به گزارش سراج24؛ به نقل از ایرنا، شش سال از ترور و شهادت یکی از مهمترین فرماندهان ایران و منطقه میگذرد؛ شهید قاسم سلیمانی. فرمانده سپاه قدس پاسداران انقلاب اسلامی ایران بامداد ۱۳ دیماه ۱۳۹۸ در فرودگاه بغداد و به دستور «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا مورد هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. تروری که گرچه به ادعای کاخ سفید برای تامین صلح در منطقه روی داد اما حوادث پس از آن نشان داد که سدی که شهید سلیمانی در برابر سیل تروریسم از داعش تا گروههای مختلف ایجاد کرده بود؛ فرو ریخت و این سیل امنیت منطقه را تحت تاثیر قرار داد. به منظور بررسی دلایل ترور این شهید و تبعات آن در نظم منطقه با «محمدرضا رئوف شیبانی» مشاور وزیر امور خارجه و نماینده ویژه در امور سوریه به گفتوگو پرداختیم.
حاج قاسم شخصیتی جامعالاطراف داشت
در ششمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی هستیم و مجموع رویدادهای ماههای اخیر بیش از هر زمان دیگری حضور و نقشآفرینی ایشان در شرایط کنونی را ضروری نشان میدهد، سردار سلیمانی به عنوان یکی از فرماندهان کارکشته ایران و منطقه، در برههای از زمان به نقطه مرکزی و ثقل امنیت در منطقه تبدیل شد به عنوان سوال نخست و برای ورود به بحث با توجه به سابقه حضور شما در سوریه و لبنان و همکاری با این شهید عزیز مهمترین ویژگی شخصیتی، حرفهای و مدیریتی ایشان که در میدان و دیپلماسی به چشم میآمد چه بود؟
ابتدا لازم است به این نکته تاکید کنم که سخن گفتن در مقام تبیین شخصیت برجسه و والایی چون شهید حاج قاسم سلیمانی که نامش در صفحه رشادتها و جان فشانی های تاریخ ایران نقش بسته و جاودانه شده است کاری سخت و دشوار است. در عین حال در حد مقدور و در پاسخ به سوالات شما سعی خواهم کرد که گوشهای از دریای توانمندیهای این شهید عزیز را بازگو نمایم.
همانطور که اشاره کردید بنده توفیق داشتم در دو دوره از نزدیک با شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی همکاری داشته باشم. دوره اول در طول جنگ ۳۳ روزه حمله اسرائیل به لبنان و حوادث بعد از این جنگ بود، که حدود ۳ سال بهطول انجامید، و دوره دوم پنج سال تحولات داخلی سوریه از سالهای ۲۰۱۱ لغایت ۲۰۱۶ ( ۱۳۹۰ لغایت ۱۳۹۵ ) که عملا از شروع تحولات سیاسی – امنیتی – نظامی در این کشور شروع و تا اعلام شکست جریانهای تروریستی بهویژه داعش در سوریه ادامه یافت.
در رابطه با سوالی که مطرح کردید، بهنظرم مهمترین ویژگی شخصیتی حرفهای و مدیریتی شهید حاج قاسم سلیمانی؛ جامعالاطراف بودن شخصیت ایشان بود بهگونهای که شهید در هر موقعیتی که قرار میگرفت رفتار و رویکردی کاملا حرفهای را از خود به نمایش میگذارد. در میدان نبرد بهترین فرمانده و در میدان سیاست توانمندترین مذاکره کننده و در میدان طراحی راهبردی نیز بسیار جامعنگر بود. شخصیت شهید سلیمانی امتزاجی از قدرت میدان و توانمندی سیاسی را در خود جای داده بود. این واقعیت را بهخوبی میتوان در تعامل سیاسی ایشان با سطوح عالی مقامات سیاسی کرملین، آنکارا دمشق و دوحه مشاهده کرد.
شهید سلیمانی فرماندهی ممتاز، با فهم و توانمندی بالای راهبردی بود
سالهای پس از شهادت حاج قاسم و در تحلیل رویکرد ایشان در حراست از منافع ملی، گروهی معتقدند که نقش شهید سلیمانی در تثبیت جایگاه منطقهای ایران بیش از آنکه نظامی باشد، راهبردی و سیاسی بود، آیا شما با این موضوع موافقید یا معتقد هستید هر دو این رویکرد توانست حافظ منافع کشور و امنیت منطقه باشد؟
به اعتقاد من هر دو جنبه را در شخصیت شهید عزیزمان حاج قاسم سلیمانی می توان دید. بدون شک وجهه راهبردی در رویکرد ایشان برجسته تر بود. ایشان اگر اقدامی نظامی را در دستور کار خود قرار میداد، با نگاهی کاملا راهبردی از بازوی نظامی استفاده میکرد. ایشان فرماندهی ممتاز، با فهم و توانمندی بالای راهبردی بود. چنانچه در میدانی پا میگذاشت که هدف از این اقدام حفظ و حراست از منافع میهن عزیزمان بود، همزمان نیز طراحی راهبردی کشور جهت تحقق اهداف کلان منطقهای جمهوری اسلامی ایران را نیز مدنظر داشت. اگر در لبنان در طول جنگ ۳۳ روزه در کنار فرماندهان مقاومت لبنان حضور داشت، علاوه بر حمایت از تمامیت ارضی لبنان، در تلاش بود که طرح امریکایی – صهیونیستی در منطقه تحت عنوان خاورمیانه جدید را نیز متوقف و تهدیدات راهبردی علیه کشورمان را خنثی نماید. او همین هدف را بهگونهای دیگر با حضور خود در میدان بسیار پیچیده سیاسی-امنیتی– نظامی سوریه دنبال میکرد.
شهید حاج قاسم سلیمانی یک عارف به تمام معنا بود
در طول سالهای فعالیت در لبنان یا سوریه، چه ویژگی شخصی شهید سلیمانی در تعامل مثبت با مقامات و گروههای مقاومت، اثرگذار بود و چه شرایط خارج از این ویژگیها توانست به شکلگیری یک هستهای برای مقابله با ناامنی در منطقه منجر شود؟
مجموعهای از خصوصیات ویژه موجود در شخصیت این شهید بزرگوار موجب شده بود که او اهداف دقیق دشمن و راههای مقابله با آن در میدان سوریه و لبنان را بهخوبی شناسایی و با آن مقابله نماید، و همزمان نیز جریان ها و عناصر مقاومت را نسبت به رویکرد خود مطمئن و نوعی همگرایی در بین این جریانها برای تحقق هدفی مشترک بهوجود آورد. از جمله این ویژگی ها میتوان به درک و احساس خطر پیش از وقوع آن اشاره کرد. بیاد میآورم که بعد از یکی از جلسات دبیرخانه شورای امنیتی ملی در زمانی که بسیاری خوشبینانه مشغول تحلیل تحولات جاری در جهان عرب تحت عنوان بهار عربی بودند؛ نظر حاج قاسم در این مورد را سوال کردم. ایشان گفت من بیشتر نگرانم که این تحولات با سوء استفاده غرب و عوامل منطقهای آن، دامن دوستانمان در منطقه را بگیرد. در این موقع کاملا احساس کردم که شهید سلیمانی در ذهن خود سناریوی کامل تحولات سوریه و نحوه خنثیسازی آنرا قبل از وقوع آن در ذهن خود پرورش میدهد.
هوشیاری ایشان و دغدغهمند بودن او در مسئولیتهایی که بهعهده داشت زبانزد بود. او همواره تلاش داشت که دغدغهمند بودن را به فرماندههای زیر مجموعه خود یادآوری کند. ویژگیهای اخلاقی ایشان جاذبه زائدالوصفی را در ایشان ایجاد کرده بود بهگونه ای که بسیاری از مجاهدین او را از جنس خود میدیدند. برخورد اخلاقی او با جبهه داخلی و از سوی دیگر مشت آهنینی که در مواجهه با دشمن به نمایش میگذاشت، ترجمه واقعی این آیه شریفه است که: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم». با جرات میگویم که شهید حاج قاسم سلیمانی یک عارف به تمام معنا بود. من این معنا را در یکی از جلساتی که شهید با مجموعهای از فرماندهان برگزار کرده بود شاهد بودم، شهید عزیزمان این جلسه را با تفسیر عرفانی و پرمعنای یک حدیث از معصومین شروع کرد.
حاج قاسم پروژه امریکایی– صهیونیستی در منطقه را بهم ریخته و ناکام کرده بود
برخی معتقدند اگر ترور دیماه ۱۳۹۸ توسط آمریکا رخ نمیداد، احتمال هدف قرار گرفتن شهید سلیمانی در جریان جنگ خردادماه از سوی اسرائیل وجود داشت. ارزیابی شما از این احتمال چیست؟ شخصیت و فرماندهی مانند حاج قاسم چه جایگاهی در اهداف تلآویو و واشنگتن داشت؟
شهید حاج قاسم سلیمانی بدون تردید در راس اهداف دشمن صهیونیستی و امریکا قرار داشت. قطعا اگر امریکا دست به این اشتباه و خطای بزرگ نزده بود، دشمن اسرائیلی حتما سعی داشت ایشان را در زمره اولین اهداف خود در تجاوز ۱۲ روزه خود به کشور عزیزمان قرار دهد. به اعتقاد من جنایتی که امریکا انجام داد قطعا با طراحی و همراهی نزدیک رژیم صهیونیستی بود. شاید در آن زمان اسرائیل جرات هدف قرار دادن فرمانده بزرگی چون حاج قاسم را نداشت (بهخاطر ترس از عواقب احتمالی بعد از ترور ) لذا این ماموریت به امریکا سپرده شد تا اسرائیل در این مقطع از پاسخ قاطع جمهوری اسلامی ایران در امان بماند. بههرحال حاج قاسم بهدلیل اینکه پروژه امریکایی– صهیونیستی در منطقه را بهم ریخته و ناکام کرده بود، سالها در لیست ترور آنها قرار داشت.
حاج قاسم در طول حیات خود نیروهایی را در درون جبهه مقاومت پرورش داده که خلاء حضورش را پر خواهند کرد
ایران، منطقه و جهان پس از شهادت سردار سلیمانی را از نظرگاه یک دیپلمات چگونه ارزیابی میکنید؟ عدم حضور این فرمانده در امنیت و معادلات این سه حوزه چه تاثیری داشته است؟
بدون تردید خلاء حضور سردار عزیز سلیمانی در شرایط حاکم بر منطقه و به تبع آن تحولات مرتبط با صحنه تحولات بینالملل مورد سوءاستفاده دشمنان ثبات و امنیت و آرامش ایران و منطقه قرار گرفته و برای آنها فرصتهایی را فراهم نموده است. شما شاهدید که این روزها اخبار و زمزمههایی دال بر جان گرفتن مجدد جریانهای تروریستی در منطقه بهویژه جریان تروریستی داعش هستیم. اتفاقاتی که در سوریه و لبنان حادث شده بدون تردید یکی از عوامل اصلی آن ناشی از خلاء حضو پرقدرت فرماندهی همچون حاج قاسم سلیمانی است. این حوادث، شرایطی را فراهم کرده که فضای تحرکات بیثباتساز و تخریب کننده را برای رژیم صهیونیستی مهیا ساخته است. شهید سلیمانی در دوران حیات خود حمایتهای بیدریغی را از محور مقاومت مینمود به گونهای که این رویکرد موانع سختی را در برابر زیاده خواهیهای دشمن صهیونیستی ایجاد کرده بود. البته این نکته را نباید فراموش کرد که شهید حاج قاسم در طول حیات خود نیروهایی را در درون جبهه مقاومت پرورش داده که نه تنها خلاء حضورش را پر خواهند نمود که با اراده و عزمی راسخ تر در جهت تحقق اهداف خود گام برخواهند داشت.
فقدان شهید سلیمانی شوک بزرگی بر محور مقاومت بود
آیا میتوان گفت ترور سردار اصلیترین هدف آمریکا و اسرائیل بود تا پس از آن شرایط را برای محور مقاومت سخت کرده و به ادعای خود این مقاونت را نابود کنند؟ به دیگر سخن آیا چیزی که سردار در میان مردم و گروههای مقاومت در منطقه ایجاد کرد، قائم به شخص بود که با عدم حضور آن شخص امکان نابودی فراهم شود؟
حاج قاسم این هنر را داشت که هوشمندانه، مرحله بعد از خود را برای جبهه مقاومت طراحی نماید. لذا هرچند شرایط این روزهای محور مقاومت، شرایط سختی است لیکن افق پیش رو برای جبهه مقاومت افقی روشن و امیدوار کننده است. البته باید بر این نکته نیز اعتراف نمود که ترور شهید حاج قاسم سلیمانی و فقدان ایشان، تاثیر فزایندهای بر جبهههای متعلق به مقاومت گذاشته است. فقدان ایشان شوک بزرگی بر محور مقاومت بود همانگونه که شهادت شهید بزرگوارمان سید حسن نصر الله این تاثیر و شوک را بر تمامیت جبهه مقاومت وارد ساخت. در همین رابطه به اعتقاد من یکی از اصلی ترین عوامل سقوط سوریه و عدم پایداری و مقاومت بشار اسد، خالی شدن صحنه از رزمندگان و مجاهدانی چون حاج قاسم سلیمانی و سید حسن نصر الله به عنوان دو عمود خیمه محور مقاومت بود. مجددا تاکید می کنم که با ذکاوت، مدیریت و هوش سرشاری که در این دو شهید بزرگوار سراغ داریم، قطعا ایشان در طول حیات خویش خلاء ناشی از عدم حضورشان را تدبیر کردهاند. کار دشوار، لیکن امکانپذیر است.
صلح مورد نظر ترامپ امنیتی است که داعش دست پرورده امریکا بتواند مجددا جان بگیرد
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا پس از ترور شهید سلمیانی و حتی در همین ماههای اخیر مدعی بود که این موجب افزایش امنیت منطقه شده است. از منظر تجربه میدانی شما، واقعیتهای پس از این ترور چه چیزی را نشان داد؟
قطعا امنیت مورد نظر ترامپ و دشمن صهیونیستی با مفهوم امنیت مطلوب مردم منطقه فاصله بسیار دارد. به نظر ترامپ امنیت در منطقه زمانی محقق میشود که مانعی در برابر تحرکات صهیونیستها در منطقه وجود نداشته باشد و رژیم صهیونیستی آزاد بتواند در سرتاسر سرزمینهای عربی جولان بدهد آنگونه که این روزها در سوریه شاهد آن هستیم. امنیت مورد نظر ترامپ امنیتی است که داعش دست پرورده امریکا بتواند مجددا جان بگیرد و مردم منطقه را مورد تهدید قرار دهد. امنیت مورد نظر ترامپ آن امنیتی است که امریکا به راحتی بتواند بر منابع سرشار انرژی در منطقه سیطره داشته باشد آنگونه که در عراق و سوریه شاهد آن هستیم، و امنیت مورد نظر ترامپ آن امنیتی است که بتواند نقشه منطقه را آنطوری که منافع استعماریش ایجاب می کند بازطراحی نموده، به اسرائیل عمق جغرافیایی بدهد و امنیت پایداری را برای آنها از حساب مردم و کشورهای منطقه فراهم نماید. با این نگاه قطعا شهادت سردار سلیمانی که همواره به عنوان مانعی سخت در برابر برنامه های امریکایی-صهیونیستی در منطقه ایستادگی کرد برای امریکا مطلوب و برای مردم مظلوم منطقه خسارتی بزرگ است.



