
به گزارش سراج24؛ به نقل از ایرنا، وی که از سال ۱۳۹۴ به عنوان دانشجوی پرستاری در دانشگاه علوم پزشکی گلستان مشغول تحصیل بود، پس از فارغالتحصیلی و پایان خدمت سربازی در سال ۱۴۰۰، تصمیم گرفت در کنار کار درمانی، گامی بزرگتر بردارد و به حوزه هوش مصنوعی پزشکی وارد شود.
جهانشاهی که حالا تحصیلاتش را در مقطع ارشد مدیریت کارآفرینی ادامه داده، با ساخت اپلیکیشن «ویزیسان» توانسته خدمتی نوآورانه به مردم ارائه کند.
شرکت سریر هوش گستر طب با اپلیکیشن ویزیسان، که در سال ۱۴۰۲ راهاندازی شد، به تشخیص بیماریهای پوستی کمک میکند. کاربران با عکس گرفتن از ضایعه پوستی و پاسخ به سؤالات، از هوش مصنوعی مشاوره میگیرند. این اپلیکیشن تاکنون به ۲ هزار نفر خدمت داده و تیمی ۶ نفره، شامل دو پزشک با سابقه فناوری اطلاعات، آن را اداره میکنند.
چطور از رشته پرستاری به عرصه دانشبنیان وارد شدید؟
جهانشاهی: از سال ۱۳۹۴ که به عنوان دانشجوی پرستاری وارد دانشگاه علوم پزشکی گلستان شدم با کمیته تحقیقات دانشجویی، فرایند پژوهش و مقالهنویسی را شروع کردم و پس از شرکت در کنگرههای مختلف و کسب رتبه، فعالیتهایم در دوره دانشجویی را به تحصیل در رشته پرستاری منحصر نکردم.
در سال ۱۴۰۰ پس از پایان دوره سربازی و فارغالتحصیلی از دانشگاه، تصمیم گرفتم در کنار تحصیل و انجام کار درمان، کار مفیدتری نیز در این حوزه داشته باشم به همین دلیل علاوهبر کار پرستاری در بیمارستان به طور همزمان در حوزه هوش مصنوعی و پزشکی وارد شدم و پس از بررسی تصمیم به فعالیت در حوزه بیماریهای پوستی گرفتم.
البته در ادامه آنقدر مجذوب کارآفرینی و دانشبنیان شدم که تحصیلاتم در مقطع ارشد را در رشته مدیریت کارآفرینی ادامه دادم.
شرکت سریر هوش گستر طب با استفاده از هوش مصنوعی چه خدماتی به مردم ارائه میکند؟
جهانشاهی: از آنجا که ۷۰ درصد افراد مبتلا به بیماری پوستی پس از جست و جو در اینترنت نسبت به مراجعه به پزشک اقدام میکنند اقدام به ساخت یک اپلیکیشن کردیم تا مردم با گرفتن عکس از ضایعه پوستی موردنظر در بدن خود، با استفاده از هوش مصنوعی سریعتر نسبت به نوع بیماری خود آگاه شوند.
بلافاصله که ایده این کار در ذهن ما جرقه زد فعالیت خود را آغاز کردیم و از سال ۱۴۰۲، اپلیکشن ویزیسان برای استفاده عموم مردم به ویژه استفاده در قالب دستیار برای پزشکان ساخته شد.
اپلیکیشن ویزیسان در فعالیت یک ساله خود توانسته به بیش از ۲ هزار نفر مشاوره ارائه کند.
در حال حاضر سه نفر به طور مستقیم و سه نفر به طور غیرمستقیم با شرکت دانشبنیان ویزیسان همکاری میکنند و در سال آینده نیز ۲ نفر دیگر به جمع ما اضافه خواهند شد.
دو نفر از اعضای اصلی تیم ویزیسان پزشک هستند که قبل از ورود به عرصه پزشکی در رشته فناوری اطلاعات نیز تحصیل کرده بودند.
برنامهتان برای آینده چیست؟ باز هم در حوزه پوست فعالیت خواهید کرد؟
جهانشاهی: یکی از مهمترین نکات برای موفقیت در حوزه کارآفرینی حفظ تمرکز در این یک حوزه و وارد نشدن به شاخههای دیگر است لذا تلاش ما فعالیت در حوزه پوست است و برنامه بعدی ورود به مرحله مراقبتهای پوستی است.
در آینده علاوهبر بیماریهای پوستی به موضوع روتینهای پوستی نیز ورود خواهیم کرد و در نهایت به سمت تولید سختافزارها و وسایل برای آنالیز پوست میرویم.
در حال حاضر افراد با تلفن همراه خود از ضایعه پوستی ایجاد شده در بدن خود عکس میگیرند و پس از بارگذاری در اپلیکیشن ویزیسان به برخی سوالات در خصوص علائم ضایعه پوستی پاسخ میدهند که در مرحله بعدی، هوش مصنوعی بلافاصله تعدادی مقاله را برای مطالعه بیماری موردنظر به فرد پیشنهاد میدهد.
اگر بیمار با مشاهده و مطالعه مقالات یشنهادی به نتیجه کافی نرسید با انتخاب بررسی کارشناس از سوی پزشک مورد بررسی قرار گرفته و راهنمایی میشود.
از سویی دیگر دادهها و محتواهای پزشکی ما میتواند به کمک هر پزشک بیاید و در آینده نزدیک دادههای مربوط به سه هزار نوع بیماری غیرپوستی نیز وارد این اپلیکیشن میشود تا صرفا به عنوان یک محتوای پزشکی به کمک پزشکان بیاید اما دادهها و خدمات مربوط به بیماریهای پوستی برای عموم مردم قابل استفاده است.
چرا دانشجویان کمتر به عرصه فناوری و دانشبنیان ورود میکنند؟
جهانشاهی: به عنوان کسی که در دانشگاه علوم پزشکی تحصیل کردم، معتقدم دانشگاه علوم پزشکی برخلاف سایر دانشگاهها در دوران تحصیل بیشتر به مطالب پزشکی و کتب درسی محدود میشود و دانشجویان شرایط لازم برای ارتقای مهارتهای خارج از رشته تحصیلی و دروس پزشکی را پیدا نمیکنند.
به دانشجویان پیشنهاد میکنم دنیا را متفاوت ببینند، ورود به عرصه کارآفرینی مستلزم داشتن تفکر انتقادی است و اگر دانشجویان چنین دیدگاه و تفکری را در خود پرورش دهند به راه حلهای خوبی میرسند که راه را برای ورود آنان به عرصه کارآفرینی و دانش بنیان هموار میکند.
در مسیر کارآفرینی و ورود به عرصه دانشبنیان چقدر حمایت شدید؟
جهانشاهی: از لحاظ درآمدزایی با چالشهای مختلفی مواجه بودیم. در ابتدای فعالیتمان، هنوز هوش مصنوعی به طور کامل شناخته شده نبود و اعتماد به آن خیلی کم و محدود بود اما به تدریج در بین مردم شناختهتر شد و امروز ۲ هزار مشترک اپلیکیشن، بدون تبلیغات به جمع ما اضافه شدند و درآمد حاصله به راحتی میتواند هزینههای موجود شرکت را پوشش دهد.
در سال ۱۴۰۱ توانستیم اقدام به جذب سرمایه کنیم و حمایتهای پارک علم و فناوری گلستان در حوزه آموزش و سرمایهگذاری کمک زیادی به ما کرد و توانست به روند کار، سرعت ببخشد.
چه درخواستی از مسوولان دارید؟
جهانشاهی: هیچ حمایت مالی از مدیران نمیخواهیم چراکه شرکت دانش بنیان ما در بخش مالی مشکلی ندارد و خودش، هزینههای خود را تامین میکند اما مشکلی اصلی ما فقدان قوانین در حوزه هوش مصنوعی است و همین مساله دست ما را برای انجام اقدامات گسترده و هزینه روی بازاریابی و معرفی و تبلیغ بیشتر کارمان، بسته لذا بیشتر به صورت پنهانی کار میکنیم و هوش مصنوعی به اسم جست و جوی پیشرفته به مردم معرفی میشود حال آنکه توانمندیهای خیلی بیشتری میتواند داشته باشد.
از دولت و مجلس انتظار میرود قوانین مربوط به هوش مصنوعی را تسهیل کنند و در مواردی که خلا قانونی به چشم میخورد قانون پایهای تدوین شود تا این تکنولوژی گسترش یابد.
در حال حاضر نبود قانون و بروکراسی اداری برای اجرای کارهای فناورانه در وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، روند پیشرفت ما را به شدت کُند کرده و این مساله بسیار هزینهبر است.
برای ارزیابی عملکرد و کیفیت خدمات هوش مصنوعی هیچ سازوکار مشخصی وجود ندارد و از سویی دیگر ورود به عرصه پزشکی به ویژه حوزه پوست به دلیل ارتباط با اطلاعات خصوصی بیماران، با قوانین سختگیرانهای مواجه است.
در کنار ضرورت ورود مجلس شورای اسلامی برای قانونگذاری در بخش هوش مصنوعی، به همافزایی و هماهنگی بیشتر بین وزارت بهداشت، سازمان فناوری اطلاعات و مجلس شورای اسلامی نیاز است تا ضمن قانونمند شدن اقدامات ما، زمینه رصد دقیقتر آن فراهم شود. در واقع نبود هماهنگی بین دستگاهی موجب شده تا این مهم تاکنون به نتیجه مشخصی نرسد و بسیاری از دانشبنیانها و استارتاپها را با شکست مواجه کند.
ما برای تدوین قانون و اساسنامههای مرتبط در حوزه هوش مصنوعی لحظهشماری میکنیم تا به کمک ما بیاید.
مهمترین چالش شما چیست؟
جهانشاهی: یکی از چالشهای حوزه کارآفرینی نبود اعتماد به فعالان این عرصه از سوی سرمایهگذاران و شتابدهندهها است. در واقع سرمایهگذاران قبل از حمایت میزان دستیابی به سرمایه را ملاک قرار میدهند و در نتیجه از حمایت شرکتهای دانشبنیان پرریسک شانه خالی میکنند در واقع بها دادن به جوانان کمرنگ شده و سرمایهگذار به درآمدزایی و جذب سرمایه بیش از هر موضوع دیگری توجه میکند.