اوقات شرعی تهران
اذان صبح ۰۴:۵۷:۱۷
اذان ظهر ۱۱:۴۹:۰۵
اذان مغرب ۱۷:۳۱:۳۳
طلوع آفتاب ۰۶:۲۲:۴۶
غروب آفتاب ۱۷:۱۲:۵۳
نیمه شب ۲۳:۰۵:۳۵
۱۴۰۳/۰۸/۰۶ - ۱۷:۱۹

سواد رسانه‌ای؛ از فعالیت‌های کاسبکارانه تا نبود متولی + صوت

کارشناسان در نشست «سواد رسانه؛ منافع عمومی، مصرف رسانه‌ای بهینه» با تأکید بر بهره‌مندی جامعه از نتایج پژوهش‌ها مطرح کردند: فعالیت‌های پژوهشی متعددی در حوزه والدگری رسانه‌ای انجام شده، اما در دستور کار خانواده‌ها قرار نگرفته است و نوعی نگاه کاسبکارانه و تجاری به بحث سواد رسانه‌ای و والدگری رسانه‌ای وجود دارد، همچنین نبود متولی و جدی نبودن آموزش‌ها ممکن است در آینده برای جامعه مشکلات زیادی ایجاد کند.

سواد رسانه‌ای؛ از فعالیت‌های کاسبکارانه تا نبود متولی + صوت

به گزارش سراج24؛ «سواد رسانه‌ای»؛ شاید این عبارت در نگاه اول فقط یک عبارت علمی، به شمار آید که ویژه دانشجویان، متخصصان، اساتید دانشگاه و ... است، اما با توجه به اینکه هر روز و هر ساعت با حجم انبوهی از داده‌ها و محتوا در فضای مجازی مواجه هستیم، بنابراین به علم سواد رسانه‌ای نیاز داریم تا بدون هدف، خود را در معرض انبوه داده‌ها و محتوا‌ها قرار ندهیم و اندیشه، اعتقادات و باور‌های خود را به دست نامرئی فعالان فضای مجازی نسپاریم.  

 

وقتی تصویری در فضای مجازی، تلویزیون، بیلبورد، مجله و ... می‌بینیم، اولین چیزی که به ذهنمان می‌رسد چیست؟ مفهوم پشت این محتوا با توجه به قضاوت‌های شخصی، تجربه‌های گذشته و بینش جهانی، در ذهنمان شکل می‌گیرد. ممکن است آن تصویر ذهن ما را به سمت و سوی خاصی سوق بدهد. تصویر و روش نمایش آن ممکن است بر ذهنمان تأثیر بگذارد و دیدگاهمان را تغییر دهد؛ بنابراین وقتی تصویر یا مطلبی را در شبکه‌های اجتماعی و سایت‌های مختلف می‌بینیم، بهتر است به دنبال منبع آن باشیم و از خودمان بپرسیم نگارنده یا تولیدکننده محتوا دنبال چه هدفی بوده است؛ چرا که رسانه­‌ها این قدرت را دارند که در حداقل زمان و با حداکثر کیفیت، اخبار و مطالبی را منتشر کنند و این هنر مخاطب است که بتواند داده‌های درست را از غلط تشخیص دهد؛ بنابراین سواد رسانه‌ای اهمیت ویژه‌ای دارد.  

 

به مناسبت هفته سواد رسانه‌ای که از سوم تا دهم آبان ماه نامگذاری شده است و همچنین بنا به اهمیت موضوع و براساس شعار امسال «مرزهای دیجیتال جدید اطلاعات: سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی برای اطلاعات منافع عمومی» به موضوع «سواد رسانه؛ منافع عمومی، مصرف رسانه‌ای بهینه» پرداخته است. برای بررسی این موضوع نشستی با حضور بهاره نصیری، دانشیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و آمنه بختیاری، پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. بخش نخست این نشست با تیتر «چگونه سواد رسانه‌ای به منفعت عمومی تبدیل می‌شود» منتشر شد. در ادامه مشروح بخش دوم این نشست را می‌خوانید.

 

 در بحث مصرف رژیم رسانه‌ای چگونه باید والدگری رسانه‌ای داشته باشیم؟

 

آمنه بختیاری: نکته حائز اهمیت در رابطه با والدگری رسانه‌ای است که این روز‌ها درباره آن صحبت‌های زیادی می‌شود و به نوعی آن را در افق ۱۴۰۴ کشورمان نیز می‌بینیم که از خانواده و آموزش رسانه‌ای خانواده سخن به میان آمده است. در واقع والدگری، ماهیتی جز تعامل و رابطه نیست، یعنی چطور با فرزندان رابطه داشته باشیم و اینکه چطور بتوانیم در این فضا با اعضای خانواده مشارکت و همراهی کنیم.

 

والدگری، پیوند میان کودک و والد است. همچنین مراقبت از آنها و فراهم کردن موقعیت مناسب برای شکل‌گیری شخصیت جسمانی، عاطفی، اخلاقی و ... نامیده می‌شود. پس لازم است سیاستگذاران در بحث والدگری رسانه، توجه و دقت لازم داشته باشند و به جای اینکه آموزش سواد رسانه‌ای را از کلاس نهم مورد توجه قرار دهند، این آموزش را از خانواده‌ها آغاز کنند تا به تبع آن والدین نیز بتوانند فرزندان خود را آموزش دهند و در این فضا آنها را تربیت کنند.

 

سواد

 

بهاره نصیری: همانطور که با گذشت زمان فرزندان ما قد می‌کشند و بزرگ می‌شوند، طبیعی است که ابزار‌های تکنولوژیک و ساختار‌های ارتباطی و اطلاعاتی نیز تغییر و پیشرفت می‌کنند، اما خطای ما والدین این است که نمی‌خواهیم خود را با این فضا و شرایط وفق بدهیم و یا آموزش ببینیم که چه رفتاری در این شرایط داشته باشیم، یعنی به جای توجه به چگونگی حضور فرزندانمان در این فضا، دوست داریم از این مسئولیت استعفا دهیم و کنار بکشیم و راحت‌ترین راه را انتخاب کنیم، در صورتی که باید یادمان باشد فرزندپروری، فرایند تدریجی است و قدم به قدم اتفاق می‌افتد، در واقع مانند میدان دویی است که خط پایان ندارد و یا مانند میدان مینی است که نقشه آن در دست والدین نیست و فقط باید آنها به مین‌ها برسند و آنها را شناسایی و خنثی کنند؛ بنابراین برای اینکه فرزندان و حتی والدین حضور آگاهانه و توأم با شناخت و قضاوت‌های صحیح داشته باشند، لازم است به این موضوع بازگردند که بحث سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی چقدر می‌تواند به آنها کمک کند، تا بتوانند گزینه‌های سالمتر و پیشنهاد‌های مناسبتر برای خود و فرزندانشان انتخاب کنند. چون فضا‌های رسانه‌ای و پیام‌ها همواره آسیب‌رسان و سرشار از تهدید و نقاط ضعف نیستند و شاید به همان اندازه فرصت‌ها و نقاط قوتی هم داشته باشند که اعضای خانواده می‌تواند از آنها بهره‌مند شود. ولی مهم این است که چطور، چگونه و چه زمان‌هایی از این فرصت‌ها استفاده کنیم. این نظارت هوشمندانه و محسوس والدین می‌تواند همیشه راهگشا باشد.

 

اگر نسبت به خودمان قدری خودکنترلی داشته باشیم، آیینه تمام‌نمای فرزندانمان می‌شویم و در این شرایط دیگر فقط با حرف زدن به فرزندمان آموزش نمی‌دهیم، بلکه رفتارمان الگوی فرزندمان در استفاده از رسانه‌ها خواهیم شد

باید خانواده در حوزه مصرف رسانه‌ای، برنامه رسانه‌ای داشته باشد، یعنی پلن و طرحی داشته باشد تا در طول روز بداند چه مقدار تلویزیون تماشا کند، چه میزان از شبکه‌های اجتماعی استفاده کند و چه میزان خود را در معرض رسانه‌ها قرار دهد. البته والدین باید نسبت به اجرای این قوانین قاطع باشند. یعنی نه تنها از فرزندان خود بخواهند که از این برنامه‌ریزی رسانه‌ای استفاده کنند، بلکه خودشان نیز عامل به این برنامه باشند. مثلاً وقتی می‌گوییم ساعت ۱۰ شب استفاده از گوشی همراه در خانه کنار گذاشته شود، این طور نباشد که والدین همچنان گوشی در دستشان باشد یا پای سیستم‌های الکترونیک باشند، اما از فرزندشان بخواهند به رختخواب برود؛ بنابراین باید قدری قاطعانه‌تر درباره این قوانین عمل کنیم. یادمان باشد، هر چه سن فرزندان بالاتر می‌رود، باید این قوانین حالت تعاملی‌تر پیدا کند و از حالت قاطعانه که تا زیر ۱۲ سال بود، به سمت تعاملی شدن پیش رود.  

 

با توجه به اینکه نمی‌توان یک ساعت مشخص و یا میزان استفاده تعیین شده‌ای را برای همه خانواده‌ها توصیه کرد و در این راستا می‌توان بازه‌ای را برای آن در نظر گرفت، به نظرتان میزان استفاده متعادل از وسایل و ابزار‌های الکترونیک چقدر است؟

 

بهاره نصیری: تا قبل از بحران کرونا، بیشتر محققان و متخصصان اعلام می‌کردند که میزان حضور کودک زیر ۱۲ سال در فضای مجازی و استفاده از ابزار‌های الکترونیک ۲ ساعت در روز است و این زمان شامل تماشای تلویزیون، استفاده از تبلت، موبایل و ... نیز بود. اما در زمان شیوع ویروس کرونا به دلیل اینکه اغلب آموزش‌ها آنلاین و غیرحضوری شد، باعث شد فرزندان ما پس از کرونا نیز از آموزش‌های غیرحضوری بهره‌مند شوند؛ بنابراین نمی‌توانیم این مدت زمان را همان دو ساعت در نظر بگیریم. از این رو به نظر می‌رسد طبق تحقیقاتی که انجام شده؛ اخیراً اعلام شده است که این میزان بین ۳ تا ۴ ساعت باشد. حتی آموزش‌های غیرحضوری هم در این بازه می‌گنجد و نباید بیش از آن باشد. اما مهم رعایت این قوانین است.  

 

گاهی اوقات این زمان تعیین و اعلام می‌شود، اما ممکن است شرایط خاصی، نظیر حضور مهمان هم سن و سال فرزندانمان به وجود آید. در این صورت برای اینکه در کنار هم، بازی آنلاین یا موبایلی داشته باشند، می‌توان استثنا‌هایی را قائل شد، البته باید یادآوری کرد که از زمان هفتگی استفاده از ابزار‌ها کم خواهد شد؛ بنابراین نباید در این زمینه سخت‌گیری‌های آزاردهنده اعمال کرد تا فرزندانمان نسبت به این مسئله جبهه‌گیری داشته باشند.

 

 

در رابطه با بازی‌های آنلاین هم باید والدین توجه و کنترل نامحسوسی را نسبت به این موضوع داشته باشند، چون بسیاری از اوقات می‌بینیم که گیمر‌ها هم سن و سال فرزندان ما نیستند و ممکن است پیام‌هایی را بدهند، اطلاعاتی را از فرزندانمان دریافت کنند و یا گاهی اوقات از ادبیات نامتعارف استفاده کنند و اینجاست که والدین باید ورود کنند و به فرزندان بگویند که نباید از این کلمات و جملات استفاده کنند؛ در واقع ارزش‌های اخلاقی و فرهنگ خانواده را به آنها گوشزد کنند.  

 

تأکید می‌کنم؛ همچنان باید به هویت پدری و مادری خود پایبند باشیم و نکاتی که فکر می‌کنیم ارزش دارد که فرزندانمان آنها را بشنوند، حتی اگر تکراری باشد، برای آنها بیان کنیم. البته منظورم این نیست که مدام آنها را نصیحت کنیم و توصیه بدهیم و دائم تحت کنترل و نظارت خود قرار دهیم، اما این توصیه‌ها و نظارت‌ها باید طوری باشد که آنها را آزار ندهد. مثلاً زمانی که خسته از مدرسه رسیده‌اند، بی‌وقفه به او نگویید که امروز دیگر سر گوشی و تبلت نمی‌نشینی و یا تایم زیادی را صرف گیم نمی‌کنی. بلکه وقتی به آرامش رسیدند، در مورد قرار‌های اجتماعی با فرزندانمان صحبت کنیم. به ویژه در زمان‌هایی که فرزندان را به مدرسه می‌رسانید یا مهمانی می‌روید، در این زمان‌های کوتاه می‌توان این نکات را به صورت دوستانه با آنها در میان گذاشت؛ چراکه ما اولین والدینی هستیم که از میانه عمرمان اینترنت و فضای مجازی را تجربه کردیم و شاید پدری و مادری کردن برای فرزندان نسل زد و آلفا در این سبک زندگی دیجیتال برایمان دشوار باشد، شاید فرزندان ما، به لحاظ تربیتی، والدین راحت‌تری باشند، چون قرار است هم‌نسلان خودشان را تربیت کنند، اما ما هنوز در مراحل آزمون و خطا هستیم و دوست داریم، فرزندانمان را به بهترین و شایسته‌ترین نحو ممکن تربیت کنیم، اما به هر حال ما نیز خطا‌هایی داریم. البته آموزش هم ندیده‌ایم.

 

بحث سواد رسانه‌ای و والدگری رسانه‌ای این روز‌ها به صورت یک مد علمی درآمده است و برای بسیاری از پژوهشگران به موضوعی شیک و لوکس تبدیل شده است

حتی روانشناسان، جامعه‌شناسان، متخصصان آی‌تی، اساتید حوزه ارتباطات و ... هر چقدر هم بگویند مدیریت مصرف رسانه‌ای داشته باشید و از وسایل ارتباطی به اندازه مناسب استفاده کنید، در برخی موارد هم ممکن است از روال و قاعده‌ خود خارج شویم؛ اما به هر حال باید ارزش خانوادگی ما این باشد که مدیریت مصرف رسانه‌ای داشته باشیم و در این راستا سواد رسانه‌ای را هم مورد توجه قرار دهیم و هر آنچه می‌بینیم و می‌شنویم را باور نکنیم یا اینکه از میان انبوه محتواها دست به انتخاب بزنیم.

 

نکته دیگر این است که ما در سنی هستیم که والدین ما بیشتر به ما نیاز دارند، در برخی موارد ممکن است به امور والدین رسیدگی کنیم و به دلیل همین مشغله‌ها به ساعات انتهایی شب برسیم، در حالی که فرزند ما نه پارک رفته و نه با دوستی ارتباط داشته است، در این فضا و شرایط، چه گزینه‌ای غیر از بازی موبایلی در اختیارش وجود دارد؟ بنابراین باید جایگزین‌هایی را برای بازی موبایلی قرار دهیم و این را به یاد داشته باشیم که نمی‌توان با این شرایط ایده‌آل فکر کرد. دوست داریم که صد خود را برای فرزندانمان بگذاریم، اما به دلیل مشغله‌های کاری و فکری نیاز داریم به خودمان و فرزندانمان فرصت دهیم تا بیشتر خود را بشناسیم و تجربه‌های بیشتری به دست آوریم. هر خانواده‌ای متناسب با شرایط مکانی و زمانی، روحی و روانی اعضای خانواده‌اش این دستورالعمل‌ها را پیاده کند و نمی‌توان نسخه واحد برای همه خانواده‌ها پیچید.

 

سواد

 

آمنه بختیاری: به لحاظ روانشناسی هر خانواده‌ای ویژگی‌های روحی و روانی و شخصیتی خاص خود را دارد، نمی‌توانیم بگوییم که حتماً یک کودک یا نوجوان در ۴۰ دقیقه، بازی خود را به اتمام برساند. در واقع می‌توان الگوی کلی داد، ممکن است یک کودک یا نوجوان در ۵۰ دقیقه بازی را به پایان برساند. کودک دیگری ممکن است بپذیرد برای نیم ساعت یا یک ربع این کار را انجام دهد. باید این ویژگی‌های روحی، روانی و شخصیتی خانواده را در نظر بگیریم تا در چارچوب‌های دیکته شده با فرزندان برخورد نکنیم؛ چراکه آنها نمی‌پذیرند. کودکان و نوجوانان امروز حرف‌های زیادی برای گفتن دارند و در قبال آنها قدری ضعیفتر هستیم. اولین بار است که والدگری رسانه‌ای می‌کنیم، پس نباید فقط دیکته شده با فرزندانمان برخورد کنیم، بلکه گاهی باید آنها را در این فضا همراهی کنیم.

 

در حوزه والدگری در عصر دیجیتال چه میزان کار پژوهشی انجام شده و چه خروجی‌های داشته است؟

 

آمنه بختیاری: فعالیت‌های متعددی در این زمینه انجام شده است. شاید من و خانم نصیری جزء اولین کسانی باشیم که به والدگری رسانه‌ای پرداخته‌ایم. حدود ۱۰ سال پیش بود که یک طرح پژوهشی را اجرا کردیم و کتاب آن نیز از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شد. مقاله‌های زیادی نیز در این زمینه دیده‌ام که به بحث «والدگری و خودمراقبتی کودکان»، «والدگری و مهارت‌های عملی» و موضوعات گوناگون دیگر پرداخته‌اند. اما متأسفانه گویا بحث سواد رسانه‌ای و والدگری رسانه‌ای این روز‌ها به صورت یک مد علمی درآمده است و برای بسیاری از پژوهشگران به موضوعی شیک و لوکس تبدیل شده است. اما باید ببینیم خروجی این آثار و مقالات علمی چه بوده است. کار‌های پژوهشی زیادی در این زمینه انجام شده است، اما در دستور کار خانواده‌ها قرار نگرفته است و فقط برای اینکه کار علمی پژوهشگران راه بیفتد، این کارها انجام شده است و این نوعی نگاه کاسبکارانه و تجاری به بحث سواد رسانه‌ای و والدگری رسانه‌ای است؛ که ممکن است بعد‌ها برای جامعه فاجعه ایجاد کند.

 

 

قرار است عملاً این موضوع را به عرصه بیاوریم و آموزش دهیم، اگر بلد هستیم یا می‌نویسیم و یا ایده و پیشنهاد کاربردی داریم، باید وارد این عرصه شویم و خانواده‌ها را آموزش دهیم. به یاد دارم وقتی طرح والدگری رسانه‌ای را انجام دادیم، با شهرداری ارتباط گرفتیم و عملاً به فرهنگسرا‌ها و سرای محله‌ها می‌رفتیم و به والدین که اغلب مادران و مادربزرگ‌ها به همراه نوه‌هایشان حضور داشتند، آموزش می‌دادیم. حتماً دلسوزانی هستند که کار می‌کنند و از قلم، دفتر و کاغذ خارج شدند و به صورت عملی پا در عرصه گذاشتند، اما انگار متأسفانه سواد رسانه و والدگری رسانه با تأخیر همراه است و بودجه و برنامه‌ای برای آن وجود ندارد و البته متولی واقعی و مشخصی ندارد.

 

تلاش زیادی کرده‌ایم تا در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، قطب سواد رسانه و والدگری رسانه‌ای ایجاد کنیم، اما با مشکلاتی همراه بوده است و می‌بینیم که هر مرکز علمی و پژوهشگاه و ... کار‌هایی را انجام می‌دهد و گاهی هم افرادی که تخصص و تجربه لازم را ندارند، آموزش می‌دهند و کارگاه‌هایی را برگزار می‌کنند و حتی بسته‌های آموزشی ارائه می‌دهند که می‌تواند تبعات منفی به همراه داشته باشد.

 

همین مسئله جای بحث زیادی دارد، چون صفحات زیادی را در شبکه‌های اجتماعی می‌بینیم که با عنوان کارشناس سواد رسانه و فضای مجازی فعالیت و کارگاه‌های مختلفی نیز برگزار می‌کنند، اما میزان تخصص آنان مشخص نیست، چطور می‌توان این آموزش‌ها و فعالیت در عرصه سواد رسانه‌ای را ساماندهی کرد؟

 

بهاره نصیری: همه این مسائل مربوط به عدم وجود متولی سواد رسانه‌ای در کشور است، یعنی اگر سازمان و نهادی باشد که از پراکنده‌کاری و موازی‌کاری‌هایی که در حوزه سواد رسانه‌ای رخ می‌دهد، جلوگیری کند یا مرکز ارزیابی و نظارت وجود داشته باشد و استانداردی را برای آموزش تعیین کند تا کارشناسی که مشخص نیست، تجربه و تخصص لازم را دارد یا نه، در این زمینه اظهارنظر نکند؛ جلوی بسیاری از آسیب‌ها را خواهد گرفت.  

 

اگر سازمان و نهادی از پراکنده‌کاری و موازی‌کاری‌هایی که در حوزه سواد رسانه‌ای رخ می‌دهد، جلوگیری کند یا مرکز ارزیابی و نظارت وجود داشته باشد و استانداردی را برای آموزش تعیین کند تا کارشناسی که مشخص نیست، تجربه و تخصص لازم را دارد یا نه، در این زمینه اظهارنظر نکند؛ جلوی بسیاری از آسیب‌ها گرفته می‌شود

اکنون مجمع‌الجزایری از آموزش‌های سواد رسانه‌ای شده‌ایم که آموزش و پرورش این موضوع را به نحوی دنبال می‌کند، دانشگاه‌ها از جمله دانشگاه علمی و کاربردی به نحو دیگر آموزش می‌دهد. نمی‌دانم سرفصل‌های اینها تأیید شده است یا خیر، اما چندان جامعیت لازم را ندارند. درست است که ماهیت سواد رسانه‌ای در دنیا یکی است و قلب تپنده سواد رسانه‌ای به تفکر انتقادی، تقویت روحیه نقادی و پرسشگری، انتخاب‌های صحیح و مواجهه‌های آگاهانه است، اما آیا مرجعی داریم که ناظر بر محتوا‌های علمی در حوزه سواد رسانه‌ای باشد و این محتوا‌ها را تأیید کند؟ اصلاً سیاستگذاران ما به این فکر می‌کنند که در این زمینه اقدامی انجام دهند؟

 

مرکز توسعه فرهنگ و هنر در فضای مجازی سعی کرده است، متولی نشست‌ها و همایش‌های سالیانه سواد رسانه‌ای و اطلاعاتی باشد، اما مرکزی با  عنوان مرکز نظارت و ارزیابی سواد رسانه‌ای نداریم و بسیاری از افراد این موضوع صحبت می‌کنند که سواد رسانه‌ای را باید بومی‌سازی کنیم و همیشه این سؤال برای من وجود دارد که آیا رشته‌هایی مانند ریاضی و فیزیک و ... را نیز می‌توان یا می‌خواهیم بومی‌سازی کنیم؟ قطعاً پاسخ منفی است و یکسری معادلات علمی است که همه بر روی آن توافق دارند؛ بنابراین ماهیت سواد رسانه‌ای را نمی‌توانیم از ماهیت علمی آن جدا کنیم. درست است که می‌توانیم متناسب با فرهنگ جامعه‌ خود و با پیشینه تاریخی ارزشمندی که داریم و یا آنها را با بحث‌های اجتماعی خودمان پیوند دهیم، اما نمی‌توانیم سواد رسانه‌ای را از ماهیت وجودی آن جدا کنیم و عناوین مختلف تقوای رسانه‌ای، بصیرت رسانه‌ای و ... را جایگزین آن کنیم. این عبارات ایرادی ندارد، اما هر یک در جایگاه خود می‌تواند مورد توجه باشد. اینکه هر چه دستمان می‌آید، در سبد سواد رسانه‌ای بریزیم، درست به نظر نمی‌رسد. حداقل کسانی که در عرصه سواد رسانه‌ای فعالیت کرده‌اند، می‌دانند که بحث‌های سواد رسانه‌ای ماهیت خود را دارند و شاید سال ۸۲ که می‌خواستم پایان‌نامه ارشدم را بنویسم، فقط سه مقاله در این زمینه پیدا کردم که یکی مربوط به استاد ببران، دیگری مربوط به استاد یونس شکرخواه و مقاله سوم در فصلنامه دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه بود. اما خوشبختانه امروز صد‌ها مقاله پژوهشی و کتاب تولید شده است. به لحاظ محتوایی همیشه باید مطالعات و تجربه‌های جهانی را مورد توجه قرار دهیم، اما این پژوهش‌ها در کتابخانه‌ها خاک می‌خورد. پژوهشگری سال‌ها وقت خود را صرف کار پژوهشی و مطالعاتی می‌کند، اما جامعه هدف از این محتوا‌های پژوهشی بهره‌مند نمی‌شود.  

 

من و خانم بختیاری با اراده شخصی خودمان به فرهنگسر‌اها و مدارس مختلف رفته و آموزش سواد رسانه‌ای را آغاز کردیم، حتی در ابتدای راه، آموزش را از مدارس فرزندانمان شروع کردیم. بار‌ها سراغ صدا و سیما، آموزش و پرورش و ... رفتیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که به اندازه خودمان می‌توانیم سهم خود را نسبت به جامعه ادا کنیم و امیدواریم حتی هر چند اندک بتوانیم برای فرزندان سرزمینمان مؤثر باشیم و نتایج پژوهش‌ها را به دست خانواده‌ها برسانیم و آثار مثبت آن را در جامعه شاهد باشیم.

 

 

در نهایت می‌خواهم نکته‌ای را به والدین عرض کنم که در کتاب «تربیت بدون فریاد» می‌گوید؛ در حوزه مصرف بی‌وقفه رسانه، به جای اینکه در پی این باشید که من باید با فرزندم چه کار کنم، خودمان را اصلاح و احیا کنیم و از خودمان شروع کنیم. سعی کنیم اهل مطالعه باشیم، قدری با دانش روز همراه شویم و از فرزندانمان فاصله نگیریم. اگر نسبت به خودمان قدری خودکنترلی داشته باشیم، آیینه تمام‌نمای فرزندانمان می‌شویم و در این شرایط دیگر فقط با حرف زدن به فرزندمان آموزش نمی‌دهیم، بلکه رفتارمان الگوی فرزندمان در استفاده از رسانه‌ها خواهیم شد.

 

اشتباه ما این است که فکر می‌کنیم با نصیحت کردن، توصیه و سرزنش می‌توانیم به اهدافمان برسیم. باید بیش از این روی خودمان کار کنیم و اگر ایرادی در فرزندمان می‌بینیم، اول به خودمان مراجعه کنیم و اگر این اشتباه در ما وجود دارد خودمان را اصلاح کنیم و مطمئن باشیم فرزندمان نیز اصلاح خواهد شد.

 

برای مخاطبان خبرگزاری ایکنا در حوزه سواد رسانه‌ای کتاب هم معرفی بفرمایید تا بتوانند از این مباحث بهره بیشتری ببرند؟

 

آمنه بختیاری: کتاب «سواد رسانه‌ای و والدگری رسانه‌ای در فضای مجازی» از سوی انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی منتشر شده است. در این کتاب، من و خانم دکتر نصیری به سواد رسانه‌ای و چالش‌های آن پرداختیم که در پی استفاده از فضای مجازی، والدین را درگیر خود می‌کند و راهکارهایی برای رفع آن دارد.

 

کتاب دیگر «تحولات سبک زندگی در دوران خانواده دیجیتالی» است که من و خانم دکتر نصیری نوشته‌ایم. در این اثر پژوهشی، شناسایی مؤلفه‌های کلیدی و مضامین اصلی سناریوهای تغییر در سبک زندگی خانواده ایرانی، با تأکید بر نقش‌آفرینی فناوری‌های نوین ارتباطی از دیدگاه خبرگان تعیین شده است. در این کتاب، از دیدگاه خبرگان، چهار سناریو؛ خانواده التقاطی رسانه‌ای، خانواده پایدار رسانه‌ای، خانواده ناپایدار رسانه‌ای و خانواده آشفته رسانه‌ای تدوین و ویژگی‌های اصلی هر سناریو ارائه شده است. 

 

سواد

 

بهاره نصیری: کتاب «دلم جای دیگر است» که اشاره به شعر مولانا دارد، یعنی به واسطه ابزار‌های رسانه‌ای در جمع حضور داریم، اما انگار جای دیگری هستیم نیز مفید است. در این کتاب مهارت‌های مدیریت فضای مجازی در خانواده مورد توجه قرار گرفته است. کتاب «بالانشین» نیز اشاره به تلویزیون دارد که همیشه در بهترین نقطه منزل جای می‌گیرد، در واقع این کتاب نیز در رابطه با مدیریت مصرف رسانه‌ای است که از سوی نشر قبسات منتشر شده است.

 

سخن آخر؟

 

بهاره نصیری: با موضوع سواد رسانه‌ای زندگی می‌کنم، وقتی فیلمی می‌بینم یا دیالوگی می‌شنوم، آن را در آموزش‌ها و کارهای پژوهشی‌ام استفاده می‌کنم و یا در بحث‌های روانشناسی و فلسفه برای کودک که ارتباط تنگاتنگی با والدگری رسانه‌ای دارد، مورد توجه قرار می‌دهم؛ امیدوارم در مسیری که گام برمی‌داریم به رشد و توسعه سواد رسانه‌ای سرزمینمان ایران منجر شود.

 

آمنه بختیاری: امیدوارم آموزش‌های سواد رسانه‌ای منجر به تقویت مهارت‌های سواد رسانه‌ای در خانواده‌ها شود و این آموزش‌ها از سوی مراکز علمی و آموزشی و خانواده‌ها جدی گرفته شود.

منبع: ایکنا
اشتراک گذاری
نظرات کاربران
هفته نامه الکترونیکی
هفته‌نامه الکترونیکی سراج۲۴ - شماره ۲۵۹
آخرین مطالب
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••
•••