به گزارش سراج24؛ میثم سلیمانی : حکمرانی واژهای شناختهشده با قدمتی به اندازه تاریخ زیست جمعی بشر است، اما شاید این واژه طی روزها و ماههای اخیر بیش از هر زمان دیگری مورد استفاده حاکمیت در بحث فضای مجازی قرار گرفته است.
مقام معظم رهبری در اولین جلسه خود با کابینه دولت چهاردهم روی حکمرانی فضای مجازی تأکید کردند. حتی محمدرضا عارف در جلسه تودیع و معارفه وزیر ارتباطات این عبارت را به کار برد و ستار هاشمی در اولین حضور خود پس از رأی اعتماد مجلس در وزارت ارتباطات از واژه «حکمرانی در فضای مجازی» سخن گفت.
اما چرا حاکمیت از این واژه؛ بهویژه در بحث مدیریت فضای مجازی بیش از گذشته استفاده می کند. در ابتدای دولت چهاردهم شاید اولین سؤالی که مطرح میشد این بود که دولت قصد دارد با موضوع فیلترینگ و مدیریت فضای مجازی چگونه برخورد کند. ستارهاشمی بهعنوان وزیر ارتباطات به جای استفاده از عبارت فیلترینگ و وارد شدن در بازی موضوع فیلترینگ، صحبت از حکمرانی فضای مجازی کرد و مسئله را اینطور بیان کرد که چگونه قرار است یک پلتفرم خارجی در ایران فعالیت کند.
شاید توافق مجموعهعوامل مؤثر در این بحث بتواند کلید حل این مسئله باشد. استفاده از عبارت «حکمرانی» یک کلیدواژه است، زیرا عملیاتی کردن حکمرانی نیازمند یک وفاق جمعی است. در متون علمی تعریف حکمرانی به بیان ساده فرایند تصمیمگیری در جوامع بشری و فرایندی است که براساس آن تصمیمات اتخاذ و اجرا میشوند که نتیجه آن میتواند موفقیتآمیز باشد یا به شکست منجر شود.
تغییر این ادبیات در ردههای بالای حاکمیت در بحث فیلترینگ نشان میدهد یک تغییر نگاه در این حوزه ایجاد شده است. شاید برای بسیاری سخت باشد این موضوع را بیان کنند ولی ما اکنون شاهد یک چرخش ادبیات در بحث حکمرانی فضای مجازی هستیم.
وقتی ادبیات حاکمیت از موضوع فیلترینگ به موضوع حکمرانی چرخش پیدا میکند، گامی مؤثر برای نشان دادن این موضوع است که سیاست فیلترینگ طی سالهای گذشته با شکست مواجه شده و شما نمیتوانید به آسانی با آن کنار بیایید، پس باید یک تغییر جدی در این رویکرد انجام شود و آن ایجاد یک حکمرانی جدی و دقیق در حوزه فضای مجازی است.
حکمرانی نیازمند آن است که تمامی ارکان یک حاکمیت وهمچنین بخش خصوصی بتوانند در یک مسیر قدم بردارند و مردم بهعنوان تأثیرپذیران این حکمرانی، شکست یا موفقیت آن را به حاکمیت نشان دهند.
حکمرانی فرایندی پویاست که بنا نیست در یک شکل ثابت باقی بماند و تغییر نداشته باشد. حکمرانی امروزی تمامی ارکان را با خود درگیر میکند و محصول نیست، بلکه فرایندی است که میتواند یک خروجی مطلوب را با خود به همراه داشته باشد. حالا نیز تغییر ادبیات در بحث حکمرانی فضای مجازی را میتوان به فال نیک گرفت تا شاید بتوان چشماندازی روشن از آن در صحنه اجرا مشاهده کرد. شاید برخی بیان کنند این تغییر ادبیات اکنون دردی را از مردم عادی یا کسبوکارهایی که روزانه با موضوع فیلترینگ دستوپنجه نرم میکنند دوا نکند، اما نباید فراموش کرد که ما اکنون نیازمند ساختاری هستیم که نیاز به فیلترینگ را به حداقل کاهش دهد. امروز حکمرانی فیلترینگمحور باید جای خود را به یک حکمرانی جدید و نوین در عرصه فضای مجازی بدهد تا دیگر شاهد آن نباشیم که با تغییر دولتها و نهادهای مختلف هر لحظه سایه فیلترینگ بالای سر کاربرانی باشد که امروز اینترنت به ابزار حیاتی آنها تبدیل شده است.