مناسبات نزدیک جک استراو و حسن روحانی از این نمونه است. اکنون مشاهده میشود که جک استراو تلاش قابلتوجهی را برای بهبود مناسبات اروپا بویژه انگلیس با ایران آغاز کرده است.
به گزارش « سراج24 »، در اروپا، تحلیلگران و کارشناسان سیاست خارجی نسبت به حسن روحانی، رئیسجمهور منتخب ایران چه دیدگاهی دارند؟ آیا آنان معتقدند روحانی میتواند گشایشی در روند موضوع هستهای ایجاد کند؟ به عبارتی آیا به کلید روحانی اعتقاد دارند؟ موضع اروپا در قبال روحانی از آن جهت حائزاهمیت است که 4 کشور از اعضای 1+5 از این قاره هستند. بنابراین بسیار قابل توجه است اگر ذهنیت اروپاییان نسبت به حسن روحانی شفاف شود.
مناسبات دیپلماتیک نشان داده است که در بسیاری موارد ذهنیتهای عمومی میتوانند درجه اثرگذاری زیادی داشته باشند. مناسبات نزدیک جک استراو و حسن روحانی از این نمونه است. اکنون مشاهده میشود که جک استراو تلاش قابلتوجهی را برای بهبود مناسبات اروپا بویژه انگلیس با ایران آغاز کرده است. در چنین شرایطی نگاه عمومی کارشناسان، تحلیلگران و تصمیمگیران اروپایی نسبت به حسن روحانی قابل توجه است.
احمد نقیبزاده، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل اروپا در اینباره معتقد است که در اروپا نوعی امیدواری همراه با تردید درباره روحانی وجود دارد. وی در اینباره افزود: درحال حاضر حال و هوای انتظار درباره امکان یک تحول اساسی در ایران بیشتر از هر وضع دیگر به چشم میخورد. علت این امر هم تردیدی است که درباره میزان قدرت و کارآیی رئیسجمهور در ایران وجود دارد. محافل سیاسی اروپایی به این نتیجه رسیدهاند که همه چیز به وسیله مقام رهبری برنامهریزی میشود.
سیاستمداران اروپا به چشم احترام به دکتر روحانی نگاه میکنند و او را نقطه مقابل احمدینژاد میدانند اما مطبوعات اروپا ضمن برشمردن ویژگیهای شخصیتی دکتر روحانی در لابهلای مطالب خود تخم شک هم درباره توانایی او میکارند. در ضمن فراموش نکنیم که اروپاییها به شخصیتهای مذهبی خود احترام زیادی میگذارند و با همین عادت هم از دکتر روحانی به عنوان یک روحانی با احترام یاد میکنند. در این میان نقش جریانهای اپوزیسیون نظام نیز مورد اشاره قرار گرفته است.
این استاد دانشگاه در اینباره به دیپلماسی ایرانی گفت: پارهای از چهرههای اپوزیسیون تلاش میکنند تا مبادا تنش بین ایران و غرب کاهش یابد و موضع مخالفان ایرانی که خواب براندازی میبینند در چشم قدرتهای غربی تضعیف شود. به همین دلیل میگردند و از لابهلای پروندهها و سخنان گذشته دکتر روحانی فرازهایی پیدا میکنند تا ثابت کنند هیچ فرقی بین رادیکالها و میانهروها در ایران وجود ندارد.
نقیبزاده تصریح کرد: اروپاییان دولت روحانی را دولتی مدارا و میانهرو میدانند اما همانطور که گفتم نوعی شک هم نسبت به کارآیی آن ابراز میدارند. این چیزی است که به وضوح در مطبوعات اروپا مشاهده میشود. در واقع این شک را نسبت به حسن نیت مقام معظم رهبری ابراز میدارند چنانکه گویی معظمله هیچ علاقهای به حل مسائل بین ایران و غرب ندارند. این هم ظلمی است که طی 8 سال گذشته به ایشان رفته است.
باهوشترین سیاستمدار
اکنون فرصت توافق با ایران است. این شاهبیت تحلیلهای کارشناسان ارشد موسسات آمریکایی است. اگرچه باراک اوباما با ابلاغ تحریمهای جدید، تاحدودی انتظارات تحلیلگران آمریکایی را بر زمین نهاد اما این انتظارات از دولت اوباما برای زمینهسازی جهت یک توافق مهم هستهای همچنان وجود دارد. در تازهترین ارزیابیها، 2 تحلیلگر متخصص در امور برنامه هستهای ایران در آمریکا درباره نحوه تعامل هستهای با ایران، انجام توافق با رهبر ایران را امکانپذیر دانسته و از رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان باهوشترین طرف مذاکرهکننده در مقابل کشورهای غربی نام بردند.
ماروین کلب و مایک اوهانلون در مقالهای که روز 15 تیر 1392 روی پایگاه اینترنتی موسسه بروکینگز نوشته شده، آوردهاند: «شاید بتوان آیتالله علی خامنهای را باهوشترین و زبدهترین دیپلمات در بازار [سیاسی] ایران در مذاکرات هستهای به شمار آورد و شاید وی، اگر اوباما پیشنهاد مناسبی [در مذاکرات هستهای] که مایه حفظ آبروی طرفین بشود ارائه کند، با پیمان هستهای موافقت کند اما ما هیچ سند و مدرکی از میزان تمایل آیتالله [خامنهای] به دستیابی به توافق هستهای [با قدرتهای جهانی] در دست نداریم».
این دو سپس با اشاره به اینکه حس میکنند دولت آمریکا با ادبیات فعلی –همه گزینهها روی میز است- در راستای جنگ با ایران گام برمیدارد، خواستار مداخله کنگره و جلوگیری از این امر شدهاند. در این مقاله آمده است: «از آنجایی که احتمال درگیری نظامی میان آمریکا و ایران میرود، هماکنون نیز کنگره آمریکا باید یکسری جلسات و نشستهای گفتوگو درباره تاریخ گذشته و معاصر مناسبات میان آمریکا و ایران برقرار کند و به مردم آمریکا در این زمینه آموزش دهد و به همگان اطلاعرسانی گسترده کند.
در نشستهای کنگره که شاید چندماه طول بکشد، باید به تاریخچه مناسبات میان آمریکا و ایران از دوران جنگ دوم جهانی تا زمان حاضر، پرداخته شود. البته این روزها به لطف فناوری اطلاعات پیشرفته در آمریکا و جهان، به غیر از 3 شبکه مهم تلویزیونی آمریکا، رسانههای بسیار متعددی در شبکه اینترنت و همچنین شبکههای رادیویی و تلویزیونی کابلی، ماهوارهای و... وجود دارند که قادرند این اطلاعرسانی را به مراتب مؤثرتر انجام دهند.
آنگاه اگر مردم آمریکا از شرایط ایران، منطقه و همچنین اوضاع آمریکا بیشتر آگاه شوند، تصمیم درباره جنگ با ایران یا توافق برسر پیمان هستهای با این کشور، به صورت آگاهانهتری با همکاری رئیسجمهور و کنگره آمریکا و با توجه به افکار عمومی شهروندان آمریکایی، اتخاذ خواهد شد». در بخش پایانی این مقاله تاکید شده است که کسی به اندازه اوباما خواستار اجتناب از جنگ نیست. تحلیلگران بروکینگز نوشتهاند: «ناگفته نماند که کسی به اندازه اوباما دوست ندارد شمشیر جنگهای آمریکا در خاورمیانه (غرب آسیا و شمال آفریقا) را غلاف کند و به سر و سامان دادن به اوضاع (نهچندان مناسب) اقتصادی و اجتماعی در داخل آمریکا بپردازد».
تحریمها وسیله است نه هدف
موضوع نحوه توافق هستهای با ایران البته در حوزههای امنیتی ایالات متحده آمریکا نیز مطرح است. افسران اطلاعاتی و امنیتی ایران نیز به دلیل اولویت داشتن موضوع ایران در سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا، نگاههای قابل تاملی به چالشهای این کشور با ایران دارند. در همین راستا، یک افسر سابق سازمان سیا که اکنون به تحلیل مسائل ایران مشغول است، به دولت اوباما پیشنهاد کرد برای باز کردن باب یک دیپلماسی جدید با دولت حسن روحانی، به دولت وی نشان بدهد که تحریمها را یک ابزار میداند نه هدف. پل پیلار، افسر پیشین سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا)، در یادداشتی که روز 12 تیر 1392
(6 جولای 2013) در پایگاه اطلاعرسانی «کنسرسیوم نیوز» منتشر شده، نوشت: «دست یافتن به توافقی بر مبنای مذاکرات تنها راهحل است. دست یافتن به توافق در این زمینه یعنی ارائه پیشنهادی که شامل استفاده از تحریمهای شدید علیه ایران به مثابه اهرم نفوذی باشد و نه به عنوان تنبیهی مستمر».
به گزارش ایران هستهای، وی ادامه داد: «این همچنین به این معناست که از اعمال تحریمهای شدیدتر و جدیدتر علیه ایران جلوگیری شود زیرا ایرانیها را بیشتر متقاعد میکند که تنها هدف واقعی آمریکا تغییر نظام است به همین دلیل انگیزههای ایرانیها را برای رسیدن به مصالحه با آمریکا از بین میبرد».
پیلار که پیش از این هم مقالاتی در دفاع از منطق مذاکراتی ایران در موضوع هستهای نوشته است، همچنین از این موضوع خبر داده است که کسانی در آمریکا به هیچ وجه از اینکه راهی برای توافق میان ایران و غرب باز شود خوشحال نمیشوند و به همین دلیل از هماکنون سعی در جلوگیری از هرگونه گشایش دارند.
وی در این باره مینویسد: «ما اکنون شاهد راه افتادن تبلیغات وسیعی در آمریکا و اسرائیل توسط کسانی هستیم که به هیچ تعاملی با ایران راضی نیستند و میخواهند امیدها و انتظارهای ناشی از نتیجه انتخابات را از بین ببرند. این تبلیغات در ظاهر قصد دارد نشان دهد که چطور پایان دادن به لجاجتهای آمریکا با انتخاب روحانی به ریاست جمهوری پیامهای نادرستی به ایران درباره نیات واشنگتن میفرستد (در این باره که آمریکا در مقابل ایران تسلیم شد و کوتاه آمد)». /وطن امروز