به گزارش سراج24؛ در عصر ارتباطات دیجیتال، مفهوم «خبر» دیگر به تحریریههای رسمی و خبرنگاران حرفهای محدود نیست؛ هر کاربر تلفن هوشمند میتواند منبع تولید و توزیعکننده خبر باشد. این تحول بزرگ، هرچند به دموکراتیزه شدن اطلاعرسانی کمک کرده، اما در سوی دیگر موجب رشد نگرانکننده پدیدهای به نام اخبار جعلی (Fake News) شده است.
دیگر روز یا هفتهای نیست که در فضای مجازی کشورمان خبری جعلی در حوزههای مختلفی از اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و .. منتشر نشود؛ اخبار جذابی که با سرعت بالا منتشر میشوند و به رغم تاثیرگذاری بر مخاطبان با همان سرعت نشر، از التهاب میافتند.
اخبار جعلی، بهعنوان اطلاعات نادرست یا تحریفشدهای که با هدف فریب مخاطب منتشر میشود، امروز به یکی از چالشهای اساسی رسانهها، نهادهای حاکمیتی و حتی امنیت اجتماعی در بسیاری از کشورها تبدیل شده است.
با گسترش شبکههای اجتماعی و پیامرسانها، انتشار خبر بدون تأیید منبع رسمی به امری عادی بدل شده است. مسائلی همچون نوسانات اقتصادی، حوادث طبیعی یا اعتراضات اجتماعی، بارها بستر گسترش شایعات و اطلاعات نادرست بودهاند.
اما چرا جامعه تا این اندازه در برابر اخبار جعلی آسیبپذیر شده است؟ در این گزارش دلایل و زمینههای گسترش این پدیده را در سه سطح خرد (فردی و روانشناختی)، میانی (اجتماعی و فرهنگی) و کلان (فناورانه و محیطی) بررسی میکنیم.
عوامل فردی و روانشناختی شیوع اخبار جعلی
پدیده گسترش اخبار جعلی در شبکههای اجتماعی تنها حاصل ضعف فناوری یا نبود نظارت نیست، بلکه عمیقاً در سازوکارهای روانی و شناختی انسان ریشه دارد.
تحقیقات نشان میدهد که افراد نهتنها در تولید و انتشار اخبار جعلی نقش دارند، بلکه در پذیرش و باور آن نیز به واسطه مجموعهای از عوامل روانشناختی تأثیر میپذیرند. این عوامل را میتوان در چند بعد اصلی بررسی کرد:
عوامل فردی و انگیزشی
ویژگیهای شخصیتی و انگیزشهای درونی افراد نقش مهمیدر رفتار آنها نسبت به اخبار ایفا میکند. افراد دارای وجدانگرایی پایین و روانرنجوری بالا معمولاً در تصمیمگیریهای رسانهای دچار بیدقتی هستند و احتمال بیشتری دارد که بدون بررسی صحت منابع، اخبار جعلی را بازنشر کنند.
افرادی با نیاز بالا به تأیید اجتماعی یا تمایل به خودنمایی هم ممکن است آگاهانه یا ناخودآگاه در انتشار چنین اخباری مشارکت کنند تا جایگاه اجتماعی خود را در فضای مجازی تقویت کنند.
از سوی دیگر، انگیزشهایی چون ترس از عقبماندن از جریان اطلاعات، خستگی از شبکههای اجتماعی و تمایل به کمک یا نوعدوستی ناآگاهانه نیز از دلایل روانی مؤثر در این زمینه هستند.
عوامل شناختی
از دیدگاه روانشناسی شناختی، نحوه پردازش اطلاعات در ذهن افراد تأثیر چشمگیری بر گسترش و پذیرش اخبار جعلی دارد. پژوهشهای اخیر نشان میدهند که بسیاری از کاربران در شبکههای اجتماعی اطلاعات را نه بر اساس اعتبار منبع، بلکه بر پایه سازگاری آن با باورها و پیشفرضهای ذهنی خود ارزیابی میکنند.
یکی از مهمترین زمینههای روانشناختی در شکلگیری و تداوم اخبار جعلی، سوگیری تأیید است؛ یعنی تمایل افراد به پذیرش و بازنشر اطلاعاتی که با نگرشها یا ارزشهای پیشین آنان همخوان است، حتی اگر شواهد معتبری از نادرستی آن وجود داشته باشد. این سوگیری باعث میشود فرایند تفکر انتقادی و بررسی منبع در کاربران تضعیف شده و آنها به طور ناخودآگاه در چرخه بازتولید اخبار جعلی مشارکت کنند.
عوامل هیجانی
احساسات نقش تعیینکنندهای در رفتار کاربران دارند. پژوهشها نشان میدهند که هیجانهای منفی مانند خشم، ترس، اضطراب و اندوه، افراد را به واکنشهای سریع و غیرمنطقی سوق میدهد و احتمال انتشار محتوا بدون بررسی را افزایش میدهد.
از سوی دیگر، برخی کاربران از بازنشر اخبار شوکآور یا ترسناک برای ابراز هیجان یا جلب توجه دیگران استفاده میکنند. در واقع، رابطهای دوسویه میان هیجان و رفتار اطلاعرسانی وجود دارد: هیجانات شدید میتوانند تصمیمگیری عقلانی را تضعیف کرده و واکنشهای تکانشی را جایگزین تحلیل منطقی کنند.
بیتوجهی و ناآگاهی
بسیاری از کاربران بدون بررسی صحت مطالب یا آگاهی از اهداف تولیدکنندگان محتوا، اخبار را صرفاً به دلیل جذاب بودن تیتر یا هماهنگی با نگرش خود بازنشر میکنند. ناآگاهی نسبت به شیوههای جعل خبر و شباهت ظاهری وبسایتهای جعلی با منابع رسمی، از مهمترین دلایل پایداری این چرخه اطلاعات نادرست است.
عوامل اجتماعی و فرهنگی
در سطح میانی، مجموعهای از عوامل اجتماعی و فرهنگی، مقاومت جامعه را در برابر اطلاعات نادرست تضعیف میکنند.
بحران اعتماد عمومی
یکی از مهمترین دلایل گسترش خبر جعلی در جامعه، بحران اعتماد عمومی به رسانهها و نهادهای رسمی اطلاعرسانی است.
میزان اعتماد مردم به رسانههای جریان اصلی، با سلیقه حاکمیت برای نحوه پوشش اخبار در رسانه ملی ارتباط دارد. به عنوان نمونه در ایران همخوان نبودن سلیقه مخاطب عام با سلیقه سیاستگذاران رسانه ملی در پوشش اخبار و میل مخاطب برای آگاهی بیشتر از زوایای خبری یک رویداد در مقابل دلایل رسانه ملی برای اعمال دروازهبانی بیشتر در خبر، زمینه را برای گرایش مخاطب به اخبار رسانههای غیر رسمیو پذیرش اخبار جعلی هموار میکند.
سطح پایین سواد رسانهای
عامل دیگر، سطح پایین سواد رسانهای در میان بخشی از جامعه است. بسیاری از کاربران، توانایی تمیز خبر واقعی از خبر جعلی را ندارند و سازوکارهای حرفهای تولید خبر (مانند راستیآزمایی منبع، بررسی تقاطع اطلاعات و تحلیل زمینه) برایشان ناشناخته است. سواد رسانهای پایین میتواند به گرایش افراد به اخبار جعلی منجر شود. افرادی که سواد رسانهای پایینی دارند نمیتوانند اخبار جعلی را از اخبار واقعی تشخیص دهند.
سنت شایعهسازی
از منظر فرهنگی نیز، میتوان این فرضیه را مطرح کرد که سنت دیرینه شایعهسازی در جامعه ایرانی نقش مهمی در انتشار اخبار جعلی و استقبال از آن دارد. به نظر میرسد در شرایطی که اطلاعات رسمی محدود یا دیرهنگام منتشر میشود، مردم به روایتهای غیررسمی پناه میبرند. این الگوی رفتاری احتمالاً در تاریخ شفاهی کشور ریشه دارد.
عوامل فناورانه و محیطی
نهاییترین سطح تحلیل، به خودِ محیط فناورانهای میپردازد که افراد و گروهها در آن فعالیت میکنند؛ محیطی که به دلیل ساختارهای الگوریتمی و انگیزههای اقتصادی، ذاتاً مستعد گسترش اطلاعات جعلی است.
نقش فناوری و شبکههای اجتماعی
فناوریها و تکنولوژیهای جدید، جنبش جدید و تازهای را در جهان و همچنین در حوزه ارتباطات و انتقال دانش به وجود آورده است. در عصر حاضر افراد میتوانند از طریق دسترسی به اینترنت در سریعترین زمان ممکن اطلاعات مورد نیاز خود را از منابع اطلاعاتی مختلف به دست آورند. از سوی دیگر همین امکانات و فناوریهای نوین این امکان را به وجود آورده که هر فردی بتواند به راحتی در شبکه جهانی وب و دنیای اینترنت مطالبی را منتشر کند.
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک و توئیتر اشتراکگذاری اطلاعات را در میان کاربران خود امکانپذیر میکنند و بسیاری از این پلتفرمها اخبار یا تبلیغات را به گونهای ارائه میکنند که تشخیص منابع خبری واقعی از سایتهای جعلی را دشوار میکند. بیشتر فضای تبلیغاتی پلتفرم رسانههای اجتماعی از طریق کارگزاران فروخته میشود به این معنی که پلتفرم اغلب نمیداند چه چیزی در سایت آنها تبلیغ میشود. این ویژگیها پلتفرمهای رسانههای اجتماعی را به مکانی ایدهآل برای شکوفایی اخبار جعلی تبدیل میکند.
عوامل محیطی آنلاین
این عوامل شامل استفاده از رباتها و هوش مصنوعی الگوریتمهای رسانههای اجتماعی و فضای عمومیحاکم بر جامعه میشوند. استفاده از رباتها و هوش مصنوعی میتواند به انتشار سریع و گسترده اخبار جعلی منجر شود. الگوریتمهای رسانههای اجتماعی نیز میتوانند به انتشار اخبار جعلی کمک کنند زیرا این الگوریتمها، اخبار پربازدید را در معرض دید کاربران قرار میدهند حتی اگر این اخبار جعلی باشند. فضای عمومی حاکم بر جامعه نیز میتواند بر گرایش افراد به اخبار جعلی تأثیر بگذارد. به عنوان مثال در فضایی که اخبار جعلی به طور گسترده منتشر میشود افراد بیشتر احتمال دارد که اخبار جعلی را باور کنند.
اتاقهای پژواک
از نگاه پژوهشگران، پدیدهای با عنوان «اتاقهای پژواک» هم بر شیوع اخبار جعلی تاثیرگذار هستند. در واقع الگوریتمها در شبکههای اجتماعی آنلاین با ثبت ترجیحات کاربران و نمایش اخبار و پستها بر اساس آن، یک «اتاق پژواک» برای آنها ایجاد میکنند. کاربران نیز تمایل دارند اخبار و اطلاعاتی را مصرف کنند که آنها را در همین اتاق پژواک نگه دارد (یعنی با باورهایشان همسو باشد). این وضعیت منجر به محیطی میشود که در آن اطلاعات جانبدارانه و حقایق تحریفشده فراوان شده و بستر مناسبی برای اطلاعات نادرست (misinformation) و گمراهکننده (disinformation) فراهم میآید.
اقتصاد توجه
به نظر میرسد که مدل کسبوکار بسیاری از پلتفرمها و وبسایتها بر پایه تبلیغات و جذب حداکثری توجه مخاطب استوار است.
شبکههای اجتماعی به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان کاملترین تجلی «اقتصاد توجه» هستند. شبکههای اجتماعی را میتوان نوعی از رسانه های نوین دانست که محتوایشان را خود کاربران تأمین میکنند. برای نمونه در رسانهای مانند توییتر، توجه تنها وجه رایجی است که تمامیکسانی که محتوا را تولید میکنند به دنبال آن هستند. هر فردی که بتواند با شیوه های مختلف توجه مخاطبان بیشتری را جذب کند، بازدیدکنندگان بیشتری را به قسمت خود آورده است و میتوان آن را سرمایهدارتر دانست. بالاترین دستاورد برای افراد موفق در این شبکه معادل توجه خالص است. توجه مخاطبان به تبع خود درآمدهای غیر مستقیم فراوانی را برای این جذبکنندگان توجه خواهد داشت.
دقیقاً در همین نقطه است که این مدل اقتصادی به گسترش اطلاعات نادرست گره میخورد. این رقابت شدید باعث میشود رسانههایی که هدف اصلیشان کسب درآمد و منافع مالی است، به روشهای غیراخلاقی روی بیاورند. این رسانهها برای جلب توجه مخاطبان به هر قیمت ممکن، به جای نیازهای واقعی، بر نیازهای کاذب و زودگذر آنها (مانند هیجانات لحظهای) تمرکز میکنند.
در این چارچوب، اخبار جعلی را میتوان یکی از مصادیق بارز محتوای دروغین و فریبنده دانست که نویسندگان آن را توجه کاذب مینامند؛ روشی که همچون کرم سر قلاب ماهیگیری عمل کرده و صرفاً با هدف کسب درآمد از توجه، طراحی شده است.
نتیجهگیری
گسترش اخبار جعلی در جامعه ایران پدیده پیچیدهای است که از ترکیب آسیبپذیریهای عمیق روانی و شناختی، مانند تمایل به پذیرش اطلاعات همسو با باورهای قبلی (سوگیری تأیید) و تأثیر قدرتمند واکنشهای هیجانی چون خشم و ترس که تحلیل منطقی را تضعیف میکنند، نشأت میگیرد. این تمایلات فردی، در ترکیب با یک زمینه اجتماعی شامل بحران اعتماد به منابع رسمیو سطح پایین سواد رسانهای که تشخیص حقیقت از دروغ را دشوار میسازد، به شدت تقویت میشوند.
در نهایت، ساختار فناوریهای نوین، بهویژه الگوریتمهای شبکههای اجتماعی که اتاقهای پژواک میسازند و انتشار سریع و بدون راستیآزمایی را تسهیل میکنند، بستری ایدهآل برای تشدید این ضعفها فراهم میآورد. بنابراین، چالش اخبار جعلی نه یک مساله واحد، بلکه نتیجه درهمتنیدگی میان شناخت انسان، پویاییهای اجتماعی و ساختارهای فناورانه است.
گزارش از:
زینب سبزی



