
به گزارش سراج24؛ هوش مصنوعی (AI) به سرعت در حال بازتعریف شیوههای زندگی در جوامع مدرن است و سلامت روان نیز یکی از حوزههایی است که بیشترین تأثیر را از این تغییرات میپذیرد.
مطالعهای که توسط پائولو رایله (2025) انجام شده، با بررسی تأثیر چتجیپیتی بر رواندرمانی، سه کاربرد کلیدی این فناوری را تحلیل کرده است.
نخست، نقش آن بهعنوان یک دستیار هوشمند برای رواندرمانگران؛ دوم، تواناییاش در ارائه پشتیبانی به بیماران بین جلسات درمانی؛ و سوم، کارکرد آن بهعنوان گزینهای برای افرادی که به خدمات درمانی دسترسی ندارند.
این پژوهش با بهرهگیری از مثالهای واقعی، تواناییها و نقاط ضعف این فناوری را به دقت روشن ساخته است. بهعنوان مثال، چتجیپیتی با ارائه پیشنهادهای عملی درباره اضطراب اجتماعی، تمرینات آرامسازی و تکنیکهای مواجهه، توانسته است به درمانگران کمک کند؛ هرچند که محدودیتهایی چون عدم شخصیسازی و تحلیل عمیق نیز همچنان پابرجاست.
در همین راستا، این پژوهش راههایی برای بهبود کارایی و اخلاقیسازی استفاده از این ابزار پیشنهاد میدهد.
چت جیپیتی رواندرمانگران را یاری میکند!
یکی از چشمگیرترین استفادههای چتجیپیتی، ارائه پشتیبانی به رواندرمانگران در فرآیند درمان است. در یک مورد واقعی، یک درمانگر که با بیماری مبتلا به اضطراب اجتماعی شدید کار میکرد، از چتجیپیتی درباره راهبردهای مفید برای کاهش ترس بیمار از تعاملات اجتماعی کمک خواست.
چتجیپیتی تکنیکهایی مانند مواجهه تدریجی، تمرین مهارتهای اجتماعی و استفاده از ابزارهای خودیاری مثل اپلیکیشنهای مدیتیشن را پیشنهاد کرد.
برای مثال، درمانگر تصمیم گرفت با استفاده از توصیه چتجیپیتی، مواجهه تدریجی را با بیمار تمرین کند: ابتدا مکالمات کوتاه در مکانهای آشنا و سپس انتقال به محیطهای چالشبرانگیزتر.
این روند شامل مراحل دقیقی بود. بدین صورت که بیمار ابتدا در یک کافه محلی دوستانه با گارسون صحبت کرد و سپس به مرور در مکانهای عمومی شلوغتر مانند کتابخانه و مراکز خرید وارد تعاملات شد.
این رویکرد به بیمار کمک کرد اعتماد به نفس خود را به تدریج بازسازی کند. با این حال، درمانگر مجبور بود پیشنهادهای چتجیپیتی را با توجه به تاریخچه خاص بیمار و واکنشهای عاطفی او شخصیسازی کند.
در یک مثال دیگر، درمانگری در کالیفرنیا از چتجیپیتی برای طراحی یک برنامه خودیاری به بیمار دچار اضطراب فراگیر کمک گرفت. این ابزار پیشنهاد داد بیمار از دفترچه یادداشت روزانه برای ثبت افکار منفی و بازسازی شناختی استفاده کند.
پس از دو هفته، بیمار گزارش داد که احساس کنترل بیشتری بر افکارش دارد و توانسته است افکار منفی را به چالش بکشد. با این وجود، پیشنهادهای عمومی چتجیپیتی در مواجهه با شرایط پیچیدهتر بیمار، مانند تضادهای درونی عمیق یا بحرانهای هویتی، ناکافی بود.
موارد کاربرد دیگر
تهیه مطالب آموزشی: برخی از رواندرمانگران از چتجیپیتی برای تهیه جزوههایی درباره اضطراب، افسردگی و روشهای مدیریت آنها استفاده میکنند. بهعنوان مثال، یک درمانگر در نیویورک جزوهای درباره تکنیکهای تنفس آرامبخش ایجاد کرد که مبتنی بر پیشنهادهای چتجیپیتی و تجربه بالینی خود بود.
تحلیل سریع دادهها: در ایالات متحده، رواندرمانگران از این ابزار برای تحلیل یادداشتهای جلسات و استخراج الگوهای رفتاری بیماران استفاده کردهاند. برای نمونه، یک کلینیک در تگزاس از چتجیپیتی برای شناسایی الگوهای مکرر در احساسات منفی مراجعان استفاده کرد که منجر به طراحی برنامه درمانی هدفمندتر شد.
نقش حمایتگری Chat-GPT
یکی از چالشهای اصلی بیماران، مدیریت احساسات و افکار خود بین جلسات درمانی است. چتجیپیتی میتواند بهعنوان یک ابزار حمایتی عمل کند.
در یک مطالعه موردی، بیماری که با افسردگی دستوپنجه نرم میکرد، از چتجیپیتی برای مقابله با احساسات روزانه خود کمک گرفت. این ابزار پیشنهادهایی همچون تقسیم کارهای بزرگ به مراحل کوچک، تمرکز بر موفقیتهای کوچک و استفاده از تکنیکهایی مانند بازسازی شناختی و ذهنآگاهی ارائه داد. بهعنوان مثال، بیمار ابتدا فهرستی از کارهای روزانه خود تهیه کرد و به توصیه چتجیپیتی آنها را به وظایف کوچکتر تقسیم کرد، مانند مرتب کردن یک بخش از خانه بهجای تمام خانه.
او همچنین با تمرین ذهنآگاهی روزانه، توانست تنشهای خود را کاهش دهد. در یک روز خاص که بیمار احساس ناامیدی شدیدی داشت، چتجیپیتی او را تشویق کرد تا تنها روی یک دستاورد کوچک، مثل تکمیل یک وظیفه کوتاه، تمرکز کند.
این راهبرد نهتنها به او کمک کرد که احساس کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشد، بلکه توانست اعتمادبهنفس خود را به تدریج بازسازی کند. با این حال، در مواجهه با چالشهای پیچیدهتری مانند درگیریهای خانوادگی، چتجیپیتی تنها پیشنهادهایی کلی ارائه میداد و فاقد درک عمیق از شرایط خاص بیمار بود.
در موردی دیگر بیمار گزارش داد که یکی از پیشنهادهای مفید چتجیپیتی این بود که بهجای تلاش برای حل همه مشکلات بهطور همزمان، هر روز فقط روی یک چالش تمرکز کند. این رویکرد باعث شد بیمار احساس کند که کنترل بیشتری بر زندگی خود دارد. اما وقتی بیمار درباره مشکلات پیچیدهتر، مانند روابط خانوادگی، پرسید، پاسخها کلی و غیرشخصی بودند.
چتجیپیتی بهعنوان تعبیرگر خواب
یکی دیگر از کاربردهای جالب توجه چتجیپیتی در تعبیر خواب است. بهعنوان مثال، بیماری که بهطور مکرر خواب میدید در جنگلی تاریک و پیچیده گم شده است، از چتجیپیتی کمک گرفت تا معنای این خواب را بفهمد.
این ابزار ابتدا خواب را بهعنوان بازتابی از احساس بیثباتی، سردرگمی، و نیاز به هدایت در زندگی روزمره بیمار تعبیر کرد. سپس پیشنهادهایی مانند نوشتن اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، طراحی برنامهای برای پیگیری پیشرفت شخصی، و صحبت با دوستان یا مشاوران معتمد برای گرفتن راهنمایی ارائه داد. برای مثال، بیمار با استفاده از این راهنماییها تصمیم گرفت هر شب پیش از خواب اهداف روز بعد را یادداشت کند.
بعد از چند هفته، او گزارش داد که احساس وضوح بیشتری درباره مسیر زندگی خود دارد. با این حال، وقتی بیمار به جنبههای عمیقتر خواب، مانند ارتباط آن با خاطرات کودکی یا ترسهای ناخودآگاه اشاره کرد، چتجیپیتی قادر به ارائه تحلیلهایی دقیق و روانکاوانه نبود. این محدودیت نشان داد که این ابزار برای درک لایههای پیچیدهتر روانی همچنان نیازمند نظارت و تکمیل از سوی متخصصان انسانی است.
محدودیتها
در حالی که تحلیل اولیه چتجیپیتی برای بیمار مفید بود، این ابزار قادر به ارائه عمق تحلیلی روانکاوانه مانند تفسیرهای یونگ یا فروید نبود. بهعنوان مثال، چتجیپیتی نتوانست به ارتباط خواب با تجربههای کودکی بیمار یا آرکتایپهای جمعی بپردازد.
چالشهای اخلاقی و عملی
هرچند چتجیپیتی پتانسیل زیادی برای کمک به رواندرمانگران و بیماران دارد، اما سؤالات اخلاقی و عملی مهمی نیز مطرح میشود که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد. برای مثال، یکی از چالشهای اساسی این است که چتجیپیتی قادر به درک عواطف و نشانههای غیرکلامی بیماران نیست، در حالی که این نشانهها میتوانند اطلاعات بسیار مهمی درباره وضعیت روانی فرد ارائه دهند.
بهعنوان نمونه، در مطالعهای که در یک کلینیک در لندن انجام شد، درمانگری گزارش داد که بیمار او با علائم ظاهراً خفیف اضطراب مراجعه کرده بود، اما نشانههای غیرکلامی مثل لرزش دست و بیقراری چشمی نشاندهنده پریشانی عمیقتر بودند—نشانههایی که چتجیپیتی نمیتوانست شناسایی کند.
نبود قضاوت انسانی: چتجیپیتی نمیتواند نشانههای ظریف اضطراب یا افسردگی عمیق را که ممکن است در کلمات بیمار دیده نشود، تشخیص دهد.
مسائل محرمانگی: در حالی که چتجیپیتی تضمین محرمانگی ارائه میدهد، کاربران ممکن است هنوز در به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس تردید داشته باشند.
جایگزینی یا تکمیل؟: آیا چتجیپیتی میتواند جایگزین درمانگر انسانی شود یا تنها بهعنوان یک ابزار مکمل عمل کند؟ پاسخ فعلی تحقیقات تأکید بر مکمل بودن دارد.
آیندهای روشن اما محتاطانه
تحقیقات رایله نشان میدهد که چتجیپیتی میتواند ابزار قدرتمندی برای تسهیل رواندرمانی باشد، اما تنها زمانی که در کنار نظارت انسانی استفاده شود. گامهای بعدی برای پیشرفت شامل شخصیسازی بیشتر، تقویت جنبههای فرهنگی و اخلاقی، و ادغام بهتر با رویکردهای درمانی سنتی است. اگر این فناوری با دقت و آگاهی به کار گرفته شود، میتواند به میلیونها نفر در سراسر جهان کمک کند تا به سلامت روانی بهتر دست یابند.
منابع
Bennett, S. H. (2023). Artificial Intelligence in Psychotherapy: Opportunities and Challenges. Cambridge University Press.
Paolo Raile (2025). AI and Mental Health: A New Era of Therapy. Springer.
Wilkes, T., & Andrews, R. (2022). The Role of AI in Cognitive Behavioral Therapy. Oxford University Press.
Kumar, A. (2024). AI-Assisted Therapy: Case Studies and Practical Insights. Palgrave Macmillan.
Smith, L. M. (2023). Technological Interventions in Mental Health. Wiley.