۱۴۰۴/۰۵/۳۱ - ۱۹:۱۶
یادداشت/

اسنپ‌بک؛ ابزار فشار روانی، نه اقتصادی

در هفته‌های اخیر، موضوع اجرای «مکانیزم ماشه» یا همان اسنپ‌بک از سوی سه کشور اروپایی بار دیگر به صدر اخبار بازگشته است. رسانه‌های غربی تلاش می‌کنند از این موضوع به عنوان یک تهدید بزرگ علیه ایران یاد کنند.

اسنپ‌بک؛ ابزار فشار روانی، نه اقتصادی

به گزارش سراج24؛ رضا تقی پور روزنامه نگار و کارشناس رسانه نوشت:
در حالی‌که رسانه‌های غربی تلاش می‌کنند اجرای مکانیزم ماشه را تهدیدی بزرگ جلوه دهند، واقعیت این است که ایران سال‌هاست تحت سنگین‌ترین تحریم‌ها قرار دارد و چیزی بیش از این برای تحریم باقی نمانده است؛ اسنپ‌بک بیش از آنکه اثر اقتصادی داشته باشد، ابزاری برای جنگ روانی و فضاسازی تبلیغاتی است.

تحریم‌ها؛ واقعیتی فراتر از اسنپ‌بک

در هفته‌های اخیر، موضوع اجرای «مکانیزم ماشه» یا همان اسنپ‌بک از سوی سه کشور اروپایی بار دیگر به صدر اخبار بازگشته است. رسانه‌های غربی تلاش می‌کنند از این موضوع به عنوان یک تهدید بزرگ علیه ایران یاد کنند، اما واقعیت این است که اقتصاد کشور پیش از این تحت گسترده‌ترین و شدیدترین تحریم‌ها قرار گرفته و عملاً چیزی بیش از آنچه هم‌اکنون در جریان است باقی نمانده است.

تحریم‌های نفتی، بانکی، تجاری، حمل‌ونقل و حتی محدودیت‌های مربوط به دارو و تجهیزات پزشکی، همه و همه سال‌هاست که بر کشور تحمیل شده‌اند. در چنین شرایطی، فعال‌سازی اسنپ‌بک بیش از آنکه معنای اقتصادی واقعی داشته باشد، تکرار همان فشارها در قالبی تازه است.

ماهیت روانی مکانیزم ماشه

باید تأکید کرد که اثرگذاری اصلی اسنپ‌بک، نه در بُعد اقتصادی بلکه در حوزه روانی و تبلیغاتی است. طرف‌های اروپایی و آمریکایی به خوبی می‌دانند که ظرفیت اعمال فشارهای تازه علیه ایران به پایان رسیده است، از این‌رو تلاش می‌کنند با برجسته‌سازی رسانه‌ای و فضاسازی تبلیغاتی، افکار عمومی ایران را دچار نگرانی و بی‌اعتمادی کنند.
این همان الگویی است که در سال‌های گذشته بارها تکرار شده است؛ از اعلام خروج آمریکا از برجام گرفته تا تصویب بسته‌های تحریمی جدید. در هر مرحله، بازار داخلی بیش از آنکه تحت فشار واقعی قرار گیرد، قربانی التهاب روانی و جو تبلیغاتی شد.

سابقه تاریخی تحریم‌ها؛ از ۲۰۱۰ تا امروز

نگاهی به گذشته نشان می‌دهد که حتی در سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳ که قطعنامه‌های شورای امنیت علیه ایران به تصویب رسید، بخش بزرگی از آثار آن ناشی از القای فضای روانی و فشار رسانه‌ای بود. با وجود همان تحریم‌ها، ایران توانست با اتکا به ظرفیت‌های داخلی و همکاری‌های جایگزین، مسیر توسعه فناوری هسته‌ای و حتی پیشرفت‌های اقتصادی را ادامه دهد. امروز نیز شرایط مشابه است؛ تحریم‌ها به مرز اشباع رسیده‌اند و آنچه باقی مانده، تنها استفاده ابزاری از واژه‌ها و سازوکارهای حقوقی است.

سه کشور اروپایی و بازی غیرقانونی

آلمان، فرانسه و انگلیس در این میان نقش ویژه‌ای دارند. آنها در حالی از مکانیزم ماشه سخن می‌گویند که خود طی سال‌های اخیر به هیچ یک از تعهدات برجامی‌شان عمل نکرده‌اند. نه سازوکار مالی مورد وعده (اینستکس) به نتیجه رسید و نه در حوزه نفت و تجارت اقدامی صورت گرفت. در حقیقت، این کشورها به جای پاسخگویی در برابر بدعهدی‌های خود، با طرح مکانیزم ماشه می‌خواهند ایران را متهم و تحت فشار قرار دهند.

از منظر حقوق بین‌الملل نیز اقدام آنها فاقد مشروعیت است، چراکه پس از خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام، اساساً جایگاهی برای اعمال چنین حقی باقی نمانده است.

هدف نهایی: فشار بر افکار عمومی ایران

آنچه اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها دنبال می‌کنند، ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت و ناامیدسازی جامعه از آینده است. این عملیات روانی با تکیه بر بزرگ‌نمایی تهدیدها و القای ناتوانی ایران در مدیریت شرایط طراحی شده است. اما تجربه نشان داده که جامعه ایرانی در برابر چنین فشارهایی مقاوم است و با آگاهی از ماهیت تبلیغاتی این تهدیدها، می‌تواند آرامش خود را حفظ کند.

و در نهایت؛ 

اسنپ‌بک نه یک واقعیت تازه، بلکه تلاشی تکراری برای اثرگذاری روانی بر ایران است. تحریم‌ها پیش از این، بیش از آنچه مکانیزم ماشه می‌تواند اعمال کند، بر کشور تحمیل شده‌اند. بنابراین، آنچه امروز باید مورد توجه قرار گیرد، افزایش هوشیاری عمومی و افشای ماهیت غیرقانونی و تبلیغاتی این اقدام اروپایی‌ها است.

منبع: سراج24
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
capcha
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۸۵
آخرین مطالب
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••