
به گزارش سراج24؛محمدعلی ابطحی، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 اخیراً در مصاحبه با ماهنامه خیمه پیرامون مساجد گفته است: حضور یک دستگاه مدیریتی برای مساجد آن هم مدیریتی که به حکومت وصل است و مدیون حکومت است و وفا دار به حکومت است خودش دلیل بزرگی میتواند باشد برای عدم حضور در این محافل و مساجد. مثلا وقتی که مسجد میخواهید بروید و بخشهایی از شعارهایتان باید شعارهای حکومت باشد یا پیشنماز آنجا یا نیروهای بسیج تحمیلهایی میکنند که ممکن است در زندگی روزمره مخالف آن تحمیلها نباشند اما ان تحمیلها باعث میشود که به امر اختیاری را خیلی مراجعه نشود. این تسلط سیستم حاکمیتی بر مساجد به نظر من خیلی تأثیرگذار است بر کم شدن جمعیت مساجد و خود همین باعث میشود که یک سری نوآوریها از بین بروند.
او میافزاید: بارها به مسئولین امنیتی و مسئولین عقیدتی گفتهام که مساجد در ایران بالاخره هر کس در مسجد حضور پیدا کند به نوعی با دین پیوند برقرار کرده است. به همین دلیل نباید مساجد را خیلی محدود کرد. قبل از انقلاب مساجد هر کدامشان گرایش خاصی داشتند؛ آدمهای ویژههای در هر مسجد امامت میکرد. بالاخره هر کسی از اقشار متدین جامعه برای خودش یک مسجدی، پایگاهی پیدا میکرد که حضورش را نشان دهد. اما این یکدست شدن باعث شده که نه امام جماعت انگیزه فعالیت دارند نه اطرافیانشان انگیزه فعالیت دارند. نه کسانی که مسئول فعالیتهای مساجد هستند مثل بسیج. حوزه کار اینها حوزه کار مسجد است.
ابطحی تصریح میکند: من خیلی باور دارم که اگر همین الآن آدمهای مختلف فکری، روحانیون مختلف فکری هر کدامشان در یک مسجد نماز میخواندند نه از نظر امنیتی برای سیستم مشکلی پیدا میشد، حتی مخالفینشان و نه از نظر سیاسی به خاطر اینکه آن حرفهایی که در خانهها زده میشد در مسجد زده میشد و مخاطبان خودشان را پیدا میکردند. آدمهای نامدار صاحب فکر در حوزههای مختلف هر کدامشان اگر مسجدی داشتند خیلی در رشد مساجد تأثیر داشت و مسجد میتوانست محل انتخاب نسل جوان باشد که متاسفانه نشده. من توصیه میکنم که مساجد و مراکز دینی را از دو قید رها کنند؛ یکی از قید خرافهگرایان و دیگری از قید همهچیزطلبان یا حکومتطلبانی که فقط حکومت را در مسجد میبینند. البته مسجد پایگاه مبارزه با حکومت نیست اما مسجد ستاد تبلیغاتی حکومت هم نیست.[6]
*فضای مطلوب ابطحی درباره مساجد فضای دوران طاغوت است... که در یک مسجد طرفداران روشنفکری ضد روحانیت محفل داشتند، در مسجدی دیگر خوئینیها تفسیر قرآن میگفت، یک مسجد دیگر برای فرقانیها بود و منافقین هم مساجد ضرار را برای خودشان ایجاد کرده بودند.
همان لیبرالیسمی که بعدها ابطحی و یارانش در دولت دوم خرداد پی گرفتند و کشور را با چالش اعتقادی مواجه کردند.
ابطحی البته اینرا به مردم نمیگوید که فضای حاکم بر مساجد در دوران رژیم ستمشاهی اثراتش را پس از انقلاب اسلامی نشان داد! به اینصورت که فرقانیها دست به ترور زدند، مریدان موسویخوئینیها تبدیل به چپهای ضد امنیتی شدند و منافقین نیز دستشان تا مرفق به خون مردم و مسئولان انقلابی آلوده شد.
از طرف دیگر باید متوجه این قلب مفهوم در کلام ابطحی نیز بود که حکومت ایران یک حکومت برآمده از غیر و رقیب دین و مسجد نیست بلکه ولایت فقیه و انقلاب اسلامی برآمده از حاقّ مسجد و قرآن و مکتب اهلبیت(ع) است ولذا هرچه عقلانیت در مساجد هست؛ بصورت طبعی یعنی تبلیغ نظام جمهوری اسلامی. خواه نماز باشد، خواه شعار عقلانی و خواه بسیج و کمکهای مردمی.
بماند که تعریف اسلام ناب از مساجد نیز همین تعریف عقلانی است و مسجد در دیدگاه اسلام ناب؛ سنگری است که در آن عقلانیت وجود دارد.
عقلانیتی برای عبادت خداوند متعال، ترویج دین مبین اسلام، توجه به امورات مهمه مردم و ترویج امنیت.
حال اینکه آقای ابطحی و دوستانشان نظام جمهوری اسلامی را برآمده از مکتبی غیر از اسلام میدانند، با بسیج مشکل دارند و یا توان پذیرش حقی به نام "منطبق بودن نظام اسلامی با مسیر تحقق اسلام ناب" را ندارند؛ البته مسئله دیگریست...