
به گزارش سراج24؛ مهدی نقیبی عضو هیت علمی اندیشکده هدایت، نوشت:
قطعنامه ای که هفته گذشته در شورای امنیت رای گیری شد مربوط به 'تداوم لغو تحریم ها' بود و تصویب آن لزوما به معنای فعال شدن اسنپ بک نیست. اسنپ بک در صورت عدم توافق تا تاریخ ۲۸ سپتامبر (۶ مهر) فعال می شود و در همین لحظه پیشنهادهای جدید دیپلماتیک درباره اسنپ بک از سوی طرفهای مختلف در حال گفتگو است.
حسن روحانی، دوشنبه اول اردیبهشتماه 1404، در دیدار اعضای شورای مرکزی مجمع ایثارگران بیان کرد: «ما سه وزیر اروپایی را به تهران دعوت کردیم که کمتر سابقه داشت در تاریخ کشورمان که سه وزیر کشورهای مهم اروپایی با هم به تهران بیایند. با هم مذاکره کردیم. بحثهای زیادی داشتیم که اکثر آن مباحث گفته نشد، آن زمان نمیخواستیم بگوییم، بعد هم فرصت پیش نیامد که توضیح بدهیم. در آن مذاکره با سه وزیر صحبت کردیم که برای مدت کوتاهی فعالیت هستهایمان را تعلیق کنیم و آنها نگذارند پرونده ما به شورای امنیت برود. آنها قبول کردند. من به آنها گفتم شما سه کشور قبول کردید ولی اگر آمریکا خودش بخواهد این کار را کند شما چه کار میکنید؟ آمریکا عضو دائم شورای امنیت است و میتواند قطعنامه را خودش پیشنهاد بدهد. شما چه کار میکنید اگر آمریکا بخواهد این توطئه را بکند؟ یک لحظه فکر کردند، وزیر خارجه فرانسه گفت ما از حق وتو علیه آمریکا، استفاده میکنیم. در تاریخ کمتر سراغ داریم که یک کشور اروپایی بگوید من علیه آمریکا و به نفع ایران از حق وتو استفاده میکنم. بعد از چند لحظه جک استراو [وزیر امور خارجه انگلیس] میکروفنش را روشن کرد و گفت ما هم از حق وتو علیه آمریکا استفاده میکنیم. ما هر دو کشور علیه آمریکا از حق وتو استفاده میکنیم.»
در سال 1382 که اجلاس سعدآباد با سه کشور اروپایی برگزار شد، اصلا اروپا ربطی به پرونده هستهای نداشت چون کشمکش بین ایران و آمریکا بود، حسن روحانی پای سه کشور اروپایی را وسط کشید و با آنها مذاکره کرد که آنها مشکل را حل کنند.
نهایتا اروپاییها گفتند ما کارهای نیستیم بروید با خود آمریکا توافق کنید. بعدها حسن روحانی این جمله را گفت باید برویم با کدخدا ببندیم. اما حالا دیگر اروپاییها شریک معامله شده بودند و نمیشد آنها را کنار گذاشت.
مشکلاتی که امروز نظام و کشور در قضیه اسنپ بک (مکانیزم ماشه) با آن درگیر است و اروپا تبدیل شده به بازوی آمریکا بدلیل تصمیمات جریانی است که در 1382 برای کشور رقم زدند. آقایان کمال خرازی (وزیر خارجه وقت)، حسن روحانی (مسئول پرونده هستهای وقت) ظریف (سفیر وقت ایران در سازمان ملل) و خاتمی (رئیس جمهور وقت) بودند که این دور باطل را از روز اول اینگونه شروع کردند و حالا تبدیل به مدعیانی شدند که با دروغهای متعدد برای تبرئه کردن خودشان مشغول تشویش اذهان عمومی هستند.
ظریف پس از توافق برجام در سال 1394 بارها و بارها در مجلس شورای اسلامی و در برنامههای تلویزیونی وجود مکانیزم ماشه را انکار کرد. اما حالا پس از 10 سال بیان میکند که فردی بنام فرانچسکو از آبدارخانه امور مالی ایتالیا در اتحادیه اروپا آمده و در لحظات آخر به دوستان اروپایی خودش گفته که این بند را به توافق اضافه کنند و موضوع اصلا ربطی به آمریکا هم ندارد. اینگونه حرف زدن یعنی سفیدشویی آمریکا. آقای ظریف الان راست میگوید یا 10 سال پیش؟ بالاخره یکی از این دو بار دروغ میگفته. چرا موضوع فرانچسکو و اسنپ بک را همان موقع توضیح نداد. یعنی یک نفر از کارشناسان استاد تمام علوم سیاسی ما آقایان ظریف، تختروانچی و عراقچی متوجه موضوع نبودند که در یک سند بینالمللی دارند چه چیز را امضا میکنند؟
آیا چنین فردی لایق عنوان سردار دیپلماسی است و اعضای این تیم باید هرکدام چندصد سکه جایزه میگرفتند؟ اگر در یک نظام حکومتی، سیستم دادستانی حرفهای وجود داشته باشد و آن کشور دچار مسئلهی مشابه این موضوع شود، تمام عوامل تیم مذاکره کننده را بدلیل خباثت، کمکاری و ترک فعل که منجر به اشکالات اساسی در امضای یک سند بینالمللی شده است محاکمه میکردند. امروز مشخص شده که سند خفت بار برجام عامل سلطه دشمنان بر ایران اسلامی است درحالیکه نه مردم ایران چنین چیزی را میخواستند و نه در راس نظام، شخص ولی فقیه با چنین مذاکراتی موافق بود.
حضرت آقا در تاریخ نوزدهم بهمن 1403 فرمودند: «دولت آن روز ما نشست مذاکره کرد، رفتند، آمدند، نشستند، برخاستند، مذاکره کردند، گفتگو کردند، خندیدند، دست دادند، رفاقت کردند، همهکار کردند، یک معاهدهای هم تشکیل شد؛ در این معاهده، طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد، خیلی امتیاز داد به طرف مقابل، امّا همان معاهده را آمریکاییها عمل نکردند؛ همین شخصی که حالا الان سر کار است، این معاهده را پاره کرد؛ گفت پاره میکنم و کرد؛ عمل نکردند.
قبل از این هم که او بیاید، همانهایی که این معاهده با آنها انجام گرفته بود به معاهده عمل نکردند؛ معاهده برای این بود که تحریمهای آمریکا برداشته بشود، [امّا] تحریمهای آمریکا برداشته نشد. در مورد سازمان ملل هم یک استخوانی لای زخم گذاشتند که مثل تهدیدی همیشه بالای سر ایران وجود داشته باشد ... با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد؛ مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست.»
اسنپ بک مشابه شمشیر داموکلس است که روی گردن کشور ایران قرار داده شده آن هم به اختیار یک جریان سیاسی غربگرا که درحال استحالهی میلیمتری نظام و تکه تکه کردن اقتدار کشور و فروختن آن به غرب، تحت عنوان مذاکره،رفع تحریم و برداشتن سایه جنگ است.
دستاورد و پیامد برجام، ده سال جاسوسی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از ایران بود که منجر به حمله مستقیم نظامی اسرائیل و سپس آمریکا به خاک کشور شد. آژانس یک گزارش دروغ از پرونده ایران تهیه کرد که منجر به صدور قطعنامه در شورای حکام علیه ایران شد و بعد از آن، طرح حمله به ایران که در زمان معطل کردن ایران با مذاکرات غیرمستقیم، برنامهریزی کرده بودند را انجام دادند. امروز معلوم شده که مذاکره با غرب منتج به تحریم بیشتر و جنگ میشود و این 22 سال مذاکرات هستهای نه تنها وضعیت جامعه را بهتر نکرده بلکه هر چه بیشتر به این مذاکرات پرداخته شده مثل ماشینی که در گل گیر کرده باشد با فشار بیشتر پدال گاز، ماشین اقتصاد و سیاست کشور بیشتر در گل فرو رفته است.