
به گزارش گروه بینالملل سراج24 به نقل از سیانان، نوآم چامسکی استاد زبان شناس و فیلسوف و تحلیلگر ارشد مسایل بین المللی که بیش از صد کتاب در حوزههای مختلف علمی به نگارش در آورده ، تازهترین مقاله خود را در مورد از سرگیری مذاکرات سازش بین تشکیلات خودگردان فلسطین و رژیم صهیونیستی منتشر کرده است.
وی در این مقاله تاکید کرد که در یکی از فرضیههای موجود دو گزینه مطرح است، گزینه اول راهکار تشکیل دو دولت است فرضیه دوم نیز رسیدن به نتیجهای است که نزدیک به واقعیت به نظر میرسد و آن این است که دولت امر واقع از رود اردن تا دریای مدیترانه تشکیل شود، این دولت میتواند هویت اسرائیل را به عنوان یک دولت یهودی دموکراتیک با تهدید مواجه کند، چرا که مشکل مردم شناختی در منطقه همچنان به نفع فلسطینیهاست. یووال دسکین رئیس اسبق شاباک کسی است که بیش از همه از خطرناک بودن این گزینه سخن به میان آورده است.
چامسکی با اشاره به اینکه بر اساس معیارهای موجودیتی در علوم سیاست و تحلیلهای موجود اصول فرضیه های زیر واضح و مشخص است، تاکید کرد که این فرضیه ها که ما به صورت ناقص بیان میکنیم، ما را به گزینه سومی میکشد که واقع گرایانه تر از گزینه های دیگر است؛ و آن این است که اسرائیل به سیاستهای کنونی خود در دریافت حمایت اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک از آمریکا ادامه دهد و در برخی موارد به جملههایی در مورد بروز اختلافات میان دو طرف نیز اشاره کند.
چامسکی تاکید کرد که این سیاست مشخص به جنگ سال 1967 باز می گردد و از آن زمان به آن عمل شده و بعد از توافقنامه اوسلو در سال 1993 نیز اعتقاد و پایبندی اسرائیل به آن بیشر شده است.
این توافقنامهها کرانه باختری و غزه را به عنوان دو رژیم از سرزمین جدایی ناپذیر قلمداد کرده و اسرائیل وآمریکا درهمین راستا به دنبال جدا کردن این دو منطقه هستند، این نشان میدهد که استقلالی که فلسطینیها در کرانه باختری به آن رسیدهاند،هیچ قابلیت اجرایی مستقیم در جهان خارج ندارد.
گام بعدی در این رستا ادامه ایجاد قدس بزرگ با توسعه عظیم این شهر و ادغام آن با اسرائیل به عنوان پایتخت این رژیم است؛ این در حالی است که این اقدامات با مصوبه های شورای امنیت کاملا منافات دارد و ضربه سختی به امیدواری برخی گروه ها برای تشکیل دولت فلسطینی قادر به ادامه حیات در منطقه وارد میکند.
البته در این میان غیر ممکن است که شهرک اسرائیلی نشین معالیه ادومیم نیز که بعد از دهه هفتاد قرن گذشته ساخته شده، به بخش شرقی قدس بزرگ نپیوندد، این در حالی است که این شهرک بعد از توافقنامه اوسلو تاسیس شده و هم اکنون در استان قدس قراردارد و مانع از ارتباط بین شمال و جنوب کرانه باختری با یکدیگر میشود.
گذرگاههای دیگر به سمت شمال کرانه باختری نیز شامل شهرکهای صهیونیست نشین دیگر است که اراضی تحت اختیار فلسطینیها را به درجات مختلف تقسیم کرده و آنها را به بخشهای کوچکتر تبدیل کرده است. آریل شارون مهندس شهرک سازی اسرائیلی از این بخش ها به "بانتوستان" تعبیر میکند که اشاره به زمینهایی از سیاه پوستان است که در آفریقای جنوبی به دنبال جداسازی نژادی آن بودند.
به نوشته چامسکی،اسرائیل در همین راستا به دنبال ادغام اراضی خود در بخش اسرائیلی به دیوار حایل است تا بتواند منابع آبی و اراضی و روستاهای فلسطینیها را به دست آورد و ارتباط اراضی کرانه باختری را نیز قطع کند.
بخشهایی از این اراضی شهرکهای صهیونیستنشینی است که بنا به اعتقاد مارک ریگیف سخنگوی کابینه اسرائیل در هر توافقنامه سازشی که در آینده به امضا برسد، باید جزو اراضی اسرائیل به حساب آورده شود. این در حالی است که دادگاه عدالت بین المللی و همچنین شورای امنیت سازمان ملل تمامی این شهرکهای صهیونیست نشین را غیر قانونی اعلام کرده است.
آمریکا البته در سالهای ابتدایی همسو با مواضع بین المللی این اقدامات را محکوم میکرد، اما در دوره رونالد ریگان از مواضع خود عقب نشینی کرد و این اقدامات را "مضر برای سازش" خواند، باراک اوباما رئیس جمهور کنونی آمریکا نیز در عقبنشینی دیگری تاکید کرد که "این اقدامات به سازش کمکی نمیکند".
اسرائیل با این وجود در راستای همین اقدامات ساحل رود اردن را از فلسطینیها تخیله کرده و شهرکهای یهودی در آنها دایر کرده و چاهها را بسته و زمینه های پیوستن قریب الوقوع منطقه به نقشه اسرائیل را فراهم کرده است. تمامی این اقدامات می تواند انزوای هر رژیم فلسطینی در کرانه باختری را فراهم کند، در این راستا پروژههای زیر ساختی بزرگ در کرانه باختری نیز که فلسطینی ها از حضور در آن منع میشوند، به فرایند پیوستن این مناطق به نقشه اسرائیل کمک میکنند.
به نوشته این مقاله قرار است تمامی مناطقی که تحت تسلط اسرائیلیها قرار می گیرد، خالی از عربها باشد و مشکل مردم شناختی جدید یا مشکلات حقوق مدنی یا سازمان های مخالف جداسازی نژادی و مانند اینها ایجاد نشود، این در حالی است که فلسطینی ها روی این مبانی در صورت ناگزیر بودن از تشکیل یک دولت واحد حساب کرده بودند.
با از سر گیری مذاکرات سازش، اسرائیلی ها به وضوح اعلام کردند که شهرک سازی اسرائیلی را در قدس شرقی ادامه میدهند و در صدد هستند تا بر اساس لیست اولویت های داخلی خود در راستای پروژه های شهرک سازی عمل کنند و سیاستهای دولتی ویژه نیز در راستای تشویق احداث شهرکهای یهودی نشین است.
باراک اوباما رئیس جمور آمریکا نیز با تعیین مارک اندیک که از نزدیکترین افراد به لابی اسرائیل و از نزدیکان دنیس راس است، اعتقادات خود را در این راستا اعلام کرده، چرا که دنیس راس معتقد است که نیازمندی های اسرائیلی ها در فلسطین اشغالی بیش از تمایلات فلسطینیهاست.
این اطلاعات نشان میدهد که این طرف فلسطینی نیست که با قرار دادن پیش شرط از برگزاری مذاکرات شانه خالی میکند، بلکه در واقع این آمریکا و اسرائیل هستند که شرایط سرنوشتسازی را به عنوان پیش شرط طرح کرده اند و یکی از این شرایط این است که روند سازش باید به دست آمریکاییها باشد که با کمک اسرائیل یکی از سهامداران تاثیر گذار در بروز این اختلافات است و میانجی بی طرفی به شمار نمیرود. یکی دیگر از این پیش شرطهای تحمیلی این است که فعالیت های شهرک سازی باید ادامه داشته باشد.
چامسکی در پایان این مقاله تاکید میکند که توافق بین المللی در مورد حمایت از راهکار تشکیل دو دولت در مرزهای به رسمیت شناخته شده از سوی جامعه جهانی وجود دارد،البته احتمال دارد اصلاحات اندکی بر توافق آتشبس سال 1947 انجام شود، رژیمهای عربی و سازمان همکاری های اسلامی یکی از استقبال کنندگان از این توافق هستند، اما آمریکا واسرائیل آن را از سال 1976تاکنون رد کردهاند. آمریکا نیز در شورای امنیت طرح ارائه شده از سوی مصر و اردن و سوریه در این رابطه را وتو کرده است.
موضع منفی آمریکا در قبال این طرح هنوز هم ادامه دارد و این کشور بار دیگر علیه طرح توقف فعالیتهای غیر قانونی شهرک سازی صهیونیستی از حق وتو استفاده کرده است، حال بعد از تمام این اتفاقات سوال در مورد اینکه چرا حضور آمریکا در ورای مذاکرات احیای سازش در منطقه برای خیلیها عامل بدبینی است، سوالی خندهدار به نظر میرسد.
منبع:تسنیم