به گزارش سراج24؛ ابوعلیسیناخانواده بهمثابه مهمترین بنیاد اجتماعی بشری، عنصر اساسی در پیشرفت و موفقیت یک ملت محسوب میشود و سعادت هر جامعهای، منوط به نیکبختی خانوادههای آن جامعه است. خانواده، نخستین اجتماعیست که بشر در آن پا مینهد، مفهوم تعامل و گذشت را فرامیگیرد و برای حضور در گروههای بزرگتر آماده میشود. خانواده از یکسو، بستر مناسب برای رشد اجتماعی افراد را مهیا و از سوی دیگر، همواره به بهترین شکل از آنها حمایت میکند؛ بنابراین باید بیش از پیش در راستای نیل به سعادتمندی این نهاد کوشید و عوامل تحکیم این بنیاد را واکاوی و بررسی کرد.
قرآن مجید نیز درباره این مهم سخن گفته و استواری خانواده را بر مبنای سه اصل آرامش، عشق و مهربانی دانسته است؛ برای مثال در آیه ۲۱ سوره روم میفرماید: «و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد. در این، نشانههاییست برای گروهی که تفکر میکنند.»
جایگاه قوانین حقوقی در نظام خانواده
خانواده نهادیست که حضور و سایه قواعد حقوقی در آن، کارایی لازم را ندارد و قواعد خشک و بیروح حقوق در آن راهی نمییابد؛ زیرا آنچه در خانواده میگذرد، عاطفیترین چهرههای زندگیست و از همینرو، قواعد حقوقی در آن ضمانت اجرایی ندارد. خانواده نه میتواند شاهدی برای رفتار ناهنجار فراخواند و نه ضابطه دقیقی برای ارزیابی سلوک مهیا کند. طبع خانواده با حقوق و احکام آمرانه سازگاری چندانی ندارد و اثر قانون در ایجاد نظم در آن بسیار اندک است؛ اما آنچه در این کانون حرف اول را میزند، قواعد اخلاقی و دینیست؛ زیرا این قواعد از درون دل و به نیروی اعتقاد، راه خود را در خانواده میگشاید و نیازی به ضمانت اجرایی خارجی ندارد.
حقوق نمیتواند از کسی انتظار فداکاری داشته باشد؛ چرا که هدف حقوق، ساختن انسانی منظم و غیرمتجاوز است و عدالت را در این میبیند که هر کس به حق خویش برسد؛ ولی خانواده به چیزی فراتر از این نیاز دارد. فداکاری و خیرخواهی، شرط نخست و سنگ زیربنای این کانون است. آنچه درون خانواده نقش اصلی را ایفا میکند، عشق است و پس از عشق، اخلاق پشتوانه تحکیم این بنیاد اجتماعیست که اگر از حمایت دینی نیز بهرهمند شود، موفقیت آن چندین برابر افزایش مییابد. پس از عشق و اخلاق است که نوبت به حضور قانون میرسد و نقش حقوق در تنظیم خانواده هویدا میشود. در تعلیمات اسلامی خانواده، آمیختگی عواطف، احساسات، اخلاق و حقوق کاملاً مشهود است؛ اما اسلام برای افرادی که تابع عوامل عاطفی و اخلاقی نیستند، نظام حقوقی بسیار دقیقی تعریف کرده تا از حقوق خانواده کاملاً حمایت شود. تصویب قواعدی همچون قرارداد ازدواج، نفقه، مهریه، حضانت فرزندان، طلاق و... از جمله مفاد این نظام حقوقی است.
خانواده در نظام حکمی ابنسینا
بنابر آنچه گذشت، سزاوار است که عوامل مؤثر در تحکیم بنیاد خانواده در وهله اول در فضای علوم حکمی و فلسفی بررسی شود و پس از آن به سراغ علوم و قواعد حقوقی رفت.
لازم به ذکر است که عوامل مؤثر در تحکیم بنیاد خانواده، همواره توجه فیلسوفان مسلمان را به خود جلب کرده و آنها در یک تقسیمبندی مشهور، بخش عملی فلسفه را به اخلاق، سیاست و تدبیر منزل تقسیم کردهاند که بر سه ساحت فردی، خانوادگی و اجتماعی انسان مبتنی است.
حکیم و فیلسوف شهیر ایرانی، ابنسینا نیز در آثار متعددی از جمله «وجوب السیاسة» و «الحاجة الی السیاسة» بهصورت مستقل و در آثار دیگر خود بهصورت پراکنده به واکاوی این موضوع پرداخته است و با رویکردی دینی و فلسفی از عوامل و موانع مؤثر در تحکیم خانواده سخن میگوید.
از نظر ابنسینا، خانواده به لحاظ وجودی مراتب و شئوناتی دارد که دربرگیرنده تمام ساحتهای مادی و معنوی بشر است. ابنسینا نگاهی یکپارچه به انسان دارد و از جداسازی دو حوزه نظری و عملی اجتناب میکند. تکامل قوه و عقل نظری و عملی و پیمودن مشی اعتدال میان این دو از نکات کلیدی بهشمار میرود که معمولاً مورد توجه او بوده است. ابنسینا اساس و هدف تشکیل خانواده را تسکین و آرامبخشی، بقای نسل و حفظ و امانتداری مال میداند که فقط در پرتو تشکیل نهاد خانواده، این اهداف محقق میشود.
انگیزههای ازدواج از منظر ابنسینا
شیخالرئیس در کتاب شفا، ازدواج را برترین رکن مدینه توصیف میکند و رسیدن فرد به سکون و آرامش درونی را در سایه گزینش همسر میداند. البته این عقیده وی برگرفته از آیات قرآن است. وی عشق و محبت قبل از ازدواج را فاقد دوام میداند و مدعیست که هر چه از طول زندگی مشترک زوجین بگذرد، باید بر میزان عشق و محبت آنها به همدیگر افزوده شود، نه اینکه کاستی رخ دهد و رو به خاموشی گراید. از نگاه ابنسینا، زن و مرد باید با یکدیگر زندگی مشترک داشته باشند تا در طول آن با هم انس بگیرند و این الفت، مایه آرامش آنها شود.
اگرچه ابنسینا ازدواج را مقدس میداند و برای انگیزههای معنوی و اجتماعی آن اهمیت خاصی قائل است، اما چنین بیان میکند: «شهوت جنسی، نیازی طبیعیست که باید در بستر خانواده تأمین شود؛ چرا که ارضای نیازهای جنسی در دیگر قالبهای غیراخلاقی، افراد را از مهمترین رکن مدینه، یعنی ازدواج مستغنی میکند.»
انگیزه دیگری که از نظر ابنسینا، یکی از اهداف تشکیل خانواده محسوب میشود، انگیزه اقتصادیست. به عقیده او، انسان برای حفظ دارایی خویش و نگهداری آن برای مواقع نیازمندی به مسکن و بیتی نیاز دارد و این همسر انسان است که میتواند در این امر همراه و شریک مناسبی بهشمار آید. او معتقد است که زن شایسته، شریک مرد، نگهبان مال و جانشین وی در منزل و امین او در تربیت فرزندان است.
الزامات ازدواج از دیدگاه ابنسینا
از نظر نویسندگان مقاله «خانواده در نظام حکمت عملی ابنسینا»، شیخالرئیس در راستای تحکیم بنیاد خانواده، بر ایجاد پیوند ازدواج اصرار میکند و میگوید: «قانونگذار الهی باید بر دوام و استمرار این پیوند تأکید ورزد تا همسران با هر امر جزئی دچار جدایی نشوند که نتیجه آن، پریشانی والدین و فرزندان است.» او ادامه میدهد: «نخستین موضوعی که شارع و قانونگذار باید درباره آن قانون وضع کند، ازدواج است که به حفظ نسل منجر میشود و شارع باید مردم را به انجام آن ترغیب و تشویق کند؛ چراکه بقای نوع بشر وابسته به آن است... .»
موضوع دیگری که ابنسینا بر آن تأکید دارد، جلوگیری از ازدواجهای پنهانیست. او معتقد است که ازدواج باید بهصورت علنی صورت گیرد؛ زیرا این امر از وقوع تردید در نسبت و خویشاوندی جلوگیری میکند. این مطلب در نصوص نبوی نیز ذکر شده است. ابنسینا توصیه میکند که ازدواج باید در حضور شهود باشد و بهصورت علنی و آشکارا انجام شود.
ابنسینا با تأکید فراوان بر محبت و الفت در خانواده و استمرار پیوند ازدواج، طلاق را بهصورت استثنایی و با شرایطی سنگین به پیروی از شرع مقدس میپذیرد. به نظر وی باید تا حد ممکن برای صلح و سازش بین زوجین کوشید و فقط زمانی به جدایی رضایت داد که امیدی به سازش آنها نباشد. همچنین او معتقد است که طلاق نباید به دست زن باشد، بلکه باید در اختیار مرد بوده و در صورت فقدان تدبیر و تعقل کافی در مرد، طلاق به دست حاکم قرار گیرد؛ زیرا در استحکام خانواده نقش بسیار دارد.
توجه به جایگاه زن و مرد در نهاد خانواده، یکی دیگر از ضروریات مورد نیاز در تحکیم این بنیاد است. ابنسینا زن را شریک اقتصادی و امین مرد، همکار و یاور وی در اداره منزل و مایه آرامش و سکون او میداند و صفات و ویژگیهای مورد نیاز زن را در زندگی مشترک چنین برمیشمرد: «صفاتی همچون عقل و زیرکی، حیا و دینداری، مهربانی، توانایی فرزندآوری، فرمانبرداری و امین شوهر بودن، وقار، هیبت و تسلابخش بودن برای همسر.»
ابنسینا توصیههایی نیز برای مردان در راستای تحکیم پیوند خانواده دارد. از جمله آنها میتوان به تکریم و احترام همسر و حفظ کرامت انسانی او، بیان سخنان محبتآمیز، رفتارهای همراه با متانت، خوب گوش دادن به همسر و اهتمام به تأمین خواستههای او اشاره کرد. همچنین او مردان را به تربیت فرزندان و پرهیز از ادب کردن با تنبیه بدنی سفارش میکند.
الههسادات بدیعزادگان