به گزارش سراج24؛ هشتم شهریور ۱۳۶۰ (۳۰ اوت ۱۹۸۱) یکی از تلخترین و تأثیرگذارترین روزهای تاریخ جمهوری اسلامی ایران است. در این روز، «محمدعلی رجایی» رئیسجمهوری و «محمد جواد باهنر» نخستوزیر وقت ایران، به همراه تعدادی از اعضای هیأت دولت در جریان انفجاری تروریستی در دفتر نخستوزیری به شهادت رسیدند. این اقدام جنایتکارانه توسط گروهک تروریستی منافقین طراحی و اجرا شد و به عنوان یکی از فجایع بزرگ تاریخ معاصر ایران به ثبت رسید. این حادثه، نماد مقاومت ایران در برابر تروریسم بینالمللی و در عین حال، یادآور نقش حیاتی جمهوری اسلامی در مقابله با تهدیدات جهانی است.
نقش گروهک منافقین در تروریسم :
گروهک منافقین، که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ به یکی از دشمنان اصلی جمهوری اسلامی تبدیل شد، سابقهای طولانی در اقدامات تروریستی دارد. این گروهک، که ابتدا با شعارهای ضد رژیم پهلوی توانست بخشی از جامعه را جذب کند، به زودی ماهیت واقعی خود را نشان داد و به یکی از بزرگترین تهدیدات داخلی ایران تبدیل شد. با شروع اقدامات تروریستی علیه نظام جمهوری اسلامی، منافقین به تدریج به پاریس و سپس به عراق گریختند و با همکاری با دشمنان خارجی، به ویژه صدام حسین، دیکتاتور معدوم عراق، نقش مخربی در منطقه ایفا کردند.
در جریان جنگ ایران و عراق، منافقین به یکی از ابزارهای اصلی صدام برای ضربه زدن به ایران تبدیل شدند. آنها نه تنها در حملات نظامی علیه ایران شرکت کردند، بلکه در عملیات سرکوب و نسلکشی کُردهای عراقی نیز نقش مستقیم داشتند. در سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲، صدام از عناصر منافقین برای سرکوب کُردها استفاده کرد و به کمک آنها، عملیات نسلکشی کُردهای عراق را طراحی و اجرا کرد که در نتیجه آن، چند هزار زن و کودک بیگناه به قتل رسیدند.
حمایتهای غرب از منافقین :
پس از سقوط صدام حسین و ورود نیروهای آمریکایی به عراق، گروهک منافقین تحت حمایت آمریکا قرار گرفت و برای مدتی در اردوگاه لیبرتی مستقر شدند. در ادامه، با لابیهای قدرتمند آمریکا و انگلیس و با وعدههایی از سوی غرب، منافقین به آلبانی منتقل شدند تا بتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند. با این حال، آمریکا، انگلیس و فرانسه که از حامیان اصلی این گروهک تروریستی بودند، هیچگاه حاضر به پذیرش رسمی آنها در خاک خود نشدند.
این رفتار دوگانه غرب در قبال گروههای تروریستی، به ویژه منافقین، نشاندهنده استانداردهای دوگانه و سیاستهای نفاقآلود آنهاست. از یک سو، این کشورها با ادعای مبارزه با تروریسم، به تشکیل ائتلافهای بینالمللی میپردازند و از سوی دیگر، از گروههای تروریستی که منافع آنها را تأمین میکنند، حمایت میکنند. منافقین نمونه بارز این استانداردهای دوگانه هستند که باوجود ارتکاب جنایات بیشمار در ایران، توانستند در اروپا و آمریکا دفاتر رسمی داشته باشند و از حمایتهای گسترده سیاسی و مالی برخوردار شوند.
ایران، قربانی تروریسم و پیشگام در مبارزه با آن:
جمهوری اسلامی ایران، از همان ابتدای پیروزی انقلاب، با تهدیدات تروریستی متعددی مواجه بوده است. بر اساس آمارها، بیش از ۱۷ هزار نفر از شهروندان و مسئولان جمهوری اسلامی ایران بهدست گروهک منافقین و سایر گروههای تروریستی به شهادت رسیدهاند. این تعداد قربانی، ایران را به یکی از بزرگترین قربانیان تروریسم در جهان تبدیل کرده است. یکی از تلخترین این حوادث، حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و مرقد امام خمینی در سالهای اخیر است که نشان میدهد تهدیدات تروریستی همچنان ادامه دارد.
باوجود این تهدیدات، جمهوری اسلامی ایران همواره در خط مقدم مبارزه با تروریسم بوده است. ایران نه تنها در داخل مرزهای خود، بلکه در سطح منطقهای و جهانی، نقشی حیاتی در مقابله با تروریسم ایفا کرده است. وقتی گروه تروریستی داعش توسط آمریکا و متحدانش به پشت دروازههای بغداد گسیل شد، ایران با تمام توان وارد عمل شد و با ارائه کمکهای بیشائبه به نیروهای مردمی عراق و سوریه، توانست جلوی پیشروی این گروه را بگیرد و آنها را در آستانه شکست کامل قرار دهد.
ایران بر اساس دکترین خود مبنی بر تثبیت امنیت منطقهای و فرا منطقهای، معتقد به مبارزهای فراگیر و جهانی با تروریسم است. این کشور همواره تأکید کرده که تقسیم تروریستها به «خوب» و «بد» از سوی آمریکا و متحدانش، یک اشتباه استراتژیک است و این سیاست دوگانه، تنها به تقویت گروههای تروریستی و افزایش بیثباتی در منطقه منجر خواهد شد.
ریاکاری غرب در مبارزه با تروریسم :
سیاستهای دوگانه آمریکا و متحدانش در برخورد با تروریسم، نه تنها امنیت جهانی را تهدید کرده بلکه به شکلگیری و تقویت گروههای تروریستی کمک کرده است. به عنوان مثال، قبل از شکلگیری داعش، پهپادهای آمریکایی خودروهایی را در یمن و افغانستان هدف قرار میدادند و ادعا میکردند که یکی از رهبران القاعده در آنها بوده است. اما با ظهور داعش، این گروه با امنیت کامل و در مقابل چشمان نیروهای آمریکایی، توانست به فعالیتهای خود ادامه دهد و حتی کاروانهای آنها با امنیت کامل در حال رفتوآمد بودند.
همچنین، آمریکا و متحدانش، با هلیبرن تجهیزات و نیروهای تروریستی در بزنگاههایی که این گروهها تحت فشار قرار داشتهاند، از آنها حمایت کرده و آنها را از مهلکه نجات دادهاند. نمونه اخیر این اقدامات، هلیبرن فرماندهان محاصرهشده داعش در دیرالزور و خارج کردن آنها از منطقه درگیری بود که حتی تصاویر فرود بالگردهای آمریکایی در مناطق تحت تصرف داعش نیز ثبت شده و هرگونه ابهامی را در جانبداری واشنگتن از تروریستها برطرف کرده است.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران، بدون توجه به استانداردهای دوگانه غرب، همواره بر موضع اصولی خود در مبارزه با تروریسم پافشاری کرده است. ایران هیچ تفاوتی میان گروههای تروریستی قائل نیست و منافقین و داعش را با یک معیار و مقیاس واحد میسنجد. باوجود شهدای زیادی که ایران در راه مبارزه با تروریسم تقدیم کرده است، این کشور همچنان بر موضع خود پافشاری کرده و تا نابودی کامل این تهدید جهانی از پای نخواهد نشست.
استانداردهای دوگانه غرب نسبت به مسئله تروریسم:
غرب، به ویژه آمریکا، همواره در مواجهه با تروریسم از سیاستهای دوگانه استفاده کرده است. از یک سو، در مقابل افکار عمومی بینالمللی ادعای مبارزه با تروریسم را مطرح میکنند و ائتلافهای جهانی را برای مقابله با گروههای تروریستی به راه میاندازند؛ اما از سوی دیگر، از گروههای تروریستی که منافعشان را تأمین میکنند، حمایت میکنند. این رویکرد دوگانه، به وضوح در رفتارهای غربیها نسبت به گروهک تروریستی منافقین و همچنین در برخورد با گروههای مختلف تروریستی در منطقه قابل مشاهده است.
ترور شهید سردار قاسم سلیمانی:
یکی از بارزترین نمونههای این استانداردهای دوگانه، ترور شهید سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی توسط آمریکا بود. شهید سلیمانی نقشی حیاتی در مقابله با تروریسم در منطقه ایفا کرده و در مبارزه با گروههای تروریستی نظیر داعش، که امنیت جهانی را تهدید میکردند، پیشگام بود. اما به جای تقدیر از این تلاشها، او به صورت هدفمند و توسط حمله پهپادی آمریکا در ژانویه ۲۰۲۰ به شهادت رسید. این اقدام آمریکا نه تنها نقض آشکار قوانین بینالمللی بود، بلکه نشاندهنده این حقیقت است که وقتی منافع غرب به خطر بیافتد، حتی مبارزان اصلی علیه تروریسم نیز هدف قرار میگیرند.
این ترور، به روشنی نشان داد که سیاستهای غرب در مواجهه با تروریسم نه بر اساس اصول اخلاقی و قانونی، بلکه بر مبنای منافع سیاسی کوتاهمدت است. این رفتار دوگانه، اعتماد به ادعاهای غرب در خصوص مبارزه با تروریسم را زیر سوال میبرد و به تقویت بیثباتی و ناامنی در منطقه منجر میشود.
نقش جمهوری اسلامی ایران و استانداردهای دوگانه غرب:
جمهوری اسلامی ایران، باوجود اینگونه اقدامات، همچنان به مبارزه اصولی و صادقانه خود علیه تروریسم ادامه میدهد و همواره تأکید کرده که این مبارزه باید بدون استثناء و تبعیض انجام شود. ترور شهید سلیمانی و شهدای دیگر ایران، نه تنها عزم این کشور را در مقابله با تروریسم متزلزل نکرده، بلکه باعث شده تا جمهوری اسلامی با قاطعیت بیشتری این مبارزه را ادامه دهد.
با اضافه کردن این بخشها، گزارش شما به طور کامل به موضوع استانداردهای دوگانه غرب در قبال تروریسم و همچنین ترور شهید سردار قاسم سلیمانی پرداخته و تصویری کاملتر از نقش جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم ارائه میدهد.
ناگفته پیداست جمهوری اسلامی ایران، با همکاری صادقانه و هوشمندانه با نهادها و سازمانهای بینالمللی فعال در زمینه مقابله با تروریسم، به عنوان یک قدرت بلامنازع در این زمینه شناخته میشود و همچنان در خط مقدم مبارزه با این تهدید جهانی قرار دارد. ایران با ایستادگی در برابر تهدیدات و تروریسم بینالمللی، به الگوی مقاومت و پایداری برای کشورهای منطقه و جهان تبدیل شده است و این نقش حیاتی خود را همچنان ادامه خواهد داد.