به گزارش سراج24؛ سیده فاطمه موسوی: وقتی سرنوشت ساکنین کمپ منافقین را میخوانیم یا میشنویم از اعماق قلب مملو از حس تألم و تأسف میشویم، اینکه چگونه افکار و اذهان انسانها را میتوان ربود؟! به نظر میرسد غصب ذهن و فکر به مراتب سنگینتر از غصب خاک و وطن باشد و به همان نسبت آزادی آن دشوارتر.
زنان و مردان عضو گروهک مجاهدین خلق مورد سوءاستفاده روحی، جسمی و جنسی قرار میگیرند؛ افرادی شکست خورده در زندگی شخصی همراه با احساس ناکامی، سادهلوحانه جذب این فرقه شده و قدرت تحلیل و استنتاج غذای فکری که به خوردشان میدهند را ندارند؛ آدم نمیداند به حال زارشان باید بخندد، از نوع خندهی عاقلان در سفیه، یا باید بگرید؛ حتی گریستن هم در دو راهی جانی و قربانی متوقف میشود؛ و متحیر از اینکه باید برای قربانی اشک بریزد یا برای جانی که بهنظر میرسد خود، قربانی امیال و شهوات رأس این هرم وحشت است؛ وقتی فردی را حبس کرده و محدود کنیم به تغذیه فکری تحمیل شده از سوی دیگری، و اجازه نقد و سؤال به او ندهیم، درواقع ویژگی انسانیت او، که وجه تمایز با حیوان است ،یعنی آگاهی و تفکر را از او سلب کردهایم؛ و حالا تصور کنید مجموعهی اینچنینی را با لباسهای متحدالشکل، دیگر باقی نمیماند از آنها مگر چیزی شبیه به رباتهای تکراری انساننما.
حدیثی از امام موسیکاظم -علیهالسلام- است که میفرماید: «وَ الْمُؤْمِنُ قَلِیلُ الْکَلَامِ کَثِیرُ الْعَمَلِ»؛ مؤمن کم حرف و پرکار است. درست در مقابل مؤمن، منافق است؛ حضرت میفرمایند: «وَ الْمُنَافِقُ کَثِیرُ الْکَلَامِ قَلِیلُ الْعَمَلِ»؛ منافق پرحرف و کم کار است؛ به تعبیر ما پشتهمانداز است؛ عمل نیکش بسیار کم است و حرفهای زیبا را دستاویز فریب و جذب دیگران میکند؛ به عبارتی امام عمل را ملاک ایمان میشمارد. «اعضا و رئوس سازمان منافقین در سالهای گذشته بارها به انتقاد از حجاب اجباری در ایران پرداخته و نسبت به حقوق بشر و حقوق زنان در ایران اعتراض کردهاند. اما واقعیت آن است که رهبران این سازمان، پروندهای سیاه در رابطه با حقوق بشر و حقوق زنان دارند. بخشی از این جنایات در مسئله حرمسرای مسعود رجوی در این مقال نمیگنجد. درمتن مصاحبه اغلب زنانی که توانستند از سازمان جدا شوند، این مطلب وجود دارد که قبل از ورود به سازمان و به دلیل تبلیغات گسترده در زمینه حمایت از حقوق زنان، سازمان برایشان کعبه آمال بود، اما به محض ورود با حقیقت تلخی رو به رو شدند و خود را در زندانی یافتند که راه نجاتی از آن نبود. زنان به گفته تمام رها شدگان از بند سازمان مجاهدین حق هیچ نوع انتخابی برای زندگی شخصی خود ندارند و از بسیاری از نیازهای اولیه خود محروم هستند.»
بگذارید از آخر این زنجیره قربانیان هم بگوییم. وقتی به آخرین حلقه قربانیان این فرقهی خشن مینگریم، از بلند پایه ترین مسئولین حکومتی میبینیم، منجمله، ترور رئیسجمهور، نخستوزیر و حذف یکبارهی ۷۲ تن از یاران تشکیلدهنده حاکمیت اعم از وزیر دولت، وکیل مجلس، نظامیان و تئوریسینهای نظام، به آتش کشیدن اتوبوس شهری حامل مسافر در شیراز، کشتار مردم بیدفاع از طریق انفجار بمب در مراکز پر تردد و فقیر نشین جنوب شهر تهران از قبیل مسافرخانهها و کارگاههای تولیدی، بمبگذاری در سالن انتظار ایستگاه راهآهن قم، تیرباران بیماران در بیمارستان اسلامآباد غرب کرمانشاه، تا کفاش بینوایی که به جرم داشتن محاسن صورت، هدف گلوله قرار میگیرد.
از ویژگیهای بارز عناصر مجاهدین خلق میتوان به این موارد اشاره کرد: سلب آگاهی فردی، عدم ثبات ایدئولوژیک، فقدان اخلاق اجتماعی، ارائهی مغالطات فکری جهت توجیه عملیاتهای خشونت آمیز. تنها یکی از این موارد کافی است تا به اصالت هر فرقهای شک کرد. سرسپردگی و خودفروختگی فردی و گروهی را هم اضافه کنید از تک تک افراد گرفته تا سبک زیستی کلیت فرقه که مدام در دامن یکی از دول معاند جمهوری اسلامی خود را تحمیل میکند تا زمانیکه تاریخ مصرف آن دولت پایان یابد آنگاه مانند یک انگل به سراغ میزبان دیگری میرود. گویی نحسی این میهمان ناخواندهی مخوف به طریق اولیٰ دامنگیر میزبانش هم میشود و هرکجا که پا میگذارد و زیر پرچم هر سیستمی که قرار میگیرد طومار آن را تا ابد میپیچد؛ در ابتدا نظام مارکسیستی شوروی، سپس نظام بعثی صدام و حالا هم در خدمت لیبرالیسم اروپا و آمریکا. اکنون هم که شواهد و قرائن از پایان لیبرالیسم و فروپاشی امپراطوری آمریکا در جهان حکایت دارد کسی چه میداند، شاید هدف بعدی اسرائیل باشد.
از همکاری این سازمان محارب با داعش عبور می کنیم، اما آنچه که مشهود است اینکه ظلم هیچگاه پایدار نیست «قُل جاءَ الحَق و زَهَقَ الباطل إنَ الباطلَ کانَ زَهوقا» و حافظه ملت ایران هرگز این جنایات را فراموش نخواهد کرد و همواره در تعقیب عوامل آن خواهد بود تا انتقام تکتک خونهای به ناحق ریخته شده را بستاند.
تفاوت اصلی مردم ایران و ساکنین کمپ منافقین، آگاهی و ایمان است که این روزها بیش از هر زمان دیگر میشود احساس کرد.