
به گزارش سراج24؛محمد پای بست،کارشناس ارشد حقوق بینالملل و پژوهشگر حوزه انرژی نوشت:
جمهوری اسلامی ایران، پس از سالها تهدید و تحریم، در یکی از پیچیدهترین نبردهای ژئوپلیتیکی تاریخ، نهتنها پاسخ حمله آشکار به خاک خود را داد، بلکه معادلات امنیتی و انرژی منطقه و جهان را بازنویسی کرد. اینک ایران است که با قدرت نظامی، فنی و اقتصادی، بدون هیچ نقابی، خود را بهعنوان فرمانده جدید نظم نوین جهانی معرفی میکند.
حمله به تهران؛ پاسخ در تلآویو
آمریکا در سایه دیپلماسی نمایشی، تلاش کرد ایران را به تله مذاکره بکشاند؛ اما رژیم صهیونیستی، با چراغ سبز واشنگتن، زیر نقاب جنگ ترکیبی و با بهرهگیری از شبکه مزدوران داخلی، منافقین و ارازل اجارهای، وارد فاز حمله مستقیم به ایران شد. ترور فرماندهان دفاعی، دانشمندان هستهای و حمله به مراکز نظامی، هستهای، شهری، اقتصادی، بیمارستانی، رسانهای و حتی زیرساختهای سایبری که باعث شهادت جمعی از هموطنان بخصوص زنان و کودکان شد، همه نقض فاحش قواعد بینالملل بود.
واکنش سریع و قاطع
رهبر معظم انقلاب، در اولین ساعات حمله، فرماندهی میدان را مستقیماً به دست گرفتند و با انتصاب فرماندهان جدید و بازتعریف دکترین نظامی، فرصت اجرای سناریوهای بعدی را با نه به "جنگ تحمیلی" و "صلح تحمیلی" از دستان دشمن ربودند.
سامانههای پدافندی ایران با شناسایی و انهدام پهپادها، ریزپرندهها و هواپیماهای F-35 دشمن، افسانه “شکارناپذیری” را پایان دادند.
ایران سپس وارد مرحله آفندی شد؛ پهبادها و موشکهای نسل قدیم اما دقیق از سامانههای چندلایه پدافند رژیم صهیونیستی و همپیمانان غربیاش عبور کردند و نقاط حساس را در قلب سرزمینهای اشغالی هدف قرار دادند. همچنین توان سایبری ایران باعث خودزنی سامانههای دشمن شد.
صبر راهبردی، اما نه بیپایان
بر اساس ماده ۵۱ منشور ملل متحد، ایران حق دفاع مشروع دارد و برخلاف طرف مقابل، همواره در چارچوب اصول حقوق بینالملل عمل کرده است. “صبر استراتژیک” کشور محدودیتهایی دارد و طبق همین قواعد، سایر حامیان و پشتیبانان رژیم موقت نیز از اهداف دفاع مشروع ایران محسوب میشوند. اکنون اعلام رسمی تهران چنین است:
«ما آغازگر جنگ نبودیم، اما پایان آن را ما رقم خواهیم زد.»
نفت؛ سلاح خاموش و بازدارنده
در حالی که نگاهها به موشکها معطوف است، حقیقت این است که ایران اکنون “ابرقدرت انرژی” محسوب میشود و توان اثرگذاری ژئوانرژتیک ایران در حال آشکار شدن است. بنابر دادههای «کپلر»، حدود ۳۴ درصد نفت دریایی جهان در سال جاری از تنگه هرمز میگذرد. بنابراین اگر تهران اراده کند، ناامنسازی تنگه هرمز، کریدورهای دریای سرخ، دریای مدیترانه شرقی و حتی بابالمندب، ضربهای نابودکننده به انرژی جهان وارد میکند. این، «سلاح بیصدای ایران» است؛ ماشه این سلاح هنوز کشیده نشده، اما اگر کشیده شود، اثرش فراتر از هر حمله موشکی خواهد بود. نفت، موشک نیست اما میتواند اقتصاد جهانی را شوکه کند.
افکار عمومی و نبرد روحیهها
درحالی که ساکنان سرزمینهای اشغالی به پناهگاهها خزیدهاند، مردم ایران در شب حملات بر بامها فریاد «اللهاکبر» سرمیدهند. در روز عید غدیر و جمعههلی خشم و نصر، میلیونها نفر در خیابانهای ایران، ضمن حمایت از نیروهای مسلح، خواستار ادامه حملات تا نابودی کامل رژیم صهیونیستی شدند. همکاری و همراهی همهجانبه مردم با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی برای شناسایی و انهدام باندهای خرابکار و مزدوران داخلی نیز مثال زدنی است. این اتحاد ملی، پایه اقتدار امروز ایران و رمز پیروزی آن در نبرد ارادهها است.
گزینههای روی میز ایران
اکنون، در شرایطی که دشمن از قدرت نرم و سخت جمهوری اسلامی غافلگیر شده، ایران همچنان دست برتر را دارد. گزینههای بازدارندگی جمهوری اسلامی، بهصورت روشن و عملیاتی به شرح زیر است:
• خروج از معاهده NPT؛
• حملات مستمر و گسترشیافته به عمق سرزمینهای اشغالی؛
• هدف قرار دادن پایگاههای آمریکا و کشورهای حامی رزیم موقت در منطقه؛
• بستن تنگه هرمز و ناامن کردن سایر کریدورهای انرژی؛
• انهدام زیرساختهای حیاتی دشمن در زمین، هوا، دریا و فضای سایبری؛
• رونمایی از سلاحهای نوین و غیرمنتظره در صورت تغییر معادلات میدانی؛
• تبدیل منابع انرژی به سلاح فشار علیه اقتصاد جهانی؛
• تشدید عملیات شناختی، سایبری و جنگ هیبریدی؛
• فعالسازی ظرفیت گروهها و هستههای مقاومت مردمی منطقهای و فرامنطقهای؛
• کشاندن تنش به خیابانهای واشنگتن، لندن، پاریس و...؛
• تجدیدنظر در راهبرد هستهای.
این ابزارها، تنها بعنوان بخشی از گزینه های جمهوری اسلامی ایران در کنار ذخایر راهبردی حفظشده نظامی و مردمی، ایران را به قدرتی بیرقیب در مقابله با نظام سلطه تبدیل کرده است.