
به گزارش سراج24؛ چشمهایتان را قرار است از دل این گزارش تا نمایشگاه پایگاههای نمونه بسیج سراسر کشور ببریم. نمایشگاهی که بخش زیادی از غرفههای آن را زنان اداره کرده و دستاوردهایشان را به نمایش گذاشتند.غرفه به غرفه اینجا پر است از هنرهایاصیل ایران که تار و پودشان به دست زنان بسیجی به هم بافته شده. پر است از کارآفرینی و فعالیتهای جهادی و هرچه که فکرش را بکنید از دستگاهی برای تولید ماسک و دستکش تا پرورش حلزون و تولید مواد بهداشتی ارگانیک. اینجا نسخه کوچکی از ایران است با دستاوردهای مختلفی که زنان و دختران بسیجی ایران به ارمغان آوردهاند. سالنها پر رفت و آمدند و شلوغ. غرفهها هم یکی از یکی زیباتر، عطر شهر و دیاری را به همراه دارند. بوشهر، اصفهان، کرمانشاه و.....
هر خانه یک پایگاه اقتصاد مقاومتی!
زرق و برق و رنگهای قشنگ لباسهای سنتی و روسریهای ترکمنی ناخودآگاه مرا راهی اولین غرفه میکند. غرفهای که انگار شعبه کوچکی از دیار ترکمن است. «پایگاه نرجس استان خراسان شمالی».سوسن مرادی با لباسهای خوشرنگ ترکمنیاش به استقبالم میآید. سن و سالی ندارد دهه هفتادی است و فرمانده پایگاه.
دعوتم میکند به نشستن روی یک تختسنتی که با گلیمها و پشتیهای ترکمن تزئین شده. مینشینم و او از دستاوردهای پایگاه بسیجشان میگوید دستاوردهایی که او را تا این نمایشگاه کشیده است.
میگوید:« از زمانی که بحث اقتصاد مقاومتی مطرح شد. تصمیم گرفتیم آموزش دوخت لباسهای سنتی، زیورآلات و کلاههای ترکمنی، بافت فرش و گلیم و... را به طور رایگان برای دختران و زنان شهرمان درمسجد برگزارکنیم تا به جای خرید تا حد ممکن خودشان وسایل موردنیازشان را تهیه کنند. یعنی هر خانه تبدیل شد به یکی پایگاه کوچک اقتصاد مقاومتی و این موضوع زنان شهرمان را بسیار توانمند کرده.»
از کارگاه کوچک بسیج تا صادرات به کشورهای همسایه!
بلند میشود.فرش کوچکی میآورد و جلویم پهن میکند. نرمی تار و پودش حتی بدون لمس کردن هم مشخص است با این حال دست میکشم روی تن گلدار فرش. بیش از حد انتظارم لطیف است میگوید:« این فرش دو رو ابریشم است. کار دست دختران پایگاه است و حالا به کشورهای همسایه هم صادر میشود. دختران پایگاه با آموزشهایی که میبینند علاوه بر رفع نیازهای خودشان، حالا صاحب کسب و کار هم هستند و این کسبو کار به صادرات هم رسیدهاست.»
اما این دخترها هدفشان فقط کسب و کار نیست میگوید برای شروع این آموزشها به طور رایگان در بستر بسیج سه دلیل مهم داشتیم:« اینکه هنرهای اصیلایرانی را نسل به نسل حفظ کنیم، زنان و دختران را با همین ظرفیت صنایع دستی توانمند و صاحب کسب و کار کنیم و مردم را بیش از پیش با بسیج و مسجد آشنا کنیم!»
فرمان آتش به اختیار و چاپ کتاب!
غرفه بعدی که مهمانش میشوم. غرفه خوزستان است و پایگاه بسیج «آمنه قربانی».نماد تابوت شهید و مادر شهیدی که پیکر پسرش را به آغوش گرفته و پلاک ها و عکس شهدا، حال و هوای روزهای دفاع مقدس را تازه میکند. هرچه در این غرفه گذاشته شده انگار سیری است در دفتر تاریخ که بسیجیان زمانی اسلحه به دست میگرفتند و پاسدار مرزها بودند حالا قلم به دست گرفتهاند تا حافظ ارزشها باشد. «فریده نور علیزاده» فرمانده پایگاه میآید و دستاوردهای حوزه خودشان را برایم لیست میکند. از بستههای معیشتی و کارهای جهادی و حصیربافی و قلمکاری زنان که بگذریم میرسیم به کارهای ارزشمند فرهنگیای که به همت زنان این پایگاه انجام شده. میگوید:«زنان پایگاه ما در هر زمینهای فعال هستند. مثلا «صدیقه بهفر» یکی از بسیجیهای خوب و جوان است که وقتی فرمان آتش به اختیار رهبر را شنید. تصیم گرفت در حوزه حجاب فعالیت گستردهتری داشته باشد. شروع کرد به نوشتن یک رمان جذاب برای حجاب که صفر تا صد کار را خودش انجام داده. از نوشتن رمان تا طراحی جلدی که پر از معنا و مفهوم است. کتاب «لاله و نرگس» رمانی ساده و جذاب است که برای ترویج حجاب به همت یکی از زنان بسیجی خوزستان نوشته شده.»
اینجا هر کلمهای شاید برای کسی جرقه باشد که دست به کارهای بزرگ بزند. یکی با واژه اقتصاد مقاومتی زنان را صاحب کسب و کار و صادر کننده میکند و یکی با واژه آتش به اختیار قلم به دست میگیرد تا برای ترویج حجاب کاری کرده باشد.
اینجا خانهها پایگاه بسیج هستند!
غرفهها آنقدر جذاب هستند که گاهی غرفهداران به دیدن هم میآیند اینجا نسخه کوچکی از ایران است با دستاوردهای مختلفی که زنان و دختران بسیجی ایران برای آن به ارمغان آوردهاند. بعضیها جبهه فرهنگی را نگه داشتند برخی محرومیتزدایی کردند و برخی به توانمندساختن زنان محله دست به کار شدند. نکته اینجاست که هر کس نیاز محله خودش را شناخته و دست به کار شده. لهجه شیرین فرمانده پایگاه «الزهرا شاهین شهر» که ما را به غرفهاش دعوت میکند این نوید را میدهد که مهمان غرفهای از اصفهان و مردم خونگرمش هستیم. در و دیوار این غرفه پر است از لبخند شهدا.
چشمهایم روی تصویر «شهید زینب کمایی»است که فرمانده پایگاه میگوید:« تمرکز ما روی ایجاد یک محله اسلامی است. طرحی با چهار «میم»، مدرسه، مسجد، منزل، محله. رفاقت بچهها با بسیج از همان دوران مدرسهشان شروع میشود. طرحهای جذابی را برای بچهها ونوجوانان داریم، مسافرت، اردو، تفریح هایی که به بهانه دورهمی اتفاق میافتد و میان این دورهمیها هم بچهها با بسیج و عملکردش آشنا میشود. ما بچهها و خانوادههایی داشتیم که شاید به ظاهر اصلا مذهبی نبودند اما در حاشیه این دورهمیها خودشان کمکم فلسفه حجاب و نماز و... را کشف کردند حالا هم محجبه و مذهبی هستند هم عضوی از بسیج محله.»
میان حرفهایش چند نفر دیگر برای بازدید از غرفه میآیند و مثل من شنونده ادامه صحبتهایش میشوند:«در محله ما همه جلسههای مذهبی به بسیج و مسجد ختم نمیشود این دورهمیها و مراسمات مذهبی هر بار در خانه یکی از ساکنان کوچه برگزار میشود. البته به درخواست خودشان. اینطوری همه خانهها و کوچهها به نور معنویت روشن میشوند اصلا در محله اسلامی هر خانه یک پایگاه بسیج است.»
صفر تا صد ازدواج جوانان محله را این پایگاه بسیج به عهده دارد!
سفره عقد سفید و ساده یکی از غرفهها چشمهایم را به خود مشغول میکند. وارد غرفه« پایگاه حضرت زهرا سلام الله علیها»گناوه میشوم. پایگاه اینجا بیشتر از همه چیز به طرح ازدواج آسان میپردازد. این سفره عقد خیلیهای دیگر را مثل من تا این غرفه کشیده بخاطر همین چند دقیقهای طول میکشد تا بتوانم با خانم«حیاتداوودی» فرمانده پایگاه صحبت کنم.
میگوید:« چندسالی است که طرح ازدواج آسان را در بسیج دنبال میکنیم. جوانهایی را که زمان ازدواجشان فرا رسیدهباشد را شناسایی میکنیم. واسطهگری میکنیم. بسیج مشاورهای حاذقی دارد که برای جوانان به طور رایگان و خصوصی جلسات مشاوره پیش از ازدواج برگزار میکنند. با فروشندههای محله صحبتکردیم که به زوجهای جوان تخفیف بدهند. سفره عقد و وسایلش را و هرچه که معمولا جز رسم و رسومات ازدواج است زنان بسیجی در مسجد آماده میکنند و به امانت به عروس و دامادها میدهند. اگر زوجین شرایط مالی خوبی نداشته باشند.برای خرید عروسی و جهیزیه و... کمک مالی به آنها میشود. سالن پایگاه بسیج را در اختیار عروسو دامادها گذاشتهایم تا مراسمشان را در آنجا برگزار کنند. حتی پس از ازدواج و فرزندآوری هم مدام کارگاههای مهارت آموزی داریم».
خانم حیاتداوودی میگوید کمتر کسی در محلهشان پیدا میشود که به سن ازدواج رسیدهباشد و متاهل نشده باشد. انگار ازدواج آسان در محلهشان به لطف بسیج فرهنگسازی شده و حالا هرکس قصد ازدواج داشته باشد هم خودش دوست دارد مراسم سادهای برگزار کنند هم تمام مردم دست به دست هم میدهند تا مراسم خوبی برگزار شود.
اینجا غرفه بسیار است شاید بیش از 100 غرفه و هر کدام حرفی برای گفتن دارند از کسب و کار خانگی و صادرات تا ازدواج آسان و اردوهای جهادی و جهاد سابیری و... اینجا یک ایران از هر شهر و دیاری کنار هم جمع شدهاند تا از اقداماتی بگویند که در این چند سال برای ایران در پایگاه بسیج محلهشان انجام دادند و دل یک محله و آدمهایش را به بودن بسیج مردمی گرم کردند.