۱۴۰۴/۰۵/۳۰ - ۲۰:۵۸

وفاق در مدیریت؛ حلقه گمشده تصمیم‌سازی‌های امروز

وقتی سیاست‌زدگی جای شایسته‌سالاری را می‌گیرد و مدیران نخبه و جوان از عرصه کنار زده می‌شوند، وفاق ملی قربانی می‌شود؛ همان وفاقی که می‌توانست سرمایه اجتماعی دولت را تقویت کند، امروز به حلقه گمشده مدیریت کشور بدل شده است.

وفاق در مدیریت؛ حلقه گمشده تصمیم‌سازی‌های امروز

به گزارش سراج24؛ رضا تقی پور، روزنامه نگار و کارشناس رسانه نوشت:  وفاق، کلیدواژه‌ای است که همواره در ادبیات سیاسی و مدیریتی کشور مورد تأکید قرار گرفته است. وفاق یعنی همدلی برای رسیدن به هدفی مشترک، یعنی قرار دادن منافع ملی بالاتر از سلیقه‌ها و ملاحظات شخصی. وفاق در مدیریت نیز بدین معناست که مسئولان در انتخاب همکاران و مدیران خود، به جای تکیه بر روابط و سفارش‌ها، بر شایستگی، تجربه و کارآمدی افراد تکیه کنند.


اما آنچه این روزها در برخی دستگاه‌ها مشاهده می‌شود، فاصله‌ای معنادار با این اصل حیاتی دارد. در حالی که مدیرانی کارآمد و متعهد، طی سال‌های اخیر توانسته بودند طرح‌ها و پروژه‌های قابل توجهی را پیش ببرند، شاهد آن هستیم که این نیروها به بهانه‌های مختلف کنار گذاشته می‌شوند. جای آن‌ها را کسانی می‌گیرند که نه تنها تجربه عملیاتی کمتری دارند، بلکه بعضاً صرفاً بر اساس ملاحظات سیاسی یا توصیه‌های غیرکارشناسی منصوب شده‌اند.


این تغییرات شتاب‌زده، بیش از هر جا، در حوزه‌هایی نمود پیدا کرده که برای آینده کشور اهمیت راهبردی دارد. حوزه‌هایی که امنیت غذایی و معیشت میلیون‌ها نفر به تصمیمات و سیاست‌های آن گره خورده است. طرح‌های مهمی که می‌توانست کشور را در مسیر خودکفایی و پیشرفت قرار دهد، امروز با تغییر مدیریت‌ها یا به تعویق افتاده یا دچار سردرگمی شده است. این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که مدیران جوان و نخبه‌ای، با وجود همه محدودیت‌ها، توانسته بودند ابتکارات ارزشمندی را رقم بزنند و امید تازه‌ای در بدنه کارشناسی ایجاد کنند.


بی‌تردید جایگزین کردن چنین نیروهایی با مدیران مسن، کم‌تحرک و بعضاً فاقد تجربه عملیاتی، نه تنها به چابک‌سازی ساختار کمک نمی‌کند، بلکه مانعی جدی در مسیر پیشرفت خواهد بود. جامعه امروز، مدیریتی می‌طلبد که با سرعت، جسارت و دانش روز بتواند مسائل پیچیده را حل کند؛ مدیریتی که نگاهش به آینده باشد نه گذشته.


نکته تأسف‌بار اینجاست که بسیاری از این انتصابات بیش از آنکه بر مبنای شایسته‌سالاری باشد، رنگ و بوی سیاسی دارد. این همان نقطه‌ای است که وفاق ملی زیر سؤال می‌رود. زیرا وفاق نه تقسیم غنایم قدرت میان گروه‌ها، بلکه هم‌افزایی ظرفیت‌ها برای خدمت به مردم است. وقتی وفاداری به جریان‌ها و توصیه‌ها جایگزین وفاداری به کارآمدی و تخصص می‌شود، نتیجه چیزی جز عقب‌گرد نخواهد بود.


ادامه چنین روندی می‌تواند پیامدهای جبران‌ناپذیری به دنبال داشته باشد. تجربه‌های گذشته نشان داده است که بی‌اعتنایی به اصل وفاق و کنار گذاشتن نیروهای توانمند، هزینه‌های سنگینی بر کشور تحمیل می‌کند. امروز بیش از هر زمان دیگری لازم است تصمیم‌گیران بازگشتی به این اصل داشته باشند و بدانند که سرمایه اصلی کشور نه منابع زیرزمینی، بلکه نیروی انسانی متخصص و متعهد است.


وفاق واقعی آن است که همه نیروهای کارآمد، فارغ از جناح‌بندی‌ها و توصیه‌های پشت پرده، در خدمت کشور قرار گیرند. اگر این نگاه جایگزین نگاه‌های سفارشی و سیاسی نشود، بازنده اصلی ملت خواهد بود. مردمی که انتظار دارند در سخت‌ترین شرایط، مدیرانی در میدان باشند که با تدبیر و کارآمدی، گرهی از مشکلات بگشایند.


امروز بیش از هر زمان دیگری باید وفاق را نه در شعار، بلکه در عمل دید. وفاق یعنی به‌کارگیری بهترین‌ها؛ نه وفادارترین‌ها به اشخاص یا جریان‌ها. وفاق یعنی احترام به دستاوردهای مدیران موفق؛ نه حذف آنان برای باز کردن جا به دیگران. وفاق یعنی شایسته‌سالاری در عمل؛ همان چیزی که مردم از دولت انتظار دارند و تنها با تحقق آن می‌توان امید را در جامعه زنده نگاه داشت.

منبع: سراج24
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
capcha
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۸۵
آخرین مطالب
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••