجو کرد. ایران کشوری با جمعیت جوان است. افزایش زاد و ولد به ویژه در سالهای پس از انقلاب رشد جمعیت را در برداشت اما در مقابل زمینه اشتغال و ایجاد فرصت استقلال نه تنها همسو و هم راستا با افزایش جمعیت صورت نگرفت بلکه کمبود آن معضلاتی را به بار آورد. تا جایی که نهایتا اداره یک زندگی از سوی جوانان را با مشکل مواجه کرد. بنابراین جوانان در سنین ازدواج و استقلال خصوصا در سالهای اخیر با کاهش میزان اشتغال و افزایش بیکاری، تعطیلی کارخانه و کارگاه ها و عدم افزایش فرصتهای شغلی در کشور با مشکل بیکاری فزاینده دست به گریبان شدند.
این جامعهشناس معتقد است که مشاهده مشکلات مالی پدر و مادرها نیز انگیزه جوانان برای تشکیل خانواده را کاهش داده است. به عبارتی دیگر وجود تورم و گرانی های موجود، جوان امروز را مشاهدهگر فشارهای طاقت فرسای مالی خانواده کرده است. از طرفی دیگر هنوز هم بیکاریهای آشکار و پنهان در میان سرپرست خانوارها دیده میشود. همین فشارهای اقتصادی و اجتماعی نوعی تنبیه را برای جوانان ایجاد میکند تا حداقل آنها دچار چنین اشتباه و مصیبتی نشوند. حتی گاهی اوقات خود را موظف و متعهد به تامین خانواده میدانند.
** ایجاد رابطه بدون پرداخت هزینه های آن
این استاد دانشگاه با اشاره به آسانی شرایط تشکیل خانواده در برخی کشورها اظهار کرد: از طرفی این عوامل، راحت طلبی را در برخی جوانان به وجود آورده است. آنها بدون پرداخت هزینههای هنگفت زندگی، سعی در ایجاد رابطههای غیرعرفی با جنس مخالف میکنند. کما اینکه با وجود چنین مشکلاتی عدم تمایل به تشکیل خانواده و فرار از آن چندان دور از انتظار نیست. چه آنکه در جامعه ایران به محض تصمیم برای ازدواج پای انواع فشارهای مالی و اجتماعی از جمله جهیزیه، مهریه، هزینههای مراسم ازدواج و پس از آنها هم مشکلات اقتصادی روزمره به میان میآید.
علی کریمی، مشاور ازدواج اما از زاویه ای دیگر به این معضل نگاه میکند. او معتقد است: دو نوع واکنش در میان جوانان در سن ازدواج وجود دارد. گروهی که با وجود شرایط مناسب برای ازدواج به دلیل اشتغال به تحصیل یا مخالفت خانواده از این امر امتناع میورزند. دسته ای دیگر به شدت در پی تحقق ازدواج اند اما شرایط مناسبی برای آنها فراهم نمیشود. در مورد دسته اول به خصوص دختران، بیشتر در اندیشه افزایش سطح تحصیلات برای دستیابی به موقعیت بهتر برای ازدواج به سر میبرند. در صورتی که فزونی تحصیل و اشتغال مناسب کیفیت خواستگار را (به جز مواردی استثنا) افزایش اما تعداد آن را کاهش میدهد.
** کاهش تعداد خواستگاران باعث سرخوردگی میشود
وی ادامه داد: کاهش تعداد خواستگاران برای بانوان باعث سرخوردگی آنها میشود. از سویی دیگر به دلیل تحصیلات عالی، کسب موقعیت اجتماعی و دستیابی شغل مناسب دختران برخی از آقایان به طمع شغل آنها به سراغشان میآیند.
این مشاور ازدواج با تاکید بر افزایش بدبینی دختران و پسران نسبت به یکدیگر در جامعه، اذعان کرد: رابطه های نامشروع پیش از ازدواج تبعاتی همچون بدبینی نسبت به جنس مخالف را در بردارد. تا جایی که این نگاه منفی جملاتی مانند: «دختر یا پسر خوب پیدا نمیشود» را بر دوش میکشد. از طرفی جوانان به دلیل نداشتن شرایط مالی مناسب بدون تفکر به ازدواج وارد دانشگاه میشوند. در همین زمان احساس نیاز به ازدواج در آنها قلیان و فرصت برای ایجاد روابط غیر معمول دوستی دختر و پسر آغاز میشود. پس از تخریب و نافرجامی دوستیهای این چنینی، هر فردی طرف مقابل را عامل دلشکستگی خود میداند که در نهایت بدبینی به جنس مخالف را در پی خواهد داشت.
** کاهش انعطافپذیری در سن بالا
کریمی عقیده دارد: سن بالا، انعطافپذیری را کاهش میدهد و افراد را ریزبینتر میکند. از سویی دیگر سن بالای والدین، صبر و حوصله در تربیت فرزندان را تحت الشعاع قرار میدهد. به هر حال گفتار و شخصیت فرد در زندگی مشترک باعث الگوبرداری و همانندسازی از همسر میشود. این تغییر در سن پایین به تدریج تبدیل به پذیرش و انطباق با همسر میشود اما در سن بالا زوج باوجود عدم پذیرش رفتار یکدیگر باید خود را با آن تطبیق دهند.
**قسمت مجانی و مالی ازدواج
وی همچنین ابراز کرد: البته ازدواج دو قسمت مجانی و مالی دارد. انتخاب همسر بخش مجانی و ورود به زندگی مشترک و مستقل بخش مالی آن است. سنی که فرد احساس نیاز به ازدواج میکند (حتی در 20 سالگی) با سن آمادگی کسب مهارت به جهت ورود به زندگی مشترک تفاوت دارد.
** نتیجه
حاصل آن که پدیده تاخیر در ازدواج تنها در برگیرنده فردیت نیست بلکه خاستگاه اجتماعی آن را به شکل یک معضل نظاره میکند. ناگفته پیداست که ازدواج در هرجامعهای میتواند بازدارنده از اشاعه فحشا، فساد، رفتارهای ناپسند، ناهنجاریهای ارتباطی و عنان گسیختگی غرایز جنسی باشد. این پیمان مقدس و متداول در آداب اجتماعی تمام جوامع با تغییر شاخصهای اصلی رو به انزوا رفته است. البته کاهش میزان ازدواج با فروپاشی جامعه، نوگرایی افراطی و نمودهای آن یعنی گزینش و گسترش زندگیهای مجردی همراه خواهد بود.
از طرفی با توجه به افزایش سبکهای زندگی نمیتوان انتظار داشت که جوانان فردی را ندیده و نشناخته به همسری برگزینند. کمااینکه شناخت از سطح فکری، اخلاقی و هنجاری به عنوان معیاری بر همسر گزینی مدنظر بسیاری از جوانان قرار گرفته است. بنابراین بهتر است که با حذف برخی سنتهای مالی و غیر معمول فرصت مناسبی را برای شناخت زوجین و در نتیجه شرایط برقراری پیوند آسمانی را در میان آنان فراهم کنیم.
**توصیه های کارشناسی:دختر و پسری که نیاز به ازدواج دارند به جای ورود به روابط مخفی، به کمک خانواده و مشاور زوج مناسبی را برای خود انتخاب کنند.
خانوادهها برای ازدواج جوانان اقدام کنند و پس از صحبتهای ابتدایی به ارزیابی و سنجش طرف مقابل بپردازند تا این روابط شکل مشروع به خود بگیرد که از آن با عنوان نامزدی هم یاد میشود.
در دوران نامزدی جوانان میتوانند به کارآموزی مهارتهای زندگی پرداخته و آن را در ارتباطات محدود و زیر نظر خانواده به اجرا بگذراند. پس از فراهم شدن شرایط مناسب، خانوادهها نیز برای ورود آنها به زندگی مشترک اقدام کنند.
منبع: امین جامعه