
به گزارش سراج24؛ فیلترینگ فضای مجازی در ایران همچنان یکی از مسائل ملموس و روزمره برای شهروندان است. با وجود وعدههای متعدد شورای عالی فضای مجازی که موظف به برگزاری جلسات ماهانه است در فروردینماه ۱۴۰۴ حتی تشکیل جلسه نیز نداد. جلسهای که قرار بود در آن درباره رفع فیلتر شبکههای اجتماعی پرمخاطبی همچون تلگرام و اینستاگرام تصمیمگیری شود. هنوز هیچ خبر رسمی درباره برگزاری جلسه شورا در اردیبهشتماه نیز منتشر نشده و آینده این نشست در ابهام قرار دارد.
پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۳ امیدهای تازهای در میان برخی از مردم برای پایان دادن به محدودیتهای اینترنتی شکل گرفت. پزشکیان در جریان رقابتهای انتخاباتی خود بارها از فیلترینگ انتقاد کرده و تأکید کرد که فضای مجازی باید در اختیار مردم باشد. اما اکنون با گذشت حدود هشت ماه از آغاز به کار دولت چهاردهم، تنها دستاورد ملموس آن در حوزه فضای مجازی، رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی بوده است اقدامی که با استقبال چندانی از سوی افکار عمومی مواجه نشد.
بسیاری معتقدند که واتساپ به اندازه تلگرام در میان کاربران ایرانی محبوب نیست و رفع فیلتر آن تغییر چشمگیری در وضعیت عمومی اینترنت ایجاد نکرده است. عباس عبدی، تحلیلگر اصلاحطلب، در واکنش به این اقدام گفته است:«وقتی شنیدم واتساپ رفع فیلتر شده، از پزشکیان ناامید شدم.»
در این میان ستار هاشمی وزیر ارتباطات دولت چهاردهم که در ابتدای مسئولیتش با استقبال روبهرو شد اکنون سخنانی متناقض بیان میکند که موجب سردرگمی و دلسردی عمومی شده است. وی در اسفند ۱۴۰۳ اعلام کرده بود:«پیگیری برای رفع فیلترنه تنها از تلگرام و یوتیوب بلکه از سایر پلتفرمها نیز در دستور کار است. اما تعیین زمان دقیق برای آن ممکن نیست، چرا که تصمیمگیری در این حوزه صرفاً در اختیار دولت نیست.»
هاشمی در فروردینماه ۱۴۰۴ نیز در اظهاراتی مشابه عنوان کرد: «دولت چهاردهم از طریق ایجاد اجماع و همگرایی میان دیدگاههای مختلف، مذاکرات برای رفع محدودیتها را ادامه میدهد و بیتردید به وعدههای خود پایبند خواهد بود.» اما این اظهارات هنوز خروجی عملی نداشته است.
هرکاربر؛ یک فیلترشکن!
پس از آغاز فیلترینگ گسترده در دهه ۱۳۹۰، تقریباً تمامی کاربران ایرانی ناگزیر به استفاده از فیلترشکنها شدند. این روند آنچنان فراگیر و مداوم شد که امروزه استفاده از فیلترشکن به بخشی جداییناپذیر از زندگی دیجیتال مردم ایران تبدیل شده است.
برخی افراد، بهویژه فعالان حوزه تجارت و کسبوکارهای بینالمللی برای برقراری ارتباط با خارج از کشور ناچارند ماهانه مبالغ قابل توجهی را صرف خرید فیلترشکنهای پرسرعت و پایدار کنند. اگرچه آمار دقیقی از گردش مالی کسبوکارهای مرتبط با فروش فیلترشکنها در دست نیست اما برآوردها حاکی از آن است که سود حاصل از این بازار به رقمی در حدود پنج هزار میلیارد تومان یا حتی بیشتر میرسد. در کنار تبعات اقتصادی، این پدیده پیامدهای فرهنگی و امنیتی گستردهای نیز بههمراه دارد. کارشناسان حوزه امنیت سایبری هشدار میدهند که استفاده گسترده و کنترلنشده از فیلترشکنها امکان نفوذ و بهرهبرداری دشمنان از این بستر را برای انجام حملات سایبری افزایش میدهد.
در همین باره سارا فلاحی نماینده مردم ایلام در مجلس درمورد و تبعات امنیتی فیلترشکنها گفت:«بیشترین حملات سایبری علیه کشور از سوی فیلترشکنها انجام میشود و این ابزارها زمینه را برای تهدیدهای بسیار مهیا کردهاند.» ازسوی دیگر دسترسی بدون محدودیت به فیلترشکنها در میان کاربران در تمامی گروههای سنی، از جمله نوجوانان موجب نگرانیهایی در زمینه دسترسی به محتوای نامناسب و غیرقابل کنترل شده است.
گام دومی برای رفع فیلترینگ در دستور کار قرار ندارد
بیدی درباره تعویق اجرای گام دوم رفع فیلترینگ اظهار داشت: با توجه به شواهد موجود و بر اساس آخرین مصوبه شورای عالی فضای مجازی که بخشهایی از آن به رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی اختصاص داشت، بهصراحت میتوان گفت که گام دومی برای رفع فیلترینگ در دستور کار قرار ندارد. در حال حاضر هیچ تصمیمی در این خصوص از سوی شورای عالی فضای مجازی، وزارت ارتباطات یا دیگر نهادهای ذیربط اتخاذ نشده است.
وی افزود: رفع فیلتر واتساپ و گوگلپلی عمدتاً در نتیجه فشار افکار عمومی و وعدههای انتخاباتی انجام شد و اکنون که این فشارها کاهش یافته، اراده و انگیزهای برای تداوم این روند در میان تصمیمگیران دیده نمیشود. در مصوبه اخیر نیز هیچ اشارهای به رفع فیلتر سایر پلتفرمها نشده است و تنها به راهکارهایی چون استفاده از پوستهها، ایجاد درگاههای حکمرانیپذیر یا مذاکره برای حکمرانیپذیر کردن پلتفرمهای خارجی اشاره شده که ادامه همان سیاستهای گذشته است.
تصمیمگیری برای رفع فیلترینگ صرفاً در اختیار دولت نیست
بیدی در پاسخ به این پرسش که عدم اجرای گام دوم رفع فیلترینگ چه تأثیری بر اعتماد عمومی مردم نسبت به دولت چهاردهم خواهد داشت، اظهار کرد: از همان ابتدا، نگاه مردم به وعدههای دولت درباره فیلترینگ همراه با تردید و بدبینی بود، چراکه بسیاری بر این باورند که تصمیمگیری در حوزه فیلترینگ صرفاً در اختیار دولت نیست و این موضوع در نهادها و شوراهای موازی تعیین تکلیف میشود. با توجه به اینکه مردم بهخوبی دریافتهاند که دولتها در این زمینه اختیارات چندانی ندارند بیاعتمادی نسبت به تحقق وعدههای دادهشده بیش از پیش افزایش یافته است. دولتی که با شعارهای متعدد درخصوص رفع فیلترینگ روی کار آمد، تاکنون نتوانسته به وعدههای خود جامه عمل بپوشاند. البته این نقد دولت نیست بلکه درساختار حکمرانی، دولتها فراتر از حوزه اجرایی نمیتوانند وارد شوند.
مدیر پلتفرم کارزار درمورد بیانگیزگی تصمیمگیران برای رفع فیلترینگ گفت: سیاست کلی حاکم بر فضای مجازی کشور همان سیاستهایی است که از زمان تأسیس شورای عالی فضای مجازی دنبال شده است یعنی ایجاد یک شبکه ملی اطلاعات، جدا از اینترنت جهانی و سوق دادن کاربران به این بسترو این رویکرد همچنان پابرجاست و تغییری در آن مشاهده نمیشود. بنابراین رفع فیلتر برخی از پلتفرمهای کمخطر مانند واتساپ و گوگلپلی را نباید بهمعنای تغییر سیاست تلقی کرد بلکه بیشتر ناشی از شرایط مقطعی و فشارهای بیرونی بوده است.
عدم جسارت و مسیر اشتباه دولت برای رفع فیلترینگ
این کارشناس فضای مجازی در پاسخ به این پرسش که آیا دولت چهاردهم نتوانسته از موانعی که شورای عالی فضای مجازی ایجاد کرده عبور کند، تصریح کرد: دولت آقای پزشکیان در ابتدای کار خود با انگیزهای بالا برای رفع محدودیتهای فضای مجازی وارد میدان شد اما عدم آگاهی کافی از پیچیدگیها و ساختارهای حکمرانی موجود در این حوزه موجب شد که مسیر اشتباهی را انتخاب کند. دولت بهجای پیگیری مستقیم مسئله در سطوح بالاتر، این پرونده را به شورای عالی فضای مجازی واگذار کرد نهادی که اساساً مأموریت آن محدودسازی و کنترل فضای اینترنت است.
وی افزود: اگر دولت از همان ابتدا با جسارت بیشتری عمل میکرد و موضوع را در سطوحی چون سران قوا یا حتی از طریق مشورت با مقام معظم رهبری مطرح میساخت، میتوانست از این راه، سرمایه اجتماعی گستردهای کسب کند. سرمایهای که بعدها در حل سایر مشکلات کشور بهویژه در حوزه اقتصادی نقش مهمی ایفا میکرد. اما متأسفانه دولت با نادیده گرفتن نقش جامعه مدنی و کنشگران باتجربهای که پیشینه درخشانی در پیگیری آزادی اینترنت دارند فرصت بزرگی را از دست داد.
انتظار رفع فیلترینگ از شورای عالی فضای مجازی تناقض است
مدیر پلتفرم کارزار در خصوص عدم همکاری شورای عالی فضای مجازی با دولت چهاردهم در زمینه رفع فیلترینگ بیان کرد: اغلب اعضای این شورا، چه در جایگاه اشخاص حقیقی و چه حقوقی بر این باورند که اینترنت آنگونه که در سطح جهانی در حال اجراست تهدیدی جدی برای امنیت ملی، فرهنگی و مذهبی کشور بهشمار میآید. این نگاه امنیتی سبب شده تا فضای مجازی جهانی نه بهعنوان یک فرصت، بلکه بهمثابه یک خطر تلقی شود. در بیانیههای متعدد برخی نهادها نیز بارها مشاهده شده که علت بروز و گسترش اعتراضات شبکههای اجتماعی با منشأ خارجی، عنوان شده است. وقتی چنین رویکردی بر فضای تصمیمگیری حاکم باشد، طبعاً عقبنشینی از این مواضع دشوار خواهد بود. موانع اصلی در مسیر رفع فیلترینگ نه فقط سیاستهای کلی از پیشتعریفشده بلکه دیدگاه ایدئولوژیک اعضای شورای عالی فضای مجازی و حتی فلسفه وجودی این نهاد است. واقعیت این است که انتظار رفع فیلتر از شورایی که مأموریت ذاتیاش کنترل و محدودسازی فضای اینترنت است انتظاری متناقض و عملاً دور از واقعیت است.
رفع فیلترینگ در اولویت دولت قرار ندارد
مدیر پلتفرم کارزار در پاسخ به این پرسش که آیا همزمان با آغاز مذاکرات هستهای، اولویتهای دولت چهاردهم تغییر کرده است یا خیر، اظهار کرد: بخشهایی که دولت از طریق آنها میتواند برای رفع فیلترینگ اقدام کند ارتباطی با مذاکرات هستهای ندارند. با این حال به نظر میرسد دولت انگیزه کافی برای برداشتن این محدودیتها ندارد. باید به یاد داشته باشیم که همانگونه که فیلترینگ آسیبهایی به ما وارد کرده تحریمهای فناورانهای که بر کاربران ایرانی اعمال شدهاند نیز خسارات قابلتوجهی بهدنبال داشتهاند. به عنوان مثال بسیاری از خدمات حرفهای اینترنتی به دلیل تحریمها برای کاربران ایرانی در دسترس نیستند و حتی دسترسی به ابزارهایی مانند هوش مصنوعی نیز بر روی آیپیهای ایران مسدود شده است. واقعیت این است که موضوع رفع فیلترینگ در اولویت دولت قرار ندارد و چهبسا از آن میتواند به عنوان یک ابزار در فرآیند چانهزنیهای سیاسی و دیپلماتیک استفاده کند.
این کارشناس فضای مجازی در تشریح این موضوع که چگونه میتوان با پلتفرمهایی مانند اینستاگرام برای ایجاد دفتر رسمی در ایران به توافق رسید، افزود: اگر در جریان مذاکرات علاوه بر موضوعاتی همچون غنیسازی و فروش نفت بر مسائل مرتبط با فضای مجازی نیز تمرکز شود میتوان راهکارهایی عملی برای حل مشکلات این حوزه یافت. یکی از مهمترین دلایلی که موجب میشود پلتفرمهای بینالمللی تمایلی به حضور رسمی در ایران نداشته باشند، این است که هیچگونه درآمد مستقیمی از بازار ایران کسب نمیکنند. در صورتی که تحریمها رفع شوند و شهروندان ایرانی بتوانند آزادانه از کارتهای اعتباری بینالمللی استفاده کنند، این احتمال بهوجود میآید که پلتفرمهای خارجی با تمایل بیشتری وارد بازار ایران شوند و حتی اقدام به تأسیس دفتر رسمی در کشور کنند. اما تا زمانی که امکان انجام سادهترین تراکنشهای بینالمللی وجود نداشته باشد طبیعی است که هیچ پلتفرم بینالمللی ریسک ورود به بازار ایران را نخواهد پذیرفت.
وادار کردن مردم به استفاده از فیلترشکن خیانت است
مدیر پلتفرم کارزار با اشاره به مخاطرات فیلترشکنها برای امنیت کشور تأکید کرد::موضوع تهدیدات ناشی از فیلترشکنها بارها مورد بحث و بررسی قرار گرفته و شواهد فراوانی وجود دارد که نشان میدهد برخی حملات سایبری از همین مسیرها صورت میگیرد. استفاده گسترده از فیلترشکنها نه تنها به کاربران آسیب میزند بلکه زیرساختهای اینترنت کشور را نیز دچار خسارات جدی میکند و از منظر فرهنگی ضربات سنگینی به کشور وارد میآورد. واداشتن مردم به استفاده از فیلترشکن خیانتی بزرگ به امنیت ملی است با این حال، برخی نهادهای نظارتی متأسفانه نسبت به این تهدید عظیم بیتوجهی نشان میدهند و چشم خود را بر آن میبندند.
این کارشناس ارشد فضای مجازی همچنین در پاسخ به پرسشی درباره نحوه دسترسی فروشندگان فیلترشکنهای غیرقانونی به بسترهای بانکی و تبلیغاتی اظهار داشت: بخش عمدهای از تبلیغات این افراد از طریق پلتفرمهای بینالمللی مانند گوگل صورت میگیرد که با استفاده از کارتهای اعتباری خارجی قابل انجام است. این موضوع پیچیدگی خاصی ندارد و نمیتوان ادعا کرد که این شرکتها با فروشندگان فیلترشکن در ارتباط هستند. در واقع هر فرد یا گروهی میتواند برای مخاطبان هدف خود در ایران تبلیغاتی را در پلتفرمهای بینالمللی ثبت کند اما باید توجه داشت که این تبلیغات هزینهبر بوده و به صورت دلاری پرداخت میشوند.
مدیرعامل پلتفرم کارزار، در پایان گفت: تا زمانی که در سطح کلان کشور سیاستها بر مبنای تقابل با جهان توسعهیافته تعریف میشوند نمیتوان انتظار داشت که در حوزههایی مانند اینترنت با مشکلات اساسی مواجه نباشیم. اگر بخواهیم به ریشه اصلی پدیده فیلترینگ در ایران برسیم باید همان نگاهی را بررسی کنیم که گشتهای ارشاد را به خیابانها میفرستد و پیشتر، ویدئو و ماهواره را ممنوع میکرد. تمام این سیاستها ریشه در نگرشی دارد که طی چند دهه گذشته خود را در تقابل با کشورهای توسعهیافته تعریف کردهاست. طبیعی است وقتی چنین رویکردی بر فضای تصمیمگیری حاکم باشد هر خدمتی که از سوی آن کشورها ارائه شود از اینترنت گرفته تا ماهواره نه به عنوان فرصت بلکه بهعنوان تهدید تلقی میشود. اگر واقعاً بهدنبال حل بنیادین مسئله فیلترینگ در ایران هستیم باید ابتدا این رویکرد ستیزهجویانه را کنار بگذاریم و به تعامل سازنده با جهان بیندیشیم.