
به گزارش سراج24؛ رَنا دجانی، زیستشناس مولکولی اردنی و استاد دانشگاه هاشمیه اردن است. پدرش فلسطینی و مادرش سوری است. دوست دارد به عنوان «دانشمند نیمهفلسطینی با پاسپورت اردنی» شناخته شود. او البته گذرش به هاروارد هم افتاده و در آنجا استاد مدعو است. در جایزه علمی مصطفی (ص)، او عضو کمیته مشورتی است و این هفته در رویدادهای این جایزه در ایران شرکت دارد.
آنگونه که دجانی شرح میدهد، او مدرک دکتریاش را از آمریکا گرفت و به اردن بازگشت. در اوایل کارش، روی دو جمعیت قومی اردن، یعنی چرکسها و چچنیها، پرداخت. وی تلاش کرد دنبال عوامل ژنی برای بیماریهای پیچیده مانند دیابت بگردد. در نهایت، این امر اتفاق افتاد و افزون بر آن، یک پایگاه داده DNA نیز ایجاد شد.
دجانی، مسیر زندگی و علمی خود را همیشه با نگاه به گذشته و ریشههایش شکل داده است. وقتی از پدر فلسطینی و مادر سوری خود حرف میزند، میخواهد به این نکته اشاره کند که فرهنگ و تاریخ منطقه با او عجین شدهاند و الهامبخش نگاه او به جهان، فعالیتها و حتی پژوهشهایش است.
درد نسلها در ژنها ثبت میشود
به لطف مقالههایش در نیچر و ساینس، دجانی را بیشتر بخاطر کشف ارتباط «ژن و تروما» میشناسند. برای او، دانستن اینکه تجربههای سخت زندگی، مثل جنگ، میتوانند در DNA باقی بمانند یا نه، به فرصتی برای تفکر درباره کرامت، توانمندی و عاملیت انسانها تبدیل شده است.
دجانی میگوید: «اردن پناهندگانی از فلسطین، عراق، سودان و بسیاری دیگر از کشورها دارد. با دیدن پناه آوردن آنها به اردن، که نیمی از آنان کودکان زیر ۱۸ سال بودند، کنجکاوی من برانگیخته شد: چه رخ میدهد؟ تأثیر این همه رنج و تروما بر این کودکان چیست؟ این مردم چگونه زنده میمانند؟
در حالی که دین و معنویت ابزار اصلی ما برای مواجهه با این شرایط هستند، این موضوع کاملاً نادیده گرفته شده است. حتی در کنفرانسهای اخلاق زیستی نیز اشارهای به آن نمیشود.از این رو، علاقهمند شدم بررسی کنم تأثیر تروما تنها بر سلامت روان یا فیزیولوژی ما نیست، بلکه بر DNA ما نیز اثر دارد و به نسلهای بعدی هم منتقل میشود. چراکه آنچه امروز در جهان بروز میدهید و آنچه هستید، محصول ژنهای شما، وراثتی که دریافت کردهاید و محیطی است که با آن روبهرو میشوید.
محیط میتواند ژنها را خاموش یا روشن کند؛ این همان چیزی است که «اپیژنتیک» نامیده میشود. آیا میتوانیم این تغییرات را با مداخلاتی که برای افراد آسیبدیده به کار میبریم، معکوس کنیم؟ و آیا ترومادیدهها فقط قربانیاند یا میتوانند تصمیمات آگاهانه بگیرند، خود را توانمند کنند و مسیر زندگیشان و حتی جامعهشان را تغییر دهند؟»
نیروهایی برای عبور از تروما
پرسشهای دجانی ساده، اما ماهیتی انسانی داشت و تا آن زمان هیچکس در جهان قادر به پاسخگویی به آن نبود. دجانی میگوید تروما مانند خطی نامرئی است که بر ژنها نقش میبندد و میتواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود؛ اما معتقد است که با مداخلات درست میتوان این اثرات را تعدیل کرد.
از آنجایی که مادر وی سوری بود، توانست خانوادههایی را شناسایی کند که کشتار حماه در سال ۱۹۸۲ سوریه را تجربه کرده بودند. بعد از گذشت ۴۲ سال از آن تراژدی، دجانی میگوید: «خانوادههایی را یافتیم که در آنها مادربزرگشان، در هنگام فاجعه باردار بودند. سپس وضعیت دختر و نوههای او را پیگیری کردیم. نهایتاً توانستیم ثابت کنیم که یک «امضای اپیژنتیکیِ تروما» وجود دارد که به نسلهای آینده منتقل میشود.»
پرسشها، دریچهای به علم باکیفیت
این پژوهش در اردن پیش رفت. هرچند دجانی و تیمش برای دسترسی به برخی فناوریهای پیشرفته با دانشمندان خارج از کشور همکاری کردند، اما هدایت و رهبری کامل مطالعه در دستان تیم اردنی بود. اهمیت و نوآوری این کار چنان بود که نتایج آن در مجلات معتبر علمی منعکس شد.
معمولاً در روانشناسی، افراد دارای تروما، «قربانی» قلمداد میشوند. اما این در واقع یک «کلیشه استعماری» است؛ چراکه انسانها هزاران سال است که با تروما روبهرو بودهاند. این رویکردی برای کنترل ماست؛ با گفتن اینکه شما قربانی هستید، به نجات نیاز دارید.
ما مطرح کردیم که این ژنوم نهتنها شما را به «قربانی» شدن و آسیبپذیری سوق نمیدهند، بلکه به شما «عاملیت» میبخشند و شما را برای آیندهای غیرقابل پیشبینی سازگار میسازند. من این را «حکمت مادربزرگم» مینامم، زیرا این همان چیزی است که از پدربزرگها و مادربزرگهای خود به ارث بردهایم.»
تنها داستانسرایان زنده میمانند
در دنیای رانا دجانی، که تکامل را مطالعه کرده، داستانگویی بیش از یک سرگرمی ساده است. او باور دارد «هزاران سال پیش، وقتی انسانها کنار آتش مینشستند، دو گروه بودند: گروهی که قصهها را با شور و تخیل روایت میکردند و گروهی که میگفتند وقت تلف میکنید. اما تنها داستانگویان بودند که زنده ماندند، زیرا در دل هر قصه، دانشی نهفته بود که نسلها را به هم پیوند میداد.
«ما کتابخوانی را دوست داریم»
زیستشناس برجسته اردنی، یک برنامه برای تشویق کوکان به کتابخوانی برگزار میکند، چون اعتثاد دارد ماندن در آزمایشگاه، تنها کاری نیست که از دانشمندان بر میآید. او میگوید: «دیدم که کودکان برای لذت بردن مطالعه نمیکنند. اما وقتی برای لذت مطالعه میکنید، تخیلتان آزاد میشود و آنگاه به عامل تغییر بدل میشوید. از همینجا بود که برنامهای به نام «ما کتابخوانی را دوست داریم» متولد شد. امروز این کار به یک برنامه آموزشی آنلاین تبدیل شده و به ۷۸ کشور در سراسر جهان گسترش یافته است.
هر یک از ما مسئولیت دارد که اگر چیزی نادرست میبیند، آن را اصلاح کند و تغییری ایجاد نماید. هر فرد میتواند آغازگر چیزی بزرگ باشد، همانگونه که در حدیث پیامبر (ص) آمده است، منتظر نباشید، خودتان میتوانید آغاز کنید، حتی با کاری کوچک. پروانه تغییر باشید، بالهایتان را تکان دهید و انشاءالله تغییر رخ خواهد داد.
ما کتابهای کودکانه هم مینویسیم. یکی از کتابهای ما درباره یکی از برندگان جایزه مصطفی (ص)، پروفسور عمر یاغی است. داستان درباره کار اوست، اینکه چگونه کمک کرد از هوا، آب تولید شود. این داستانها میتوانند الهامبخش کودکان باشند و بهطور غیرمستقیم پیامهایی در جهت تغییر رفتار آنها منتقل کنند.»
دجانی یک مادر است، تدریس میکند، دانشمند است و کارآفرینی هم کرده است؛ او هر یک از اینها را یک روسری برای خودش میداند. روسری پنجم اما، چیزی است در کتابی که نوشته توضیح میدهد چیست و چرا به دنبال تعریف آن است.
او در کتاب «۵ روسری» خود داستان چالشهایی که با آنها روبهرو شده و نوآوریهایی که در زمینههای مختلف، از تحلیل ژنتیک و آموزش علوم گرفته تا تغییرات اجتماعی مردمی و بازاندیشی دیدگاههای اسلامی درباره تکامل، ایجاد کرده است، میگوید.
نسلکشی ستونهای علم را هم لرزاند
دجانی در برابر جنایات غزه میگوید: «نسلکشیای که امروز در جریان است، از دو سال پیش آغاز نشده، بلکه از سال ۱۹۴۸ شروع شد؛ زمانی که پدرم بهطور خشونتآمیز به دست نیروهای صهیونیستی از سرزمین خود رانده شد و ناچار به مهاجرت به اردن گردید. این مسئله برای من، به عنوان فردی که اصالتاً اهل فلسطین است، معنای ویژهای دارد.در غزه بیش از ۱۶۰ نفر از دانشگاهیان کشته شدند. اتفاقی که در ایران هم برای دانشمندان افتاد. من چنین میاندیشم که دانشمندان ستون فقرات و اساس جامعه هستند. به همین دلیل، هنگامی که بخواهید جامعهای را نابود کنید، نخست با کشتن و حذف دانشمندان آغاز میکنید.»
امیدوارم بازهم به ایران بیایم
رنا دجانی، این هفته در ایران حضور دارد و برای شرکت در رویداد جایزه علمی مصطفی (ص) آمده است. او در برخی نشستها سخنرانی میکند، جزء اعضای کمیته مشورتی جایزه است و با دانشجویان و اساتید ایرانی به تبادل ایده میپردازد. این نخستین بار است که به ایران آمده و امیدوار است دفعات دیگر هم بیاید.
او دغدغه ارتباط علمی بیشتری بین کشورهای اسلامی و دانشمندان مسلمان را دارد و معتقد است: «تمامی کشورهای ما باید گشوده باشند تا بتوانیم نوعی «گردش نخبگان» در میان کشورهای اسلامی داشته باشیم، همانگونه که در گذشته وجود داشت، انشاءالله.»