
به گزارش سراج24؛ بازنشستگی به معنی کنارهگیری از ادامه شغل در اثر بالا بودن سن و گاه در پی بیماری و از کار افتادگی است؛ شخص بازنشسته تا زمانی که زنده است، از حقوق بازنشستگی استفاده میکند و پس از مرگش بازماندگان واجد شرایط وی این مستمری را دریافت میکنند؛ پایان دوره خدمت برحسب سختی و زیانآور بودن کار و سالها خدمت فرق میکند و همچنین پایان دوره خدمت در کشورهای مختلف متفاوت است.
در همه جای جهان افزایش سن و امید به زندگی از سویی و آغاز بحران سالمندی از سوی دیگر چالش هایی را برای صندوق بازنشستگی در کشورهای مختلف برای پشتیبانی از افراد تحت پوشش ایجاد کرده است؛ در چنین شرایطی، برخی از کشورها سن بازنشستگی را افزایش دادند و حتی حداقل سن بازنشستگی را ۶۷ سال تعیین کردند یعنی با ایجاد پیوند مستقیم بین افزایش سن بازنشستگی با روند تکاملی امید به زندگی، سعی کردند راهی برای حل بیابند.
ایران نیز از این قاعده کلی مستثنا نیست؛ متوسط سن بازنشستگی در ایران ۵۱ سال است و سن امید به زندگی در ایران از سال ۱۳۳۰ تا به امروز از ۴۶ سال به ۷۶ سال افزایش یافته در حالی که متوسط سن بازنشستگی از ۵۷ سال به ۵۱ سال کاهش پیدا کرده است.
فاصله سن بازنشستگی تا امید به زندگی که عاملی تعیینکننده در میزان سالهای دریافت مستمری توسط مشترکان صندوق بیمهای و هزینههای آن محسوب میشود که از منفی ۱۰ سال در سال ۱۳۳۰ به حدود مثبت ۲۵ سال در سال ۱۳۹۹ رسیده است.
بنابراین در ایران نیز سن بازنشستگی نیازمند اصلاحاتی بود تا صندوقها از این وضعیت و چالش خارج شوند که البته به گفته کارشناسان، این تغییر باید در بستر زمان با شیب آرام و منطقی پیش برود تا بیمه پرداز و اعضای صندوق های بازنشستگی متحمل سختی نشوند.
در چنین شرایطی مجلس در لایحه برنامه هفتم توسعه و به منظور کاهش ناترازی صندوقهای بازنشستگی، سن بازنشستگی را برای گروههای مختلف افزایش داد و در همین راستا بند الحاقی بند خ ماده ۲۹ لایحه را به تصویب رساندند که در صورت تایید شورای نگهبان، قابلیت اجرایی پیدا میکند.
اما تصویب این بند از برنامه هفتم همانطور که انتظار میرفت، واکنشهای متعددی را نزد افکار عمومی و رسانه ای کشور به دنبال داشت و گاهی هم برداشتهای نادرستی از آن شد؛ اما مصوبه اخیر مجلس چه می گوید و چنین واکنش هایی را به همراه داشت؟