
به گزارش سراج24؛ سمیه محرمی : یکی از موضوعاتی که این روزها باید بدان توجه کرد، داشتن نگاهی جامعهشناختی در زمینه ریشهها، ابعاد و پیامدهای فقر فرهنگی با توجه به گسترش هوش مصنوعی و بررسی این موضوع با رویکرد توجه به تاثیرات اجتماعی و فرهنگی هوش مصنوعی است.
هوش مصنوعی هوشی است که توسط ماشینها ظهور پیدا میکند و در مقابل هوش طبیعی که توسط انسانها نمایش مییابد. اما پیش از هرچیز باید این موضوع را دانست که کلمه هوش نشان دهنده امکان استدلال است و اینکه آیا هوش مصنوعی میتواند به توانایی استدلال دست یابد یا خیر، خود موضوع اختلاف محققان است.
هوش مصنوعی نرمافزاری یادگیرنده و تعاملی است
محمد حسین حسنی پژوهشگر و دانشآموخته رشته جامعهشناسی فرهنگی در این زمینه در گفتوگو با صدای زنجان با اشاره به اینکه هوش مصنوعی یک نرمافزار دارای محتوا، یادگیرنده و تعاملی است، اظهار کرد: این هوش در تمام زمینهها کاربرد دارد.
پژوهشگر زنجانی با بیان اینکه هوش مصنوعی همانند همه فناوریهای قبل از خود، پیامدهایی دارد که باید در کنار استفاده از قابلیتهای بی شمار آن، این پیامدها را شناخت، تصریح کرد: باید برای کاهش پیامدهای منفی هوش مصنوعی، راهکارهای مناسب را به کار گرفت.
وی با بیان اینکه پیامدهای هوش مصنوعی دست کم در سه زمینه فرهنگی، آموزشی و اجتماعی قابل بررسی است، عنوان کرد: جعل هویت افراد، تولید اخبار دروغین، کاهش اصالت آثار هنری، کاهش استفاده از زبانهای محلی، افزایش نابرابری در آموزش در بین کشورهای پیشرفته و رو به توسعه، تقلب علمی و تولید محتوای جعلی و تغییر روایت های فرهنگی، از جمله پیامد های فرهنگی و آموزشی استفاده نادرست از هوش مصنوعی است.
حسنی ادامه داد: کاهش تعاملات انسانی، از بین رفتن برخی از مشاغل، نقض حریم خصوصی و سلطۀ ابزاری بر انسان نیز از پیامدهای اجتماعی هوش مصنوعی است.
دانشآموخته رشته جامعهشناسی فرهنگی با بیان اینکه برای کاهش این پیامدهای منفی، راهکارهای وجود دارد، اضافه کرد: ایجاد چارچوب اخلاقی برای هوش مصنوعی برای جلوگیری از آسیبهای هوش مصنوعی، نیاز به تدوین قوانین و اصول اخلاقی مشخص در استفاده از این فناوری نوین و توسعه آن است.
وی با بیان اینکه نظارت بر هوش مصنوعی برای جلوگیری از تمرکز بیش از حد فناوری در اختیار گروههای خاص، باید نظارت قانونی در راستای جلوگیری از سوءاستفاده از دادههای حاصل از کاربرد هوش مصنوعی انجام شود، افزود: همکاری بین متخصان فنی و دانشمندان علوم انسانی هوش مصنوعی فقط یک فناوری نیست. ابعاد انسانی، اجتماعی و روان شناختی دارد که توجه به این ابعاد، نیازمند کار بینرشتهای و چند رشته ای است.
حسنی با بیان اینکه آمادهسازی نیروی کار برای تغییرات شغلی یکی از موضوعاتی است که باید در مواجه به هوش مصنوعی اتفاق بیفتد، اضافه کرد: یکی از پیامدهای هوش مصنوعی، تغییرات گسترده در مشاغل است، دولتها و شرکتها باید برنامههای آموزشی برای تطبیق نیروی کار با مهارتهای جدید ارائه دهند.
پژوهشگر زنجانی با بیان اینکه بیمه اجتماعی باید برای بیکاران ناشی از هوش مصنوعی از هماکنون چارهاندیشی کرد، ادامه داد: افرادی که شغل خود را در اثر جایگزینی هوش مصنوعی با مشاغل انسانی از دست میدهند، باید تحت پوشش بیمه تامین اجتماعی قرار گیرند.
وی با بیان اینکه ایجاد مدلهای یادگیری ترکیبی نیز یکی از راهکارهای تعامل با هوش مصنوعی است، اضافه کرد: سیستمهای آموزشی باید به گونهای طراحی شوند که هوش مصنوعی به عنوان یک ابزار کمکی برای معلمان و دانشآموزان عمل کند، نه جایگزین آنها.
هوش مصنوعی یک تیغ دو لبه است
حسنی با بیان اینکه باید آموزش مهارتهای انسانی مکمل چون مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، خلاقیت و همکاری بینفردی باید در برنامههای آموزشی گنجانده شوند، اضافه کرد: تاکید داریم انسانها در کنار هوش مصنوعی، نقش مؤثر خود را ایفا کنند.
پژوهشگر زنجانی با بیان اینکه هوش مصنوعی یک تیغ دو لبه است، از یک طرف باعث پیشرفت و تسهیل کارها شده و از طرف دیگر، چالشهایی در زمینه اخلاق، اشتغال و هویت فرهنگی ایجاد میکند، عنوان کرد: با استفاده درست و مسئولانه از این فناوری میتوان از مزایای آن بیشترین بهره را برد.
فقر فرهنگی را از سه منظر باید مردمشناسی، جامعهشناسی
و جامعهشناسی فرهنگ بررسی کرد
یکی از موضوعاتی که در زمینه هوش مصنوعی موجی از نگرانی را به دنبال دارد، آینده فعالیتهای فرهنگی و حضور هنرمندان در عرصه فرهنگ و شناخت اصالت آثار هنری و همچنین تولیدات فرهنگی است، این موضوع موجب شده است برخی نسبت به غنای فرهنگی تولیدات در آینده با دیده تردید نگریسته و به نمونههایی از تولید آثار موسیقایی و یا تصویری با چهره و صدای خوانندگان و بازیگران مرحوم اشاره دارند.
از سوی دیگر افزایش سرعت تولید محتوای فرهنگی و خوراک عمومی در بستر هوش مصنوعی خود میتواند مسیر فعالیت در این مسیر را دستخوش تغییر کرده و گاهی موجب انحراف در این مسیر و ایجاد نوعی فقر فرهنگی ناشی از کاهش غنای تولیدات فرهنگی و ارزشگذاریها است.
کریم رفاهی جامعهشناس زنجانی در این زمینه در گفتوگو با صدای زنجان با اشاره به اینکه برای تبیین فقر فرهنگی باید نخست تعریفی از فرهنگ داشت، اظهار داشت: بیش از هزاران تعریف برای فرهنگ در نظر گرفته شده است.
جامعهشناس زنجانی با بیان اینکه دکتر روحالامینی در کتاب با عنوان تالیفی در انسان شناسی فرهنگ و مردم شناسی (زمینه فرهنگ شناسی) کاملترین تعریف را از فرهنگ دارد، اضافه کرد: در این تعریف آمده است، فرهنگ مجموعه پیچیدهای از دانشها، باورها، هنرها قوانین اخلاقیات، عادات، دین و هر چه که فرد با عنوان عضوی از جامعه خود فراگرفته و آن را انتقال میدهد، است.
وی با بیان اینکه مقوله فقر فرهنگی را باید از سه منظر باید مردمشناسی، جامعهشناسی و جامعهشناسی فرهنگ بررسی کرد، عنوان کرد: فقر فرهنگی از جمله مفاهمیمی است که میتوان در قالب یک پارادوکس نگریست و بسته به شرایط زمانی، مکانی و دیدگاه یا قضاوت بررسی کرد، در حقیقت فقر فرهنگی نقطه مقابل توسعه فرهنگی است.
جامعهشناس زنجانی با بیان اینکه فقر فرهنگی مفهمومی است که به کمبود یا ضعف در دسترس، پذیرش و بهرهبرداری از منابع فرهنگ در یک جامعه یا گروه اجتماعی اشاره دارد، عنوان کرد: این مفهوم معمولا به نبود دانش، مهارتها، ارزشها، نگرشها و عادات لازم برای مشارکت موثر زندگی اجتماعی اقتصادی و سیاسی مربوط میشود، فقر فرهنگی باعث کاهش کیفیت زندگی افراد و محدودشدن فرصتهای پیشرفت و در نهایت تداوم چرخههای نابرابری اجتماعی میشود که دارای ابعاد فقر آموزشی، فقر ارزشی و هنجاری، اطلاعاتی، زیبایی شناختی و فناوری است.
رفاهی با بیان اینکه فقر آموزشی به معنای پایین بودن سطح سواد و محدودیت در دسترسی به آموزشهای رسمی و غیر رسمی، ناتوانی در کسب مهارتهای ضروری، ضعف در درک و پذیرش ارزشهای مثبت اجتماعی نظیر صداقت کارجمعی، مسئولیتپذیری و احترام به حقوق دیگران از جمله موارد فقر فرهنگی است، گفت: نداشتن آگاهی و درک از هنر، ادبیات و فرهنگ غنی که باعث محدودیت در توسعه خلاقیت و هویت فرهنگی میشود، نوعی فقر فرهنگی است.
وی با بیان اینکه نداشتن دسترسی، با مهارت استفاده از فناوریها باعث شکاف دیجیتالی و محدودیت در فرصت شغلی و اجتماعی میشود، ادامه داد: عوامل موثر در فقر فرهنگی شامل عوامل اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و نهادی است، همچنین فقر مالی میتواند منجر به کاهش و دسترسی به آموزش کتاب اینترنت و سایر ابزارهای فرهنگی شود.
رفاهی با بیان اینکه عوامل اجتماعی در فقر فرهنگی از جمله تبعیضهای طبقاتی، نژادی، قومی یا جنسیتی بوده و میتواند افراد را از دسترسی به منابع فرهنگ محروم کند، ادامه داد: عوامل تاریخی، جنگها، دیکتاتوریها و سرکوبهای فرهنگی میتواند باعث تضعیف فرهنگ بومی و کاهش سطح فرهنگی جامعه شود.
جامعهشناس زنجانی با بیان اینکه مصادیق فقر فرهنگی بیتوجهی به آموزش و تحصیلی است، گفت: برای نمونه در این نوع از فقر در اثر باورهای سنتی افراد مانع از تحصیل دختران میشوند و یا تاکید بر صرف تجربه و عدم توجه به یادگیری ذهنی وجود دارند.
وی با بیان اینکه انتشار خرافهها و باورهای غلط از دیگر مصادیق فقر فرهنگی است، که برای نمونه افراد اعتقاد به روشهای غیرعلمی برای درمان بیماریها و پرهیز از مراجعه به پزشک دارند، عنوان کرد: رواج خرافات در مورد مسائل اجتماعی حائز اهمیت برای نمونه در این فرهنگ فقر تقدیر الهی است و تلاش برای بهبود شرایط بیهوده است.
رفاهی با بیان اینکه عدم آگاهی از حقوق شهروندی از جمله دیگر موضوعات مطروحه در حوزه فقر فرهنگی است، بیان کرد: افرادی که نمیتوانند حقوقی نظیر بیمه مرخصی زایمان یا حمایتهای قانونی در محل کار دارند، را دریافت کنند، مورد استثمار قرار میگیرند یا عدم مشارکت در انتخابات به دلیل نداشتن اطلاعات کافی درباره سیاست تاثیر آن در جامعه نوعی فقر فرهنگی است.
جامعهشناس زنجانی با بیان اینکه ضعف در فرهنگ مطالعه و کتابخوانی از دیگر مصادیق فقر فرهنگی است، ادامه داد: خانوادههایی که هیچ کتابی در خانه ندارند و کودکان را به مطالعه تشویق نمیکند، افرادی که اخبار و اطلاعات خود را از منابع غیر معتبر در شبکههای اجتماعی دریافت میکنند، افراط و تقلید کورکورانه از فرهنگ بیگانه و افرادی که بدون توجه به نیازهای واقعی صرفا تحت تاثیر تبلیغات کالای لوکس و تجملی قرار میگیرند از مصادیق فقر فرهنگی ناشی از ضعف در فرهنگ مطالعه و کتابخوانی است.
وی با بیان اینکه تقلید بدون آگاهی از سبک زندگی غربی و بدون درک از ارزشهای فرهنگی خود، بیتوجهی به هنر و فرهنگ بومی، نادیده گرفتن موسیقی سینما و ادبیات ملی، کاهش علاقه به آداب و رسوم سنتی و جایگزین با تفریحات سطحی و زودگذر، ضعف در استفاده از فناوریهای جدید، ناتوانی در استفاده از کامپیوتر و اینترنت برای یادگیری با کسب و کار، استفاده از فنآوری برای بازی و سرگرمی بیش از حد، باور به اینکه فنآوری فقط برای نسل جوان است و افراد پیر نباید از آن استفاده نمایند، رفتارهای نادرست در جامعه، ریختن زباله در خیابان و بیتوجهی به محیط زیست، بیاحترامی به حقوق دیگران در مکانهای عمومی نظیر استفاده از بوقهای ممتد در مکان عمومی یا نادیده گرفتن صف و حقوق دیگران از جمله مصادیق فقر فرهنگی بوده و نشان میدهد که فقر فرهنگی فقط مربوط به آموزش رسمی نیست بلکه با شیوههای زندگی، نگرشها و رفتارهای اجتماعی در ارتباط است.
جامعهشناس زنجانی با بیان اینکه بدون شک ورود هوش مصنوعی در حوزه فرهنگ تاثیرگذار بوده و در این مسیر فرصتها و چالشهایی را به دنبال خواهد داشت، تاکید کرد: بهرهگیری از فرصتها و برنامهریزی برای کاهش چالشهای آن میتواند فرصتی برای بهرهگیری در این بخش باشد.