
به گزارش سراج24؛ ذبیحالله مهریپور : از سوی دیگر جنگ ۱۲ روزه آزمونی عینی برای میزان تاب آوری در برابر تجاوز بود.
این آزمون نشان داد که گفتمان ملی ظرفیت هایی ضمن برخورداری از تاب آوری در مقابل چالش های سخت محیطی، نیازمند تقویت جدی بازدارندگی ملی است؛ بازاندیشیای که بتواند ضمن حفظ ظرفیتهای راهبردی سخت افزاری، بر ابعاد اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و رسانهای نیز تمرکز کند. در جهانی که جنگها بیش از آنکه در میدان نبرد روی دهند در عرصه افکار عمومی و روایتها شکل میگیرند، بازدارندگی ملی نیز باید خود را با شرایط جدید تطبیق دهد و از دل جامعه معنا و پویایی بگیرد.
چرا تقویت بازدارندگی ملی ضروری است؟
۱. تغییر میدان رقابت و مواجهه: جنگ ۱۲ روزه نشان داد که رویارویی امروز فقط در سطح نظامی نیست. رسانه، فناوری، اقتصاد و افکار عمومی از دیگر میدانهای اصلی رقابت هستند و هرگونه بیتوجهی به آنها میتواند دستاوردهای دیگر حوزه ها را تضعیف کند.
۲. وجود فشارهای اقتصادی و معیشتی: تحریمها و فشارهای خارجی تابآوری جامعه را تحت تأثیر قرار میدهند. گفتمان مقاومت بازدارندگی ملی تنها زمانی ماندگار میماند که بتواند به زبان معیشت و عدالت اجتماعی نیز سخن بگوید.
۳. لزوم افزایش همبستگی ملی: تجربه جنگ نشان داد که بازدارندگی زمانی پایدار است که همه گروهها و جریانهای سیاسی آن را بهعنوان بخشی از منافع و هویت ملی درک کنند، نه صرفاً رویکرد یک گروه سیاسی خاص.
محورهای تقویت بازدارندگی ملی
۱- گذار از نگاه صرف نظامی و سخت افزارانه: مقاومت باید از تکیه صرف بر توان دفاعی و نظامی فراتر رود و از ظرفیتهای قدرت نرم همچون فرهنگ، دیپلماسی عمومی، رسانه و تعاملات مردمی بهره گیرد. چنین نگاهی، تصویری متوازنتر و عمومی تر از مقاومت ارائه میدهد.
۲- پیوند بازدارندگی با زندگی روزمره مردم: مقاومت زمانی معنا پیدا میکند که با عدالت اجتماعی، مبارزه با فساد و بهبود معیشت مردم پیوند بخورد؛ در غیر این صورت از بستر اجتماعی خود فاصله خواهد گرفت.
۳- بازنمایی مقاومت در سطح ملی: بازتعریف مقاومت بهعنوان بخشی از منافع و هویت ملی میتواند اعتماد عمومی و وحدت داخلی را افزایش دهد.
۴- تکیه بر تابآوری اجتماعی: تابآوری اجتماعی که خود متاثر از عوامل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... بنیان پایداری هر گفتمان ملی است. جامعهای مقاوم برابر فشارها، گفتمانی پویا و ماندگار را شکل میدهد.
راهکارهایی برای آینده
۱- سیاستگذاری در جهت اقتصادی مقاوم و عدالتمحور: حمایت از تولید داخلی، تنوعبخشی به اقتصاد ملی و ایجاد عدالت در توزیع منابع، پایههای پایداری و تاب آوری اجتماعی را مستحکم میکند.
۲- رسانه و روایتسازی چندسطحی: باید در حوزه کار رسانه ای بازدارندگی را نه تنها در قالب تقابل سخت افزاری و نظامی بلکه در چارچوب ارزشهای انسانی، اخلاقی و تاریخی بازنمایی کرد.
۳- تقویت همبستگی و سرمایه ملی: استفاده از عناصر فرهنگی، تاریخی و حافظه جمعی جامعه ایرانی میتواند بازدارندگی را به عنوان سرمایهای ملی و تمدنی بازتعریف کند.
۴- تعامل با جریانهای جهانی عدالتخواه: پیوند با جنبشهای جهانی عدالتطلب و ضد استعمار بعد اخلاقی و جهانی بازدارندگی را تقویت میکند.
۵- گفتوگو با نسل جوان: بازآفرینی مفاهیم بازدارندگی در قالبهای فرهنگی و رسانهای متناسب با زبان نسل امروز، ضامن پویایی و استمرار این گفتمان است.
جمعبندی
جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی بار دیگر نشان داد که بازدارندگی همچنان از ظرفیت بالایی برای حفظ انسجام ملی و صیانت از منافع کشور برخوردار است. اما پایداری و کارآمدی این گفتمان، نیازمند نوسازی فکری و عملی است. بازاندیشی در گفتمان مقاومت به معنای عبور از نگاه صرفاً سختافزارانه و حرکت به سوی نگاهی جامع، انسانی و توسعهمحور است؛ نگاهی که عدالت اجتماعی، تابآوری اقتصادی و همبستگی ملی را در مرکز خود قرار میدهد. تنها در چنین چارچوبی، مقاومت میتواند به سرمایهای پایدار و الهامبخش برای آینده ایران تبدیل شود.