به گزارش سراج24؛ سعدالله زارعی، کارشناس ارشد مسائل منطقه در گفتوگو با «ایران» به ابعاد این نشست پرداخته است که در ادامه میخوانید:
نشست اضطراری سران کشورهای عضو سازمان همکاری اسلامی در ریاض برگزار شد. ابعاد این نشست را که سران و مقامات ۵۷ کشور اسلامی و عرب در آن حضور داشتهاند، چطو ارزیابی میکنید؟
این نخستین اجلاس سران کشورهای اسلامی بوده که پس از تحولات اخیر فلسطین و جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه، برگزار شده است. البته انتقاد اولیهای هم در این خصوص وجود دارد و آن اینکه با توجه به عمق جنایاتی که رژیم غاصب صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین اعمال میکند، چرا کشورهای اسلامی باید با تأخیر ۳۷ روزه جلسه خود را برگزار کنند؟ در عین حال از آنجایی که جنگ همچنان ادامه دارد و مشخص نیست که تا چه زمانی هم استمرار مییابد، برگزاری این اجلاس مغتنم است. به هرحال، سران کشورهای اسلامی در ریاض گرد هم آمدند تا بتوانند با مواضع و تصمیمات خود از یک طرف به مردم مظلوم فلسطین کمک کنند و از طرف دیگر در جهت توقف جنگ اقدامات خود را پای کار بیاورند. به نظر میرسد که به مرور و با توجه به حجم جنایات رخ داده در غزه، این اراده بین کشورهای اسلامی پدید آمده کما اینکه در بیانیهای هم که صادر شده، به نوعی نشانههایی از جدیتر شدن اقدامات کشورهای عربی-اسلامی در خصوص مسأله فلسطین و غزه هویدا شده است.
آیا در پی این گردهمایی سران میتوان نتیجه گرفت که امکان عملی برای فرو نشاندن بحران غزه از سوی کشورهای اسلامی فراهم آمده است؟
این امر مطلوب و مورد انتظار همه است. اما با توجه به بافت کشورهای اسلامی و مشکلاتی که در این خصوص وجود دارد، مخصوصاً روابطی که برخی از این کشورها کماکان با رژیم غاصب اسرائیل دارند و ارتباط گستردهای هم با مهمترین حامی آن یعنی امریکا دارند، تا حدود زیادی دامنه توقعات از کشورهای اسلامی را کاهش میدهد. بنابراین نمیشود از همین متن متنوع کشورهای اسلامی اقدامات واحدی را به نفع مردم فلسطین انتظار داشت.
شما به تأخیر ۳۷ روزه کشورهای اسلامی برای برگزاری این نشست اشاره کردهاید. آیا این تأخیر به روابط برخی کشورهای اسلامی با اسرائیل که حتی به دنبال عادیسازی روابط خود با این رژیم بودند، بازمیگردد؟
بله، متأسفانه ما از دیرباز شاهد نوعی رخوت در کشورهای اسلامی و در سازمان همکاری اسلامی بوده ایم. نه تنها در این مسأله بلکه در سایر رخدادهای مهم جهان اسلام، این تأخیر را شاهد بوده ایم. یکی از این دلایل ارتباط برخی از این کشورها با رژیم غاصب و ارتباطات بیشتر کشورهای اسلامی با امریکاست. از آنجایی که وجود این رابطه آنها را گرفتار ملاحظاتی میکند، سبب تأخیر در نشستها و ناکافی بودن تصمیماتی که اتخاذ میشود، شده است. البته ناگفته نماند که در همین مدت از آغاز جنگ غزه، روند عادیسازی متوقف شده است. عادیسازی دولت عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی که بارها از آن به عنوان «خیانت ویژه» یاد شد که میتوانست دیوارهای دفاعی جهان اسلام را دچار آسیب کند، با توجه به جنایاتی که در غزه در حال رخ دادن است، بعید است به این زودیها دوباره مطرح شود.
بنابراین در چنین فضایی گردهمایی سران کشورهای سازمان همکاری اسلامی توانسته ترمز تحولاتی را که پیشتر به نفع صهیونیست ها در جریان بود، بکشد؟
واکنشها در صحنه سیاسی جهانی نسبت به تحولات غزه به گونهای بوده که میتوان انتظار پایان جنگ را هم داشت. در روزهای اخیر جبهه مردمی به سمت حمایت از فلسطین و علیه اسرائیل به صحنه آمده است.
نمونه آن تظاهرات اخیر لندن بود که بیش از ۵۰۰ هزار نفر در آن شرکت داشتهاند. این تظاهرات یک پدیده منحصر به فرد است و همین پدیده را دانشگاههای امریکایی نیز که تربیت کننده مدیران آینده امریکا هستند، شاهد بوده ایم. مسلماً در کنار این خشم عمومی جهانی علیه اقدامات جنایتکارانه رژیم غاصب صهیونیستی، اقدام کشورهای اسلامی هم حائز اهمیت فزایندهای خواهد شد.
با توجه به جایگاه و جمعیت جهان اسلام و موقعیت منطقهای که کشورهای اسلامی از آن برخوردار است انتظار میرود که این اجلاس تنها به صدور بیانیه اکتفا نکند. آنها باید کارگروهها و کمیتههایی برای پیگیری مصوبات خود تشکیل دهند و بتوانند با ورود فعال به این عرصه بر روند جنگ تأثیر گذاشته و مقدمات توقف آن را فراهم کنند.
نقش ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟ رئیسجمهور ایران پس از سالها به ریاض رفته و در این اجلاس شرکت کرده است. دیدارهایی هم در حاشیه این نشست برگزار شد و آقای رئیسی با برخی سران کشورهای عربی همچون بن سلمان و عبدالفتاح السیسی به گفتوگو نشست. نقش جمهوری اسلامی تا چه سطحی در این برهه اثرگذار است؟
حضور رئیسجمهور ایران در اجلاس اخیر از دو جنبه حائز اهمیت بسیاری است؛ یکی از این حیث که جمهوری اسلامی مهمترین حامی فلسطین طی چند دهه گذشته بوده است. تنها کشوری که مانع فرو افتادن پرچم فلسطین در کش و قوس حوادث متنوعی که طی این پنج دهه پدید آمده، شده است، جمهوری اسلامی بوده است.
ایران به عنوان مهمترین و صادقترین پشتیبان فلسطین از جایگاه ویژهای برخوردار است. جنبه دوم این است که جمهوری اسلامی در صحنه فعلی، فقط یک کشور محسوب نمیشود، بلکه یک جبهه به حساب میآید. ایران به عنوان عضوی از جبهه مقاومت و به نمایندگی از این جبهه، طیفی از دولتها و جنبشها را پوشش میدهد. حد فاصل دو دریای عمان و مدیترانه، کشورها، دولتها، جنبشها و ملتهایی هستند که اتصال فکری و معنوی با جمهوری اسلامی ایران دارند. بنابراین موضعی که از سوی ایران در این اجلاس اتخاذ شده، موضع جمعی تعدادی از کشورها و دولتهاست که تأثیراتش فراتر از موضعگیری یک دولت در بین ۵۷ دولت شرکت کننده در اجلاس سازمان همکاری اسلامی است.
رئیس جمهور ایران در سخنرانی خود در این اجلاس، ۱۰ پیشنهاد را مطرح کرده است. مهمترین آن را شاید بتوان راهکار دولت فلسطینی از بحر تا نهر با رأی هر فلسطینی دانست. میتوان چنین دورنمایی را در ذهن متصور بود؟
آن چیزی که اساس درگیریهای کنونی را تشکیل میدهد، نادیده گرفتن حق فلسطینیها بر تعیین سرنوشت خود است؛ حقی که جزو حقوق اولیه مردم در حقوق بینالملل محسوب میشود. فلسطینیها طی ۷۵ سال گذشته از این حق محروم بودهاند.
این ملت نتوانسته یک دولت مورد نظر خود را تشکیل دهد و زیر ستم دولت غاصب قرار گرفته است.
اگر این امر اساس درگیریهای کنونی بین رژیم صهیونیستی و فلسطین باشد این حق احقاق نمیشود مگر اینکه فلسطین بهماهو فلسطین، نه یک فلسطین ناقص و مینیاتوری در بخشی از خاک فلسطین تشکیل شود. البته رژیم غاصب، اجازه تشکیل دولت فلسطینی را حتی در بخش کوچکی از این سرزمین هم نداده که جنگ خونین غزه هم یکی از نمادهای انکار حق از سوی اسرائیلیهاست.
بنابراین برای اینکه حق تعیین سرنوشت در فلسطین احیا شود، فلسطین باید به عنوان یک فلسطین تاریخی یعنی آنچه که در جغرافیای قبل از تأسیس رژیم جعلی اسرائیل به عنوان فلسطین شناخته شده، مستقر شود. تا زمانی که وضعیت به صورت ترسیم شده در آن نقشه درنیاید، این درگیریها ادامه خواهد یافت و چه بسا شاهد مسائل گستردهتری هم خواهیم بود.