
به گزارش سراج24؛ رضا تقی پور کارشناس رسانه و تحلیلگر مسائل سیاسی در خصوص شعاری که زمانی برخی غافلان و جاهلان به حقایق امور و یا مغرضان و معاندان درباره انرژی هسته ای سر می دادند، نوشت:
استقلال در تولید انرژی؛ نقطه توفیق راهبردی ملت ایران
در تاریخ معاصر ما، برخی جملات چنان بار معنایی پیدا کردهاند که دیگر یک شعار ساده یا جملهای سطحی نیستند، بلکه آیینهای از یک تفکر، یک جبههگیری سیاسی یا حتی یک جهل راهبردی به شمار میآیند. جملهی مشهور "انرژی هستهای ۲۰۰ تومن بستهای" از همین جنس است؛ تمسخرآمیز، بیاطلاع و در عین حال پرادعا. این جمله سالها از زبان برخی فعالان سیاسی و رسانهای جریان غربزده تکرار میشد تا القا کنند که هزینهکرد برای فناوری هستهای در ایران، بیثمر، بیهدف و حتی خطرناک است.
اکنون اما در کوران گرمای تابستان ۱۴۰۴ و بحران قطعیهای مکرر برق در بسیاری از شهرها، بار دیگر این سوال جدی و البته طعنهآمیز در فضای عمومی مطرح شده است:
تویی که آن روز شعار میدادی "انرژی هستهای ۲۰۰ تومن بستهای"، امروز در روزگار خاموشی و رنج مردم از کمبود انرژی، دقیقا کجای کاری؟
انرژی؛ فقط کالا نیست، مؤلفهای از استقلال ملی است
برخلاف درک سطحی برخی مدعیان توسعه، انرژی بهویژه در دوران مدرن، نه صرفا کالایی مصرفی یا خدماتی برای روشن کردن لامپها و چرخاندن کولرها، بلکه یک مؤلفهی راهبردی در موازنه قدرت، امنیت ملی، مقاومت اقتصادی و موقعیت ژئوپلیتیکی کشورهاست.
در دهههای گذشته، کشورهای پیشرفته جهان همگی، بدون استثنا، بخش مهمی از سیاستگذاری خود را روی تولید انرژی پایدار و مستقل متمرکز کردهاند. انرژی خورشیدی، بادی، هیدروالکتریک و البته انرژی هستهای، ستونهای اصلی این تحول جهانی هستند.
در همین چارچوب، انرژی هستهای نه یک انتخاب تجملاتی، بلکه ضرورتی برای آیندهی بدون بحران انرژی به حساب میآید. این واقعیت را اکنون حتی بسیاری از کشورهایی که روزگاری از حامیان تحریم فناوری هستهای ایران بودند، پذیرفتهاند و در حال سرمایهگذاری میلیاردی برای توسعه نیروگاههای هستهای هستند. فرانسه بیش از ۷۰٪ انرژی خود را از طریق هستهای تأمین میکند. آمریکا همچنان بهعنوان یکی از بزرگترین تولیدکنندگان انرژی هستهای در جهان باقی مانده و چین و هند با سرعتی شگفتانگیز در حال گسترش ظرفیتهای خود هستند.
تجربه ایران؛ از تحقیر و تحریم تا تکیه بر توان ملی
در این میان، جمهوری اسلامی ایران یکی از معدود کشورهای در حال توسعهای است که موفق شد با تکیه بر توان داخلی، چرخهی کامل سوخت هستهای را بهدست آورد. این مسیر آسان نبود. شهادت دانشمندان، تحریمهای سهمگین، خرابکاریهای فنی و حملات سایبری، تنها بخشی از موانعی بود که در این راه به کشور تحمیل شد. اما آنچه ایران را از سایرین متمایز کرد، اراده ملی برای استقلال انرژی و درک درست از اهمیت راهبردی فناوری هستهای بود.
نیروگاه بوشهر، بهعنوان نماد این دستاورد، نهفقط یک ساختمان صنعتی، بلکه حاصل مقاومت یک ملت در برابر دیکتههای جهانی و عقبنگهداشتن تکنولوژیک است.
شعار انرژی هستهای ۲۰۰ تومن بستهای؛ سادهلوحی یا مأموریت رسانهای؟
آنانی که سالها پیش این شعار را بر زبان راندند، یا دچار سادهلوحی بودند و یا در امتداد پروژهای هدفمند، مأمور به تضعیف اعتماد عمومی به فناوری بومی و دفاع از وابستگی به غرب. این جمله از حیث رسانهای، یک تاکتیک کلاسیک بود: تحقیر ایدهی پیشرفت با زبانی عامهپسند.
اما امروز که بحران برق دامنگیر خانهها و کارخانهها شده، مردم با چشم خود میبینند که آن انرژی "۲۰۰ تومنی خیالی"، اگر جدی گرفته میشد، میتوانست بسیاری از مشکلات امروز را حل کند.
بیتوجهی به فناوریهای بلندمدت و صرفاً نگاه روزمره به سیاستگذاری انرژی، ما را به جایی رسانده که در کشوری با این همه منابع، همچنان در فصل گرما با خاموشیهای خانگی و صنعتی مواجهیم.
نقطه توفیق ما؛ همین استقلال در تولید انرژی است
اگرچه زیرساختهای هستهای ایران هنوز در ابتدای مسیر بهرهبرداری گسترده هستند، اما همین میزان نیز نشان داده که آینده انرژی ایران، اگر وابسته به عقلانیت راهبردی و شجاعت تصمیمگیری باشد، روشن خواهد بود.
استقلال در تولید انرژی، بهویژه از طریق فناوری هستهای، یکی از نقاط توفیق اساسی ملت ایران در برابر نظم تحمیلی جهانی بوده است.
این دستاورد نباید قربانی بازیهای سیاسی یا منازعات جناحی شود. توسعه نیروگاههای جدید، استفاده از راکتورهای کوچک مدرن (SMR)، بومیسازی تجهیزات پیشرفته هستهای، تربیت نیروهای متخصص، و تشکیل زنجیرهی اقتصادی انرژی هستهای، باید در اولویت کامل قرار گیرد.
آینده روشن، در گرو باور به توان داخلی
انرژی، بهویژه در دهههای پیش رو، همانند آب و غذا، به یک دارایی ژئوپلیتیکی تبدیل خواهد شد. کشورهایی موفق خواهند بود که یا صاحب فناوری نوین انرژی باشند یا در بازی قدرت جهانی، صرفاً نقش مصرفکننده را ایفا میکنند و در زمان بحران، گروگان بازارها و قدرتهای بزرگ میمانند.
ایران، با همه فشارها، توانسته خود را به باشگاه کشورهای دارای انرژی هستهای صلحآمیز برساند. این مسیر باید تقویت شود، نه تحقیر.
و آنان که دیروز این مسیر را تمسخر میکردند، امروز باید پاسخ دهند: آیا واقعاً انرژی هستهای ۲۰۰ تومن بستهای بود؟ یا ۲۰ سال آیندهنگری و سرمایهگذاری ملی که امروز باید قدرش را دانست و توسعهاش داد؟